اولین کسی که به پیغمبر ج ایمان آورد همسرش خدیجه ل بود پس از او علی بن ابی
طالب س که ده سال داشت ایمان آورد پس از علی
س مولای
پیامبر ج (آزاد شدۀ او) زید بن حارثه و پس از آن ابوبکر
صدیق س به رسالت آن حضرت ایمان آوردند؛ و اولین بردهای
که مسلمان شد بلال بن رباح حبشی بود.
پیامبر ج مدت سه سال به طور محرمانه
کسانی را که به عقل و خرد آنان اطمینان داشت به دین اسلام دعوت کرد تا جمعی از
مردان و زنان صاحب عقل و خرد مسلمان شدند.
پس از آنکه تعداد مسلمانان نزدیک به سی نفر شد خداوند به
پیامبر ج دستور فرمود تا آشکارا مردم را به دین اسلام
دعوت نماید و به آن حضرت فرمود:
﴿فَٱصۡدَعۡ بِمَا
تُؤۡمَرُ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٩٤﴾ [الحجر: 94].
«پس آشکار کن آنچه را که امر میشوی و اعراض کن از مشرکین».
در این مرحله مشرکان اذیت و آزار خود را نسبت به
رسول خدا ج و مسلمانان شروع کردند و از اینکه پیامبر
ج خدایان
آنان را باطل خوانده و همگی را به پرستش خدایی یگانه که چشم او را نمیبیند دعوت
نموده، آنان به وحشت افتادند.
پیامبر ج در این مدت مسلمانان را
محرمانه در خانۀ (ارقم پسر ارقم) جمع مینمود و آیاتی را که نازل میشد برای آنان
تلاوت میکرد و به آنان احکام دین و شریعت نشان میداد؛ در این هنگام خداوند به
پیامبر ج امر فرمود که اقوام و نزدیکانش را از عذاب الهی
بترساند و آنان را به دین اسلام دعوت کند ایشان در بالای کوه صفا ایستاد و همۀ
طایفههای قریش را به آنجا دعوت کرد، ایشان را به پذیرش دین اسلام و ترک بت پرستی
فراخواند و آنان را به بهشت تشویق نمود و از آتش جهنم ترساند؛ ابولهب گفت: هلاک
شوی ای محمد، ما را برای همین موضوع به اینجا آوردهای؟
سپس قریش خواستند تا پیامبر
ج را
اذیت کنند ولی ابو طالب عموی آن حضرت از پیغمبر ج پشتیبانی کرد و او را به
آنان تسلیم نکرد اما وقتی که کافران از آنجا دور شدند ابو طالب از محمد
ج خواهش
کرد که تبلیغش را کم کند تا کافران او را نیازارند ولی پیامبر
ج فرمود:
به خدا قسم اگر آفتاب را در دست راست و ماه را در دست چپ من بگذارند از دعوت خود
دست بر نمیدارم تا مأموریت خود را انجام دهم یا در این راه کشته شوم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر