یکی دیگر از قبایح و زشتیهای رافضیان، شباهت آنان با یهودیان است. اهل تشیع با یهودیان شباهتهای فراوانی دارند، از جمله:
· آنان در تهمت زدن به عایشهی پاکدامن و بیگناه؛ همسر رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، با یهودیان شباهت دارند که آنان هم به مریم پاکدامن تهمت زنا زدند.
· رافضیان در این ادعا که عمر فاروق با زور دختر علی رضی الله عنه را گرفته، همانند یهودیان هستند که آنان هم معتقد بودند که «دینا» دختر یعقوب با حالت دوشیزگی از خانه بیرون رفت اما در راه مشرکی بکارت او را پاره کرد.
· همچنین رافضیان با گذاشتن تاج بر سرشان همانند یهودیان هستند؛ زیرا تاج از پوشش یهودیان است.
· با کوتاه کردن ریش یا تراشیدن آن و یا انبوه گردانیدن سبیل، به یهودیان شبیه هستند؛ زیرا چنین اعمالی، آئین یهود است و رافضیان هم برادران یهود در کفر هستند.
· یکی دیگر از شباهتهای رافضیان با یهودیان در این است که یهودیان مسخ شدند و به شکل بوزینه و خوک در آمدند[1]، نقل شده که چنین چیزی برای بعضی از رافضیان در مدینهی منوره و جاهای دیگر، پیش آمده است. به علاوه آنان هنگام مرگ، شکل و صورتشان، خیلی زشت میشود، و خدا داناتر است.
· یکی دیگر از شباهتهای رافضیان با یهودیان، ترک جمعه و جماعت میباشد؛ زیرا آنان تنها به صورت فرادی نماز میخوانند.
· از دیگر بدعتهای اهل تشیع این است که آنان در نماز پشت سر امام، آمین نمیگویند با این گمان که اگر آمین بگویند نمازشان باطل میشود.
· همچنین آنان در پایان نماز، سلام نمیدهند و بر خلاف سنت، از نماز خارج میشوند؛ یعنی آنان به جای گفتن «السلام علیکم ورحمة الله»، فقط دستانشان را بلند میکنند و آن را بر زانوهایشان میزنند همانند دمهای اسبان سرکش.
· یکی دیگر از اعمال ناشایست و ناپسند رافضیان، دشمنی شدید با مسلمانان است. خداوند این عمل را از یهودیان نقل کرده است آنجا که میفرماید:﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلۡيَهُودَ﴾ [المائدة: 82]. «(ای پیغمبر) خواهی دید که دشمنترین مردم برای مؤمنان، یهودیاناند».. بنابراین در این مورد هم با یهودیان شباهت دارند. هر کس در میان آنان باشد، این را به وضوح میبیند که آنان دشمنترین مردم برای اهل سنت و جماعت هستند تا جایی که سنیان را نجس میدانند.
· از دیگر شباهتهای رافضیان با یهودیان این است که رافضیان با زن و عمهاش یا زن و خالهاش همزمان ازدواج میکنند. یهودیان نیز در زمان حضرت یعقوب، با دو خواهر همزمان ازدواج مینمودند.
· رافضیان معتقدند که از میان امت اسلامی هرکس با آنان دشمنی ورزد، داخل بهشت نمیگردد بلکه تا ابد در جهنم میماند و یهود و نصارا هم گفتهاند:﴿لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ﴾ [البقرة: 111]. «جز کسی که یهودی یا مسیحی باشد هرگز (کس دیگری) به بهشت در نمیآید».
· همچنین رافضیان همانند یهود و نصارا، عکس و تصویر جانداران را اتخاذ میکنند. در حالی که تهدید سختی راجع به کشیدن عکس و صورت جانداران، وارد شده است؛ در صحیح بخاری و دیگر کتابهای حدیثی آمده که رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «لعن الله الـمصورين»[2] «خدا، کسانی را که عکس میکشند، را لعنت کند»! در جای دیگر فرموده است: «إن الـمصور يکلف يوم القيامة أن ينفخ الروح فيمـا صوّره وليس بنافخ ولا تدخل الـملائکة بيتاً فيه صورة ذات روح»[3]. «همانا در روز قیامت از تصویرگر و عکاس خواسته میشود که در عکسهای جاندارانی که کشیده، روح بدمد ولی او نمیتواند چنین کاری بکند. و فرشتگان داخل خانهای نمیشوند که در آن عکس جانداران باشد».
· از دیگر شباهتهای شیعیان با یهود این است که شیعه از نصرت و یاری امامان خود سر باز زدند و آنان را تنها و بییاور گذاشتند همچنان که علی و حسین و زید[4] و دیگران را رها کردند و آنان را یاری نکردند. خدا، این رافضیان را از خیر و نیکی دور گرداند اینان چقدر ادعای دوستی با اهل بیت را دارند در حالی که اصلاً آنان را یاری نکردهاند. یهودین هم به موسی گفتنند:﴿فَٱذۡهَبۡ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَٰتِلَآ إِنَّا هَٰهُنَا قَٰعِدُونَ﴾ [المائدة: 24]. «پس تو و پروردگارت بروید و (با آن زورمندان قوی هیکل) بجنگید؛ ما در اینجا نشستهایم (و منتظر پیروزی شما هستیم)»!.
· یکی دیگر از شباهتهای رافضیان با یهود این است که بعضی از یهودیان مسخ شدهاند، و روایت شده: «کسانی که در زمین فرو میروند و مسخ میشوند، تکذیب کنندگان تقدیر خداوندی هستند»[5]. و این شیعیان هم تقدیر خداوند را تکذیب میکنند. و بارها چندین روستا از مناطق اهل تشیّع، در زمین فرو رفته است.
· یکی دیگر از شباهتهای رافضیان با یهودیان این است که یهودیان در هر جایی که بودند گرفار خواری و تنگدستی شدند، رافضیان هم به همین صورت گرفتار خواری و ذلت شدهاند تا جایی که از شدت خواری و ترسشان، تقیه را احیاء نموده و بدان معتقدند.
· همچنین یهودیان با دستان خود، آنچه که مطابق خواستهها و آمال و آرزویشان بود، را مینوشتند و میگفتند این از طرف خدا نازل شده، رافضیان هم، دروغ و افترا سرِ هم میکنند و میگویند این کلام خداست و به رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم و اهل بیت او دروغ میبندند.
[1]- نگا: منهاج السنة النبویة، اثر شیخ الإسلام ابن تیمیه (1/ 485).
[2]- صحیح بخاری، حدیث شماره: 5347 از ابوجحیفه که گفت: پیامبر صل الله علیه و آله و سلم واشمه و مستوشمه (کسی که خالکوبی میکند و کسی که برایش خالکوبی میشود)، و سودخوار و موکل سود را لعنت نموده، و از پول سگ، و کسب زنا نهی کرده، و مصورین را لعنت فرمود.
[3]- صحیح بخاری، حدیث شماره: 5963، و صحیح مسلم، حدیث شماره: 2110 از ابن عباس رضی الله عنه که گفت: از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمودند: «من صوّر صورة فی الدنیا کلف یوم القیامة أن ینفخ فیها الروح، ولیس بنافخ: کسی که در دنیا صورتی بکشد، روز قیامت مکلف میشود که در عکسهای جاندارانی که کشیده، روح بدمد ولی او نمیتواند چنین کاری انجام دهد». و امام بخاری در صحیح خود به شمارهی: 5961 از حدیث عائشهی صدیقه به لفظ: «إن أصحاب هذه الصور یعذبون یوم القیامة ویقال لهم: أحیوا ما خلقتم: صاحبان این تصاویر در روز قیامت عذاب میشوند و برای آنان گفته میشود: آنچه را که آفریده اید زنده کنید». و در صحیح مسلم، حدیث شماره: 2112 از ابوهریره رضی الله عنه آمده که رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «لاتدخل الـملائکة بیتا فیه تماثیل أو تصاویر: فرشتگان به خانهای که در آن تمثال و یا تصاویر وجود داشته باشد داخل نمیشوند».
[4]- عبدالقاهر بن طاهر بغدادی در الفَرق بین الفِرق ص37 گفته: روافض کوفه به خیانت و بخالت موصوف میباشند، که در این اوصاف ضرب المثل گشتهاند تا جائی که گفته میشود: بخیلتر و خائنتر از کوفی، و سه مورد از غدر آنان مشهور است:
* نخست- آنان بعد از شهادت علی بن ابیطالب رضی الله عنه با فرزندش حسن بیعت کردند، و چون قصد جنگ با امیر معاویه را کرد شیعیان در ساباط مدائن به او خیانت کرده، و سنان جعفی در پهلویش او را ضربه زد تا جائی که او را از اسب به زیر انداخت که این کار روافض باعث شد حسن بن علی با امیر معاویه رضی الله عنه صلح نماید.
* دوم- آنان به حسین بن علی نامه نگاشتند و از او درخواست کردند به کوفه بیاید و وعده سپردند که او را بر یزید بن معاویه نصرت دهند، حسین نیز فریب آنان را خورد، و به امید آنان خروج کرد و از مکه رهسپار عراق شد، پس چون به کربلاء رسید به او خیانت کردند، و همهی آنان با عبیدالله بن زیاد متحد ویکپارچه بر علیه حسین رزمیدند، تا اینکه حسین و بیشتر اقربایش در کربلاء به قتل رسیدند.
* سوم- خیانت آنان به زید بن حسین بن علی بن ابی طالب بعد از اینکه به معیت او بر یوسف بن عمر خروج کردند، سپس بیعت با او را شکستند و هنگام سختی جنگ او را تسلیم کردند تا کشته شد، و سرگذشت او مشهور است. و برای تفصیل خیانت آنان با علی بن ابی طالب به کتاب: البدایة والنهایة اثر حافظ ابن کثیر (7/ 274)، و سِیر أعلام النبلاء، ذهبی (3/ 280) مراجعه فرمائید. و برای تفصیل خیانت آنان با زیدبن علی به البدایة (9/ 273) و السیَر (5/ 389) مراجعه شود.
[5]- لفظ حدیث این است: «یکون في أمتی خسف ومسخ، وذلك في الـمکذبین بالقدر: در امت من خسف و مسخی خواهد بود، و آن در تکذیبکنندگان قدر میباشد» ترمذی آن را در سنن، حدیث شماره: 2158، و مسند امام احمد، حدیث شماره: 5867، و سنن ابن ماجه، حدیث شماره: 4061 روایت نمودهاند و آن حدیثی معلول است؛ زیرا او بر ابوصخر علی بن حمید بن زیاد انکار کرده؛ چنانکه در تهذیب الکمال در ترجمهاش آمده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر