توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ خرداد ۴, سه‌شنبه

فصل دوم: ارث صاحبان فروض و سهم مشخص

 

فصل دوم:
ارث صاحبان فروض و سهم مشخص

که در بردارنده بخش‌های زیر است:

بخش اول: ارث زوجین

بخش دوم: ارث پدر و مادر

بخش سوم: ارث پدربزرگ و مادربزرگ

بخش چهارم: ارث دختران و دختران پسران

بخش پنجم: ارث خواهر تنی و خواهر پدری

بخش ششم: برادران و برادران مادری

خلاصه فصل دوم.

سؤالات فصل دوم.


پیشگفتار

ارث با دادن سهم مشخص و معین به افراد معین که در قرآن آمده است شکل می‏گیرد و این‌ها صاحبان فروض (سهم) نام دارند. سپس باقیمانده آن به عصبه‏ها می‏رسد. به دلیل روایتی که بخاری و مسلم و ابوداود و ترمذی و ابن ماجه و نسائی با اسناد خود از ابن عباس (رضی الله عنه) آورده‏اند که رسول الله (ص) فرمود: فرائض یا سهام مشخص را به صاحبان آن بدهید و آنچه که باقی ماند برای اولی ترین مرد از مردان است.[1]

و صاحب الرحبیة وارثین به فرض و عصبه را در متنش آورده و می‏گوید:

وارثان مرد ده دسته هستند که نامهایشان معروف و مشهور است، پسر، پسر پسر و پاینتر، پدر، جد و بالاتر، برادر از هر جهتی که باشد چرا که خداوند در قرآن ذکر کرده است و پسر برادر نزدیک به پدر که سخن دروغی نیست، عمو، پسر عموی پدری پس شکرگذار باشد، شوهر و معتق صاحب ولاء که این‌ها همگی وارثان مذکر بودند.

وارثان زن هفته دسته هستند که شریعت غیر آن‌ها به کس دیگری ارث نداده است. دختر، دختر پسر و مادر و همسر و مادربزرگ و معتقه و خواهر از هر جهت که باشد، پس تعداد وارثان زن نیز مشخص شد.

و برای روشن شدن افرادی که به فرض یا تعصیب یا هر دو ارث می‏برند به جدول زیر نگاه کنید:

وارثان به فرض

وارثان به فرض و عصبه بودن

وارثان به عصبه

1- شوهر

2- همسر

3- مادر

4- جده صحیح

5- فرزندان مادری

6- پدر

7- جد صحیح و بالاتر

8- دختر

9- دختر پسر

10- خواهر تنی

11- خواهر پدری

12- پسر و پسرش و پاینتر

13- برادر تنی

14- برادر پدری و پسرش

15- عموی تنی و پسرش

16-عموی پدری و پسرش

جدول 1

و ما در بخش‌های بعدی هر یک از این افراد را بررسی خواهیم کرد که چطور فقط به فرض و عصبه بودن و یا فقط به عصبه بودن ارث می‏برند. در مورد کسانی که به عصبه بودن ارث می‏گیرند ان شاء الله در فصل آینده صحبت می‏کنیم.

بخش اول: ارث زن و شوهر

خداوند متعال می‏فرماید: ﴿۞وَلَكُمۡ نِصۡفُ مَا تَرَكَ أَزۡوَٰجُكُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٞۚ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٞ فَلَكُمُ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡنَۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصِينَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖۚ وَلَهُنَّ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡتُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّكُمۡ وَلَدٞۚ فَإِن كَانَ لَكُمۡ وَلَدٞ فَلَهُنَّ ٱلثُّمُنُ مِمَّا تَرَكۡتُمۚ مِّنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ تُوصُونَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖ [النساء: 12] «و برای شما نصف دارایی بجا مانده از همسرانتان است، اگر فرزندی نداشته باشند و اگر فرزندی داشته باشند، سهم شما یک چهارم ترکه است، پس اگر فرزندی نداشته باشید و اگر شما فرزندی داشتید، سهمیه همسرانتان یک هشتم ترکه بوده، پس از انجام وصیتی است که می‏کنید و بعد از قرضی که به عهده دارید».

از این آیه روشن می‏شود که سهم زن و شوهر به شکل زیر است:

وارث

سهم

شروط

ملاحظات

شوهر


وقتی که زنش فرع وارث نداشته باشد.[2]

فرقی ندارد که فرع وارث فرزندان شوهر یا زن از همسر سابق باشد یا نه.


وقتی که زنش فرع وارث داشته باشد

زن


وقتی که شوهر فرع وارث نداشته باشد

زن وقتی یک نفر باشد یا  می‏گیرد و اگر چند زن داشته باشد همگی در این سهم شریک هستند.


وقتی که شوهر فرع وارث داشته باشد

جدول 2

ارث زن و شوهر را به شکل زیر توضیح می‏دهیم:

1-       زن و شوهر در هر حال ارث می‏برند و در هیچ شرایطی حجب حرمان (ممنوع شدن از ارث) نمی‏شوند، بلکه به دلیل وجود فرع وارث حجب نقصان می‏شوند.

2-       ارث زن نصف ارث مرد است، پس اگر زوجه فرع وارث داشته باشد، شوهرش یک چهارم می‏گیرد و اگر شوهر بمیرد زن یک هشتم می‏گیرد. و این طبق قواعد ارث است همچنان که خداوند متعال می‏فرماید: ﴿لِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ [النساء: 11] چرا که سرپرستی برای مرد است و بر او واجب است که نفقه زن را بدهد، چه خواهرش باشد چه زنش و چه دخترش. و نفقه اولاد و خودش نیز بر زن واجب نیست حتی اگر ثروتمند باشد تا جایی که گفته‏اند همان طور که بیان کردیم هزینه کفن و دفن زن باید از اموال شوهر پرداخت شود نه از اموال خودش. به نظر من این از اصول سرپرستی است که خداوند می‏فرماید: ﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ [النساء: 34] «مردان بر زنان سرپرستند، بدان خاطر که خداوند بعضی را بر بعضی فضیلت داده است و نیز بدان خاطر که از اموال خود خرج می‏کنند».[3]

بنابراین ابن حجر عسقلانی می‏گوید: «خداوند به این دلیل سهم مردان را دو برابر سهم مردان قرار داد که غالباً مردان همراه با رنج و درد و تحمل مسؤولیت هستند؛ مانند رسیدگی به خانواده و مهمان و دستگیری فقراء و تحمل ضرر و خسارت و .»[4].

و این امر ادعای داعیان عدالت و آزادی زنان را رد می‏کند که می‏گویند اسلام به زن ظلم کرده است، در حالی که در قوانین و قواعد آن‌ها زنی که ازدواج کرد، شخصیت مالی مستقلی ندارد، و بدون اجازه شوهرش نمی‏تواند در اموال خودش تصرف کند ولی عدالت اسلام تمام این قوانین و تشریعها را قطع کرد و این حقیقتی است که قوانین آن‌ها جز گمراهی و ظلم نیست.

3- سهم زن که یک چهارم یا یک هشتم است اگر به تنهایی باشد، آن را می‏گیرد اما اگر چند زن باشند، بر آن‌ها تقسیم می‏شود و حقی نسبت به سایر ترکه ندارند و این امر حکمت زیادی دارد زیرا اگر شخص چهار زن داشته باشد و یک پدر و بعد بمیرد، اگر هر یک از این زنان یک چهارم بگیرند، چیزی برای پدر باقی نمی‏ماند در حالی که او فضل بیشتری دارد و نسبت به مرگ بسیار اندوهگین تر شده است.

4- برای اینکه زن استحقاق ارث را داشته باشد باید ازدواج حقیقی یا حکمی باشد، همچنان که در اسباب ارث گفتیم و نیز مانعی از موانع ارث وجود نداشته باشد مانند؛ ارتداد یکی از آن‌ها یا قتل.

5- در متن الرحبیة در مورد ارث زن و شوهر آمده است که:

یک چهارم ارث سهم شوهری است که زنش فرزند داشته باشد و سهم زن یا زنانی است که شوهرشان فرزندی نداشته باشد و یک هشتم سهم زن یا زنانی است که پسر یا دختر یا فرزند پسر داشته باشند، و بدان که جمع آن‌ها با هم شرط نیست.

(1) مثال‌هایی برای ارث زن و شوهر

وارثان

شوهر

پسر

سهام

سبب

به دلیل وجود فرع وارث

ق. ع[5]

زیرا عصبه بالنفس است

جدول 3

 

(2)

وارثان

شوهر

خواهر تنی

سهام

سبب

عدم وجود فرع وارث

زیرا تنهاست و فرع وارث وجود ندارد

جدول 4

 

(3)

وارثان

زن

3 فرزند پسر

سهام

سبب

وجود فرع وارث

ق. ع

عصبه بالنفس

جدول 5

 

(4)

وارثان

زن

پسر دختر

سهام

سبب

عدم وجود فرع وارث

باقیمانده

زیرا ذوی الارحام است و به فرض و تعصیب سهم ندارد.

جدول 6

 

(5)

وارثان

شوهر

برادر تنی

پسر قاتل با شهادت دروغ

سهام

 

 

سبب

به علت عدم وجود حکمی فرع وارث زیرا پسر با قاتل مادرش گویی که وجود ندارد

ق. ع

 

همان علت

محروم

 

زیرا اقدام به قتل کرده است.

جدول 7

بخش دوم: ارث والدین

خداوند متعال می‏فرماید: ﴿وَلِأَبَوَيۡهِ لِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُۥ وَلَدٞۚ فَإِن لَّمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُۚ فَإِن كَانَ لَهُۥٓ إِخۡوَةٞ فَلِأُمِّهِ ٱلسُّدُسُۚ [النساء: 11] «اگر مرده‏ دارای فرزند و پدر و مادر باشد، به هر یک از پدر و مادر یک ششم ترکه می‏رسد و اگر مرده دارای فرزند نباشد و تنها پدر و مادر از او ارث ببرند، یک سوم ترکه به مادر می‏رسد و اگر مرده برادرانی داشته باشد، به مادرش یک ششم می‏رسد».

با توجه به این آیات ارث پدر و مادر به شکل زیر می‏باشد:

ارث

سهم

شروط

ملاحظات

پدر


اگر شخص مرده فرع وارث مذکرداشته باشد(پسر، پسر پسر و پاینتر)

 

+ ق.ع

وقتی که شخص مرده فرع وارث مؤنث داشته باشد (دختر، دختر پسر، دختر پسر پسرو.)

ق. ع

وقتی که مرده فرع وارث مذکر یا مؤنث نداشته باشد.

مادر


وقتی که شخص مرده فرع وارث مذکر یا مؤنث داشته باشد یا مادر بیش از یک برادر یا خواهر داشته باشد.

توضیح: فرق مادر و پدر در اینکه وقتی پدر  می‏برد که فقط فرع وارث مذکر وجود داشته باشد اما برای مادر وجود هر فرع وارثی باعث می‏شود که او  بگیرد.

تنی بودن یا پدری بودن و مادری بودن یا مختلط بودن آن‌ها یا محجوب بودن آن‌ها در اینجا فرقی نمی‏کند


وقتی که شخص مرده فرع وارث مذکر یا مؤنث نداشته باشد یا مادر یک برادر یا یک خواهر داشته باشد.

 +باقی

وقتی که در یک مسأله تنها یکی از زوجین و پدر و مادر وجود داشته باشد، مادر بعد از سهم زوج یا زوجه یک سوم باقی را می‏برد تا سهم پدر دو برابر آن باشد.

جدول 8

در اینجا امور زیر قابل ملاحظه است:

1- تأکید می‏کنیم که فرع وارث کسی است که اسم شخص مرده را در سطح پدر یا پدربزرگ یا پدر پدربزرگ با خود حمل می‏کند. ولی پسر دختر اگر وجود داشته باشند مادر را از  به  حجب نمی‏کند و پدر را از وارث به فرض به وارث به عصبه  منتقل نمی‏کند. برای روشن شدن مطلب به مثال زیر توجه کنید:

وارثان

پدر

مادر

پسر پسر

سهام

سبب

وجود فرع وارث مذکر

وجود فرع وارث

ق.ع

جدول 9

وارثان

پدر

مادر

پسردختر

سهام

سبب

ق. ع

عدم وجود فرع وارث

عدم وجود فرع وارث

سهمی ندارد، زیرا جزو ذوی الارحام است و با وصیت صاحب سهم می‏شود.

جدول 10

با مقایسه مسأله اول با دوم تفاوت فرع وارث و فرع غیر وارث معلوم می‏شود؛ چون پسر پسر (فرع وارث) سهم پدر و مادر را به  کاهش می‏دهد ولی فرع غیر وارث مادر را همچنان صاحب باقی می‏گذارد چرا که فرزندی نداشته و پدر نیز به دلیل عصبه بودن باقیمانده را می‏گیرد.

2-پدر و مادر هیچگاه به طور کامل از ارث محروم نمی‏شوند پس اگر با هم باشند یا یکی از آن‌ها نیز در حال حیات باشد، باید ارث ببرند، ولی آن‌ها همچنانکه در جدول پیداست ،گاهی سهمشان کاهش پیدا می‏کند و حجب نقصان می‏شوند.

3-      دلیل اینکه وقتی فرع وارث وجود نداشته باشد، پدر به عصبه ارث می‏برد، این آیه است که می‏فرماید: ﴿فَإِن لَّمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُ نص آیه در مورد سهم مادر است و در مورد سهم پدر سخنی نگفته است. که مطابق حدیث: «سهام را به صاحبان آن بدهید (که در اینجا مادر است) و آنچه که باقی می‏ماند برای مردان نزدیک‌تر است» (که در اینجا پدر است) زیرا فرع وارث وجود ندارد.

بنابراین وقتی پدر و مادر و دختر وجود داشته باشد، دختر  می‏گیرد و مادر  می‏گیرد زیرا فرع وارث وجود دارد و پدر  را به فرض می‏گیرد و بقیه را به عصبه می‏گیرد که  است ، بنابراین مجموع سهم پدر  است. زیرا بعد از صاحبان فرض و سهم مشخص آنچه که باقی می‏ماند به مردان نزدیک‌تر می‏رسد که در اینجا پدر است.

4-      در حالتی که مادر همراه دو نفر خواهر و برادر یا بیشتر وجود داشته باشند ، مادر می‏گیرد، در حالی که لفظ اخوه در آیه ﴿فَإِن كَانَ لَهُۥٓ إِخۡوَةٞ فَلِأُمِّهِ ٱلسُّدُسُۚ جمع است و جمع از سه شروع می‏شود و نظر ابن عباس این است که دو برادر یا دو خواهر سهم مادر را از  به کاهش  نمی‏دهند بلکه باید دو نفر باشند و در مورد این قضیه میان او و عثمان بن عفان اختلافی روی داد. پس ابن عباس گفت: اخوات با اخوه در زبان عربی یکی نیستند و عثمان گفت: این کار، علمای قبل از ما را نقض نمی‏کند که آن‌ها بدین وسیله احکام ارث مردم را حل می‏کردند  منظور این است که عثمان به کار علمای اصول قبل از خود استدلال کرده است که اجماع بر آن صورت گرفته است، که مخالفت با آن صحیح نیست.

