توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۲ شهریور ۱۵, چهارشنبه

دعوت به مسیحیت

 

دعوت به مسیحیت

مهمترین اهداف داعیان مسیحیت:

چنانکه واضح است رابطهء عقیدوی قوی‌ترین روابط میان انسان‌ها به شمار می‌رود، از همین جاست که داعیان مسیحیت می‌کوشند تا مسلمانان را به خود جلب نمایند و دوستی و محبت خویش را در قلب‌های شان جایگزین نمایند، این یک وسیلهء قوی و مؤثر برای تصرف و استعمار کشورها است که ضرورت به جنگ‌های خونین و پر مصرف ندارد، آن‌ها درک نموده‌اند که از این راه می‌توانند ثروت ودارائی مسلمانان را به غارت ببرند، وحدت و یکپارچگی مسلمانان را از راه مردمان منحرف و سیاستمداران بی‌دین برهم زنند، در تعلیم و نصاب مدارس آن‌ها مستقیماً مداخله نمایند تا روح دین دوستی و محبت با اسلام را ریشه کن نمایند، اینجاست که زمینه برای دعوتگران مسیحیت مهیا می‌گردد و به فعالیت‌های شان هر چه بیشتر توسعه می‌بخشند.

ما بطور مختصر اهداف طویل مدت و کوتاه مدت دعوتگران مسیحیت را ذکر می‌نمائیم، خدا کند در راه جلوگیری از نشر و پخش این زهر خطرناک که می‌خواهند در پیکر سست و ضعیف امت اسلامی امروزی آن را ترزیق نمایند، مؤثر واقع گردد، و برادران مسلمانان ما آگاه باشند که دشمنان شان می‌خواهند زهر را با عسل یکجا نموده به آنان تقدیم نمایند.

این اهداف قرار ذیل می‌باشد:

·        ممانعت از گرویدن مسیحیان به اسلام خصوصاً در کشورهای که اغلب مردم آن مسیحیان‌اند.

·        ممانعت از داخل شدن دیگر امت‌ها به اسلام، و ایستادن در مقابل نشر و پخش دین اسلام، تا مسیحیت جای آن را بگیرد و یا بر همان معتقدات میراثی باقی بمانند.

·        بیرون کردن مسلمانان یا بعضی از آن‌ها را از دین اسلام وکوشش در راه واژگون نمودن اسلام در قلب‌های آنان و قطع رابطهء آنان با پروردگار شان. این از اهداف طویل المدت آن‌هاست.

·        پاشیدن تخم شک وتردید در امور بنیادی و اساسی اسلام تا مردم متدین را در شک و اضطراب قرار دهند.

·        وانمود کردن بر اینکه دین مسیحیت بهتر از هر دین دیگر است.

·        می خواهند به دنیا وانمود کنند که رمز ترقی و پیشرفت غرب در چنگ زدن آن‌ها به مسیحیت است، و رمز عقب ماندگی مسلمانان در مسلمان بودن و دین داری آن‌هاست، این منطق داعیان مسیحیت می‌باشد، لیکن مردمان بی‌دین و ملحد غرب معتقدند که رمز پیشرفت وترقی غرب در بریدن و دوری آن‌ها از مسیحیت است، و سبب عقب ماندن کشورهای اسلامی همانا دین اسلام وپیروی از آن می‌باشد. البته این عقیدهء شان در بارهء مسیحیت درست است و واقعاً مسیحیت بطور تحریف شده ای که داعیان آن در قرون وسطی به مردم غرب پیش کرده بودند سبب عقب ماندگی غرب در آن زمان بود که وقتیکه آن را ترک کردند همین بود که به ترقی و پیشرفت دست یافتند زیرا دین آن‌ها مخالف علم و حقایق علمی بود، و علمبرداران کلیسا در آن زمان، ساینس دانان بزرگ را بخاطر نظریات ساینسی شان که با تعلیمات کلیسا مخالف بود به بدترین وضع تعذیب و اذیت نموده به قتل رسانیدند، بر عکس مسیحیت، اسلام دین علم است و پیروانش را همیش برای آموختن علم تشویق و ترغیب نموده است و علماء و ساینس دانان در اسلام مقام بزرگی دارند وهرگز چنین نشده که حقایق ساینسی با تعلیمات اسلام و مصادر آن در تضاد باشد. لذا با جرأت می‌توان گفت که یگانه سبب عقب ماندگی مسلمانان همانا دوری شان از دین اسلام و تعلیمات آن است.

·        می‌خواهند مردم غرب و سفید پوست را بهتر از دیگر نژادها معرفی کنند تا زمینهء استعمار غرب بر دیگر امت‌ها را آسان سازند و از دارائی و املاک آن‌ها استفاده نمایند.

·        می‌خواهند مسلمانان را از آداب و تعالیم دینی شان به سوی عادات و تقالید غرب بکشانند تا در همه احوال زندگی از آنان تقلید نمایند و زندگی خویش را مطابق کلتور و فرهنگ غربی‌ها عیار نمایند، و از آداب و معاشرتی که اسلام مردم را به آن امر نموده است دور شوند([1]).

این بود اهداف داعیان مسیحیت در کشورهای جهان که بطور مختصر آن را خدمت خوانندگان تقدیم نمودیم.

حالا متن بیانیهء یکی از معروفترین دعوتگران مسیحیت را خدمت تان عرض می‌داریم که در کنفرانس دعوتگران مسیحیت در شهر بیت المقدس در سال 1935 م ایراد نموده بود. این شخص «صموئیل زویمر» نام دارد، وی مهمترین اهداف نشر مسیحیت را در کشورهای اسلامی بیان می‌دارد:

«برادران عزیز! کسانی را که خداوند بخاطر جهاد در راه مسیحیت و استعمار نمودن کشورهای اسلامی برگزیده است با توفیق و عنایت خود کامیاب و موفق گردانید.

شما وظیفه ای را که بدوش تان سپاریده شده بود با تمام اخلاص انجام دادید، و موفقیت بزرگ را حاصل نمودید.

اگرچه یقین کامل دارم که شما وظیفهء تان را با تمام مهارت انجام داده‌اید لیکن بعضی از شما هدف بنیادی وظیفه‌اش را درست درک نکرده است.

من به شما اعتراف می‌کنم، آنعده مسلمانانی که به دین مسیحیت گرویده‌اند مسلمانان راستین نبوده و از سه گروه خالی نیستند: یا اینکه خورد سال بوده‌اند که کسی از خانواده‌اش اسلام را به وی نه آموخته است، یا اینکه مردیست که دیانت‌ها را به باد مسخره گرفته است و تنها لقمهء نان را از این راه برابر می‌کند چون فقر و تنگدستی وی را به این کار واداشته است. و یا اینکه شخصی است که اهداف و اغراض شخصی خویش را از این راه بر آورده می‌نماید.

کشورهای مسیحی که شما را بخاطر دعوت به مسیحیت به کشورهای اسلامی گماشته‌اند، خواهان مسیحی ساختن مسلمانان نیستند زیرا در این کار عزت، کرامت و هدایت آن‌هاست.

همانا وظیفهء شما بیرون آوردن مسلمانان از اسلام است تا رابطهء شان با خداوند قطع گردد، همچنان از اخلاق و فضایلی که ملت‌ها بر آن اتکا دارند دور گردند، از اینجاست که شما پیشتازان فتوحات استعمار در کشورهای اسلامی هستید، یقیناً واجب تان را به صورت درست انجام داده اید، موفقیت تان را مبارکباد می‌گویم، چنانکه کشورهای مسیحی و عموم مسیحیان به شاهکاری هایتان مبارکباد می‌گویند.

برادران! بعد از گذشت ثلث قرن نزدهم تا امروز توانستیم بر همه برنامه‌های تعلیمی کشورهای مستقل اسلامی، وکشورهایی که تابع نفوذ مسیحیت‌اند، وکشورهائیکه دولت داران شان مسیحیان‌اند، قبضه نمائیم، در این کشورها کمین گاه‌های مسیحیت، کلیساها و انجمن‌های را تشکیل دادیم و در مکاتبی که زیر نظارت و سرپرستی کشورهای اروپائی و امریکائی قرار دارند، نیز برنامه‌های چشمگیری را عملی نمودیم، حتی شخصیت‌های بزرگ این دولت‌ها را به دام خود کشانیدیم.

تقدیر وسپاس قبل از همه به شما بر می‌گردد سپس به کمک و همکاری‌های توانگر و ثمربخش مختلفی که بزرگترین دست آوردهای بی‌مثیل تاریخی را ثبت نموده‌اند.

شما با وسایل و امکانات دست داشتهء تان توانسته‌اید همهء عقل و هوش را در کشورهای اسلامی به خود جلب نموده در خط سیر خویش که قبلاً آن را آماده کرده بودید، قرار داده و بر آنان بقبولانید. شما نسلی را تربیه و آماده نمودید که از خدا دور گشته‌اند و قادر نخواهند بود تا با خدا رابطهء خود را محکم نمایند، این نسل برای همیشه نمی‌خواهند با خدا رابطه داشته باشند.

شما مسلمان را از اسلام بیرون آوردید ولی مشرف به مسیحیت ننمودید، به این ترتیب نسلی را آماده کردید که استعمار انتظار آن را داشت، نسلیکه در مقابل سختی مقاومت نداشته، بی‌پروا و راحت طلب و تنبل باشد، و اگر به مقام و مراتب بزرگ دست یابد بخاطر شهوت و عیش و عشرت خویش سخاوت و جوانمردی خواهد کرد. بدون شک مأموریت خویش را به صورت درست به پیش می‌برید، از اینجاست که نتایج و دست آوردهای بزرگی را حاصل نمودیدکه ملت مسیحیت عموماً به شما تبریک عرض میدارند، چنانکه استعمار از شما راضی و خوشنود بوده، پس به پیش به سوی ادای رسالت و مأموریت مقدس تان، همانا به فضل و جهاد مبارک تان به مقام والائی دست یافته‌اید و خداوند از شما راضی است»([2]).

با این گونه اهداف زشت و پست و وسایل بدتر از آن مسیحیان در لباس دلسوزی و انسان دوستی با فقراء و مساکین و ناداران داخل کشورهای اسلامی می‌گردند ولی خداوند از دین وبندگان مؤمنش دفاع می‌کند، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿يُرِيدُونَ لِيُطۡفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨ [الصف:8].

ترجمه: «می‌خواهند نور (آئین) خدا را با دهان‌هایشان خاموش گردانند، ولی خدا نور خود را کامل می‌گرداند، هرچند که کافران دوست نداشته باشند»([3]).

وسائل دعوت به مسیحیت

قبل از اینکه با وسایل مسیحیان در دعوت شان آشنا شویم باید بدانیم که آن‌ها در این زمینه از دو راه پیش می‌روند یکی وسایل آشکار و صریح و دیگری وسایل مخفی و دور از انظار عامه، چنانکه از وسایل عصری که جهانیان جدیداً با آن آشنا شده‌اند استفاده می‌نمایند، و شاید وسایل عصری را بیشتر اهمیت دهند، دعوتگران مسیحیت همهء این راه‌ها و وسایل را تجربه نموده‌اند و نظر به شرائط مکان و زمان آن را تغییر می‌دهند.

وسایلی که صورت آشکار و علنی در راه گرائیدن مسلمانان به مسیحیت از آن استفاده می‌شود به دو دسته تقسیم می‌گردد:

·        فراخواندن مسلمانان به مسیحیت از راه مناقشه و مناظرۀ علمی و یا مشکوک نمودن جانب مقابل در اعتقادش.

·        جنگ‌های صلیبی و محاکم تفتیش و اختطاف کودکان و سرقت از راه بحرها، و از بین بردن مسلمانانیکه مانع دعوت آن‌ها قرار می‌گیرند، اشغال و به استعمار کشاندن کشورهای اسلامی.

چنانکه مؤسسات و انجمن‌های مسیحی متعددیکه بطور علنی و با همکاری کشورهای غربی تأسیس گردیده است، در این راه دست درکار‌اند. مؤسسات و انجمن هائیکه بخاطر دعوت مسیحیت انشاء و تأسیس شده است بیشتر از سی مؤسسهء رسمی است که از سال‌های 1765 میلادی تا حال در کشورهای مختلف جهان مشغول دعوت به مسیحیت‌اند، که گنجایش ذکر آن در اینجا نیست، و اگر کسی معلومات مفصل در بارهء این مؤسسات و تاریخ تأسیس آن می‌خواهد به مراجع و مصادر این رساله مراجعه نماید.

اما وسایل مخفی و زیر پرده ای که در راه دعوت به مسیحیت و یا تأمین مصالح مسیحیان از آن استفاده می‌نمایند قرار آتی است:

1- هیأت‌های دپلوماتیک

که از جانب کشورهای غربی به کشورهای اسلامی اعزام می‌گردند، ومؤسسات و شرکت‌های ساختمانی و تعلیمی رسمیی که مشغول کار و فعالیت در سرزمین‌های اسلامی‌اند. دعوتگران مسیحیت از این فرصت استفاده می‌کنند وبه شکل غیر مستقیم مسلمانان را بسوی مسیحیت دعوت می‌نمایند و یا اقلاً محبت و دوستی غربی‌ها را در دل‌هایشان جا می‌دهند.

2- مکتشف‌ها:

مکتشفین جغرافیائی که از جانب دانشگاه‌های غربی به کشورهای اسلامی اعزام می‌گردند، دعوتگران مسیحی از این راه نیز استفاده می‌نمایند.

3- طبابت:

هیأت‌های طبی که در ردیف مؤسسات کمک‌های انسانی و علاج مردمان بی‌نوا و تنگدست به کشورهای اسلامی فرستاده می‌شوند، آن‌ها در قدم اول کلینک‌ها و شفاخانه‌ها را تأسیس می‌نمایند سپس به تدریج و بازرنگی دعوت به مسیحیت می‌نمایند.

4- آموزش حرفه یا پیشه:

مؤسسات غربی که جوانان مسلمان را حرفه یا صنعت می‌آموزند، مسیحیان زیر پوشش این نام دعوت خویش را به پیش می‌برند.

5- تعلیمات عالی:

هیأت‌های تعلیمی اعزام شده بخاطر تأسیس دانشگاه یا فاکولته‌ها در کشورهای اسلامی، این مؤسسات علمی بخاطر شکار جوانان به دام مسیحیت و یا بخاطر تجسس به کشورهای اسلامی فرستاده می‌شوند. چنانکه جوانان ذکی و با استعداد را زیر تربیه و نظارت خویش قرار می‌دهند تا در آینده آن‌ها را شخصیت‌های بارز معرفی نمایند و اکثراً زمام امور و یا پست‌های بلند به آن‌ها سپرده می‌شود و در مقابلِ دین اسلام و مسلمانان از آن‌ها استفاده صورت می‌گیرد.

6- مؤسساتی که بنام کمک و همکاری در کشورهای فقیر گسیل می‌شوند:

این مؤسسات از راه کمک و همکاری با مردان و زنان و کودکان، لباس، مواد غذائی و خیمه و... را به مردمان تقدیم می‌نمایند و می‌گویند: این نعمت عیسی پسر مریم است که به شما ارزانی نموده است و یا بطور کنایه و یا غیر مستقیم که باعث برخورد یا افشای اسرار آن‌ها نگردد، زهر خویش را می‌ریزند.

7- شکار زن‌ها:

دعوتگران مسیحیت درک کرده‌اند که زن‌ها می‌تواند تأثیر مستقیم بالائی خانواده و فرزندان و همزیستان شان داشته باشند، لذا قبل از همه می‌کوشند تا زن را از دایرهء اخلاق و محیط اسلامی بیرون آرند، سپس در برهنه نمودن آن‌ها می‌کوشند. آن‌ها کورس‌های مختلف و به نام‌های مختلف در قریه جات و دهات و شهرها تشکیل می‌دهند.

کورس‌های حرفوی که هرگز به زن تعلق ندارد تأسیس می‌نمایند و در بعضی جاهائیکه هدف شان بجا خورده است کورس‌های رقص و موسیقی و هنر را ایجاد نموده‌اند، اما در مورد حقوق زن و مساوی بودن آن‌ها با مردان سخنانی است که همه روزه از طریق رسانه‌های جمعی پخش می‌گردد، می‌خواهند زن در امور سیاسی و فرهنگی نقش فعال داشته باشد، زیرا آن‌ها به نتیجه رسیده‌اند که زن شکاری مناسب و خوبی برای تطبیق و پخش اهداف مسیحیت است.

8- کارگران ومتخصصین:

کارگران و متخصصین مسیحی که در امور طبی، ساینس و تکنالوجی، ودیگر حرفه‌ها در کشورهای اسلامی کار می‌کنند آن‌ها در راه دعوت به مسیحیت نیز نقش بارزی را بازی می‌کنند زیرا آن‌ها میان توده‌ها و اقشار جامعه هستند و به تدریج مردمان ضعیف را به دام خویش می‌گیرند.

9- بورس‌های تعلیمی:

محصلان و شاگردانیکه بخاطر تعلیمات عالی به کشورهای غربی فرستاده می‌شوند، شکار خوبی برای دعوتگران مسیحیت‌اند، آن‌ها برنامه‌های متنوع را برای محصلان خارجی مخصوصاً مسلمان‌ها آماده می‌نمایند مانند دعوت و مهمانی به منازل مسیحیان و یا برنامه‌های فرهنگی یا اجتماعی در یکی از کلیساها یا میدان‌های ورزشی مربوط به کلیساها.

همچنان در خارج از ساحۀ دانشگاه‌ها دعوتگران می‌کوشند با آن‌ها ارتباط بگیرند و به نام همکاری و یا دوستی این ارتباط را نگهمیدارند، تا آهسته آهسته بعضی افکار و معتقدات خویش را به آن‌ها باز گو نمایند تا اینکه رفته رفته بحث و نقاش اینچنین مسایل شکل عادی را بخود بگیرد، جوانانیکه معلومات کافی از دین و آئین خویش ندارند زودتر منحرف می‌گردند. چنانکه جوانان بی‌بضاعت و تنگدست بعد از اینکه مبلغی را از طریق کلیساها و یا انجمن‌های تعاونی بدست می‌آورند، در دام و زیر منت آن‌ها گیر می‌مانند.

10- تبادلۀ کلتور و فرهنگ میان کشور‌های غربی و اسلامی:

تبادلۀ کلتور میان کشورهای اسلامی و غربی از مهمترین وسایل دعوت به مسیحیت به شمار می‌رود، درین تبادله‌ها بهره و نصیب کشورهای اسلامی غالباً، تقدیم و پیشکش نمودن تقالید، کلتور و عنعنات مردمی از جمله رقص، موسیقی و لباس‌های مردانه وزنانه و خوردنی‌های وطنی، و صنایع دستی و غیره می‌باشد، و یا توزیع کردن بعضی از کتاب‌ها و رساله‌های که طبیعت کشور و حالت مردم را بیان می‌کند می‌باشد، ولی نصیب و بهرۀ کشورهای بیگانۀ غربی عبارت از تأسیس مراکز فرهنگی دائمی، و گرد آوردن شخصیت‌های ملی و فرهنگی این کشورها درین مراکز می‌باشد، و از لابلای این مراکز جوانان و افراد این کشور را به مسیحیت دعوت می‌دهند و یا اینکه آن‌ها را به فرهنگ پوچ و بی‌معنای خود مفتون می‌سازند.

11- وسایل و رسانه‌های خبری:

وسایل و رسانه‌های خبری مانند رادیو، تلفزیون، سینما، تالارها و دیگر وسایل ارتباطی ونقل معلومات مانند انترنت همه در حملات مسیحیت بر کشورهای اسلامی سهم فعال دارند، که از جمله وسایل مخفی به شمار می‌روند لیکن وسایل معلوماتی وارتباط آشکار خیلی زیاد است که با زبان‌های مختلف از طریق شبکه‌ها و اقمار مصنوعی برای ساعت‌ها پخش می‌گردد، اینچنین وسایل در نشر عقاید مسیحیت و غیره نقش مهم و سریع الوصول را دارا است.

چنانکه افلام و نمایشنامه‌ها و سریال‌ها و برنامه‌های فرهنگی و تعلیمی که در تلفزیون و کانال‌های کشورهای اسلامی پخش می‌گردد، همه در نشر فرهنگ غرب، و اجرای شعائر دینی و مذهبی آن‌ها و اصطلاحات و حرکات و تقالید مردمان غرب نقش فعال دارند، حتی در افلام کارتونی که اکثراً ساخت کشورهای غربی است، کوشیده شده تا تمدن و کلتور غرب در مغزهای کودکان مسلمان ریشه دواند.

کورس‌های زبان انگلیسی و برنامه‌های رادیوئی که بخاطر تعلیم زبان انگلیسی آماده می‌شود، بطور واضح فرهنگ غرب را به جوانان مسلمان می‌آموزاند و حکایات وقصه‌های دوستی دختر و پسر یا پیک شراب و... را در آن درج می‌کنند تا همچو مسایل در نظر فرد مسلمان عادی گردد. هرگاه مردم را آمادۀ پذیرش کلتور خود نمودند به آسانی مسیحیت، کفر و الحاد را قبول خواهند کرد([4]).



[1]- التنصیر: مفهومه وأهدافه ووسائله صـ: 45- 49 و التنصیر فی البلاد الإسلامیة صـ: 16- 18.

[2]- دراسات فی الأدیان صـ: 381- 383.

[3]- تفسیر نور.

[4]- برگرفته از کتاب التنصیر مفهومه وأهدافه ووسائله صـ 57- 94، و دراسات فی الأدیان صـ 379 والتنصیر فی البلاد الإسلامیة صـ 17- 28.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...