دستورات و راهنمائیهای پنجگانه
خداوند برای آخرین بار و جهت تکمیلنمودن حکم حجاب دستوراتی دیگر را صادر فرمود و جهت پیادهنمودن این احکام نخست از خانوادة پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آغاز نمود و آنان را اینگونه مورد خطاب قرار داد: ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ﴾ [الأحزاب: 33]. «ای زنان پیامبر، شما مانند هیچیک از زنان امت نیستید». درجه و رتبة شما مانند زنان عامه نیست، خداوند شما را به زوجیت سیدالمرسلین< انتخاب نموده، و امهات المؤمنین گردانیده است، لهذا اگر بهترین نمونة تقوا و طهارت را (چنانکه از شما توقع میرود) نشان دهید ارزش آن نزد خداوند متعال خیلی زیاد است، و فرضاً اگر حرکت ناشایستهای از شما سر زند آن نیز به همین نسبت خیلی سنگنین تمام میشود، خلاصه حیثیت شما خواه از جنبة نیکی باشد یا بدی نسبت به زنان دیگر ممتاز است. «إِنَّ اتَّقَيْتُنَّ» البته اگر تقوا و پرهیزگاری را پیشه کنید، یعنی فقط به این نسبت و تعلق اکفتا نکنید و به این امید که ما ازواج رسول الله صل الله علیه و آله و سلم هستیم ننشینید، بلکه تقوی و اطاعت از احکام الهی شرط این فضیلت و امتیاز شماست، اکنون دستوراتی چند, برای ازواج مطهرات و سایر زنان امت بیان میگردد.
﴿فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ﴾ اگر ضرورتی پیش آمد که شما از پس پرده مجبور به تکلم با نامحرم شدید, در گفتار نرمی نشان ندهید و از لطافت کلامی که طبیعتاً در صدای زن نهفته است بپرهیزید. «فَيَطْمَعَ الَّذِيْ فِيْ قَلْبِهِ مَرَضٌ» چون در این صورت کسی که در قلبش مرض نفاق و زنا موجود است در طمع میافتد، در چنین مواضع آن صدای طبیعی و فطری را قصداً عوض کنید، «وَقُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوْفاً» و موافق با قاعدة عفت سخن گوئید، یعنی طرف از سخن شما چنین برداشت نماید,که این روش سخن گفتن از حفاظت حیا و عفت است نه از اثر بداخلاقی([1]).
روایت شده که برخی از همسران پیامبر صل الله علیه و آله و سلم هرگاه ضرورت سخنگفتن با مردی پیش میآمد، دست خود را بر دهان میگذاشتند تا صدایشان تغییر یابد([2]). شاعر میفرماید:
هست نرمی آفت جان سمور |
|
و زدرشتی میبرد جان خار پشت |
﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰ﴾ «در خانههایتان بمانید و خارج نگردید مانند خارجشدن زمان جاهلیت».
تبرج از مادة برُج و از باب تفعل است، برج به معنی قلعه، کاخ و قصر میآید، چنانکه در قرآن آمده است: ﴿أَيۡنَمَا تَكُونُواْ يُدۡرِككُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ كُنتُمۡ فِي بُرُوجٖ مُّشَيَّدَةٖ﴾ «هرکجا باشید مرگ به سراغتان خواهد آمد، گرچه در قلعههای بسیار مستحکم قرار گیرید». نزد برخی هرگاه زن از برج و قصرش خارج شود میگویند: «تَبَرَّجَتِ الْـمَرْأَة»([3]).
خداوند در ابتدا با نزول آیة حجاب,حد فاصلی میان مرد و زن اجنبی بوجود آورد و به این طریق روبرو قرارگرفتن و باهم صحبتنمودن را برای آنان ممنوع قرار داد، بعد از آن حکم غض بصر را برای آنان صادر فرمود و به زن دستور نقاب و برقع داد، در اینجا میفرماید: شما زنان در خانههای تان بمانید و از آن خارج نگردید، این آخرین و بهترین نسخه شفا, برای تمام امراض باطنی است تا با عملنمودن به این حکم, رابطه مرد و زن اجنبی کلاً قطع گردد، زیرا خداوند از ضعف و ناتوانی انسان در برابر مسائل جنسی و گرفتاری جوانان در این رابطه آگاه است و این تنها راهی است که جامعه از زیانهای خودآرائی و خودنمائی زن محفوظ میماند و عفت و پاکدامنی زن به تباهی نمیگراید و مردان نیز از تحریک و سر به هوائی دور میمانند.
از آیة فوق به دو مطلب اشاره شده است:
1- خداوند برای زن نمیپسندد که از خانه بیرون رود، بلکه مقرّ فرماندهی خویش را محکم نگه داشته، زینت خانه قرار گیرد و به کار خانهداری مشغول باشد، به عبارتی دیگر حجابی که شرعاً مطلوب است حجاب بالبیوت میباشد.
2- اگر مجبور به خروج شد، همراه با اظهار زینت نباشد، بلکه با پوشیدن جلباب و مقنعه تمام بدن خود را از سر تا قدم بپوشد. (تفصیل این مطلب در بحث یدنین بیان شد).
گویا از آیه: ﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ﴾ ماندن در خانهها برای زنان واجب و خروج مطلقاً ممنوع و حرام قرار داده شد و از آیة: ﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ﴾ اشاره شد که خروج اضطراری ممنوع نیست آن خروجی ممنوع است, که جهت گردش و تفریح در بازار و اظهار زینت باشد([4]).
پیامبر گرامی صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «ليس للنساء نصيب في الخروج إلا مضطرة - يعني ليس لها خادم -»([5]). «زنان در بیرونرفتن از خانه حقی ندارند، مگر کسی که مجبور باشد یعنی خدمتگذار نداشته باشد»، شیخ سعدی رحمه الله میفرماید:
چو زن راه بازار گیرد بزن |
|
وگرنه تو در خانه بنشین چو زن |
ز بیگانگان چشم زن کور باد |
|
چو بیرون شد از خانه در گور باد |
زن خوب و فرمانبر و پارسا |
|
کند مرد درویش را پادشا |
هرکرا خانه آباد و همخوابه دوست |
|
خدا را برحمت نظر سوی اوست |
چو مستور باشد زن خوب روی |
|
بدیدار او در بهشتست شوی |
از حضرت عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «إِنَّ الْمَرْأَةَ عَوْرَةٌ، فَإِذَا خَرَجَتِ اسْتَشْرَفَهَا الشَّيْطَانُ، وَأَقْرَبُ مَا تَكُونُ مِنْ وَجْهِ رَبِّهَا وَهِيَ فِي قَعْرِ بَيْتِهَا»([6]). «همانا زن تمام وجودش عورت است، هرگاه از منزل خارج شد شیطان بر او تسلط مییابد و نزدیکترین حالتی که زن با پروردگارش دارد زمانی است که در کُنج خانه اش قرار گیرد».
این حدیث با صراحت تمام بیان میکند که خروج زن از خانه با مسلطشدن شیطان بر او مساوی است و ظاهر است که هرگاه شیطان بر شخصی مسلط باشد او را بر اعمال شیطانی وامیدارد و این در صورتی است که زن خود را با انواع رنگها و ماتیکها مزین ساخته، با آرایش کامل، با عطر و اُدکلن بیرون رود، اینگونه زنان در قیافة ابلیس خارج میگردند، چنانکه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «إِنَّ الْمَرْأَةَ تُقْبِلُ فِي صُورَةِ شَيْطَانٍ، فَإِذَا رَأَى أَحَدُكُمُ امْرَأَةً، فَأَعْجَبَتْهُ، فَلْيَأْتِ أَهْلَهُ، فَإِنَّ ذَلِكَ يَرُدُّ مَا فِي نَفْسِهِ»([7]).
«همانا زن در صفت شیطان میآید و در صفت شیطان پشت میدهد هرگاه یکی از شما زنی را دید و او را در شگفت انداخت فوراً به اهلش مراجعه نماید، زیرا این عمل آنچه را در قلبش پدید آمده تسکین میبخشد».
در این حدیث زن زیبا در صفت وسوسه و إضلال به ابلیس تشبیه داده شده است، زیرا رؤیت آن قوة شهوانی را به جوش درمیآورد و انسان را به استراق نظر دعوت میکند, در جملات آخر حدیث, علاج آن برای مردان ذکر شده، یعنی هرگاه مردی با زنی برخورد نمود حسن و جمالش او را در تعجب انداخت فوراً به اهلش رجوع نموده و غریزة شهوانی خود را ارضاء نماید، زیرا این عمل در تسکین نفس و دفع وسوسه نقش مؤثری دارد.
در حدیث دیگر پیغمبر صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «أَيُّمَا امْرَأَةٍ اسْتَعْطَرَتْ فَمَرَّتْ عَلَى قَوْمٍ لِيَجِدُوا رِيحَهَا فَهِيَ زَانِيَةٌ ، وَكُلُّ عَيْنٍ زَانِيَةٌ»([8]). «هر زنی که عطر بزند و بر قومی بگذرد تا بوی خوش آن را استشمام نمایند او زناکار است و هر چشمی که به او نگاه کند زانی است».
هرگاه زن آزاد باشد نفس او روز بروز تقاضاهایش بیشتری از او دارد گفته شده که مثال زن مانند کبوتر است، زمانی که پر و بالش بروید به پرواز درمیآید، هرگاه مرد همسرش را با لباسهای فاخره و جواهرات گران قیمت مزین و آراسته کرد، نشستن در خانه برایش مشکل است، لیکن این وظیفه مرد است که با تسلط خویش بر همسرش, مانع از تسلط شیطان باشد و کمترین فرصتی را به او ندهد.
﴿وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ﴾ «نماز را برپا دارید، زکات بدهید، خدا ور سول را اطاعت کنید». این فرامین پنجگانه از مهمات دین به شمار میآیند و برای عموم زنان مسلمان هستند([9]).
برخی معتقدند که آیة: ﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ﴾ مختص به ازواج مطهرات است و زنان امت چنین نیستند، زیرا زندانیکردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست، ولی ما میپرسیم در این آیه کدامیک از اوامر مخصوص به زنان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم است که این قسمت را نیز مخصوص بدانیم، حالا شما در دستورات پنجگانه فوق فکر کنید و بگوئید که کدامیک از آنها مربوط به همة زنان نیست، آیا لازم نیست که زنان متقی باشند؟ آیا آنها اجازه دارند که در سخن نرمی نشان دهند و با مردان سخن تحریکآمیز گویند؟ آیا آنها مجاز هستند که مانند جاهلیت پیشین خود را زینت نمایند؟ آیا سزاوار است که نماز و زکات را ترک کنند و خدا و رسول را فرمان نبرند؟ در صورتی که تمام این اوامر مربوط به همة زنان مسلمان است، پس چه دلیل وجود دارد که ﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ﴾ مخصوص به زنان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم باشد نه به دیگر زنان؟
برداشت اشتباه مردم به خاطر اول آیه است که میگوید: «ای زنان پیامبر شما مانند دیگر زنان نیستید» ولی این اسلوب هیچ فرقی ندارد با این که شما به فرزندتان بگوئید ای پسر من! تو مانند دیگر پسران نیستی که در کوچه و بازار گردش کنی و حرکات و افعال نامتناسب را مرتکب شوی، این سخن شما این مفهوم را ندارد که حرکات نامناسب، بیادبی و در کوچهگشتن در بارة فرزندان دیگران پسندیده و نیک است، هدف اینست که معیار اخلاق و محاسن و فضایل تعیین شود تا هر پسری که میخواهد شریف و نجیب باشد خود را با آن معیار مطابقت دهد، قرآن نیز این روش را برای راهنمائی زنان برگزیده، زیرا زنان عرب به مانند زنان اروپای امروزی آزادی داشتند و برگرداندن آنها مطابق دستورات اسلامی و تعلیم، حدود اخلاق و قیود اجتماعی به دست خود پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم صورت میگرفت، در این شرایط اسلام به امهات المؤمنین با ظابطه و اسلوب خاصی اهتمام و توجه نمود, تا آنان سرمشق و چراغ هدایت زنان دیگر باشند([10]).
مفسرین نیز مفهوم آیه را عام میدانند، ما در اینجا به نقل چند عبارت اکتفا میکنیم:
1- «والـمراد على جميع القراءات أمرهن رضي الله عنهن بملازمة البيوت وهو أمر مطلوب من سائر النساء»([11]) «مطابق با همه قرائتها منظور از آیه اینست که خداوند ازواج مطهرات رضی الله عنهن را به ملازمت خانهها امر نموده و این امریست که از همة زنان مطلوب است».
2- «هذه آداب أمر الله بها نساء النبي صل الله علیه و آله و سلم ونساء الأمة تبع لهن في ذلك»([12]). «اینها آدابی هستند که خداوند زنان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را به آن دستور داده و زنان امت در این دستور تابع آنان میباشند».
3- «والـمعنى ألزمن يا نساء النبي بيوتكن واثبتن في مساكنكن والخطاب إن كان لنساء النبي فقد دخل فيه غيرهن»([13]) «معنی آیه چنین است که ای همسران پیامبر صل الله علیه و آله و سلم خانههایتان را لازم بگیرید و در مساکن خویش بمانید، این خطاب گرچه متوجه همسران پیامبر صل الله علیه و آله و سلم است لیکن زنان دیگر هم مشمول این فرمانند».
4- «إشارة إلى ما يلزم الـمرأة من لزوم بيتها والانكاف عن الخروج منه إلا لضرورة»([14]). «اشاره است به آنچه بر زن لازم است در اداره امور خانه اش و خارجنشدن از آن، مگر برای ضرورت».
5- «معنى هذه الآية الأمر بلزوم البيت وإن كان الخطاب لنساء النبي صل الله علیه و آله و سلم فقد دخل غيرهن بالمعنى»([15]). «معنی آیه اینست که به اداره خانه دستور داده شده، گرچه خطاب برای زنان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم است، اما زنان دیگر نیز معنا در این حکم شاملاند».
دستور استقرار فی البیوت و نهی از خروج به این معنی نیست که زنان به هیچ وجه حق ندارند از خانه خارج شوند، زیرا پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بعد از نزول این آیه ازواج مطهرات را برای ادای حج و عمره و در غزوات نیز همراه خود میبرد و به آنها برای زیارت والدین، عیادت مریضان و تعزیت خویشاوندان نزدیک اجازه میداد.
در روایات صحیحه وارد است که به جز حضرت زینب بنت جحش و حضرت سوده بنت زمعه رضی الله عنهما بقیه ازواج مطهرات همیشه بعد از وفات آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم به حج میرفتند، زیرا رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «جِهَادُكُنَّ الْحَجُّ»([16]) «جهاد شما حج است». و هیچیک از اصحاب حتی امیرالمؤمنین حضرت علی رضی الله عنه این عمل آنان را محکوم نمیکرد، و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بعد از نزول حجاب فرمودند: «قَدْ أُذِنَ لَكُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَاجَتِكُنَّ»([17]) «به اشما اجازه داده شده که جهت نیازتان بیرون روید»، پس مطلب از استقرار فی البیوت اینست که زنان در اغلب اوقات در خانه بمانند و از خروج و دخول بیمورد و گردش در کوچه و بازار و خانههای مردم جداً خودداری نمایند، و اگر نیاز مبرم جهت خروج پدید آمد، با رعایت حجاب و به اندازة نیاز میتوانند خارج گردند.
[1]- تفسیر معارف القرآن، ج 7، ص 132.
[2]- تفسیر روح البیان، ص 170.
[3]- روح البیان، ج 7، ص 170.
[4]- معارف القرآن، ج 7، ص 133.
[5]- کنز العمال، ج 16، ص 392.
[6]- صحیح ابن خزیمه، ج 3، ص 93.
[7]- فیض القدیر، ج 2، ص 389.
[8]- صحیح ابن خزیمه، ج 3، ص 91.
[9]- تفسیر معارف القرآن، ج 7، ص 131.
[10]- حجاب مولانا مودودی.
[11]- تفسیر روح الـمعانی، ج 11، ص 7.
[12]- تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 490.
[13]- روح البیان، ج 7، ص 170.
[14]- أحکام القرآن لابن عربی، ج 3، ص 570.
[15]- تفسیر قرطبی، ج 14، ص 179.
[16]- بخاری، ج 1، ص 402.
[17]- بخاری، ج 2، ص 707 کتاب.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر