توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۱ فروردین ۸, دوشنبه

تاريخ فرض شدن نماز و اهميت آن در حيات شخصى و اجتماعى

 

 تاريخ فرض شدن نماز و اهميت آن در حيات شخصى و اجتماعى

 اهل سيرت بر اين‌اند، كه نماز درشب معراج رسول اكرم صل الله علیه و آله و سلم  به نزد پروردگار فرض گرديده است. تاريخ آن را تقريبا پنج سال قبل از هجرت مى‌گويند، كه اين به بيست وهفتم ماه رمضان سال616 ميلادي: يعنى به سال هشتم آشكار شدن نبوت محمد صل الله علیه و آله و سلم  برابر مى‌آيد. حكمت در فرضيت بودن نماز اين است، كه علاقة بنده را با پروردگارش مستحكم مى‌كند و او بسبب ادا كردن نماز خالق مهربانش را شكر سپاس مى‌گويد. اين عمل سبب راضايت پروردگار شده او تعالى اين بندة شگر گذارش را از نعمت‌هاى دنيوى و اخرويش بهرور مى‌سازد.

در نتيجه بنده سعادت مندى دو عالم را نايل گرديده از بد بختى دنيا و آخرت رهاى مى‌يابد. الله سبحانه و تعالى مى‌فرمايد: ﴿لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ [ابراهیم: 7]. يعنى: «اگر شكر گذار گرديديد البته نعمت‌هايم را به شما افزون خواهم كرد». و اگر ناسپاسى كرديد پس بدانيد عذاب من بسيار سخت مى‌باشد. اما آن منفعتهاى شخصى، كه نماز گذار به سبب خواندن نماز كسب مى‌كند اين است، كه اگر آن را با اخلاص بخواند هميشه در بالاى خود الله سبحانه وتعالى را نظارت كننده مى‌بيند. در نتيجه خوف مى‌برد، كه به كار نارواى دست بزند و لجام نفس سركش را به جانب كارهاى خير مى‌گرداند از جانب خود الله تعالى او را براى انجام دادن كارهاى نيك قوت مى‌دهد و براه راست هدايتش مى‌كند. چنانى او تعالى مى‌فرمايد: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ [العنکبوت: 45]. يعنى: «و برپا بدار نماز را! بدرستى نماز از كارهاى بى‌حيايى وناپسند منع مى‌نمايد». در بعضى روايتها باسند مرفوع وموقوف چنين آمده است: «من لم تنهه صلاته عن الفحشاء والـمنكر لم تزده من الله إلا بعدا وفي رواية فلا صلاة له»[1]. «هر كه را نمازش از كارهاى بى‌حيايى و ناپسند منع ننمايد او را از الله تعالى به جز دورى ديگر چيزى نتيجه نباشد. و در روايتى چنين آمده، كه نمازش درست نشود». چون مسلمان عاقل و مخلص هميشه مى‌كوشد تا هيچ كار بدى را انجام ندهد تا نمازش نزد خداوند نامقبول نشود. زيرا او خوب مى‌داند، كه الله تعالى نماز راسبب نجات او گردانيده است وگر نه الله تعالى هيچ احتياجى به نماز وى ندارد. خواندن نماز چيزى را در ذات وصفات الله تعالى زياد نه كند و نخواندنش چيزى را از او كم نكند. اما فايده‌هاى اجتماعى نماز بسيار بزرگ‌اند. آن جامعة، كه افراد آن واقعا نماز گذار باشند هرگز به كارهاى بد دست نزنند. درچنين جامعه فضاى دوستى ومحبت واتحاد و برادرى حكم فرما خواهد بود، و افراد آن در امنيت و بركت حيات بسر خواهند برد. چون همگى در صف نماز استاده مى‌شوند آن صفى است، كه شاه و گدا در يك قطار مى‌استند و هرروز چند مراتبه همديگررا مى‌بينند و از احوال همديگر باخبر مى‌شوند.آنچنان كه گفتيم يك شمه اى از منفعتهاى بزرگ نماز در اين عالم فانى است، اما در موضوع منفعتهاى اخروى آن ان شاالله سخن خواهيم راند.



[1]- رواه الطبراني وغيره مر فوعا وموقوفا.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...