1- برای زن عیادت و تعزیت زن، یا محرمش درست است([1]).
2- پوشیدن کفش مردانه برای زن حرام است([2]).
3- هرچه برای زینت باشد، خواه لباس یا چیز دیگر در ایام عدت برای زن نادرست است([3]).
4- در ایام حیض یا نفاس، غیر از تلاوت قرآن اذکار دیگر برای زن درست است([4]).
5- دخول مسجد در ایام حیض یا نفاس حرام است([5]). (جنابت نیز در همین حکم است).
6- در حکم حجاب عموم زنان با ازواج مطهرات برابرند و فرقی میان آنان وجود ندارد([6]).
7- ذبیحة زن حلال است شخصی که آن را حرام بداند گنهکار است([7]).
8- پوشیدن لباس مردانه برای زن و لباس زن برای مرد حرام است([8]).
9- أخذ بیعت از زن نزد اهل تصوف درست نیست([9]).
10- مرشدی که با زنان روبرو مینشیند و با دادن دست از آنها بیعت میگیرد، با چنین پیر و مرشد بیعتکردن و دستدادن زن به او حرام است، زیرا رسول الله صل الله علیه و آله و سلم هنگام بیعت دست زنان را نمیگرفت([10]).
11- اگر زن حجاب شرعی ندارد و مرد از این عمل وی ناخشنود است و مکرراً به او تذکر میدهد بر مرد گناهی نیست، اما اگر مرد هم از این عمل او راضی است، یقیناً سخت گنهگار میباشد([11]).
12- بعد از تکمیلشدن اعضاء بچه در شکم مادر، کوششنمودن جهت سقط آن، گناهش بسیار سنگین و در حکم قتل نفس محسوب میگردد، استعمال چنین دارو هرگز درست نیست([12]).
13- آمدن زنان در جلو پیر و مرشد حرام است و در هیچ صورتی درست نیست، البته اگر خوف فتنه نباشد، صحبتنمودن (از پشت پرده) جایز و گرنه حرام و ممنوع میباشد([13]).
14- حجاب از نابینا هم واجب است([14]).
15- از نظر شرع مقدس اسلام پسر پانزده ساله بالغ محسوب میگردد و تمام احکام بالغین بر وی مترتب میگردد. بنابراین، حجاب هم از وی فرض و لازم است([15]).
16- شوهر، در هفته یک بار همسرش را از زیارت والدین منع نکند، این در صورتیست که والدین در خانة دخترشان نیایند و اگر والدین آنجا میروند، شوهر آنها را باز ندارد، آنان میتوانند در هفته یکبار دیدار بینی کنند([16]).
17- خرج و مخارج سفر جهت ملاقات بر مرد واجب نیست، نیز بدون رضایت شوهر زن نمیتواند نزد والدینش بماند([17]).
18- پیر و مرشد، اگر از مستوراتی که مریدانش هستند پرده نمیکند، قابلیت بیعت را ندارد([18]).
19- شخصی که همسرش بیحجاب است فاسق، و امامتش مکروه تحریمی است، چنین شخصی قابلیت امامت را ندارد و باید از امامت معزول شود، کسانی که امامت چنین فردی را میپسندند گنهگارند([19]).
20- در این زمان بلکه از زمانة بسیار قدیم شرکت زنان در مساجد و عیدگاه جهت نماز جماعت ممنوع قرار داده شده، چنانکه در احادیث وارد شده است، در درّمختار آمده: «ويکره حضورهن الجماعة لو بجمعة وعيدٍ ووعظٍ مطلقاً»([20]).
21- اگر زنی حافظ قرآن است و در نماز تراویح یا نفل با همراه محارمش در مکانی که غیر از آنها کسی دیگر نباشد، قراءت با صدای بلند بخواند جایز نیست، زیرا کلام زن نزد بعضی عورت است([21]).
22- اگر زن مُرد، شوهر میتواند به صورت او نگاه کند، در تجهیز و تکفین او شریک باشد و جنازه اش را حمل نماید، البته نمیتواند آن را غسل بدهد و به بدنش دست بزند، اگر شوهر مُرد، علاوه از این امور همسرش میتواند به او غسل هم بدهد([22]).
23- ممانعت زنان فاسقه و بدکار از آیة: ﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ﴾ به دست میآید([23]).
24- از آیههای: ﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ﴾ ﴿غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَة﴾ و ﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ﴾ معلوم میشود که برای زن رفتن به بازار یا ظاهرشدن در اجتماعات یا پیش نامحرم با زینت و آرایش قطعاً حرام است، البته اگر حاجتی پیش آمد با لباس کهنه و هیأتی ناپسند با برقعه خارج گردد، لقوله تعالی: ﴿يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّ﴾ و لقوله تعالی: ﴿إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا﴾. در درّمختار موجود است: «وتمنع الـمرأة الشابة من كشف الوجه بين الرجال لا لأنه عورة بل لخوف الفتنه»([24]). «و زن جوان منع کرده میشود از ظاهر ساختن صورت درمیان مردان, نه به خاطراینکه عورت است, بلکه بخاطر فتنه و مفاسد آن».
25- زنی که در منزل مشغول کار و فعالیت است، نمیتواند سرش را ظاهر کند، البته ظاهرنمودن ذراعین جایز است([25]).
26- ارضاء غریزة شهوانی دو زن با همدیگر به هر صورتی که باشد قطعاً حرام میباشد([26]).
27- تا زمانی که در جنین روح دمیده نشده، اسقاط آن در حکم قتل نفس نیست، لیکن بدون از ضرورت مکروه و بنابر عذر جایز است، البته بعد از نفخ روح, اسقاط آن حرام و گناه کبیره و در حکم قتل نفس زکیه میباشد([27]).
28- استفاده از وسایل جلوگیری از حاملگی بدون عذر مذموم و با عذر جایز است، مثلاً زنی که از نظر جسمانی ضعیف است یا خیلی زود بچهدار میگردد و بر اثر آن تندرستی مادر و یا سلامتی خود بچه با خطر مواجه میگردد، در اینصورت جایز است([28]).
29- تصور زنی که در حال حاضر در نکاحش نیست، جهت حصول تلذذ حرام است، فرقی نمیکند که آن زن زنده باشد یا مرده، قبلاً در نکاحش بوده یا اراده نکاح آن را داشته باشد، بهر صورت تصور آن حرام است([29]).
30- بازداشتن زن بیوه از نکاح ثانی جایز نیست، و اگر آن را ننگ و عار بداند اندیشة کفر است([30]).
31- قرارگرفتن زن جوان در مقابل مرد اجنبی از روی قرآن، حدیث و فقه ناجایز است و هنگام ضرورت و نیاز باید با برقعه خارج گردد([31]).
32- کسانی که همسران خود را بر خانهنشینی مجبور میکنند و اجازه خروج از چهاردیواری را بدون از برقعه به آنها نمیدهند، کاملاً مطابق با قرآن و حدیث عمل مینمایند و به این افراد به علت مسدودساختن ابواب مفاسد و فتنهها اجر عظیم میرسد([32]).
33- از ﴿إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا﴾ چنین فهمیدن که خداوند به زنان اجازه داده که در جلو مردان بیگانه چهره را ظاهر کنند، هرگز قابل قبول نیست([33]).
34- عورتن بودن وجه و کفین, به این معنی است که بنابر عذر, ظاهرساختن آن جائز است، نه این که در جلو بیگانگان ظاهرنمودن آن جائز باشد([34]).
35- بوسهزدن زن، بر دهن یا رخسار زنی دیگر، بوقت ملاقات یا خدا حافظی درست نیست ([35]).
36- ستر فرض است و حجاب به نظر مصلحت واجب([36]).
37- اگر زن بیوه را به وسیله دارو یا وسایل دیگر جهت فریبدادن شوهر، باکره جلوه داده به او بدهند این عمل حرام است ([37]).
38- سفر نمودن زن، بدون محرم جایز نیست([38]).
39- ستری که در نماز شرط است، غیر از وجه و یدین و قدمین, همه جسم را شامل است و ستر عرفی که نظر به حفظ عصمت است, شامل وجه و یدین و قدمین نیز میباشد([39]).
40- خروج شیر از پستان زن، ناقض وضو نیست([40]).
41- ا گر زنی اختلام شد، یا در بیداری همراه با شهوت منی خارج شد غسل بر وی فرض است([41]).
42- اگر مرد قصداً انگشتش را در شرمگاه زن فرو برد یا زنی در اندام نهانی زنی دیگر دارو گذاشت، یا به قصد معالجه نگاه کرد بر زن غسل واجب نیست([42]).
43- رطوبتی که از شرمگاه زن هنگام همبستری خارج میگردد نجس است، اگر بر لباس یا عضوی از بدن رسید شستن آن لازم است([43]).
44- کوتاهکردن موی سر برای زن حرام است([44]).
45- اگر زن حاملهای مُرد، در حالی که بچه در شکمش زنده است و حرکت میکند، خارجنمودن طفل از شکم زن با عمل جراحی درست است در غیر این صورت جایز نیست([45]).
46- خواندن قرآن برای جنب و حائض, جائز نیست و خواندن حدیث جایز است، البته اگر آیات قرآنی را که معنی دعائی دارند به قصد دعا بخواند نزد اکثر جایز میباشد([46]).
47- ا گر زنی برای نخستین بار وضع حمل نمود و خون نفاسش بعد از چهار روز قطع شد، چون نخستین بار است و ایام عادتش معلوم نیست، شوهر میتواند با وی عمل مجامعت انجام دهد و منتظر ماندن 40 روز لازم نیست([47]).
48- اگر آب به بیخ موهای بافتهشدة زن میرسد، بازکردن گیسوها هنگام غسل لازم نیست([48]).
49- خونی که بعد از سقط علقه (خون بسته) یا مضغه (پارة گوشت) میآید نفاس نیست([49]).
50- حملی که اعضایش مشخص نشده سقط شد، اگر مدت پاکی قبلی (15 روز) کامل بوده خونی که مشاهده میگردد و تا سه روز ادامه یابد، حیض و الا استحاضه میباشد([50]).
51- اگر حملی که بعضی از اعضاء آن، مانند دست، پا، انگشت، ناخن، مو و غیره نمودار است سقط شد، شرعاً این بچه محسوب میگردد و خونی که بعد از آن میآید نفاس است([51]).
52- شوهر دختر رضاعی محرم است([52]).
53- اگر شخصی با مادر زنش زنا کند، همسرش بر وی حرام میگردد([53]).
54- اگر شخصی با زنی زنا کرد، نمیتواند دختر آن زن را در عقد خویش دربیاورد و برای همیشه بر زانی حرام میگردد([54]).
55- اگر شخصی با مادر رضاعی همسرش زنا کرد، زنش بر وی حرام میگردد([55]).
56- تمام اولاد پدر رضاعی و مرضعه (شیردهنده) بر رضیع (شیرخورنده) حرام میگردند، یعنی برادر و خواهر شیرخورنده میشوند([56]).
57- اگر شوهر پستان زوجه اش را مکید و شیر خورد، این عمل جایز نیست، اما زوجه بر او حرام نمیگردد، زیرا بعد از مدت رضاعت (دو سال) رضاع ثابت نمیشود([57]).
58- زنی که برادر و یا یکی از محارمش شرابخوار، زانی و فاسق است، اگر از وی در حجاب باشد، حق به جانب است و قابل ملامت نیست([58])..
___________
*****
[1]- فتاوی رشیدیه، ص 580.
[2]- فتاوی رشیدیه، ص 580.
[3]- فتاوی رشیدیه، ج 1، ص 585.
[4]- فتاوی رشیدیه، ج 1، ص 597.
[5]- فتاوی رشیدیه، ج 1، ص 597.
[6]- فتاوی رشیدیه، ج 1، ص 223.
[7]- امداد المفتین، ص 957.
[8]- امداد المفتین، ص 598.
[9]- فتاوی رشیدیه، ص 42.
[10]- فتاوی رشیدیه، ص 49.
[11]- فتاوی رشیدیه، ص 187.
[12]- فتاوی رشیدیه، ص 544.
[13]- فتاوی رشیدیه، ص 589.
[14]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 794.
[15]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 794.
[16]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 157.
[17]- احسن الفتاوی، ج 5، ص 32.
[18]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 145.
[19]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 203.
[20]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 213.
[21]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 236.
[22]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 325.
[23]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 187.
[24]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 188.
[25]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 190.
[26]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 193.
[27]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 193.
[28]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 194.
[29]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 160.
[30]- امداد افتاوی، ج 4، ص 168.
[31]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 172.
[32]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 172.
[33]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 180.
[34]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 182.
[35]- الفتای الهندیة، ج 5، ص 369.
[36]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 170.
[37]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 168.
[38]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 189.
[39]- کفایت المفتی، ج 2، ص 38.
[40]- فتاوی دارالعوم دیوبند، ج 1، ص 126.
[41]- فتاوی دارالعوم دیوبند، ج 1، ص 152.
[42]- فتاوی دارالعلوم دیوبند، ج 1، ص 152.
[43]- فتاوی دارالعوم دیوبند، ج 1، ص 314.
[44]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 216.
[45]- امداد الفتاوی، ج 4، ص 196.
[46]- امداد الفتاوی، ج 1، ص 51.
[47]- امداد الفتاوی، ج 1، ص 47.
[48]- امداد الفتاوی، ج 1، ص 16.
[49]- امداد الفتاوی، ج 1، ص 44.
[50]- امداد الفتاوی، ج 1، ص 45.
[51]- امداد الفتاوی، ج 1، ص 46.
[52]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 393.
[53]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 402.
[54]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 534.
[55]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 535.
[56]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 554.
[57]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 564.
[58]- عزیز الفتاوی، ج 1، ص 758.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر