مقام مسیح علیه السلام و سایر انبیاء علیهم السلام در اسلام
مسیح علیه السلام پسر مریم بدون پدر به دنیا آمده، این یک حادثهء عجیب و شگفت انگیزی است! مگر شگفت انگیز تر از آفریدن آدم علیه السلام نیست، هنگامیکه خداوند وی را بدون پدر و مادر آفرید.خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٖ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٥٩﴾ [آل عمران: 59].
ترجمه: «مسألهء (آفرینش) عیسی برای خدا، همچو مسألهء (آفرینش) آدم است که او را از خاک بیآفرید، سپس به او گفت: پدید آی! و (بیدرنک) پدید آمد»([1]).
قرآن کریم یگانه منبع و مصدری است که قصۀ ولادت عیسی علیه السلام را با اسلوب زیبا و معجز بیان داشته است. خداوند در سورۀ مریم چنین میفرماید:
﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا ١٦ فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا ١٧ قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا ١٨ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا ١٩ قَالَتۡ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَلَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞ وَلَمۡ أَكُ بَغِيّٗا ٢٠ قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞۖ وَلِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ وَرَحۡمَةٗ مِّنَّاۚ وَكَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِيّٗا ٢١ ۞فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَكَانٗا قَصِيّٗا ٢٢ فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ يَٰلَيۡتَنِي مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسۡيٗا مَّنسِيّٗا ٢٣ فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِي قَدۡ جَعَلَ رَبُّكِ تَحۡتَكِ سَرِيّٗا ٢٤ وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبٗا جَنِيّٗا ٢٥ فَكُلِي وَٱشۡرَبِي وَقَرِّي عَيۡنٗاۖ فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِيٓ إِنِّي نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُكَلِّمَ ٱلۡيَوۡمَ إِنسِيّٗا ٢٦ فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥۖ قَالُواْ يَٰمَرۡيَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَيۡٔٗا فَرِيّٗا ٢٧ يَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَمَا كَانَتۡ أُمُّكِ بَغِيّٗا ٢٨ فَأَشَارَتۡ إِلَيۡهِۖ قَالُواْ كَيۡفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي ٱلۡمَهۡدِ صَبِيّٗا ٢٩ قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلَنِي نَبِيّٗا ٣٠ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَأَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا ٣١ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِي وَلَمۡ يَجۡعَلۡنِي جَبَّارٗا شَقِيّٗا ٣٢ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَيَّ يَوۡمَ وُلِدتُّ وَيَوۡمَ أَمُوتُ وَيَوۡمَ أُبۡعَثُ حَيّٗا ٣٣ ذَٰلِكَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَۖ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِي فِيهِ يَمۡتَرُونَ ٣٤ مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٖۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٣٥﴾ [مریم: 16 - 35].
«ای پیامبر! در کتاب از مریم سخن بگو: آن هنگام که در ناحیهء شرقی (بیت المقدس برای فراغت عبادت) از خانوادهاش کناره گرفت. و پرده ای میان خود و ایشان افگند، ما جبریل (فرشتهء) خود را به سوی او فرستادیم و جبریل در شکل انسان خوش قیافهای بر مریم ظاهر شد. (مریم لرزان و هراسان) گفت: من از تو، به خدای مهربان پناه میبرم. اگر پرهیزگار هستی (بترس که من به او پناه بردم و او یار بیکسان است) (جبریل) گفت: (مترس) پروردگارت مرا فرستاده است تا به تو پسر پاکیزه ای ببخشم. (مریم) گفت: چگونه پسری خواهم داشت، در حالی که انسانی (از راه حلال) با من نزدیکی نکرده است، و زنا کار هم نبوده ام؟ (جبریل) گفت: همانگونه است (که بیان داشتی اما) پروردگارت گفته است این (کار، دادن فرزند بدون پدر) برای من آسان است، بخاطر آن است که (میخواهیم) او را معجزه ای برای مردمان کنیم، و رحمتی از سوی خود سازیم. دیگر کار انجام یافته است. (ارادهء خداوند تحقق یافت و مریم) باردار شد و با جنین خود (عیسی) در مکان دوردستی گوشه گرفت. درد زائیدن او را به کنار تنهء خرما کشاند، گفت: کاش! پیش از این مرده بودم و چیز فراموش شده ای بودم. (جبریل) از پائین او، وی را صدا زد، غمگین مباش. پروردگارت پائین (تر از تو) چشمه ای پدید آورده است (و روانش کرده است). تنهء خرما را بجنبان و بتکان، تا خرمای نورس دست چینی بر تو فروبارد. پس بخور و بیاشام و چشم را روشن دار، و هرگاه کسی را دیدی بگو: که من برای خدای مهربان روزه (سکوت و خودداری از گفتار) نذر کردهام، و به همین دلیل امروز با انسانی سخن نمیگویم. مریم او را در آغوش گرفت و پیش اقوام و خویشاوندان خود برد. آنان گفتند: ای مریم! عجب کار زشتی کرده ای! ای خواهر هارون! نه پدر تو مردی بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره ای! (مریم) اشاره به او (نوزادش) کرد. گفتند: ما چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوئیم؟ (هنگامیکه عیسی سخن ایشان را شنید) گفت: من بندهء خدایم، برای من کتاب (آسمانی انجیل) را خواهد فرستاد و مرا پیغمبر خواهد کرد. و مرا ــ در هر کجا که باشم ــ شخص پر برکت و سودمندی مینماید. و مرا به نماز خواندن و زکات دادن ــ تا وقتیکه زنده باشم ــ سفارش میفرماید. و به نیکی و نیکرفتاری در حق مادرم و مرا زور گو و بد رفتار نمیسازد. و سلام (خدا) بر من است (در سراسر زندگی) آن روز که متولد شدهام، و آن روز که میمیرم، و آن روز که زنده و بر انگیخته میشوم! این است عیسی پسر مریم، این سخن راستین در بارهء او است، سخن راستینی که در آن شک و تردید میکنند. سزاوار خداوند نیست که فرزندی داشته باشد. او منزه است، هرگاه ارادهء پدید آوردن چیزی و انجام کاری کند، تنها کافی است راجع بدان بگوید: بشو! و میشود»([2]).
عقیدهء مسلمانان در مورد پیامبران
ایمان به پیامبران رکنی از ارکان ایمان بشمار میرود، اگر مسلمانی ایمان به همهء پیامبران علیهم السلام مانند ایمانش به محمد صل الله علیه و آله و سلم نداشته باشد مسلمان محسوب نمیشود و اگر به یکی از پیامبران کافر شود و یا سخن بد یا زشتی را به آنها نسبت دهد از دایرهء اسلام خارج گردیده مرتد است، کسی که به یک پیامبر کافر گردد چنانکه به همهء آنها کافر گردیده باشد، مسلمان ایمان به همهء رسالات آسمانی دارد، خداوند میفرماید:
﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ ٢٨٥﴾ [البقرة: 285].
ترجمه: «ایمان آورد پیغمبر بچیزی که نازل شده بوی از طرف پروردگارش و مؤمنان نیز (ایمان آوردند)، همگی به خدا و فرشتگان او و کتابهای وی و پیامبرانش ایمان داشته (و میگویند) میان هیچیک از پیغمبران او فرق نمیگذاریم».
علامه یوسف قرضاوی میگوید: «اگر یهود زیر پرچم موسی علیه السلام نزد ما بیایند ما مسلمانان زیر پرچم موسی و عیسی و محمد علیهم السلام در مقابل آنها میایستیم، الحمد لله ما مسلمانان در برابر هیچ کتاب آسمانی و یا پیامبری کینه و دشمنی نداریم ما چنانکه پیامبر مان محمد صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: (ما نزدیکترین مردمان به عیسی پسر مریم هستیم)، محبت و دوستی عیسی علیه السلام و مادر با عفتش در اعماق قلبهای ما جا دارد، این محبت ما مسلمانان، در برابر همهء پیامبران است، پس آیا پیروان آنها همچو محبت و دوستی و احترام در مقابل پیامبر مان محمد صل الله علیه و آله و سلم دارند؟»([3]).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر