با يكي از شيعهها در بارهي
نام گذاري حضرت عليt فرزندانش را به نامهاي ابوبكر،
عمر و عثمان كه همگي همراه حضرت حسينt در كربلا شهيد شدند، بحث كردم([1]).
امامان ديگر نيز چنين
كردند، مثلا حضرت حسن و حسينل فرزندانشان را عمر و ابوبكر نا، نهادند، و همچنين علي بن الحسين نيز فرزندانش
را عمر و عثمان نام گذاشت، و دوست داشت كه به اسم ابوبكر كنيه داده شود و كاظم نيز
دو نفر از فرزندانش را ابوبكر و عمر نام نهاد و رضا نيز دوست داشت به اسم ابوبكر
كنيه داده شود. وبسياري ديگر از أئمه كه نميشود همه را اينجا حصر نمود([2]).
او گفت: اين دليل بر محبت
نيست.
گفتم: بسيار خوب، اگر راست
ميگويي، پسرت را «شارون» بنام!.
گفت: اين اسم عجمياست،
اگر عربي ميبود پسرم را شارون ميناميدم!.
گفتم: پس آيا راضي ميشوي
پسرت را ابولهب و يا به اسم يكي ديگر از سران قريش، نام گذاري كني؟!.ديدم كه ساكت
شد و پاسخي نداد.
گفتم: از اين بگزريم، بگو
ببينم چرا امام عليt دخترش را ام كثوم را به ازدواج
عمرt درآورد، آيا مگر امام عليt نميدانست كه عمرt حضرت فاطمهل را زده و ايشان را اذيت و
آزار كرده است و به اين خاطر دخترش را به او داد؟!.
راستي، آيا مگر امام عليt از اعمال آنان كه داستان سرايان
بعدها ساخته و پرداختهاند آگاه نبود و يا اينكه با اين كار ميخواست خود را نزد
خليفه شيرين كند و به ستم كاران تقرب جويد؟!.
«معاذالله، ما هم امام علي
و هم خلفاءy را از چنين خصلت هايي پاك و مبرّا
ميدانيم» گفت علما گفتهاند كه اين ازدواج صحت ندارد.
گفتم: اين سخن عاميانهاي
است نه كلام علمي، مجلسي كه يكي از بزرگترين علماي شيعه در قرون متأخره است، در
كتاب مرآه العقول خود ميگويد كه احاديث ازدواج دادن امام علي t دخترش را با عمر بن الخطاب، صحيح
هستند و در آن هيچ شكي نيست، و سپس احاديثي را كه صاحب «الكافي» آورده، ذكر كرده است و گفته كه درجهي حديث اول
و دوم حسن، و حديث سوم موثق، وحديث چهارم صحيح ميباشد.
حديث اول و دوم را در «باب
تزويج ام كلثوم» و حديث سوم و چهارم را در «باب الـمتوفي عنها زوجها الـمدخول بها إين تعتد وما يجب عليها؟» آورده است.
سپس مجلسي به اين پرداخته
كه چگونه «مفيد» اين ازدواج را انكار كرده و ميگويد: « همچنين انكار مفيد اصل اين
ماجرا را به اين خاطر است كه اين ازدواج از طريق آنان ثابت نشده و گرنه بعد از
ورود اين اخبار، و اخبار ديگري كه باشند ذكر خواهد شد، كه هنگامي كه عمر درگذشت،
امام عليt آمد و ام كلثوم را به خانه خود
برد، و همچنين رواياتي كه ما در كتاب بحار الأنوار آوردهايم، انكار اين
ازدواج عجيب است، و در پاسخ به اين ماجر ا، اصل اين است كه بگوييم: اين ازدواج از
روي تقيه و مجبوري بوده است و اين بعيد نيست([3]).
برخي از شيعه براي اثبات
مسلمان بودن ابوطالب چنين استدلال ميكنندكه: همسر ابو طالب مسلمان بوده و جايز
نيست كه مردي كافر با زني مسلمان ازدواج كند (بنابراين معلوم ميشود كه ابو طالب
مسلمان بوده است)، در صورتي كه ازدواج كافر و مسلمان با يكديگر در ابتداي اسلام
جايز بوده، و بعدها ممنوع شده به دليل كافر بودن زن حضرت نوح و لوطإ، اما هنگامي كه از ازدواج عمر با ام كلثوم سخن
به ميان ميآيد، فراموش ميكنند كه براي اثبات مسلمان بودن ابوطالب، چگونه استدلال
ميكردند.
خوانندهي عزيز: چگونه
امام عليt عمرو ديگر صحابه را
ميستايد و فرزندانش را بنام آنها مينامد و به آنها دختر ميدهد سپس ما ميكوشيم
آن را رد كنيم به اين دليل كه امام عليt از روي تقيه و بالاجبار چنين كرده است شايد تقيه
راه فرار خوبي باشد كه با آن بتوانيم تمام ستايشهاي صحابه را كه از زبان أئمه نقل
شده، رد كنيم اما اين روش هر گز در روز قيامت كار ساز نخواهد بود، ﴿يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَلَا
بَنُونَ ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ ٨٩﴾ [الشعراء: 88-89].
«روزي كه مال و
فرزندان سود نبخشد مگر كسي كه دلي پاك نزد خداوند آورد».
[2]-
مقاتل الطالبين: 92، 453، الـمناقب:
4/112، 113، 175، 176، اعلام الوري: 122، 243، البحار:
44/163، 168، 169، 45/36، 63، 67، 10/250، التنبية الإشراق: 263،
كشف الغمة: 2/217،
341.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر