علماء و اندیشمندان فرمودهاند که مسلمان با مرتکب شدن امور زیادی از نواقض اسلام، مرتد شده و چپاول به مال و خون او، حلال و جایز میشود و به سبب آن از دایره اسلام، خارج میشود که از خطرناکترین و اکثریت وقوع آن ده نمونه را ذکر میکنیم.
1- شرک در عبادت خداوند (بحث در این مورد انجام شد)
2- هر کسی میان خود و خداوند واسطههایی قرار دهد که آنها را بخواند و طلب شفاعت از آنها نماید و در انجام امورش به آنها توکل نماید، اجماعا کافر میشود.
3- هر کسی مشرکین را کافر نداند و یا در کفر آنها شک داشته باشد و یا مذهب و طریقت آنان را صحیح بداند؛ و یا هر کس دینی به غیر از دین اسلام را قبول نماید، او کافر است و فرقی نمیکند که دین او یهودی و یا مسیحی یا بودایی و یا غیر آن باشد و تفاوتی نمیکند که آن شخص، قرابت فامیلی به مسلمانی داشته باشد و یا نداشته باشد.
4- هر کس معتقد باشد که راهی و حکمی به غیر از راه و حکم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کاملتر و بهتر از راه و حکم اوست به مانند کسی که حکم طاغوت را برتر از حکم و دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بداند او کافر است و هر کس معتقد باشد که قوانین وضع شده توسط مردم افضل و برتر از شریعت اسلام است و یا از جهت حکم، برابر است و یا معتقد باشد که تطبیق اسلام در قرن بیست و بعد از آن به مصلحت نیست و یا سبب عقب ماندگی مسلمین میشود و یا شرایع اسلام را محصور به رابطه فرد و خدایش بداند و آن را دخیل در شئون حیات دنیوی نداند و یا معتقد باشد که اجرای حکم خداوند، درباره قطع دست دزد و یا رجم زناکار محصن(همسر دار)، مناسب عصر حاضر نیست، کافر و مرتد میشود.
و هر کسی معتقد به حلال بودن آنچه که حرام بودن آن به قطعیت ثابت شده است باشد به مانند زنا و شراب و ربا و حکم به غیر شریعت خداوند، اوکافر شده و احکام مرتد بر او جاری میشود.
هر کسی نسبت به آنچه که بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است بغض و نفرت داشته باشد گرچه توام با عمل باشد او کافر است چون خداوند میفرماید: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ٩﴾ [محمد: 9].
یعنی: «این به این سبب است که ایشان آن چه را که خداوند نازل کرده ناپسند دانستند، بنابراین، خداوند اعمالشان را باطل کرد».
5- هر کسی چیزی از دین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا ثواب و عذاب آن را به استهزاء بگیرد، او کافر است و دلیل بر این مدعی سخن پروردگار است که میفرماید: ﴿قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ٦٥ لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ﴾ [التوبة: 65-66] «بگو: آیا خدا وآیات او و پیامبرش را مسخره میکردید؟ بگو: نسبت به اعمال و گفتارتان] عذرخواهی نکنید که [عذرخواهی شما را پایه واساسی نیست] یقیناً شما پس از ایمانتان کافر شدید».
6- هر کس به سحر و جادوگری اعتقاد داشته باشد و یا صرف (ایجاد نفرت بین زن و شوهر) و عطف (ایجاد محبوبیت بین زن و شوهر) با تعوّذات شرکی را انجام دهد و یا راضی به آن باشد کافر میشود. ودلیل، قول خداوند که میفرماید: ﴿وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ﴾ [البقرة: 102] یعنی «هاروت و ماروت (سحر) را به کسی نمیآموختند تا این که نگویند ما بلا و فتنهایم پس کافر نشوید» (یادگیری سحر را کفر میدانستند)
7- تعاون و همکاری با مشرکین بر علیه مسلمین: و دلیل، قول خداوند است که میفرمایند: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ﴾ [المائدة:51] یعنی: هر کس از شما مشرکین را یاری دهد قطعا از مشرکین محسوب خواهد شد.
8- هر کس معتقد باشد که بعضی از مردم، اجازه خروج از شریعت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به مانند خروج خضر علیه السلام از شریعت موسی علیه السلام را دارند، به مانند اعتقاد بعضی از صوفیان که قائل به ساقط شدن تکلیف از خود شان هستند، کافر میشوند.
9- روی گردانی از دین خداوند، به صورتی که نه آن را فرا میگیرد و نه به آن عمل میکند.
ترک نماز از بزرگترین جرایم است، تارکین نماز، انصار شیطان و دشمنان خداوند و مسلمین و برادران کافرین محسوب میشوند آنهایی که با فرعون و هامان، محشور خواهند شد و به همراه آنها، داخل آتش جهنم خواهند شد. طبق حدیثی که امام مسلم روایت میکند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودهاند: حائل بین کفر و شرک و اسلامِ هر کس، ترک نماز است و طبق حدیث صحیح در نزد ترمذی و حاکم از عبدالله بن شقیق و او هم از ابی هریره روایت میشود که: اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از میان ترک اعمال فقط ترک نماز را کفر میدانستند.
شیخ ابن عثیمین رحمه الله میگوید: هرگاه بر تارک نماز، حکم کفر را صادر نماییم لازم است که بر او، احکام مرتدین اجرا شود، بنابراین، نباید دختر مسلمانی را به عقد او در آورد و اگر عقد نکاحی شده باشد ولی مرد، تارک نماز باشد، نکاح او باطل است و هر گاه بعد از عقد نکاح، نماز را ترک نماید، نکاحش فسخ شده و زن بر او حرام میشود و هرگاه تارک نماز، حیوانی را ذبح نمود، از گوشت آن حیوان ، خورده نشود و او حق ورود به مکه را ندارد و اگر فردی از نزدیکانش فوت نمود از میراث او حقی بر تارک نماز نیست و هرگاه در حالت ترک نماز، از دنیا فوت کند، غسل داده نشده و کفن هم نشده و نماز جنازه نیز بر او قائم نشده و در گورستان مسلمین دفن نشود ودر روز قیامت نیز به همراه کفار، حشر شده و وارد بهشت نخواهد شد و بر اهل و نزدیکان او نیز جایز نیست که دعای رحمت و مغفرت در حق او بنمایند چون او کافر است و وضعیت تارک نماز، بعد از مرگ نیز افتضاح و بسیار نگران کننده خواهد بود. ابن القیم رحمه الله میفرمایند: یکی از کسانیکه در حالت وداع و ترک دنیا بود و او مرتکب گناهان و تقصیرات زیادی شده بود و سکرات و مشقات سنگین جان سپاری را تحمل میکرد و اطرافیانش، (لا إله إلا الله) را به او تلقین میکردند، با صدای بلند فریاد زد، من (لا إله إلا الله) میگویم ولی آن چه فایدهای به من خواهد رساند؟ در حالی که نمیدانم نمازی برای خداوند اقامه کرده باشم سپس شروع به جان سپاری کرد تا اینکه از دنیا فوت نمود.
اما عامربن عبدالله بن زبیر رضی الله عنهما بر روی تشک مرگ دراز کشیده و نفسهای زندگیاش را میشمرد و خانوادهاش در اطراف او، گریه مینمودند، صدای موذن را شنید که برای نماز مغرب فرا میخواند، در حالی که نفس او، در حلقومش گیر میکرد. و غم واندوه و ضعف بر او مسلط بود، به هنگام شنیدن اذان به اطرافیانش گفت: دستم را بگیرید. گفتند: به کجا؟ گفت به طرف مسجد گفتند: میخواهی به مسجد بروی در حالی که تو در این حال هستی؟ گفت: (سبحان الله) من صدای موذن را بشنوم و آن را اجابت ننمایم؟ دستم را بگیرید بنابراین، بین دو نفر به طرف مسجد حرکت کرد و یک رکعت را به همراه امام اقامه کرد سپس در حین سجده از دنیا فوت نمود، بله او ترک دنیا کرد در حالی که در سجده بود و سعد بن معاذ رضی الله عنه انسانی صالح، مطیع، عابد و خاموش بود، شب، او را با گریهی وقتِ سحر و روز نیز بانماز و استغفار میشناخت، در جنگ بنی قریظه، مجروح شد، و مدتی را با مریضی گذرانده و سپس از دنیا فوت نمود به هنگامی که خبر مرگ او به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داده شد به اصحابش فرمود، بلند شوید و به نزد او بروید جابر رضی الله عنه میگوید: به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خارج شدیم و از شدت سرعت حرکت، بندکفشهایمان، بریده شد ورداهای ما افتاد و اصحاب از سرعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم متعجب شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: میترسم فرشتگان زودتر از ما، حاضر شده و به مانند حنظله رضی الله عنه او را غسل دهند، به خانهاش رسیدیم در حالی که او ازدنیا فوت کرده و دوستان و همراهانش مشغول غسل او بودند و مادرش برای او گریه میکرد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: (هر زن گریانی به جز مادر سعد دروغگوست) سپس سعد را به طرف قبرش حمل کردند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز جنازه او را تشییع نمود جماعت حمل کننده سعد گفتند: یا رسول الله تاکنون مردهای به این سبکی را حمل نکردهایم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: علّت سبکی او به این خاطر است که تعداد زیادی از فرشتگان به زمین فرود آمدند که تابه حال بیسابقه بوده است و سعد را حمل میکنند و بخاطر مرگ، فرشتگان به روحش بشارت داده و عرش به حرکت درآمد. ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا١٠٧ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا١٠٨﴾ [الكهف: 107-108] یعنی: «به تحقیق کسانی که ایمان آورده وعمل صالح انجام دادهاند باغ فردوس، ضیافت آنها خواهد بود و در آن همیشه گی مانده و طلب باز گشت از آنجا نکنند».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر