توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۳۹۹ فروردین ۲۷, چهارشنبه

طعن به كسي كه از جنگ احد فرار كرده


برخي براي اثبات اقتدار صحابه از اين آيه استدلال مي‌كنند كه مي‌فرمايد:
 ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ... [آل‌عمران: 144].
«محمد پيامبري است و به راستي پيش از وي پيامبراني گذشته‌اند آيا اگر او وفات كند و يا كشته شود از آيين خود برمي‌گرديد»؟.
پاسخ به اين اشكال و بيان معناي آيه را در نكات زير خلاصه مي‌كنم:
اولاً‌: بدان كه اين آيه در مورد غزوه احد و سرزنش اصحاب كه در پي شايعه وفات پيامبرص از جنگ دست كشيدند و يا از جنگ فرار كردند، نازل شده است.
ثانياً: هيچ كدام از ابوبكر و عمرب فرار نكردند، گرچه ثابت شده كه عمر پس از شايعه از جنگ دست كشيده اما دوباره پس از اعلام صحابه مبني براين كه در راهي كه محمد كشته شده، بميرد، به جنگ ادامه داده است، از آن گذشته، دست كشيدن از جنگ براي چند لحظه چيزي است و فرار از جنگ چيزي ديگر.
با وجود اين افرادي كه پايدار ماندند و فرار نكردند زيادند، منجمله حضرت ابوبكر t كه در عريش (سايه‌بان) همراه با حضرت پيامبرص بود، و حضرت علي، طلحه و زبير و ديگرانy، برخي از علما نامهاي دوازده صحابي را ذكر كرده‌اند كه فرار نكرده‌اند([1]) غير از آناني كه در دفاع از آن حضرتص شهيد شدند، رضي‌الله عنهم اجمعين.
همچنين در غزوه حنين ابوبكر، عمر، عثمان، علي و همچنين عباس و ديگراني نيز همراه با پيامبرص پايدار ماندند و در برخي روايات تعداد مهاجرين و انصاري كه فرار نكردند حدود 80 صحابي ذكر شده است([2]).
تعداد هر چه باشد، خداوند اعلام فرموده كه كساني را كه از جنگ فرار كردند معاف نموده و توبه آنان را پذيرفته است، بنابر اين با وجود چنين اعلامي هرگز طعن و عيب جويي آنان جايز نيست، اين مطلب را در نكته‌ي چهارم توضيح خواهم داد.
ثالثاً: عقب گرد در اين آيه به معناي كفر نيست بلكه به معناي فرار است و در صورت پذيرفتن آن، تنها از آنان معصيتي سرزده و ماصحابه را از گناه معصوم نمي‌دانيم.
رابعاً: خداوند متعال اعلام فرموده كه توبه‌ي آن دسته از اصحاب را كه در جنگ احد فرار كردند، پذيرفته است، زيرا مي‌فرمايد: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَلَّوۡاْ مِنكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِ إِنَّمَا ٱسۡتَزَلَّهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ بِبَعۡضِ مَا كَسَبُواْۖ وَلَقَدۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ [آل‌عمران: 155].
«كساني از شما كه در روزي كه دو گروه به هم رسيدند، روي گرداندند، جز اين نيست كه شيطان به كيفر بخشي از دستاوردشان، آنان را لغزاند و به راستي خداوند آنان را بخشيد».
در جايي ديگر نيز اعلام فرموده كه پس از غزوه تبوك توبه آنان را پذيرفته است، مي‌فرمايد:
﴿لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِيِّ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ [التوبة: 100].
من مي‌خواهم از كساني كه از صحابه عيب جويي و بدگويي مي‌كنند، بپرسم كه: آيا عفو خداوند از صحابه برايتان قابل قبول نيست؟!! يا اين كه شما از خداوند داناتريد؟!! و يا اين كه بخشي از قرآن را مي‌پذيريد و به بخش ديگرش كفر مي‌كنيد و ابتداي آيه را قبول مي‌كنيد و آخرش را به فراموشي مي‌سپاريد و يا از آن چشم مي‌پوشيد، با اين كه در آخر آيه به آنان مژده‌ي مغفرت گناهان داده شده‌است؟! آيا... . آيا...
آيا جايز است كه به خاطر گناهي كه بخشوده شده‌اند، آنان را بد بگوييم؟ و يا اينكه بايد عفو خداوند را بپذيريم و بنا برآن تشنيع و بد گفتن صحابه حرام باشد؟!!.
پاسخ به اين سؤال را به شما خواننده گرامي مي‌سپاريم.



[1]- منهاج السنة 4/169.
[2]- روايت احمد بن حنبل/ نگا: البداية والنهاية، 4/332.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...