برخی جهت اثبات بیحجابی از روایاتی استدلال میگیرند که وجه و کفین, از پوشش استثناء شده اند و بزعم خویش مطمئین هستند,که از شریعت اسلامی جواز آن را به اثبات رسانده اند، اما در حقیقت این یک فریبی است که از معلومات غلط آنان سرچشمه میگیرد، زیرا روایاتی که ظاهرنمودن وجه و کفین مستثنی شده اند، مربوط به ستر عورت اند و هیچگونه تعلقی با حجاب ندارند، و آیات و روایاتی, که به پوشش چهره و دو کف دست و قدم حکم میدهند, مربوط به حجاب اند و تعلقی با ستر ندارند، به هرحال ستر و حجاب دو مسئله جداگانه میباشند.
ستر عورت, مخصوص زنان نیست و مردان را نیز شامل است، لیکن حجاب ویژة زنان است و متعلق به مردان نیست.
تمام بدن زن عورت است و در هرحال باید پوشیده شود، به استثناء وجه و کفین و قدمین و حد عورت مرد از زیر ناف تا زیر زانو میباشد, که پوشیدن آن نیز فرض است.
پس در ستر عورت, مرد و زن حکمشان یکی است، تنها فرقی که وجود دارد در حد ستر میباشد، لیکن حجاب ویژة زنان است و برای مردان نیست، زیرا در نوعیت این دو مسئله همان تفاوت وجود دارد که در میان مرد و زن موجود است.
ستر فی نفسه, لازم است و بر دیدن یا ندیدن شخصی موقوف نیست، زیرا پوشیدن اعضاء مخصوص تقاضای فطرت و اخلاق انسانیت میباشد، بر مرد و زن لازم است,که عورت خویش را از محارمشان مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، پسر، دختر و... بپوشانند.
اگر هیچ محرم و یا نامحرمی آنجا موجود نباشد و مرد یا زن تنها باشد بازهم ظاهرنمودن عورت بدون از ضرورت, مکروه است.
برخلاف حجاب,که فی نفسه لازم نیست، زمانی که بینندهای نامحرم موجود باشد, آن وقت زن, چهره، کفین و قدمین را میپوشاند و الا ظاهرنمودن آن در پیش محارم یا به تنهائی یا در حالت نماز هیچگونه قباحت شرعی ندارد، نه مفسد نماز است، نه از فساد اخلاقی و نه از فحشاء و بیعفتی است. خلاصه این که ستر پردة حقیقی و حجاب پردة اضافی است، در شریعت اسلام پوشیدن اعضاءِ شهوت فی نفسه, لازم و ظاهرنمودن آن بنابر ضرورت شرعی یا طبعی جائز است، و پوشیدن اعضاء حسن مانند چهره، دو کف دست و دو قدم فی نفسه لازم نیست، البته جائی که اندیشة فتنه باشد، مثلاً: «مرد اجنبی آنجا باشد پوشیدن آن لازم است».
پس پوشیدن اعضاء ستر مانند: اعضاء نهانی اصل و ظاهرنمودن آن بنابر ضرورت است و ظاهرنمودن اعضاء حجاب مانند: چهره و دو کف دست و دو قدم اصل و پوشیدن آن بنابر ضرورت میباشد([1]).
از روایات چنین مستفاد میگردد که نخستین دریچة فساد نگاه است، نگاههای تند به قصد چشمچرانی برانگیزانندة شهوت است,که هزاران رسوائی به بار میآورد، چون فاحشهگری و عمل منافی عفت, از پستترین اعمال است و انسان را از حیوان پستتر میسازد. بنابراین، کمترین کاری که احتمال میرود، عفت و ناموس انسان از آنجا با خطر مواجه شود، خداوند آن را حرام قرار داده است. زیرا نگاه، کلام، همنشینی، خلوت و... همه این افعال, مقدمات زنا به حساب میآیند، لذا, در اسلام حرام قرار داده شده اند. اجتناب از این افعال به شخصیت افراد میافزاید و ارتکاب آن انسان را در ردیف حیوانات و جانوران قرار میدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر