توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۳۹۹ فروردین ۲۷, چهارشنبه

تأملي درباره‌ي تقيه


درباره‌ي تقيه سوال مهمي وجود دارد كه قضيه را كاملا روشن مي‌كند و آن اين است كه: آيا تقيه هنگام ضرورت جايز است يا خير، و آيا تقيه براي معصوم جايز است؟
پاسخ: تقيه هنگام ضرورت براي غير معصوم جايز است و دليلش داستان حضرت عمارt مي‌باشد، هنگامي كه مشركان آزارش دادندو او مطابق با ميل آنان سخن گفت تا كه رهايش كنند، و پس از اين كه مشركان او را رها كردند و نزد حضرت پيامبرص رفت ايشان به وي فرمود: اگر دوباره آزارت دادند، باز هم چنين كن.
اما براي معصوم تحت هيچ شرايطي تقيه جايز نيست
چرا؟
زيرا معصوم از طرف خود سخن نمي‌گويد همان گونه كه خداوندمي‌فرمايد: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤ [النجم: 3-4].
«و از روي خواهش «نفساني» سخن نمي‌گويد، نيست آن مگر وحي كه بر او فرستاده شود».
پس كسي كه از طرف خود سخن نمي‌گويد سخنانش وحي و حكم الهي محسوب مي‌شوند لهذا اصلا امكان ندارد كه دروغ بگويد حتي در حال ضرورت، و اين است معناي معصوم بودن.
و تجويز دروغ براي معصوم حتي در حال ضرورت به معناي تجويز دروغ براي خداوند متعال است، لذا هنگامي كه يكي از صحابه از رسول ‌اللهص پرسيد: هرچه مي‌گوييد، بنويسيم حتي در حال خشم ؟ فرمودند آري، زيرا من در هر حال جز حق چيزي نمي‌گويم.
اما اين كه حضرت پيامبرص در باره مردي فرمودند: «بد مردي است» و هنگامي كه ملاقاتش فرمودند، باچهره‌اي گشاده و تبسم از او استقبال فرمودند، تقيه نيست، زيرا تبسم هنگام ملاقات اخلاقي والا و اسلامي است و حضرت پيامبرص هنگام ملاقات به او نفرمودند: «تو مرد بسيار خوبي هستي» آنگاه دروغي محسوب مي‌شد.
بنابراين، كه هر كس كه امام عليt را معصوم مي‌داند و سپس بگويد كه: ايشان گاهي در حال تقيه دروغ مي‌گويد، تناقص گفته است، زيرا امكان ندارد كه معصوم دروغ بگويد حتي در حال تقيه و هر كسي كه در حال ضرورت از روي تقيه دروغ بگويد، امكان ندارد كه معصوم باشد.
پس اين كه معصوم هيچ گاه دروغ نمي‌گويد امري مسلّم و قطعي است و در آن هيچ ترديدي وجود ندارد، شيعه امام عليt را معصوم مي‌دانند اما چون ديدند كه سخنان او با عقايد آنان منافات دارد و عقايدشان را باطل مي‌كند، سخنان او و ديگر أئمه را كه درباره مدح و ثناي خلفاي پيش از او است، نپذيرفتند و چه كار كردند؟
گفتند كه اين سخنان از روي تقيه است و خرافاتي را كه با آن بزرگ شده‌اند و باور كرده‌اند، بر روايات صحيح و متواتر از أئمه مقدم داشتند.
راستي عقلاً‌چگونه ممكن است كه اعتقاد به عصمت با تقيه يك جا جمع گردد؟!!.
يكي از دلايل اين كه أئمه از كسي جز خداي يگانه نمي‌ترسيدند، بي‌باك، صريح و حق گو بوده‌اند، حديث خواتيم است كه كليني و ديگران روايتش كرده‌اند، در آن حديث آمده كه: هر امامي در ابتداي امامت خود، انگشتر مخصوص خود را گشوده و هنگامي باقر انگشترش را گشود در آن چنين يافت كه كتاب الله را تفسير كن و پدرت را تصديق نما و پسرت را وارث خود بگردان و امت را تربيت كن، حق خدا را به جا بياور و در حال خوف و امن حق را بگو و از كسي جز خدا نترس» و او نيز چنين كرد([1]).
و سپس در روايت بعدي چنين چيزي از امام صادق/ نيز ذكر كرده است
اين روايت صرحتاً اشاره مي‌كند به اين كه باقر و صادق رحمها الله تقيه نمي‌كردند بلكه در حال خوف و امن حق را مي‌گفتند و از كسي جز خدا نمي‌ترسيدند.
اين روايت به آنچه شيعه به ايمه رحمهم‌الله نسبت مي‌دهند كه احياناً از روي تقيه حكام و سلاطين را مي‌ستايند، زمين تا آسمان تفاوت دارد!!.
براستي كه ابن ميثم بحراني راست گفته كه: «اين ستايشي كه امام علي رضي‌الله‌عنه در باره يكي از آن دو نفر- ابوبكر يا عمرگفته است، مخالف با اجماع ما بر تخطئه‌ي ابوبكر و عمر و غصب خلافت توسط آنان، مي‌باشد، يا اين كه اين سخن از حضرت عليt نيست و يا اين كه اجماع ما اشتباه است».
مي‌بينيم كه نزد ابن ميثم بحراني اين سخنان تقيه نيست و آن را از دو احتمال خالي نمي‌داند، يا اين كه اين سخنان از حضرت عليt نيست و يا اين اجماع شيعه اشتباه است، و تعداد زيادي از علماي شيعه تصريح كرده‌اند كه در نسبت نهج البلاغه به امام عليt هيچ شك و ترديدي وجود ندارد، بنابراين تنها احتمال دوم باقي مي‌ماند و آن اين كه اجماع شيعه اشتباه است.
كاش شيعه ستايش‌هايي را كه در نهج البلاغه و كتاب‌هاي ديگر از حضرت عليt نسبت به صحابه و خلفاي ثلاثه، روايت شده درك مي‌كردند، آنگاه بود كه به حقيقت مذهب خود پي مي‌برند و از واقعيت اطلاع مي‌يافتند.
بلكه كاش در قرآن تدبر و بر آن عمل مي‌كردند تا روز قيامت رستگار مي‌شدند و در ركاب حضرت پيامبرص و اهل بيت و صحابه‌اشy، قرار مي‌گرفتند.



[1]- الكافي: 1/280، ابن بابويه در التبصره ص 39 و صدوق در علل الشرائع 1/172.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...