ولی نظر ابوبکر و عمر و عثمان و علی و زید بن ثابت و مجتهدین بزرگ صحابه و تابعین این است که اخوه شامل دو نفر از برادر و خواهر می‏شود.

این داستان در علم اصول به صورت عام مطرح شده است که آیا حداقل جمع دو است یا سه؟ عمر و زید و قاضی ابوبکر عربی و مالک و باجی و ابویوسف و ظاهریه و خلیل بن احمد و ثعلب و غزالی قائل به این هستند که حداقل جمع دو است. و به این آیه استناد می‏کنند که خداوند موسی و هارون را با ضمیر جمع خطاب قرار داده است و فرموده: ﴿إِنَّا مَعَكُم مُّسۡتَمِعُونَ ١٥ [الشعراء: 15].

و این آیه که در مورد عایشه و حفصه می‏فرماید: ﴿إِن تَتُوبَآ إِلَى ٱللَّهِ فَقَدۡ صَغَتۡ قُلُوبُكُمَا [التحریم: 4] و نفرموده قلباکما.

و ابن عباس و جمهور نحویون نیز قائل به این هستند که حداقل جمع سه است و گفته‏اند سیبویه نیز بر این نظر بوده است.

ولی نظر اول راجحتر است و این حکم نیز آن را تقویت می‏کند که حکم دو دختر مثل چند دختر و دو خواهر مثل چند خواهر است. پس آن‌ها چه دو نفر باشند یا بیشتر  می‌گیرند اگر برادری همراهشان نباشد.

5-      وقتی که مادر در چنین مسأله‏ای وجود داشته باشد:

1- شوهر        پدر               مادر

2- زن          پدر                مادر

سهم شوهر یا زن داده می‏شود و بعد از سهم زن یا شوهر  باقی به مادر می‏رسد و پدر باقیمانده سهم را به عصبه می‏گیرد چون فرع وارث وجود ندارد. و این چیزی است که عمر و زید بن ثابت و عبدالله بن مسعود و علی و حسن و ثوری و مالک  شافعی و صحب نظران دیگری بر آن هستند. ولی ابن عباس به ظاهر آیه استناد کرده است، و می‏گوید: مادر در هر دو حالت  کامل می‏گیرد و پدر باقیمانده را به عصبه بودن می‏گیرد.[6] حتی اگر منجر به این امر بشود که مادر دو برابر سهم پدر را بگیرد.


برای روشن شدن تفاوت این دو قول را جداول زیر را می‏آوریم:

نظر ابن عباس

وارثان

شوهر

مادر

پدر

سهام

اصل 6

3

                         ق. ع

2                          1

مادر دو برابر پدر می‏گیرد

جدول 11

نظر عمر و زید

وارثان

شوهر

مادر

پدر

سهام

اصل 6

3

 باقی                        ق. ع

1                          2

مادر نصف پدر می‏گیرد

جدول 12

وارثان

زن

مادر                     پدر

سهام

اصل 12

3

                         ق. ع

4                          5

سهم مادر نزدیک سهم پدر است

جدول 13

وارثان

زن

مادر                     پدر

سهام

اصل 12

3

 

  باقی                       ق. ع

3                         6

سهم مادر نصف سهم پدر است

جدول 14

ملاحظه می‏کنیم که با توجه به نظر ابن عباس و طبق ظاهر آیات و احادیث زن در حالت (شوهر، مادر، پدر) دو برابر مرد می‏گیرد و در حالت (زن، مادر، پدر) نزدیک سهم مرد می‏گیرد. اما حضرت عمر ارث را بر همان قاعده اصلی خودش جاری کرد که قول راجح نیز این است و سهم مؤنث را نصف سهم مذکر همچنان باقی گذاشت هر چند که به شخص مرده نزدیک باشد.

بنابراین نظر حضرت عمر مثل نظر ابن عباس به فهم عاقلانه نصوص و تأویل آن استناد دارد همان طور که دکتر محمد بلتاجی[7] معتقد است. و این ترجیح حضرت عمر از قول ابن عباس عادلانه‏تر است و عموم فقها بر این نظر هستند.[8]

این نظر عاقلانه به همان آیه بر می‏گردد که خداوند متعال می‏فرماید: ﴿فَإِن لَّمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُ گویی که آیه در مورد حالت ارث پدر و مادر نص دارد مثل مردی که مرده و تنها پدر و مادر از او بجای مانده‏اند. پس مادر  می‏گیرد و بقیه‏ ترکه که  است به پدر می‏رسد. ولی اگر یکی از زوجین وجود داشته باشند مادر  می‏گیرد و گرنه خداوند متعال می‏فرمود: ﴿فَإِن لَّمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُ پس وقتی که نص این گونه نبود و فرمود: ﴿وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُ یعنی آنچه که والدین می‏گیرند نه  همه دارایی.

و به طور عام این مسأله مسکوت مانده است همچنانکه شیخ علی حسب الله می‏گوید[9] پس حکم ملایمتری از آن استنباط می‏شود همچنانکه معروف است که شارع در مواردی مثل آن از دو برابر بودن سهم مذکر نسبت به مؤنث صحبت کرده است. بنابراین زید در برابر سؤال ابن عباس که گفت: آیا  باقی را در کتاب خداوند می‏یابی یا به نظر خودت عمل می‏کنی؟ گفت: به نظر خودم عمل می‏کنم. مادر بر پدر برتری ندارد. ابوسلیمان گفت:  این در مورد تعدیل سهمی است که در مورد آن نصی وجود ندارد. و او به منصوص علیه عمل کرده است.[10]

6- اتفاق دارند که پدر و مادر وارثان همیشگی هستند و محروم نمی‏شوند و هنگامی که فرع وارث مذکر وجود داشته باشد آن‌ها  ارث می‏گیرند، ولی در امور زیر اختلاف دارند:

الف- هنگام وجود فرع وارث مؤنث  برای مادر می‏ماند و پدر  به همراه بقیه ترکه را به عصبه بودن می‏گیرد.

ب- مادر همیشه به صورت فرض ارث می‏گیرد که  یا  یا  باقی است ولی پدر به طریق فرض یا فرض و عصبه بودن یا عصبه ارث می‏برد.

ج- پدر باقیمانده ترکه را به صورت عصبه می‏برد و تمام برادران را حجب می‏کند زیرا آن‌ها از طریق او به شخص مرده متصل هستند و او مانند پدری مسؤول مخارج و هزینه آن‌ها است زیرا آن‌ها فرزندان او هستند ولی مادر آن‌ها را حجب نمی‏کند و همراه یک برادر یا یک خواهر  می‏گیرد و همراه دو نفر و بیشتر می‏گیرد. زیرا مادر مسؤول هزینه و مخارج آن‌ها نیست و آن‌ها را حجب نمی‏کند.

7- در متن الرحبیه در مورد ارث والدین به شکل زیر آمده است:

پدر در صورت بودن فرزند  می‏گیرد و مادر نیز این گونه است که در قرآن آمده است و به همراه فرزند پسری که نوه او باشد  می‏گیرد و به همراه دو نفر از برادران شخص مرده نیز این گونه است. و سهم مادر است وقتی که فرزندی نداشته باشد و برادران بیش از یک نفر نباشند مثل دو نفر یا سه نفر که حکم مذکر و مؤنث در آن یکسان است. و پسری که پسر دیگر یا خواهری همراهش باشد سهم مادر  است. و اگر شوهر و مادر و پدر باشند  باقی سهم زن است و اگر با یک زن یا بیشتر باشد نیز اینگونه است و نباید از قاعده گذشت.

مثالهایی در مورد ارث والدین

(1)

وارثان

شوهر

پدر

مادر

دختر پسر

سهام

سبب

وجود فرع وارث

وجود فرع وارث مؤنث

وجود فرع وارث

تنهاست و کسی نیست که همراه وی عصبه شود.

جدول 15

(2)

وارثان

مادر

پدر

برادر تنی

برادر پدری

ملاحظات

سهام

سبب

 وجود برادران

ق. ع

وجود فرع وارث

محجوب

محجوب به وسیله پدر

محجوب

محجوب به وسیله پدر و برادر تنی

 

با وجود اینکه برادران محجوب هستند ولی سهم مادر را از  به کاهش دادند.

جدول 16

(3)

وارثان

شوهر

پدر

مادر

2 خواهر تنی

ملاحظات

سهام

سبب

عدم وجود فرع وارث

ق. ع

عدم وجود فرع وارث

وجود 2 خواهر

م"[11] "

به وسیله پدر محجوب هستند

 

این قضیه عمریتین نیست، زیرا مادر در اینجا حجب نقصان شده و از  به سهمش کاهش پیدا کرده است و باقیمانده به پدر می‏رسد که دو برابر مادر است.

جدول 17

در دو مسأله قبل مشاهده می‏کنیم که سهم پدر به دلیل وجود برادران شخص مرده یا خواهرانش زیاد شده است زیرا آن‌ها فرزندان پدر هستند و او مسؤول تامین مخارج آن‌ها است پس سهم وی با حجب مادر از  به  افزایش پیدا می‏کند تا تاکیدی باشد بر اینکه توزیع ارث به مسؤولیت تامین مخارج مرتبط است.

(4)

وارثان

شوهر

پدر پدر

مادر

ملاحظات

سهام

سبب

عدم وجود فرع وارث

ق. ع

زیرا در جای پدر قرار دارد وقتی که پدر و برادران نباشند.

عدم وجود فرع وارث و عدم وجود برادران

این نیز مسأله عمریتین نیست زیرا جد بجای پدر قرار دارد و او در مر تبه پدر نیست و مشکلی نیست که مادر  و دو برابر او بگیرد و تنها  برای او باقی بماند

جدول 18

(5)

وارثان

پدر

مادر

پسر

2 دختر

سهام

سبب

وجود فرع وارث مذکر

وجود فرع وارث

باقیمانده را به عصبه بودن می‏گیرند و مذکر و برابر مؤنث می‏گیرد چون پسر عصبه دختر است.

جدول 19

(6)

وارثان

پدر

پدر پدر

مادر

مادر مادر

سهام

سبب

ق. ع

عدم وجود فرع وارث

محجوب

به وسیله پدر

عدم وجود فرع وارث

محجوب

به وسیله مادر

جدول 20

بخش سوم: ارث پدربزرگ و مادربزرگ

قبل از اینکه وارد بحث ارث پدربزرگ و مادربزرگ شویم می‏گوییم که اجدادی هستند که جزء صاحبان سهام معین یا عصبه محسوب نمی‏شوند بلکه جزء ذوی الارحام هستند و چنانکه در کتابهای فقه رایج است این جدی که نه به فرض و نه به عصبه بودن ارث نمی‏برد، جد فاسد یا غیر وارث نام دارد که از جد صحیح که مدنظر ماست، جداست. پس بدانیم که جد و جده صحیح و جد و جده فاسد چه کسانی هستند به سلسله تصاعدی زیر نگاه کنید:

زید فرزند محمد و عایشه، محمد فرزند علی و فاطمه، علی فرزند مصطفی و ساره، فاطمه دختر عمر و سالمه، عایشه دختر حسن و زینب، حسن پسر جمال و حمیده و زینب دختر یوسف و خدیجه.

مصطفی

ساره

عمر

سالمه

جمال

حمیده

یوسف

خدیجه

علی

فاطمه

حسن                 

زینب

محمد

عایشه

زید (متوفی)

جدول 21

قاعده:

جد صحیح کسی است که در رابطه او با شخص مرده مادر وجود نداشته باشد، مثل: پدر پدر و پدر پدر پدر و بالاتر.

جده فاسده کسی است که در رابطه او با شخص مرده پدری میان دو مادر وجود داشته باشد مثل، مادر پدر مادر، این پدر میان دو مادر است پس جده در اینجا فاسد است.و جده صحیحه کسی است که در رابطه او با شخص مرده جد غیر صحیح وجود نداشته باشد.

طبق مثال بالا:

1)      علی جد صحیح زید است، زیرا پدر پدر اوست و در نسبت او با شخص مرده مادر وجود ندارد.

2)      مصطفی جد صحیح زید است، زیرا پدر پدر پدر است و در نسبت او با شخص مرده مادر وجود ندارد.

3)      عمر جد غیر صحیح زید است، زیرا پدر مادر پدر او ست و در نسبت او با شخص مرده مادر وجود دارد.

4)      حسن جد غیر صحیح زید است، زیرا پدر مادر اوست و در نسبت او با شخص مرده مادر وجود دارد.

5)      جمال جد غیر صحیح زید است، زیرا پدر پدر مادر اوست و در نسبت او با شخص مرده مادر وجود دارد.

6)      یوسف جد غیر صحیح زید است، زیرا پدر مادر مادر اوست و در نسبت او با شخص مرده دو مادر وجود دارد.

7)      فاطمه جده صحیح زید است، زیرا مادر پدر اوست و در نسبت او با شخص مرده جد غیر صحیح وجود ندارد یا در نسبت او پدری میان دو مادر وجود ندارد.

8)      ساره جده صحیح زید است. زیرا مادر پدر پدر اوست و به همان علت بالا صحیح است.

9)      سالمه جده صحیح زید است، زیرا مادر مادر پدر اوست. و به همان علت بالا صحیح است.

10) زینب جده صحیح زید است زیرا مادر مادر مادر اوست. و به همان علت بالا صحیح است.

11) حمیده جده غیر صحیح زید است زیرا مادر پدر مادر اوست، زیرا به وسیله جد فاسد که حسن است به شخص مرده ارتباط پیدا می‏کند یا در رابطه او با شخص مرده پدری میان دو مادر وجود دارد.

12) ‏خدیجه جده صحیح زید است، زیرا مادر مادر مادر اوست و در رابطه او با شخص مرده جد غیر صحیح وجود ندارد.

بنابراین موارد زیر قابل ملاحظه ست:

1-     جز مصطفی و علی هیچ یک از اجداد صحیح نیستند و سایر اجداد جد فاسد محسوب می‏شوند در حالی که از میان جده‏ها فاطمه و زینب و خدیجه صحیح می‏باشند.

2-     در اینجا جدی از طرف پدری وجود دارد که غیر صحیح است و او عمر است زیرا مادری در رابطه او با شخص مرده وجود دارد و او از طرف مادر پدرش با شخص مرده ارتباط دارد.

3-     تمامی اجداد از جهت مادری فاسد هستند یعنی وارث نیستند. 

پس لازم است که اتفاق داشته باشیم که جد و جده‏ای که در اینجا از آن صحبت می‏کنیم، جد و جده صحیح می‏باشند نه سایر جده و جده‏ها.

دلایل ارث جد و جده:

در صحیح بخاری آمده است که ابوبکر و ابن عباس و ابن زبیر گفتند: جد پدر است و ابن عباس خواند ﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ [الأعراف: 26] ﴿وَٱتَّبَعۡتُ مِلَّةَ ءَابَآءِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ [یوسف: 38] و ذکر نشده که کسی در زمان ابوبکر با او مخالفت کرده باشد، و اصحاب رسول الله (ص) با هم هم‏عقیده بودند و ابن عباس گفت: پسر پسرم از من ارث می‏برند نه برادرانم[12] و من از پسر پسرم ارث نمی‏برم.[13]

و ابن جزم می‏گوید: دلیل ارث جد و اخوه با هم این آیه است که می‏فرماید: ﴿كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ [الأعراف: 27] پس آدم و زنش والدین ما هستند و این نص قرآن است.[14]

و در نیل الأوطار از عمر بن حصین آمده که مردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: پسر پسرم درگذشته است، آیا من از او ارث می‏برم؟ گفت: تو  می‏بری، وقتی که رفت دوباره او را صدا کرد و گفت: دیگر نیز می‏گیری و وقتی پشت کرد دوباره او را صدا زد و گفت: این آخر رد است و به جد بر می‏گردد.[15]

و ابوداود روایت کرده است که پیامبر (ص) را به جده داده است وقتی که پاینتر از او مادر نباشد.[16]

امام احمد درمسند خود از عبادة بن صامت (رضی الله عنه) روایت کرده است که رسول الله (ص) برای دو جده به  حکم کرده است.[17]

مالک در موطأ از قاسم بن محمد روایت کرده که گفت: دو جده (مادر پدر و مادر مادر ) نزد ابوبکر (رضی الله عنه) آمدند و خواستند  ترکه را به جده مادری بدهند و مردی از انصار گفت: اما تو اگر می‏مردی تنها او ارث می‏گرفت پس  را به هر دوی آن‌ها داد.[18]

اینها دلایل ارث بردن جد و جده بود که تفصیل ارث بردن آن‌ها به شکل زیر  می‏باشد:

نخست: ارث جد:

جد دو حالت دارد:

نخست: جد بدون وجود برادران یا خواهران، مثل کسی که فوت کرده و زن و مادر و جد از او بجای مانده است یا هر فرد دیگر غیر از برادر و خواهر.

دوم: جد به همراه برادران و خواهران، مثل کسی که فوت کرده و شوهر و جد و برادر تنی و خواهر تنی از او بجای مانده است.

مشخص کردن سهم جد در هر یک از حالات فوق به صورت جدول زیر می‏آید و بعد تفصیل آن‌ها هر کدام به طور جداگانه خواهد آمد.

وارث

سهم

شروط

ملاحظات

جد بدون وجود برادر و خواهر


وقتی که پدر وجود نداشته باشد و فرع وارث مذکر وجود داشته باشد

وقتی پدر پدر پدر باشد عدم وجود  پدر پدر شرط است زیرا فرد نزدیک‌تر فرد دورتر را حجب می‏کند.

 + ق. ع

وقتی که پدر وجود نداشته باشد و فرع وارث مؤنث وجود داشته باشد

ق. ع

وقتی که پدر وجود نداشته باشد و فرع وارث مذکر و مؤنث وجود نداشته باشد

جد همراه برادر و خواهر

اگر کمتر از نباشد همراه برادران و خواهران میان آن‌ها تقسیم می‏شود

این امر د ر مسأله زیر محقق می‏شود:

1- جد+ برادران تنی یا پدری

2- جد+ برادران تنی+خواهران تنی

3- جد+ برادران پدری+ خواهران پدری

4- جد+خواهر تنی+ دختر یا دختر پسر

5- جد+ خواهر پدری+ دختریا دختر پسر

جمع بودن برادران و خواهران شرط نیست بلکه وجود برادر تنی یا پدری همراه جد کفایت می‏کند.

طبیعتاً در اینجا پدر وجود ندارد زیرا جد و برادران و خواهران را حجب می‏کند و نیز اولاد مذکر وجود ندارد زیرا آن‌ها نیز برادران را حجب می‏کنند.

ق. ع وقتی که از  کمتر نباشد

جد+ خواهر تنی

جد+ خواهر پدری

جد همراه پدر

حجب

پدر جد را حجب می‏کند و جد نزدیک جد دورتر را حجب می‏کند.

 

جدول 22

حالت اول: جد بدون وجود برادر و خواهر برای شخص مرده:

وقتی که فردی بمیرد و زن و جد و پسری از او باقی بماند، در اینجا برادری و خواهری وجود ندارد و در اینجا با جد  مثل پدر رفتار می‏رشود، به شکل زیر:

1-     وقتی که شخص مرده فرع وارث مذکر داشته باشد، جد  می‌گیرد و این مسأله را با مثال‌هایی زیر توضیح می‏دهیم:

(1)

وارثان

شوهر

جد

2 پسر

سهام

سبب

وجود فرع وارث

وجود فرع وارث مذکر

ق. ع

جدول 23

(2)

وارثان

زن

جد

پسر پسر، دختر پسر

سهام

سبب

وجود فرع وارث

وجود فرع وارث مذکر

ق. ع

وجود فرع وارث مذکر

جدول 24

2- وقتی که شخص مرده فرع وارث مؤنث داشته باشد جد را به فرض می‏گیرد و باقیمانده را به عصبه بودن می‏گیرد.

(3)

وارثان

جد

دختر پسر

سهام

سبب

+ ق. ع

وجود فرع وارث مؤنث

چون تنهاست و کسی نیست که با او عصبه شوند

جدول 25

(4)

وارثان

زن

جد

دختر

سهام

اصل24

سبب

3

وجود فرع وارث

+ ق. ع

9

وجود فرع وارث مؤنث

12

زیرا تنهاست و کسی نیست که همراه او عصبه شود

جدول 26

3- وقتی که شخص مرده فرع وارث نداشته باشد، جد باقیمانده ترکه را به عصبه بودن می‏گیرد:

(5)

وارثان

شوهر

جد

سهام

سبب


ق.ع

عدم وجود فرع وارث

جدول 27

(6)

وارثان

زن

جد                مادر

سهام

اصل 12

سبب

3

عدم وجود فرع وارث

ق. ع               

5                     4

عدم وجود فرع وارث یا بیشتر از دو برادر

جدول 28

این حالت‌های سه گانه حالات پدر بود، وقتی که پدر به جای جد باشد، هیچ فرقی میان آن‌ها نیست ولی بدیهی است که با وجود پدر، جد ارث نمی‏برد. پس پدر جد را حجب می‌کند. پس اگر شخص بمیرد و افراد زیر از او بجای بماند:

(7)

وارثان

زن

پدر

مادر

جد

سهم

سبب

عدم وجود فرع وارث

ق. ع

عدم وجود فرع وارث

باقیمانده

عدم وجود فرع وارث یا عدم وجود 2 برادر

محجوب

به وسیله پدر

جدول 29

بنابراین جد نزدیک‌تر جد دورتر را حجب می‏کند پس اگر شخصی بمیرد و افراد زیر از او بجای بماند:

(8)

وارثان

مادر

پدر پدر

پدر پدر پدر

سهم

سبب

عدم وجود فرع وارث

ق. ع

محجوب به وسیله پدر پدر

جدول 30

با وجود این شباهتهای زیاد میان پدر و جد، در اموری نیز با هم اختلاف دارند که عبارتند از:

1-     پدر، مادرش را از ارث محجوب می‏کند، زیرا قاعده است که کسانی که نزدیک‌تر هستند دورتر را حجب می‏کنند پس پدر، پدر پدر را حجب می‏کند و همچنین مادرش را حجب می‏کند زیرا او نزدیک‌تر است و عاقلانه نیست که پدرش را حجب کند ولی مادرش را حجب نکند.

پس اگر شخصی بمیرد و افراد زیر از او بجای بمانند:

(9)

وارثان

زن

پدر

مادر پدر

پسر

سهم

اصل 24

3

4

محجوب به وسیله پدر

ق. ع

17

جدول 31

یا اگر شخص بمیرد و افراد زیر از او بجای بمانند:

(10)

وارثان

پدر

مادر پدر

پدر پدر

سهام

تمام ترکه

محجوب به وسیله پدر

محجوب به وسیله پدر

جدول 32

2-     مسأله عمریه که عبارت است از (شوهر، پدر، مادر ) و (زن، پدر، مادر ) که در آن مادر  باقی را بعد از سهم شوهر یا زن می‏گیرد، تا ارث پدر دو برابر ارث مادر گردد نه نصف آن یا همچنانکه گذشت نزدیک به سهم او. ولی اگر جد در مسأله عمریتین به جای پدر باشد، مادر  کامل ترکه را می‏گیرد و مشکلی نیست که مادر بیشتر از جد بگیرد، زیرا او به شخص مرده نزدیک‌تر است، زیرا او مادر است ولی جد پدر پدر مرده است. برای روشن شدن مطلب به دو مثال زیر توجه کنید:

(11)

وارثان

شوهر

مادر

پدر

سهام

سبب

اصل6

عدم وجود فرع وارث

3

 باقی

عدم وجود فرع وارث یا وجود دو برادر و بیشتر

1

ق. ع

 

 

 

2

جدول 33               مادر در اینجا نصف پدر را می‏گیرد که عدالت همین است

شوهر

مادر

پدر پدر

3

2

ق. ع

1

جدول 34  مادر در اینجا دو برابر جد می‏گیرد و مشکلی نیست

(12)

وارثان

زن

مادر

پدر

 

زن

مادر

پدر پدر

سهام

اصل12

3

 باقی

3

ق. ع

6

 

 

3

كل

4

ق. ع

5

جدول 35  سهم مادر در اینجا نصف سهم پدر است            سهم مادر نزدیک سهم جد است و مشکلی نیست

3- پدر برادران و خواهران را حجب می‏کند، خواه تنی باشند یا پدری باشند، زیرا این‌ها از طریق پدر با شخص مرده ارتباط و نسبت پیدا می‏کنند پس این‌ها فرزندان او و برادران شخص مرده هستند ولی جد برادران و خواهران تنی و پدری را حجب نمی‏کند.

در متن الرحبیة آمده است که:

جد هنگام نبودن پدر مانند او است و همان سهم او را می‏گیرد مگر اینکه برادرانی وجود داشته باشند که نزدیک هستند یا والدین همراه آن‌ها باشند و شوهر نیز همراهشان باشد که مادر می‏برد و جد نیز ارث می‏برد و در اینجا شبیه پدر نیست وقتی که زن مرد،و پدر و مادر او وجود داشته باشند.

حالت دوم: ارث جد و برادران با هم:

همچنان که امام شافعی می‏گوید: مسأله جد همراه اخوه در زمان پیامبر (ص) نبوده است.[19]

بنابراین اختلافات در این مسأله به حد بالایی رسیده است که ابن حجر عسقلانی با سند صحیح از ابن عون از محمد بن سیرین نقل کرده است که: از عبیدة بن عمر در مورد جد پرسیدم، گفت: صد قضیه مختلف را در مورد جد از عمر حفظ کردم.[20] هر چند که ابن حجر آن را از عمر بعید دانسته است ولی این مبالغه گویی نشان دهنده جزئی از حقیقت می‏باشد.

و از علی نیز روایت شده است که گفت: کسی که دوست دارد خود را وارد نجاسات جهنم کند در مورد جد و اخوه قضاوت کند.[21]

ابن مسعود می‏گوید: ما را رها کنید و در مورد جد از ما حکم نخواهید، خداوند آن را بیان نکرده است.[22]

ما در اینجا نیازی به بیان مسائل اختلافی نداریم و به اندازه نیاز خود به قول راجح که حال در قانون شماره 77 سال 1943 وجود دارد، می‏پردازیم.

نخست بیان می‏کنیم که پدر، برادران را حجب می‏کند، زیرا برادران شخص مرده پسران او هستند و هنگامی که با هم باشند پدر نزدیک‌ترین فرد مذکر به شخص مرده است. ولی وقتی که جد همراه اخوه باشد، کسانی که جد را به جای پدر فرض می‏کنند، برادران را به وسیله او محجوب می‏کنند، از جمله؛ ابوبکر، ابن عباس، عبدالله بن زبیر و ابوهریره و ابوالدرداء و ابی ابن کعب و عایشه و معاذ بن جبل و ابوموسی اشعری و جابر بن عبدالله و عطاء و طاووس و ابوحنیفه و مزنی و داود ظاهری.[23]

اما کسانی که میان جد و أب در حجب برادران فرق می‏گذارند عبارتند از: زید بن ثابت، علی ابن ابی طالب و عبدالله بن مسعود و مالک و اوزاعی و شافعی و ابویوسف و محمد و احمد بن حنبل.[24]

و آنچه که قائل به تفاوت میان آن دو است رأی مختار است که در قانون بر آن عمل شده است بنابراین معیار که درجه نزدیکی جد با شخص مرده مثل درجه نزدیکی برادر می‏باشد، پس جد، پدر پدر است و برادر، فرزندان پدر هستند.

خلاصه آرای ارث جد و اخوه در مذهب به شکل زیر می‏باشد:

در اینجا اتفاق نظر وجود دارد که برادران و خواهران مادری به وسیله جد حجب می‏شوند، ابن قدامه می‏گوید: اختلافی میان علما وجود ندارد که جد فرزندان و برادران و خواهران مادری را حجب می‏کند.[25]

بنابراین از اینجا به بعد کلام را به ارث جد و اخوه محدود می‏کنیم چه تنی باشد چه پدری و چه مؤنث باشد یا مذکر فرق نمی‏کند و آن را به شکل زیر مطرح می‏کنیم.

نخست: جد و برادران و خواهران با هم سهم خود را میان خود تقسیم می‏کنند و جد در اینجا مثل یک برادر در نظر گرفته می‏شود و برای افراد مذکر در برابر مؤنث در نظر گرفته می‏شود، به شرط اینکه سهم او از  کاهش پیدا نکند و گرنه  به او داده می‏شود و آن به شکل زیر می‏باشد:

1-     اگر همراه جد برادر یا برادران تنی یا پدری وجود داشته باشد، مثل:

(13) الف

وارثان

زن

مادر

جد       برادر تنی

برادر پدری

ملاحظات

سهام

اصل12

سبب

3

عدم وجود فرع

2

وجود برادران

مقاسمه         7

5/3         5/3

وجود برادر همراه او

محجوب

به وسیله

برادر تنی

جد در اینجا به مقاسمه ارث می‏برد و این برای او بهتر است زیرا بیشتر از  می‏گیرد.

جدول 36

(14) ب

وارثان

مادر

جد       4 برادر پدری

برادر مادری

ملاحظات

سهم

اصل6

سبب

1

وجود برادران

مقاسمه     

1             4

وجود برادران همراه او

 

محجوب

به وسیله جد

جد در اینجا به مقاسمه  می‏گیرد و در اینجا مقاسمه با  مساوی است و فرقی نمی‏کند

جدول 37

(15) ج

وارثان

مادر

جد

6 برادر تنی

برادر مادری

ملاحظات

سهم

اصل6

سبب

1

وجود بیش از یک برادر

2

وجود برادران و خواهران

ق. ع

4

چون که برادران عصبه هستند

محجوب

به وسیله جد و برادران تنی

جد در اینجا را می‏گیرد چون مقاسمه سهم او را کاهش می‏دهد زیرا باقیمانده 5 سهم است که باید بین 7 نفر تقسیم شود.

جدول 38

2-     وقتی که همراه جد برادران و خواهران تنی یا پدری وجود داشته باشد، مثل:

(16) الف

وارثان

زن

جد      برادر تنی     خواهرتنی

برادر پدری

ملاحظات

سهم

اصل4

سبب

1

عدم وجود فرع وارث

مقاسمه، مذکر دو برابر مونث می‏گیرد

3

جد همراه برادر تنی که خواهر تنی را عصبه می‏کند.

مادر

 

محجوب به وسیله برادر تنی

جد در اینجا به مقاسمه ارث می‏گیرد زیرا برای او بهتر است و بیشتر از می‏گیرد.

جدول 39

(17) ب

وارثان

جد 4     برادر پدری       دو خواهر پدری

برادر مادری

ملاحظات

سهم

 

اصل6

سبب

مقاسمه مذکر دو برابر مونث می‏گیرد

1                  4                1

جد همراه برادران پدری که خواهران را عصبه می‏کند

م

 

به وسیله برادر پدری

 

 

 

در اینجا با مقاسمه مساوی است و فرقی نمی‏کند.

جدول 40

(18) ج

وارثان

جد

5 برادر پدری      2خواهر پدری

ملاحظات

سهم

اصل6

سبب

1

زیرا مقاسمه سهم او را کاهش می‏دهد

ق. ع

5

زیرا برادران، خواهران را عصبه می‏کنند.

اگر مقاسمه انجام شود جد کمتر از  می‏گیرد.

جدول 41

3- وقتی که جد همراه خواهران تنی یا پدری باشد که همراه دختر یا دختر پسر یا دختر پسر پسر عصبه می‏شوند با آن‌ها مقاسمه می‏کند و مثل یک برادر تنی تلقی می‏شود تا زمانی که مقاسمه سهم او را از کاهش ندهد.

(19) الف

وارثان

جد  2       خواهر تنی

دختر

ملاحظات

سهم

اصل4

تصحیح8

سبب

مقاسمه

2                     2

جد همراه خواهر که  به همراه دختر عصبه مع الغیر است

 

4

زیرا تنهاست و پسری نیست که همراه وی عصبه شود

دختر صاحب سهم  است و اصل این است که 2 خواهر تنی بقیه را به عصبه بودن بگیرند زیرا عصبه مع الغیر هستند وقتی که جد همرا آن‌هاست. باید به آن‌ها شریک شود و یک برادر محسوب می‏شود و مقاسمه در اینجا به نفع اوست.

جدول 42

(20) ب

وارثان

جد

خواهر پدری

2 دختر پسر

برادر مادری

ملاحظات

    سهم

اصل6

تصحیح24

سبب

1

4

زیرا  به نفع اوست

ق. ع

1

4

زیرا به دلیل دو دختر پسر مع الغیر هستند

4

16

چون کسی نیست که آن‌ها را عصبه کند.

م

 

 

به وسیله جد و عصبه مع الغیر

جمله  می‏گیرد زیرا از مقاسمه بیشتر به نفع وی است.

جدول 43

دوم: وقتی که خواهران تنی یا پدری همراه جد باشد و فرع وارث مونث وجود نداشته باشد (عصبه مع الغیر) و به شرط اینکه سهم جد از  کمتر نباشد، جد عصبه می‏شود. و در اینجا بعد از اینکه خواهر تنی یا پدری سهم خود را گرفت بنابر حدیث «سهام را به صاحبان آن بدهید و آنچه که باقی ماند سهم مردان نزدیک‌تر است» بقیه آن به جد می‏رسد.

(21) الف

وارثان

خواهر تنی

خواهر پدری

جد

برادر مادری

ملاحظات

سهم

اصل6

سبب

3

زیرا تنهاست و فرع وارث وجود ندارد

1

تکملة الثلثین

ق. ع

2

زیرا او بعد از ذوی الفروض نزدیک‌ترین فرد مذکر است

محجوب

به وسیله جد

در اینجا 2 سهم برای جد باقی می‏ماند و این از  برای او بهتر است.

جدول 44

(22) ب

وارثان

زن

مادر

خواهر تنی

جد

برادر مادری

ملاحظات

سهام

 

اصل12

 

سهام12

به 13عول می‏شود

 

سبب

 

3

 

 

3

 

عدم وجود فرع وارث

 

2

 

 

 

2

 

وجود دو برادر

 

6

 

 

 

6

 

زیرا تنهاست و کسی نیست که او را عصبه کند

ق. ع

1

 

 

2

زیرااو نزدیک‌ترین فامیل مذکر است ولی عصبه بودن سهم او را کاهش می‏دهد بنابراین  می‏گیرد.

 

محجوب

 

 

 

 

 

 

محجوب به وسیله جد

در مرحله اول جد نصف  را می‏گیرد پس  کامل را به او می‏دهیم و سهام زیاد می‏شود و به 13 می‏رسد بنابراین سهم جد حتی با عصبه بودن نیز، کم نمی‏شود.

جدول 45

از آنچه که گذشت امور زیر برای ما روشن می‏شود:

1- وقتی که پدر وجود نداشته باشد، جد مثل پدر است فقط در مسأله عمریتین یا وقتی که همراه برادران و خواهران باشد، با هم فرق دارند.

2- در مسأله عمریتین  مادر  کامل را می‏گیرد نه  باقی. پس گاهی بیشتر از جد می‏گیرد و این مشکلی نیست ولی همراه پدر از او بیشتر نمی‏گیرد، زیرا درجه قرابت یکی است.

3- جد در حجب و محروم کردن برادران و خواهران مادری مثل پدر است.

4- در مسأله‏ای که جد همراه برادران یا خواهران باشد و این‌ها فقط به عصبه بودن ارث ببرند یا همراه خواهران همراه دختر یا پسر عصبه باشند، جد با آن‌ها مقاسمه می‏کنند و مثل یک برادر حساب می‏شود، اما به شرط اینکه سهم او کمتر از  نباشد.

5- جد هیچگاه حجب نمی‏شود، مگر به وسیله پدر یا جد نزدیک‌تر، پس پدر پدر، پدر پدر پدر را حجب می‏کند و هنگامی که ارث می‏برد، در هیچ یکی از حالات نسبت به سایر وارثان کمتر  از نمی‏گیرد.

6- مادر پدر بوسیله پدر حجب می‏شود، زیرا او نزدیک‌ترین شخص مرده است ولی به وسیله جد حجب نمی‏شود زیرا همسر این جداست و در یک درجه نسبت به شخص مرده قرار دارند.

7- در متن الرحبیة آمده است:

بدان که جد دارای چندین حالت است که آن‌ها را به شکل زیر بیان می‏کنیم، جد همراه برادران مقاسمه می‌کند وقتی که به ضرر او نباشد و یک بار دیگر  اموال را می‏گیرد که در هر حال نباید سهم او از کمتر باشد و هنگام مقاسمه در مقابل مؤنث به عنوان یک برادر تلقی می‏شود و حکم آن را دارد و پسران پدری همراه جد ارث می‏گیرند اما پسران مادری همراه جد حجب می‏شوند. و فرزند مادری با جد ساقط می‏شود.

دوم: ارث جده:

بیان کردیم که جده ای که وارث باشد، جده صحیح است و این جده کسی است که میان او و شخص متوفی جد فاسد یا غیر وارث وجود ندارد یا کسی است که پدری میان دو مادر وجود داشته باشد مثل مادر پدر مادر. این جده فاسد یا غیر وارث است. اما جده صحیح مثل مادر مادر، مادر پدر، مادر مادر مادر، مادر پدر پدر .

مادر دو حالت دارد همچنانکه از جدول زیر پیداست:


وارثان

سهم

شروط

ملاحظات

جده صحیح

 

وقتی که مادر یا جده نزدیک‌تر وجود نداشته باشد

 

وقتی که جده‏ها متعدد باشند به طور مساوی میان آن‌ها تقسیم می‏شود و کسانی که از دو جهت دارای قرابت باشند با دیگران فرق ندارند مثل مادر مادر شخص مرده که مادر پدر پدر او نیز باشد.

 

 

 

حجب

1-                  مادر جده مادری (مادر مادر) و پدری (مادر پدر) را حجب می‏کند.

2-                  وقتی که مادر از طریق پدر با شخص مرده ارتباط پیدا کند، پدر او را حجب می‏کند مثل مادر پدر ولی مادر مادر را حجب نمی‏کند.

3-                  وقتی که مادر جد وجود داشته باشد (مادر پدر پدر) حجب می‏شود.

4- جده نزدیک‌تر، جده دورتر را حجب می‏کند حتی اگر جده نزدیک‌تر خودش محجوب باشد، پس مادر پدر، مادر مادر مادر را حجب می‏کند هر چند که مادر پدر به وسیله پدر حجب شده باشد.

جدول 46

در مورد ارث جده امور زیر قابل ملاحظه است:

1- جده در محجوب شدن توسط پدر مثل جد است. و جد نزدیک‌تر جد دورتر را حجب می‏کند، پس مادر هر جده‏ای را حجب می‏کند خواه جده مادری (مادر مادر) باشد و خواه جده پدری (مادر پدر).

2- جده وقتی که تعدد داشته باشند مثل زن هستند که مشترکاً با هم ارث می‏گیرند. پس زنان وقتی که متعدد باشند در  یا شریکند و جده‏ها نیز وقتی متعدد باشند در گرفتن  با هم شریکند.

مثالهایی در مورد آن:

(22)

وارثان

پدر

مادر مادر

برادر تنی

سهم

سبب

ق. ع

عدم وجود فرع وارث

سهم جده

م

محجوب به وسیله پدر

جدول 47

(23)

وارثان

مادر پدر + مادر مادر

پسر + دختر

سهام

 

سبب

میان آن‌ها تقسیم می‏شود چون سهم

جده‏ یا جده‏ها فقط  است.

ق. ع

مذکر دو برابر مؤنث می‏گیرد چون پسر دختر را عصبه می‏کند.

جدول 48

(24)

وارثان

شوهر

مادر

برادر مادری

مادر مادر

سهام

سبب

عدم وجود فرع وارث

عدم وجود فرع وارث یا دو برادر و بیشتر

چون تنها برادر است

محجوب به وسیله مادر

جدول 49

(25)

وارثان

پدر

مادر پدر

برادر مادری

خواهر تنی

سهام

سبب

تمام ترکه ق. ع

عدم وجود فرع وارث

محجوب

به وسیله پدر

محجوب

به وسیله پدر

محجوب

به وسیله پدر

جدول 50

(26)

وارثان

زن

مادر

جده پدری

مادر جده پدری

خواهر تنی

سهام

سبب

عدم وجود فرع وارث عول وجود دارد

عدم وجود فرع وارث یا برادران

محجوب

 

 

به وسیله مادر

محجوب

به وسیله مادر و جده پدری

 

چون تنهاست و برادر ندارد که او را عصبه کند

جدول 51

(27)

وارثان

مادر مادر مادر

مادر پدری

دختر

دختر پسر

خواهر پدری

سهام

سبب

م

به وسیله پدر (جده نزدیک‌تر)

سهم جده

زیرا تنهاست و برادری نیست که او را عصبه کند

تکملة الثلثین

ق. ع

زیرا عصبه مع الغیر است

جدول 52

مسائل عمومی در میراث جد و جده:

(28)

وارثان

پدر

پدر پدر

مادر مادر

دختر

دختر پسر

ملاحظات

سهام

 

 

سبب

+ ق. ع

وجود فرع وارث مؤنث

م

 

محجوب به وسیله پدر زیرا او نزدیک‌تر است

 

برای او یک ششم است

 

زیرا تنهاست و برادری نیست که او را عصبه کند

تکملة الثلثین

 

مادر مادر به وسیله پدر حجب نمی‏شود زیرا از او نزدیک‌تر نیست پس مادر او را حجب می‏کند نه پدر چون او مادر پدر را حجب می‏کند

جدول 53

(29)

وارثان

پدر پدر

پسر

مادر پدر پدر

برادران تنی

سهام

سبب

وجود فرع وارث مذکر

ق. ع

م

محجوب به وسیله پدر زیرا به او نزدیک‌تر است

م

محجوب به وسیله پسر چون او نزدیک‌ترین فرد مذکر است

جدول 54

(30)

وارثان

پدر پدر

دختر پسر

مادر

مادر پسر

سهام

سبب

+ ق. ع

وجود فرع وارث مونث

زیرا تنهاست و پسر پسر هم درجه او را عصبه نمی‏کند

وجود فرع وارث

م

چون مادر هر جده مادر یا پدری را حجب می‏کند

جدول 55

(31)

وارثان

جد             3 برادر پدری

ملاحظات

سهام

اصل4

سبب

مقاسمه

1             3

وجود جد همراه برادر که همگی در یک درجه نسبت به مرده هستند

جد در مقاسمه می‏گیرد و این از برای او بهتر است

جدول 56

(32)

وارثان

جد

4 برادر تنی       4 خواهر تنی

ملاحظات

سهام

 

سبب

چون مقاسمه سهم او را از  کاهش می‏دهد

ق. ع

مذکر دو برابر مونث می‏گیرد زیرا برادران خواهران را عصبه می‏کند

با مقاسمه  ترکه را می‏گیرد پس همان  را به فرض بر می‏دارد و بقیه برای عصبه‏ها است.

جدول 57

(33)

وارثان

جد

شوهر

2 دختر

2 خواهر تنی

سهام

 

 

سبب

اگر با خواهران مقاسمه کند چون آن‌ها عصبه هستند چیزی برای آن‌ها باقی نمی‏ماند

وجود فرع وارث

زیرا دو دختر هستند و برادران آن‌ها را عصبه نمی‏کنند

ق. ع

چیزی برای آن‌ها باقی نمی‏ماند چون صاحبان سهام تمام دارایی را به ارث برده‏اند.

جدول 58

(34)

وارثان

جد

مادر

مادر پدری

دختر

خواهر تنی

برادر پدری

سهام

 

 

 

 

 

اصل6

با خواهر تنی مقاسمه می‏کند

دو سهم از شش سهم باقی می‏ماند پس اگر با خواهر تنی مقاسمه کند بیشتر از می‏گیرد

 

 

1

وجود فرع وارث و بیشتر از یک برادر

م

 

 

 

 

زیرا مادر هر جده‏ای را حجب می‏کند

 

 

3

 

چون تنهاست و پسری نیست که او را عصبه کند

با جد مقاسمه می‏کند

چون همراه دختر عصبه می‏شود و باقیمانده را می‏گیرد و جد نیز در آن با وی مقاسمه می‏کند

به وسیله خواهر تنی محجوب می‏شود وقتی که عصبه مع الغیر باشد چون در اینجا مثل برادر تنی است.

جدول 59

بخش چهارم: ارث دختران و دختران پسر

نخست: دلیل ارث بردن آن‌ها:

خداوند متعال می‏فرماید: ﴿يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ فِيٓ أَوۡلَٰدِكُمۡۖ لِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۚ فَإِن كُنَّ نِسَآءٗ فَوۡقَ ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَۖ وَإِن كَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُ [النساء: 11].

ترمذی با سند صحیح از جابر بن عبدالله نقل کرده که گفت: زن سعد ابن ربیع با دو دخترش نزد رسول الله (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا (ص) این دو، دختران سعد بن ربیع هستند و پدرشان همراه شما در جنگ احد شهید شد و عمویشان تمام اموال او را برداشته و چیزی برای آن‌ها باقی نگذاشته است و آن‌ها جز آن اموال چیزی را نداشتند که با آن ازدواج کنند، فرمود: خداوند در این مورد حکم خواهد کرد، سپس آیه نازل شد و پیامبر(ص) دنبال عموی آن دختران فرستاد و گفت:  اموال را به آن دختران بده و را به مادرشان و بقیه آن را برای خودت بردار.[26]

آیه‏ای که ذکر شد در مورد واقعه‏ای نازل شد که حدیث آن را بیان کرد و ارث دختر و دختر پسر را روشن کرد زیرا دختر پسر مثل دختر است.

دوم: مقدار ارث دختر:

بر اساس آیه و حدیث سهم دختر به شکل جدول زیر مشخص می‏شود:

 

وارثان

سهم

شروط

ملاحظات

دختر

عصبه

وقتی که برادری همراه وی باشد تا او را عصبه کند و مذکر دو برابر مونث می‏گیرد.

دختر در تمامی حالات ارث می‏برد و حجب نمی‏شود و هر چند هم که زیاد باشند سهمشان از بیشتر نمی‏شود.

 

وقتی که تنها باشد و برادری نداشته باشد

وقتی که دو نفر یا بیشتر باشند و برادری نداشته باشند

جدول 60

در اینجا اتفاق نظر وجود دارد که دختر وقتی همراه پسر یا پسران باشد به عصبه بودن ارث می‏گیرد، خواه یک دختر باشد یا بیشتر و او در اینجا نصف مذکر را می‏گیرد که طبق قاعده: للذکر مثل حظ الانثیین است.

و هنگامی که تنها باشد نصف ترکه را می‏گیرد. اما در مورد ارث دو دختر اختلاف وجود دارد؛ به گونه‏ای که ابن عباس معتقد است که دو دختر نصف ترکه را می‏گیرند و بیشتر از دو دختر را می‏گیرند که به ظاهر آیه تکیه کرده است ﴿فَإِن كُنَّ نِسَآءٗ فَوۡقَ ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَۖ وَإِن كَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُۚ وَلِأَبَوَيۡهِ لِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ [النساء: 11] و فوق اثنیین به معنای سه دختر و بیشتر است. اما جمهور معتقدند که دو دختر  اموال را می‏گیرند و به دلایل زیر استناد می‏کنند:

1- شأن نزول آیه، شکایت زن سعد بن ربیع بخاطر دو دختر بوده است که آیه نازل شد و بعداً پیامبر (ص) به برادر سعد امر کرد که به دو دختر مال را بدهد و این حدیث مفسر آیه است و هنگامی که نص نبی مفسر آیه است به تفسیر بن عباس توجهی نمی‏شود و ابن عباس دلیل آورده که این حدیث به او رسیده بنابراین به ظاهر آیه اکتفا کرده است، همچنانکه ابن حجر عسقلانی می‏گوید.[27]

2- اگر ما بگوییم که حکم بالای دو نفر یعنی سه نفر و بیشتر  است، پس حکم دو دختر چیست؟ اگر مثل ابن عباس بگوییم که دو دختر نیز نصف اموال را می‏گیرند، مخالفت ظاهر آیه است که می‏فرماید: ﴿وَإِن كَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُۚ [النساء: 11]  این آیه نشان می‏دهد که نصف فقط در صورت تنها بودن است.

3- اگر کسی مثل خواهر تنی یا پدری وقتی تنها باشد، نصف می‏گیرد یا وقتی 2 نفر و بیشتر باشند می‏گیرند، عاقلانه نیست که خواهران  بگیرند ولی دختران  بگیرند، در حالی که آن‌ها به متوفی نزدیک‌ترند و کسی که قرابت نزدیک‌تری دارد باید بهره‏مندی بیشتری داشته باشد یا حد اقل از دیگران کمتر نباشد.

4- خداوند متعال می‏فرماید: ﴿فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ [الأنفال: 12] و مراد از فوق در اینجا صله و ارتباط است و احتمال دارد که فوق در اینجا نیز به همین معنی باشد.[28]

سوم: مثال‌هایی در مورد ارث دختر:

(1)

وارثان

زن      پدر

مادر

دختر    پسر

سهام

اصل24

سبب

      

3         4

وجود فرع وارث

 

 

4

ق. ع

مذکر دو برابر مونث می‌گیرد

13

پسر، دختر را عصبه می‏کند

جدول 61

(2)

وارثان

شوهر    پدر پدر

4 دختر    پسر

سهام

اصل12

سبب

             

3               2

وجود فرع وارث

ق. ع

مذکر دو برابر مونث می‏گیرد زیرا پسر دختر را عصبه می‏کند

جدول 62

(3)

وارثان

پدر

مادر

دو دختر

سهام

اصل6

سبب

+ ق. ع

1+0

وجود فرع وارث مونث

1

وجود فرع وارث

4

سهم دو دختر وقتی که کسی نباشد آن‌ها را عصبه کند

جدول 63

(4)

وارثان

پدر

مادر مادر

دختر

سهام

 

اصل6

 

سبب

+ ق. ع

1+1

وجود فرع وارث مونث

1

مادر و جده پدری نیستند که او را حجب کنند

3

زیرا تنهاست و کسی نیست که همراه او عصبه شود

جدول 64

(5)

وارثان

شوهر

پدر

3 دختر

2 پسر مرتد

ملاحظات

سهام

 

 

 

اصل12

 

سبب

 

 

 

 

3

 

وجود فرع وارث

+ ق. ع

 

 

2+0

 

وجود فرع مونث

 

 

8

 

کسی نیست که آن‌ها را عصبه کند پس  را می‏گیرند

محرومند

دو پسر با مرتد شدنشان در حکم عدم هستند پس پدر  را به همراه بقیه اموال به تعصیب می‏گیرد و سه دختر  را می‏گیرند و اگر مرتد نبودند پدر  را می‏گرفت چون فرع وارث مذکر وجود داشت و دختران   را نمی‏گرفتند بلکه همراه پسران عصبه می‏شدند و نصف آن‌ها را می‏گرفتند

جدول 65

دوم: ارث دختران پسر:

دلایل ارث دختران پسر همان دلایل ارث دختران است. همچنانکه جد هنگام عدم وجود پدر در جای او قرار می‏گیرد، دختران پسر نیز هنگام عدم وجود دختر در جای او قرار می‏گیرند. ابن رشد می‏گوید: اجماع وجود دارد که فرزندان پسر (پسر پسر، دختر پسر) هنگام عدم وجود پسر در حکم آن‌ها هستند و مثل آن‌ها ارث می‏گیرند، و مانند آن‌ها حجب می‏کنند.[29]

ابن قدامه می‏گوید: «علما اجماع دارند بر اینکه دختران پسر در ارث گرفتن و حجب کردن به منزله دختران هستند وقتی که دختران نباشند و هنگامی که خواهران همراه آن‌ها باشند عصبه می‏شوند و هنگامی که تکملة الثلثین را گرفتند افراد پاینتر از خود را ساقط می‏کنند. زیرا فرزندان پسر، اولاد هستند و خداوند متعال می‏فرماید: «یا بنی آدم» و امت حضرت محمد (ص) را با آن خطاب قرار می‌دهد و می‏گوید: «یا بنی اسرائیل» و با این نیز معاصران پیامبر (ص) را خطاب قرار می‏دهد.[30]

اما وقتی که دختر همراه دختر پسر جمع شدند، میراث او را حدیثی که بخاری و ترمذی و ابوداود و ابن ماجه روایت کرده‏اند، توضیح می‏دهد: اینکه از ابوموسی اشعری در مورد (دختر و دختر پسر و خواهر) سؤال شد و او به سؤال کننده گفت: دختر نصف و خواهر نصف را می‏گیرد و چیزی برای دختر پسر باقی نمی‏ماند. و آن مرد نزد ابن مسعود آمد و از او نیز پرسید و او گفت: که ابوموسی اشتباه کرده است و من طبق حکم پیامبر (ص) حکم می‏کنم: دختر نصف، دختر پسر تکملة الثلثین و آنچه که باقی ماند برای خواهر است. و آن مرد نزد ابوموسی بازگشت و گفت ابن مسعود این گونه می‏گوید و ابوموسی گفت: تا وقتی که ابن مسعود هست از من نپرسید.[31]

بنابراین ارث دختر پسر طبق جدول زیر روشن می‌شود:

وارثان

سهام

شروط

ملاحظات

دختران پسر

عصبه

وقتی که پسر پسر هم درجه او همراهش باشد و پسران و دختران وجود نداشته باشند

دختر پسر+پسر پسر

دختر پسر پسر+پسر پسر پسر

حالت‌های سه گانه اول کلاً مثل دختر است.

در عصبه شرط نیست که حتماً برادرش باشد بلکه پسر عمو نیز می‏تواند او را عصبه کند که او را اخ مشؤوم می‏نامند.

عاصب در اینجا اخ مبارک نام دارد

 


وقتی که تنها باشد و فرزندان پسر یا پسر پسر همراه او نباشد


 

وقتی که دو نفر و بیشتر باشند و شروط پیشین را نیز داشته باشند


یک دختر یا بیشتر همراه دختر حقیقی یا دختر پسر نزدیک‌تر وقتی که کسی نباشد که او را عصبه کند

حجب

وقتی که دو دختر حقیقی یا دو دختر پسر نزدیک‌تر وجود داشته باشند و کسی او را عصبه نکند

حجب

وقتی که فرع وارث مذکر بالاتر از او وجود داشته باشد

جدول 66

این حالت‌های شش گانه را به شکل زیر به تفصیل بیان می‏کنیم:

1- وقتی دختر پسر با عصبه بودن ارث می‏گیرد که فردی در درجه او باشد که او را عصبه کند:

وارثان

شوهر

پدر

پسر پسر + دختر پسر

سهام

اصل24

سبب

6

وجود فرع وارث

4

وجود فرع وارث مذکر

ق. ع

مذکر دو برابر مونث

10

پسر پسر او را عصبه می‏کند

جدول 67

وارثان

زن

پدر پدر

پسر پسر پسر + دختر پسر پسر

سهام

اصل24

سبب

3

وجود فرع وارث

4

وجود فرع وارث مذکر

ق. ع

17

مذکر دو برابر مونث

جدول 68

2-دختر پسر وقتی که کسی وجود نداشته باشد او را عصبه کند و وقتی که تنها باشد، نصف می‏گیرد دقیقا مثل دختر:

مثال:

وارثان

مادر

پدر

دختر پسر

سهام

سبب

وجود فرع وارث

+ ق. ع

عدم وجود فرع وارث مذکر

چون تنهاست و کسی وجود ندارد که او را عصبه کند

جدول 69

3-     دختر پسر وقتی که دو نفر یا بیشتر باشند و کسی وجود نداشته باشد که آن‌ها را عصبه کند و پسر یا دختر اصلی وجود نداشته باشد، را می‏گیرد:

(1)

وارثان

مادر

پدر

2 دختر پسر

سهام

اصل6

سبب

1

وجود فرع وارث

 

+ ق. ع

1+0

وجود فرع وارث مونث

 

4

چون آن‌ها دو نفر هستند و کسی نیست که او را عصبه کند و پسر یا دختر اصلی وجود ندارد

جدول 70

(2)

وارثان

پدر

پسر                 دختران پسر

مادر

سهام

اصل6

سبب

1

وجود فرع وارث مذکر

 

ق. ع

5

وجود فرع

وارث مذکر

م

 

به دلیل وجود پسر

 

1

وجود فرع وارث

 






جدول 71

توضیح مسأله اول این است که دختران پسر  مال را می‏گیرند وقتی که پسران یا دختران وجود نداشته باشند ولی وقتی که در مسأله دوم پسر وجود داشته باشد، بعد از سهم پدر و مادر بقیه اموال را می‏برد زیرا نزدیک‌ترین فامیل مذکر و فرزندان او است و دختر پسر را از ارث محروم می‏کند ولی به حکم قانون می‏توان برای آن‌ها وصیت کرد.

4- دختر پسر  می‏گیرد وقتی که یک دختر همراه او باشد و او نیز  می‏گیرد پس  تکملة الثلثین را می‏گیرد، وقتی که دو نفر یا بیشتر باشند، و این وقتی است که در مقابل دختر پسر، پسر پسری وجود داشته باشد که او را عصبه کند یا در مقابل دختر پسر پسر، پسر پسر پسری باشد که او را عصبه کند و این برادر به اخ مشؤوم معروف است.

(1)

وارثان

شوهر

پدر

مادر

دختر

دختر پسر

سهام

 

اصل12

 

سبب

 

 

3

وجود فرع وارث

+ ع

 

2+0

مسأله عول است وجود فرع وارث مونث

 

 

2

 

وجود فرع وارث

 

6

چون تنهاست و کسی نیست که او را عصبه کند

 

2

 

تکملة الثلثین

جدول 72

(2)

وارثان

شوهر

پدر

مادر

دختر پسر

پسر پسر + دختر پسر

سهام

سبب

وجود فرع وارث مذکر

 



ق. ع

ولی چیزی برای آن‌ها باقی نمی‏ماند بنابراین این برادر، برادر مشؤوم نامیده می‏شود

جدول 73

در این دو مثال امور زیر روشن می‏‏شود:

1-      دختر  را می‏گیرد و دختر پسر تکملة الثلثین را می‏گیرد وقتی که پسر پسر وجود نداشته باشد که او را عصبه کند.

2- دختر پسر در مسأله دوم وقتی که پسر پسر همراه او باشد، عصبه می‏شوند و بعد از مشخص شدن سهم صاحبان ارث، بقیه ترکه را می‏گیرند. و اگر بعد از گرفتن صاحبان سهم چیزی برای آن‌ها باقی نماند این برادر، اخ مشؤوم نام دارد چون اگر او نبود دختر پسر را می‏گرفت ولی به هر حال این برادر همیشه مشؤوم نیست بلکه در حالت دیگری برای خواهر یا دختر عمویش مبارک است.

5- دختر پسر به وسیله دو دختر حجب می‏شود زیرا آن‌ها سهم خود را به فرض می‏گیرند ولی اگر همراه دختر پسر کسی باشد که او را عصبه کند، باقیمانده ترکه را به عصبه بودن می‏برد و این برادر، اخ مبارک نام دارد. مثلا:

(1)

وارثان

مادر

دو دختر

دختر پسر

سهام

 



م

 

اصل6

1

4

می‏توان برای او وصیت کرد

سبب

وجود فرع وارث

عدم وجود کسی که او را عصبه کند

 

جدول 74

(2)

وارثان

مادر

دو دختر

دختر پسر+ پسر پسر

سهام



ق. ع

مذکر دو برابر مونث می‏گیرد و این برادر اخ مبارک است.

جدول 75

ملاحظه می‏شود که دختر پسر در مثال اول از ارث محروم شد، زیرا دو دختر  مال را گرفتند و برای زنان که از یک نوع باشند، غیر از آن متصور نیست، و دختر پسر عصبه نیست که باقیمانده ارث را بگیرد. و یک سهم از ترکه باقی می‏ماند که به مادر و دو دختر بر می‏گردد. ولی اگر همراه دختر پسر، پسر پسری باشد یا همراه دختر پسر پسر، پسر پسر پسری باشد، عصبه می‏شوند و باقیمانده ارث را می‏گیرند و مذکر دو برابر مونث می‏گیرد و این برادر، اخ مبارک است.

و مانعی در اینجا نیست که عصبه کننده درجه ای پاینتر باشد، پس اگر همراه دختر پسر، پسر پسر پسری باشد با هم به عصبه بودن ارث می‏برند. مثلا:

وارثان

زن

3 دختر

دختر پسر+پسر پسر پسر

سهام



ق. ع مذکر دو برابر مونث می‏گیرد

سبب

وجود فرع وارث

پسر پسر پسر، دختر پسر را عصبه می‏کند هر چند که در درجه پاینتر از او قرار دارد، چون به آن نیاز دارد

 

جدول 76

6- حالت آخر که حجب مطلق است وقتی است که فرع وارث مذکر بالاتر از او وجود داشته باشد، پس دختر پسر به وسیله پسر حجب می‏شود و دختر پسر پسر، به وسیله پسر پسر حجب می‏شود. مثال:

وارثان

شوهر

پسر

دختر پسر

سهام


ق. ع

م

اصل4

1

3

 

سبب

وجود فرع وارث

چون نزدیک‌ترین عصبه است

وجود پسر

جدول 77

وارثان

شوهر

پسر پسر

دختر پسر پسر

سهام


ق. ع

م

اصل4

1

4

وجود پسر پسر

جدول 78

اینها حالت‌های دختر پسر بود که در سه حالت اول شبیه دختر بود و در سه حالت دوم منحصر به خودش بود و بدیهی است که با دختر فرق دارد در اینکه دختر پسر گاهی حجب می‏شود ولی دختر هیچگاه حجب نمی‏شود.

در مورد ارث دختر و دختر پسر در متن الرحبیة آمده است:

سهم پنج دسته است؛ شوهر و دختران وقتی که تنها باشند و دختر پسر وقتی که دختر یا خواهر وجود نداشته باشد و  سهم دختران است وقتی که از یک نفر بیشتر باشند و همچنین دختران پسر نیز  می‏گیرند، که این نکته را بفهمم. و دختر پسر  می‌گیرد وقتی که همراه دختر باشد سپس دختران پسر وقتی که دختران  را بگیرند، ساقط می‏شوند مگر اینکه همراه فرد مذکری از فرزندان پسر عصبه شوند.

مثال‌هایی در مورد ارث دختر پسر:

(1)

وارثان

4 دختر + پسر

2 دختر پسر

سهام

عصبه

مذکر دو برابر مونث می‏گیرد؛ زیرا پسر دختران را عصبه می‏کند

محجوب به وسیله پسر و دختران

جدول 79

(2)

وارثان

زن

3 دختر

دختر پسر  پسر پسر

برادر تنی

سهام



ق. ع

محجوب به وسیله پسر و پسر پسری

سبب

وجود فرع وارث

زیرا بیشتر از دو نفرند

مذکر دو برابر مونث می‏گیرد

 

جدول 80

(3)

وارثان

دختر پسر

پسر پسر پسر

سهام


ق. ع

سبب

دختر تنهاست و نیازی به پسر پسر پسر ندارد

نزدیکترین فرد مذکر است

جدول 81

(4)

وارثان

مادر

دختر

دختر پسر

دختر پسر پسر،

 پسر پسر پسر پسر

سهام




ق. ع

سبب

وجود فرع‏وارث

چون تنهاست و کسی هم درجه او نیست که او را عصبه کند

تکملة الثلثین

برادرزاده‏اش او را عصبه می‏کند هر چند که در درجه پاینتری باشد

جدول 82

(5)

وارثان

شوهر

پدر

مادر

4 دختر پسر

سهام


+ ق. ع



اصل6

وجود فرع وارث

وجود فرع وارث مونث

وجود فرع وارث

سهم آن‌هاست وقتي كه كسي نباشد آن‌ها را عصبه كند

جدول 83

(6)

وارثان

پدر

پدر پدر

مادر پدر

دختر پسر

سهم

+ ق. ع

م

م


اصل6

1+2

محجوب به وسیله پدر، چون نزدیک‌تر است

محجوب به وسیله پدر چون مادر اوست و از او نزدیک‌تر است

3

چون تنهاست و کسی نیست که او را عصبه کند

جدول 84

بخش پنجم: ارث خواهر تنی یا پدری

نخست: ارث خواهر تنی یا پدری:

خداوند متعال می‏فرماید: ﴿يَسۡتَفۡتُونَكَ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِي ٱلۡكَلَٰلَةِۚ إِنِ ٱمۡرُؤٌاْ هَلَكَ لَيۡسَ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَهُۥٓ أُخۡتٞ فَلَهَا نِصۡفُ مَا تَرَكَۚ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهَا وَلَدٞۚ فَإِن كَانَتَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُمَا ٱلثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَۚ وَإِن كَانُوٓاْ إِخۡوَةٗ رِّجَالٗا وَنِسَآءٗ فَلِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۗ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ أَن تَضِلُّواْۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ١٧٦ [النساء: 176] «از تو می‏پرسند، بگو: خداوند در کلاله، برایتان حکم صادر می‏کند، اگر مردی مُرد و فرزندی نداشت و دارای خواهری بود، نصف ترکه از آن او است و فرزندی نداشته باشد، برادر همه ترکه را به ارث می‏برد و اگر دو خواهر باقی بماند، دو سوم اموال را به ارث می‏برند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، هر مردی به اندازه سهم دو زن ارث می‏برد، خداوند برایتان روشن می‏سازد تا گمراه نشوید و خداوند آگاه از هر چیزی است».

بخاری و مسلم با سندشان در مورد شأن نزول این آیه از جابر (رضی الله عنه) روایت کرده‏اند که گفت: پیامبر (ص) بر من وارد شد و من بیمار بودم، پس خواست که وضو بگیرد و بعد از وضو از آب آن بر روی من ریخت و من سالم شدم، و گفتم: ای رسول خدا (ص) من خواهرانی دارم، که آیه میراث نازل شد.[32]

حالتی که ما در صدد آن هستیم همان کلاله‏ای است که حضرت عمر بن خطاب (رضی الله عنه) آن را دنبال کرد و تا جایی که مسلم با سند خود از عمر بن خطاب (رضی الله عنه) روایت کرده که گفت: من چیزی مهمتر از کلاله از خودم بجای نگذاشتم، و برای هیچ چیزی مثل کلاله نزد پیامبر نرفتم تا جایی که با انگشتانش بر سینه‏ام زد و گفت: آیا آیه صیف که در آخر سوره نساء آمده است برای تو کافی نیست.[33]

مسلم نیز با سندش از براء بن عازب روایت کرده که گفت: آخرین آیه ای که در قرآن نازل شد، آیه کلاله است و آخرین سوره، سوره برائت (توبه) است.[34]

و کلاله همان طور که پیامبر (ص) آن را معرفی کرده است عبارت است از: کسی که بمیرد و فرزند یا پدر نداشته باشد، وارثان او کلاله هستند.[35]

در نتیجه کلاله اذن و اجازه است: هر کسی است که بمیرد و فرزند یا پدری نداشته باشد، و کلاله به وارثانی اطلاق می‏شود که هنگام مرگ شخص استحقاق ترکه را داشته باشند. کلاله مصدر تکلل است یعنی احاطه کردن و در برگرفتن و گفته‏اند که اکلیل به معنای تاج یا عمامه ای است است که سر را احاطه می‏کند، پس وقتی که شخص مرده پدر و فرزندی نداشته باشد این خویشاوندان (برادر و خواهر) ترکه او را احاطه می‏کنند، چون آن‌ها با او نسبت دارند و گفته‏اند: کلاله از کلال گرفته شده که به معنای ضعف و سستی و فرسودگی است، زیرا فرد وقتی که پدر و مادر و فرزندی نداشته باشد ضعیف است.[36]

آیات و اسباب نزول آن‌ها ارث کلاله را بیان کردند و کلاله کسی است که فرزند والدینی نداشته باشد به گونه‏ای که برادران و خواهران تنها باشند یا با هم باشند. پس حدیثی که بخاری با سند خود از معاذ بن جبل روایت کرده است دلالت بر این امر دارد که پیامبر (ص) به برای دختر و  برای خواهر حکم کرده است.[37]

و همچنانکه عبدالله بن مسعود در مورد دختر و دختر پسر و خواهر به  برای دختر و برای دختر پسر و باقیمانده را برای خواهر حکم کرده است.[38]

تمامی این دلایل به ارث خواهر تعلق می‏گیرد که خواهر تنی یا خواهر پدری را در بر می‏گیرد، همچنانکه نصوص متعلق به پدر آن را به پدر پدر نیز متعلق می‏کنند و دلایل ارث پسر همان دلایل ارث پسر پسر می‌باشد.

دوم: ارث خواهر تنی:

خواهر تنی حالتی دارد که توضیح آن در جدول زیر می‏باشد:

وارث

سهام

شروط

خواهر تنی


وقتی که تنها باشد و فرع وارث مذکر وجود نداشته باشد و کسی نباشد که او را عصبه کند


وقتی که 2 نفر یا بیشتر باشند و فرع وارث مذکر وجود نداشته باشد وکسی نباشد که او را عصبه کند

عصبه بالغیر

وقتی که یک برادر تنی یا بیشتر همراه او باشد

عصبه‏مع‏الغیر

وقتی که فرع وارث مؤنث (دختر، دختر پسر) همراه او باشد

حجب

به وسیله پدر یا پسر یا پسر پسر و پاینتر حجب می‏شود

جدول 85

مثالهایی زیر حالت‌های ارث خواهر تنی را بیان می‏کند:

وارثان

مادر

زن

خواهر تنی

سهام




سبب

عدم وجود فرع وارث یا بیشتر از یک برادر

عدم وجود فرع وارث

چون تنهاست و کسی نیست که او را عصبه کند

جدول 86

(2)

وارثان

مادر

زن

3 خواهر تنی

سهام




سبب

وجود بيش از يك خواهر

عدم وجود فرع وارث

زيرا تنهاست و كسي نيست كه او را عصبه كند

جدول 87

(3)

وارثان

شوهر

دو خواهر تنی  برادران تنی

سهام


ق. ع

سبب

عدم وجود فرع وارث

مذکر دو برابر مونث می‏گیرد چون برادران، خواهران را عصبه می‏کنند

جدول 88

(4)

وارثان

زن

دو دختر

خواهر تنی

برادر مادری

ملاحظات

سهام



ق.ع

م

در اینجا بعد از سهم، صاحبان فرض باقیمانده را می‌گیرد و با دو دختر مشارکت می‏کند و این فرق میان عصبه بالغیر با مع الغیر است

اصل24

3

16

5

 

سبب

وجود فرع وارث

چون دو دختر هستند و کسی نیست آن‌ها را عصبه کند.

چون عصبه مع الغیر هستند

محجوب به وسیله فرع وارث

جدول 89

(5)

وارثان

شوهر

مادر

دو دختر

خواهر تنی

ملاحظات

سهام




ق. ع

چیزی برای خواهر تنی باقی نمی‏ماند چون صاحبان سهام تمام ترکه را می‏گیرند و مسأله عولی است

اصل12

3

2

8

چیزی باقی نمی‏ماند که آن را به عصبه بودن بگیرد.

سبب

وجود فرع وارث

وجود فرع وارث

زیرا دو دختر هستند و كسي نيست كه آن‌ها را عصبه كند

جدول 90

(6)

وارثان

زن

مادر

دختر

پسر

3 خواهر تنی

سهام

            

ق. ع

م

محجوب به وسیله پسر

سبب

وجود فرع وارث

مذکر دو برابر مؤنث می‏گیرد

اصل24

3          4

17

جدول 91

(7)

وارثان

پدر

مادر

شوهر

دو خواهر تنی

سهام

ق. ع



م

محجوب به وسیله پدر

سبب

عدم وجود فرع وارث

وجود دو خواهر

عدم وجود فرع وارث

جدول 92

امور زیر در ارث خواهر قابل ملاحظه است:

1- خواهر تنی وقتی که دختر یا دختر پسر همراه او باشد عصبه مع الغیر است، و فرق میان او با اینکه اگر برادرش او را عصبه کند در دو چیز است:

الف- دختر یا دختر پسر ممکن است صاحب سهم باشند ولی برادر همیشه جزء عصبه‏ها است همچنانکه در مثال شماره 4 واضح بود.

ب- خواهر تنی در عصبه مع الغیر باقیمانده ترکه را به ارث می‏برد همچنانکه در مثال 4 پیداست، و اگر چیزی باقی نماند (مثال 5) ارث نمی‏برد، ولی اگر خواهر تنی توسط برادر تنی عصبه شود همراه او ارث می‏برد و همیشه نصف برادرش را می‏گیرد و اگر عصبه مع الغیر باشد مثل دختر ارث می‏گیرد، همچنان که در مسأله زیر پیداست:

وارثان

دختر

خواهر تنی

سهام


ق. ع

سبب

چون تنهاست و کسی نیست که همراه او عصبه شود

چون عصبه مع الغیر است

جدول 93

در اینجا خواهر مثل دختر ارث می‏گیرد و گاهی کمتر از او می‏گیرد و گاهی چیزی برای او باقی نمی‏ماند.

سوم: ارث خواهر پدری:

وقتی که خواهر تنی وجود نداشته باشد و خواهر پدری وجود داشته باشد، با وی مثل خواهر تنی رفتار می‏شود‏، همچنانکه در مثال‌های قبل معلوم شد و ممکن است که برادر پدری معصب او باشد نه برادر تنی.

ابن رشد می‏گوید: علما اجماع دارند بر اینکه برادران و خواهران پدری هنگام عدم برادران و خواهران تنی جانشین آن‌ها هستند همچنانکه در مورد فرزندان این امر وجود داشت و دلیل این اجماع همان عام بودن آیات و احادیث پیشین است که قبلاً ذکر کردیم.[39]

اما حال خواهر پدری به شکل زیر می‏باشد:

وارث

سهام

شروط

خواهر پدری


وقتی که تنها باشد و وارث مذکری وجود نداشته باشد و کسی نباشد که او را عصبه کند یا خواهر تنی وجود نداشته باشد


وقتی که دو نفر یا بیشتر باشند و وارث مذکری وجود نداشته باشد و کسی نباشد که او را عصبه کند یا خواهر تنی وجود نداشته باشد.

عصبه

وقتی که یک برادر پدری یا بیشتر همراه او باشد.

عصبه مع الغیر

وقتی که فرع وارث مؤنث (دختر، دختر پسر، دختر پسر پسر) وجود داشته باشد.


وقتی که خواهر تنی همراه او باشد به شرط اینکه برادری همراه او نباشد که او را عصبه کند و کسی نباشد که او را حجب کند

حجب

به وسیله پدر، پسر، پسر پسر و پاینتر و به وسیله برادر تنی و خواهر تنی

وقتی که عصبه مع الغیر باشد (دختران، دختر دختر) یا به وسیله دو خواهر تنی وقتی که برادر پدری همراه او نباشد که او را عصبه کند.

جدول 94

در چهار حالت اول وقتی که خواهر تنی وجود نداشته باشد و خواهر پدری به جای او باشد، بدون خلاف همان سهم او را می‏گیرد.

(1) ارث خواهر تنی

وارثان

مادر

زن

خواهر تنی

سهام




سبب

عدم وجود فرع وارث یا بیشتر از یک برادر

عدم وجود فرع وارث

چون تنهاست و معصبی ندارد

جدول 95

ارث خواهر پدری

وارثان

زن

مادر

خواهر پدری

سهام




عدم وجود فرع وارث یا بیشتر از یک برادر

عدم وجود فرع وارث

چون تنهاست و معصبی ندارد

جدول 96


(2)

وارثان

شوهر

2 خواهر تنی

 

 

 

 

  

وارثان

 

 

 

زن

2 خواهر پدری

سهام



 



سبب

عدم وجود فرع وارث

زیرا دو خواهر هستند

و کسی نیست که

آنها را عصبه کند

 

همان علل

جدول 97

(3)

وارثان

شوهر

خواهر تنی/ برادر تنی

 

وارثان

شوهر

خواهر پدری+ برادر پدری

سهام


ق. ع

 


ق. ع

سبب

عدم وجود فرع وارث

چون برادر تنی خواهر تنی را عصبه می‏کند

 

مذکر دو برابر مؤنث می‌گیرد چون برادر پدری خواهر پدری را عصبه می‏کند

جدول 98

(4)

وارثان

زن

دختر

خواهر تنی

 

‏وارثان

زن

دختر

خواهر پدری

سهام



ق. ع

سهام



ق. ع

اصل8

1

4

3

اصل 8

1

4

3

سبب

وجود فرع وارث

زیرا تنهاست و عصبه‏ای با او نیست

چون همراه دختر عصبه مع الغیر است

جدول 99

ملاحظه می‏کنیم که در این مسائل چهارگانه خواهر تنی و خواهر پدری در سهام دقیقاً مثل همدیگر هستند و اگر یکی به جای دیگری باشد هیچ فرقی میان آن‌ها وجود ندارد.

در اینجا حالاتی وجود دارد که فرق میان آن‌ها را بیان می‏کند و غالباً متعلق به حالتی هستند که خواهر تنی همراه خواهر پدری وجود دارد و مثال‌های زیر آن را توضیح می‏دهد:

(1)

وارثان

زن

مادر

خواهر تنی

خواهر پدری

ملاحظات

سهام





خواهر پدری  و تکملة الثلثین را می‏گیرد و برادری ندارد که همراه او عصبه شود.

سبب

عدم وجود فرع وارث

وجود بیشتر از یک خواهر

چون تنهاست و برادر تنی همراه او نیست

تکملة الثلثین

جدول 100

(2)

وارثان

شوهر

خواهر تنی

خواهر پدری+ برادر پدری

ملاحظات

سهام



ق. ع

این همان اخ مشؤوم است چون اگر او نبود خواهر پدری را می‏گرفت ولی چون همراه برادرش عصبه شد چیزی برای آن‌ها باقی نماند.

سبب

عدم وجود فرع وارث

زیرا تنهاست و عصبه‏ای با او نیست

مذکر دو برابر مونث می‏گیرد ولی چیزی برای آن‌ها باقی نمی‏ماند چون برادر پدری معصب خواهر پدری است.

جدول 101

(3)

وارثان

زن

مادر

2 خواهر تنی

خواهر پدری

ملاحظات

سهام




م

در اینجا مشاهده می‏کنیم که خواهران سهم مادر را از  به  کاهش می‏دهند خواه وارث باشند مثل خواهر و برادران تنی و خواه محجوب باشند مثل خواهر پدری در اینجا.

سبب

عدم وجود فرع وارث

زیرا آن‌ها دو نفر هستند و عصبه‏ای برای آن‌ها نیست

چون سهم 2 خواهر است

محجوب به وسیله دو خواهر

جدول 102

(4)

وارثان

 

زن

2 خواهر تنی

خواهر پدری+ برادر پدری

ملاحظات

 

سهام



ق. ع

وقتی این برادر پدری نباشد خواهر پدری حجب می‏شد پس این اخ مبارک است

سبب

عدم وجود فرع وارث

چون آن‌ها دو نفر هستند و عصبه ای برای آن‌ها نیست

چون برادر پدری معصب خواهر پدری است.

جدول 103

(5)

وارثان

شوهر

4خواهر تنی

2خواهر پدری+ برادران پدری

ملاحظات

در اینجا برادران و خواهران پدری ارث نمی‏گیرند چون خواهران تنی و شوهر تمام ارث را می‌گیرند و چیزی برای آن‌ها باقی نمی‌ماند.

سهام



ق. ع

سبب

عدم وجود فرع وارث

چون بیشتر از یک خواهر هستند و عصبه‌هایی با آن‌ها نیست

چیزی برای آن‌ها باقی نمی‌ماند

جدول 104

(6)

وارثان

شوهر

پسر پسر

خواهر پدری

ملاحظات

سهام


ق.ع

م

خواهر پدری به وسیله پسر پسر حجب می‏شود.

سبب

وجود فرع وارث

چون نزدیک‌ترین فامیل مذکر است

محجوب به وسیله پسر پسر

جدول 105

(7)

وارثان

زن

پدر

مادر

2 خواهر پدری

ملاحظات

سهام


ق. ع


م

پدر در اینجا خواهران پدری را حجب می‏کند و خواهران هر چند ارث نمی‏گیرند اما مادر را حجب می‏کنند و سهم او را از   به کاهش می‏دهند

سبب

عدم وجود فرع وارث

چون نزدیک‌ترین فامیل مذکر است

به خاطر وجود دو خواهر

محجوب به وسیله پدر

جدول 106

(8)

وارثان

شوهر

مادر

برادر تنی

خواهر پدری

ملاحظات

سهام



ق. ع

م

برادر تنی نزدیک‌ترین عصبه است و خواهر پدری فقط توسط برادر پدری عصبه می‏شود.

سبب

عدم وجود فرع وارث

وجود برادر و خواهر

 

محجوب به وسیله برادر تنی

جدول 107

(9)

وارثان

زن

دختر پسر

خواهر تنی

خواهر پدری

ملاحظات

سهام



ق. ع

م

خواهر پدری توسط خواهر تنی حجب می‏شود چون عصبه مع الغیر است (دختر پسر).‏

سبب

وجود فرع وارث

چون تنهاست و عصبه‏ای با او نیست

چون همراه دختر پسر عصبه می‏شود

محجوب به وسیله خواهر تنی

جدول 108

بخش ششم: ارث فرزندان مادری

خداوند متعال می‏فرماید: ﴿وَإِن كَانَ رَجُلٞ يُورَثُ كَلَٰلَةً أَوِ ٱمۡرَأَةٞ وَلَهُۥٓ أَخٌ أَوۡ أُخۡتٞ فَلِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُۚ فَإِن كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِن ذَٰلِكَ فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصَىٰ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٍ غَيۡرَ مُضَآرّٖۚ وَصِيَّةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٞ ١٢ [النساء: 12] «و اگر مردی یا زنی به گونه کلاله ارث از آنان برده شد و برادر یا خواهر داشتند، سهم هر یک از آن دو، یک ششم ترکه است و اگر بیش از آن بودند،آنان در یک سوم با هم شریکند پس از انجام وصیتی است که بدان توصیه شده است و یا پرداخت وامی است که بر عهده مرده است وصیت و وامی که  به وسیله آن به کسی زیان رسانده نشود، این سفارش خدا است و خدا دانا و شکیبا است».

قرطبی می‏گوید: علما اجماع دارند بر اینکه مراد از اخوه در آیه برادران مادری است. زیرا خداوند متعال می‏فرماید: ﴿فَإِن كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِن ذَٰلِكَ فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِۚ و سعد بن ابی وقاص می‏خواند: (و له اخ او اخت من امه) و اختلافی میان علما نیست که برادران پدری و مادری ارثشان این گونه نیست».[40]

چنانکه از آیه استنباط می‏شود ارث فرزندان مادری به شکل زیر است:

وارثان

سهام

شروط

ملاحظات

فرزندان مادری

 

وقتی که برادر یا خواهر مادری تنها باشد و اصل مذکر وارث و فرع مونث و مذکر وارث وجود نداشته باشد

 

اگر بیشتر از یک برادر و خواهر مادری باشند را می‏گیرند و به طور مساوی میان آن‌ها تقسیم می‏شود.


اگر بیشتر از یک نفر بودند و شروط قبل را داشتند.

حجب

به وسیله اصل وارث (پدر+ جد و بالاتر) یا فرع وارث مذکر و مونث

جدول 109

مثالهای زیر ارث برادران مادری را توضیح می‏دهد:

(1)

وارثان

شوهر

مادر

برادر مادری

ملاحظات

سهام




در اینجا پدر و جد و فرع وارث مذکر یا مونث وجود ندارد پس می‏گیرد، زیرا تنهاست.

اصل6

3

2

1

سبب

عدم وجود فرع وارث

عدم وجود فرع وارث

عدم وجود فرع وارث

جدول 110

(2)

وارثان

شوهر

مادر

خواهر مادری

ملاحظات

سهام




در اینجا سهام تغییر نمی‏کند وقتی که خواهر مادری به جای برادر مادری باشد، بر عکس خواهر تنی یا پدری وقتی که به جای برادر تنی یا پدری باشد

سبب

عدم وجود فرع وارث

جدول 111

(3)

وارثان

زن

مادر

2خواهر مادری

ملاحظات

سهام




در این مسأله به مادر و خواهران مادری رد می‏شود.

اصل12

3

2

4

سبب

عدم وجود فرع وارث

وجود 2خواهر مادری

چون از یک نفر بیشتر هستند

جدول 112

(4)

وارثان

شوهر

مادر

 2برادر مادری

2 خواهر مادری

ملاحظات

سهام




در این مسأله به غیر از شوهر رد می‏شود ومیان برادران و خواهران مادری به طور مساوی تقسیم می‏شود.

اصل12

عدم وجود فرع وارث

وجود بيشتر از یک برادر

به طور مساوی تقسیم می‏شود چون بیشتر از یک نفر هستند

جدول 113

(5)

وارثان

شوهر

پدر

مادر

برادر مادری

خواهر مادری

ملاحظات

 


ق. ع


م

م

هر چند برادر و خواهر مادری به وسیله پدر حجب می‏شوند ولی آن‌ها در سهم مادر تاثیر می‏گذارند و آن را از به کاهش می‏دهند

عدم وجود فرع وارث

چون فرع وارث وجود ندارد

وجود بيشتر از يك برادر

محجوب به وسیله پدر

محجوب به وسیله پدر

جدول 114

استثناهایی که در مورد ارث برادران و خواهران مادری وجود دارد:

استثناهای ارث برادران و خواهران مادری عبارتند از:

1- مذکر مثل مونث ارث می‏گیرد، مثلاً در شوهر و مادر و برادر مادری و خواهر مادری؛ شوهر  می‏گیرد و مادر  و برادر مادری و خواهر مادری می‏گیرند که به طور مساوی بین آن‌ها تقسیم می‏شود. که خارج از قاعده للذکر مثل حظ الانثیین است و هر کدام می‏گیرند.

2- مادر، برادران و خواهران مادری را حجب نمی‏کند هر چند که از طریق مادرشان به مرده می‌رسند واین بر خلاف حالت‌های دیگر باشد که پسر، پسری را که از او دورتر است حجب می‏کند و نیز پسر پسر (برادرزاده) را حجب می‏کند (هر چند که از لحاظ قانونی می‏توان به او وصیت کرد) و پدر  برادر و خواهران تنی و پدری را حجب می‏کند، زیرا آن‌ها پسران او هستند و از طریق او با شخص مرده نسبت پیدا می‏کنند، و پدر جد را حجب می‏کند زیرا او نیز از طریق پدر با شخص مرده ارتباط پیدا می‏کند و مادر، مادر مادر را حجب می‏کند زیرا از طریق او با فرد مرده نسبت برقرار می‏کند و مادر پدر را نیز حجب می‌کند.

شیخ دکتر مصطفی شلبی علت آن را چنین بیان کرده است: این استثناء برای این آمده است که اگر مادر آن‌ها را حجب می‏کرد، آن‌ها ضرر می‏کردند، به طوری که برادران و خواهران پدری ارث می‏گرفتند نه آن‌ها. پس مادر آن‌ها را حجب نمی‏کند تا این احساس حاصل شود که برادران همگی یکی هستند. و همگی همراه مادر وراث هستند و همگی توسط پدر حجب می‏شوند.[41]

3- مسأله مشترکه:

عبارت است از زنی که بمیرد و: شوهر، مادر، دو برادر مادری و بیشتر، برادر تنی و بیشتر از او بجای بماند، یا مردی بمیرد و: زن به همراه همان وراثان قبلی از او بجای بماند. پس ارث طبق قاعده عمومی به شکل زیر می‏باشد:

وارثان

شوهر

مادر

برادران مادری

برادر تنی

سهام




ق. ع

جدول 115

پس برادر تنی یا برادران تنی بقیه ترکه را به عصبه بودن می‏گیرد و واقعیت این است که چیزی برای او یا آن‌ها باقی نمی‏ماند و ملاحظه می‏شود که برادران مادری  می‏گیرند  و چیزی برای برادران تنی باقی نمی‏ماند در حالی که برادران تنی به شخص مرده نزدیک‌ترند و دو قرابت دارند (پسر پدر و پسر مادر) اما برادر مادری فقط پسر مادر است ولی طبق حدیث «سهام را به صاحبان آن بدهید و بقیه آن را به نزدیک‌ترین فرد مذکر بدهید» شوهر و مادر و برادران مادری صاحبان سهم هستند در حالی که برادر تنی عصبه است و باقیمانده ترکه را می‏گیرد ولی اگر چیزی از ترکه باقی نماند، حقی نسبت به آن ندارد. همچنین عمر بن خطاب و زید و عثمان و علی و ابن مسعود و ابی ابن کعب و ابن عباس و ابوموسی نیز این گونه قضاوت کرده‏اند. و ابوحنیفه و ابن ابی لیلی و احمد و داود نیز بر این عقیده هستند. و دلیلشان این است که برادران تنی و پدری عصبه هستند و مشهور این است که آن‌ها باقیمانده ترکه را به عصبه بودن می‏گیرند.

ولی عمر بن خطاب و زید از این حکم برگشته‏اند به گونه‏ای که روایت شده که برادران تنی وقتی از ارث محروم شدند به عمر گفتند: ای امیرالمؤمنین ما پدری داریم که آن‌ها ندارند و ما مثل آن‌ها نیز مادر داریم، پس اگر به وسیله داشتن پدر از ارث محروم می‏شویم، حداقل مثل این‌ها به وسیله داشتن مادر می‏توانیم ارث بگیریم، پدرمان را یک الاغ فرض کن یا اینکه تصور کن که ما اصلاً از این پدر به دنیا نیامده‏ایم، سپس عمر گفت: راست گفتید پس  باقی میان آن‌ها و برادران مادری تقسیم می‏شود.

پس زید و عثمان با این حکم عمر موافق بودند ولی علی و ابن عباس و ابوموسی بر حکم اول باقی ماندند.

و این مسأله به مسأله مشترکه معروف است. چون برادران تنی با برادران مادری در  شریک می‏شوند و حماریه نامیده شده است. بنابر اعتبار سخن برادران تنی که گفتند: فرض کن پدر ما خری بوده است یا مسأله حجریه نیز نامیده شده بنابراین اعتبار که آن‌ها گفتند: فرض کن پدر ما سنگی بوده که در دریا انداخته شد، آیا مادرمان یکی نیست؟ و همچنین عمریه نیز نامیده شده است بنابر اعتبار اینکه قضاوت و حکم عمر بوده است.[42]

هر کدام از این آراء یک برداشت عقلی از فهم نصوص بوده است ولی عدالت مقتضی اشتراک آن‌ها با هم است و روح شریعت نیز با آن موافق است. پس به قول دکتر محمد بلتاجی چگونه ممکن است کسی که قرابت بیشتری دارد محروم شود.[43]

در حقیقت نظر عمر و پیروانش صحیح است، زیرا کسی که قرابت بیشتری با متوفی دارد باعث می‏شود که او سهم بیشتری از ترکه را داشته باشد نه اینکه کم بشود. پس خواهر پدری همراه خواهر تنی  می‏گیرند (وقتی که معصبی برای خواهر پدری وجود نداشته باشد). زیرا خواهر تنی، دختر پدر و دختر مادر است ولی خواهر پدری تنها دختر پدر است.

خواهر پدری توسط دو خواهر تنی و بیشتر حجب می‏شود زیرا آنها  اموال را می‏گیرند و اگر عصبه مع الغیر باشند (دختر یا دختر پسر) توسط یک خواهر تنی حجب می‏شود.

و توسط برادر تنی نیز حجب می‏شود، پس چگونه این امر بر عکس می‏شود و برادر تنی محروم می‏‏شود و برادران مادری  می‏گیرند، چون این‌ها صاحب سهم هستند در حالی که آن‌ها عصبه هستند، سپس اینکه آن‌ها برادر مادری هستند.

وارثان

شوهر

مادر

خواهران مادری

برادر تنی

سهام



در  با هم شریکند و مذکر دو برابر مونث می‏گیرد.

اصل12

6

2

4

سبب

عدم وجود فرع وارث

عدم وجود فرع وارث

چون برادر تنی به شخص مرده نزدیک‌تر است.

جدول 116

برای اینکه صحت این نظر بیشتر بشود به مثال زیر توجه کنید:

اگر به جای برادر تنی، دو خواهر تنی وجود داشت را به فرض می‏‏گرفتند، پس آیا از نظر عقلی یا شرعی صحیح است که خواهران  بگیرند در حالی که مثل یک برادر هستند اگر به جای آن‌ها برادر تنی وجود داشت چیزی برای او باقی نمی‏ماند، زیرا او عصبه است، مثال زیر آن را واضح تر می‏کند:

وارثان

شوهر

مادر

برادران مادری

خواهران تنی

سهام





اصل6

عول10

3

1

2

4

سبب

عدم وجود فرع وارث

وجود بیشتر از یک خواهر

وجود بیشتر از یک برادر

معصبی برای آن‌ها وجود ندارد و دو نفر هستند

جدول 117

وارثان

شوهر

مادر

برادران مادری

برادر تنی

سهام




ق. ع

اصل6

3

1

2

چیزی برای او باقی نمی‏ماند پس باید با برادران مادری مقاسمه کند

جدول 118

حقیقت این است که با مشاهده مسأله دوم، هر چند که ظاهراً موافق قرآن است ولی به دور از عدالت است و منجر به احساس ظلم می‏شود و با حکم عمر و زید این ظلم برداشته می‏شود.

قانون نیز از این نظر تبعیت کرده است.

لازم است که شروط مسأله مشترکه را بیان کنیم:

1-     باید برادران و خواهران مادری دو نفر و بیشتر باشند.

2-     باید برادر تنی باشد، پس اگر برادر پدری بود، ساقط می‏شود.

3-     باید فرد تنی مذکر باشد، پس اگر مونث بود سهم خود را دارد و مسأله عولی می‏شود و شراکت باطل می‏شود. مثال‌هایی در این مورد:

(1)

وارثان

شوهر

مادر

برادر مادری

3برادر تنی

ملاحظات

سهام




ق. ع

این مسأله مشترکه نیست چون برادر مادری یکی است.

اصل6

3

1

1

1

جدول 119

(2)

وارثان

شوهر

مادر

برادر مادری

خواهر تنی

ملاحظات

سهام





اصل مسأله به 9 افزایش پیدا می‏کند.

اصل6

3

1

2

3

جدول 120

مسأله مشترکه نیست چون خواهر تنی است نه برادر تنی.

در متن الرحبیة آمده است:

اگر شوهر و مادر و برادران مادری وارث باشند، برادران مادری  می‏گیرند و اگر برادران تنی نیز وجود داشته باشند آن‌ها تمام ترکه را می‏گیرند و چیزی برای برادر باقی نمی‏ماند و اگر آن‌ها را سنگی در دریا تصور کنی حداقل در مادر داشتن شریکند پس  ترکه میان آن‌ها تقسیم می‏شود و این مسأله مشترکه است.

خلاصه:

برای ما روشن شد که سهام مذکور در قرآن و سنت نبوی شش دسته هستند: ، ، ، ،  ،   و سهم دیگری در ارث وجود ندارد.

و گفته‏اند: نصف و نصف آن و نصف نصف آن یا  و دو برابر آن و دو برابر آن و  و نصف آن و نصف نصف آن یا  و دو برابر آن و دو برابر دو برابر آن.

نخست: کسانی که استحقاق نصف را دارند:

1-     شوهر

2-     دختر

3-     دختر پسر

4-     خواهر تنی

5-     خواهر پدری

نخست: زوج:

وقتی که زنش فرع وارث نداشته باشد خواه از خودش یا از شوهر دیگر، را می‏گیرد.

دوم: دختر:

به دو شرط نصف می‏گیرد:

1-     برادر نداشته باشد (پسر)

2-     تنها باشد.

سوم: دختر پسر:

به سه شرط نصف می‌گیرد:

1-     در درجه خودش برادر نداشته باشد (پسر پسر)

2-     پسر یا دختر اصلی وجود نداشته باشد.

3-     تنها باشد.

چهارم: خواهر تنی:

به سه شرط نصف می‏گیرد:

1-     برادر نداشته باشد.

2-     تنها باشد.

3-     مرده پدر و فرع وارث نداشته باشد.

پنجم: خواهر پدری:

به همان شروط سابق و یک شرط دیگر اینکه خواهر تنی وجود نداشته باشد.

قابل ملاحظه است که تمام کسانی که نصف می‏گیرند به استثنای شوهر شرط است که وارث تنها باشد و معصب نداشته باشد خواه دختر باشد یا دختر پسر، خواهر تنی باشد یا پدری.

و شروط نصف بودن ارث دختر پسر، عدم وجود دختر است و شروط استحقاق نصف برای خواهر پدری، عدم وجود خواهر تنی است. پس کسانی که نزدیک‌تر هستند و صاحب نصف هستند مانع نصف بردن افراد دورتر می‏شوند.

دوم: کسانی که استحقاق  را دارند:

دو دسته هستند: شوهر و زن.

نخست: شوهر:

شوهر وقتی می‏گیرد که زنش فرع وارث داشته باشد خواه این فرع از خودش باشد یا از شوهر دیگری.

دوم: زن

وقتی که شوهرش فرع وارث نداشته باشد خواه این فرع از خودش باشد یا از زن دیگری.

سوم: کسانی که استحقاق  را دارند:

و آن سهم یک زن یا چند زن است وقتی که مرده فرع وارث داشته باشد.

چهارم: کسانی که استحقاق  را دارند:

و آن‌ها چهار دسته هستند:

1- دو دختر اصلی یا بیشتر.

2- دو دختر پسر یا دو دختر پسر پسر و بیشتر.

3- دو خواهر اصلی و بیشتر.

4- دو دختر پدری و بیشتر.

نخست: دو دختر اصلی و بیشتر:

به یک شرط می‏گیرند و آن عدم وجود برادر است.

دوم: دو دختر پسر و بیشتر:

به دو شرط  می‏گیرند:

1-     وقتی که متوفی دختر و پسری نداشته باشد.

2-     در درجه دختر پسر، پسری نباشد که او را عصبه کند.

سوم: دو دختر تنی و بیشتر:

به شروط زیر  می‏گیرند:

1-     عدم وجود پدر یا فرع وارث.

2-     عدم وجود برادر تنی که او را عصبه کند.

چهارم: دو خواهر پدری و بیشتر:

1-     عدم وجود پدر یا جد یا فرع وارث.

2-     عدم وجود برادر معصب(یا برادر پدری).

3-     عدم وجود برادر تنی یا خواهر تنی.

ملاحظه می‏شود که مستحقین  همگی زن هستند، دو زن و بیشتر (و نزدیک‌ترها دورترها را حجب می‏کنند) پس دختر، افراد بعد از خود (دختر پسر) را از‏  حجب می‏کند و دختر پسر، خواهر تنی و پدری را از  حجب می‏کند و خواهر تنی، خواهر پدری را از  حجب می‏کند.

و تمامی وارثان  باید برادر معصبی در درجه خود نداشته باشند.

پنجم: کسانی که مستحق  هستند:

عبارتند از:

1-     مادر

2-     برادران و خواهران مادری

نخست: مادر به دو شرط  را می‏گیرد:

1-     مرده فرع وارث مذکر یا مونث نداشته باشد.

2-     مرده دو برادر یا خواهر تنی یا پدری یا مادری و بیشتر نداشته باشد. چه وارث باشند و چه محجوب باشند.

دوم: برادران و خواهران مادری:

 را به دو شرط می‏گیرند:

1-     متوفی اصل یا فرع وارث نداشته باشد.

2-     تعداد خواهران و برادران مادری از دو نفر بیشتر باشد مگر اینکه برادر تنی همراه آن‌ها باشد که در  با آن‌ها شریک می‏شود که مسأله مشترکه است.

ششم: کسانی که استحقاق  را دارند:

عبارتند از: جد صحیح، جده صحیح، دختر پسر، خواهر پدری، برادر یا خواهر مادری.

نخست: پدر:

وقتی که متوفی فرع وارث مذکر یا مونث داشته باشد می‏گیرد.[44]

دوم: جد:

مثل پدر وقتی که فرع وارث مذکرو مونث نباشد و پدر نیز وجود نداشته باشد،  می‏گیرد.

و هنگامی که همراه برادران و خواهران باشد و مقاسمه به نفع او نباشد می‏گیرد.

سوم: مادر:

به دو شرط می‏گیرد:

1-     وقتی که متوفی فرع وارث داشته باشد.

2-     وقتی که متوفی دو خواهر تنی یا پدری یا مادری و بیشتر داشته باشد، خواه وارث باشند یا محجوب.

چهارم: جده:

وقتی که مادر وجود نداشته باشد، اگر یک نفر یا بیشتر باشند با هم  می‏گیرند.

پنجم: دختر پسر:

1-     وقتی که متوفی دختری داشته باشد که نصف ترکه را بگیرد.

2-     همراه دختر پسر معصب وجود نداشته باشد. (پسر پسر).

ششم: خواهر پدری:

1-     متوفی خواهر تنی داشته باشد که مستحق نصف باشد.

2-     برادر معصب نداشته باشد.

هفتم: برادر یا خواهر مادری:

1-     وقتی که متوفی اصل یا فرع وارث نداشته باشد.

2-     اگر یک برادر مادری با یک خواهر مادری وجود داشته باشد.

3-     وقتی که تنها یک برادر مادری و خواهر مادری وجود داشته باشد. پس اگر دو نفر باشند مستحق   هستند نه .


تمرینات فصل دوم:

ششم: یک دلیل برای هر یک از جملات زیر ذکر کنید:

1-     ارث مادر و پدر همراه با فرزندان.

2-     ارث جد

3-     ارث جده

4-     ارث دختران پسر وقتی که چند نفر باشند و معصب نداشته باشند.

5-     ارث خواهر تنی همراه برادران  تنی

6-     ارث خواهر پدری همراه دختران.

7-     ارث برادران و خواهران مادری با هم

هفتم: برای جملات زیر علت بیاورید.

1-     حجب زن و شوهر توسط فرزندان، حجب نقصانی است.

2-     مادر همراه یک برادر  می‏گیرد و همراه دو برادر و بیشتر می‏گیرد.

3-     دختر پسر همراه دختر می‏گیرد و خواهر پدری همراه خواهر  می‏گیرد.

4-     سهم خواهر از حجب شدن توسط پد و پسر به عصبه مع الغیر، با عصبه بالغیر همراه صاحب نصف فرق می‏کند.

هشتم: در مقابل عبارت زیر علامت صحیح و غلط×بگذارید:

1)      ازدواج ممکن است که در ارث بردن به پایان برسد ولی قرابت به پایان نمی‏رسد. (  )

2)      پسر دختر فرع وارث است.                                                      (  )

3)      دختر دختر همراه خواهر عصبه مع الغیر است.                                ( )

4)      جده مادری با جده پدری در اشتراک  مساوی هستند.                    ( )

5)      پدر مادر پدر جد صحیح وارث است.                                          ( )

6)      مادر مادر پدر جده صحیح وارث است.                                        ( )

7)      جد همراه برادران وقتی که سهمش کمتر از باشد مقاسمه می‌کند.       ( )

8)      جد نمی‏گذارد که در مسأله عمریة مادر  باقی را بگیرد.                    ( )

9)      جده‏ها در گرفتن شریکی  مثل زنان هستند.                                     ( )

10) خواهر تنی در گرفتن فرض و عصبه مثل دختر است.                         ( )

11) در مسأله مشترکه شرط است که چیزی برای برادر تنی باقی نماند.          ( )

نهم: جملات زیر را با کلمات داخل پرانتز پر کنید:

1-     کسانی که نخست ارث می‏برند....... هستند. (صاحبان فروض، عصبه‏ها، ذوی الارحام)

2- والدین در مسأله....... باقی را می‏گیرند. (حجریه، عمریه، مسأله عولی).

3-جد همراه برادر به شرطی ارث می‏برد که..... (بیشتر از  نباشد، کمتر از  نباشد،  بگیرد).

4-     سهم مادر توسط....... از  به  کاهش پیدا می‏کند (یک برادر، دو برادر، برادران).

5-     دلیل ارث دختر پسر همراه خواهر...... است (قرآن کریم، سنت نبوی، اجتهاد صحابه).

6- دختر پسر وقتی نصف می‏گیرد که...... او را عصبه کند (کسی نباشد، کسی باشد، کسی باشد یا نباشد).

7- در مسأله مشترکه شرط است که چیزی برای .......باقی نماند. (شوهر، برادران مادری، برادران تنی).

8- خواهران تنی، خواهر پدری را حجب می‏کند چون...... (نزدیکتر به مرده هستند، عصبه مع الغیر هستند، می‏گیرند).

9- ...... نزدیک‌تر، دورتر را حجب می‏کند. (عمه، خاله، جده).

10- برادران مادری توسط....... حجب می‏شوند (پدر و جد و بالاتر، فرع وارث و پاینتر، به همه اینها).

دهم: استثناهای فقهی در موارد زیر چیست؟

1- ارث برادران مادری.

2- مسأله عمریه (پدر+ مادر+ شوهر).

3- عدم ارث دختر پسر وقتی که دو دختر و بیشتر وجود داشته باشد.

4- خواهر پدری وقتی می‏گیرد که خواهر صاحب نصف و تکملة الثلثین باشد.

یازدهم: مسائل

1- مردی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: زن، پدر، مادر، دختر پسر، برادر تنی، برادر پدری، عمو و عمه.

2- زنی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: شوهر، پسر، 3 دختر، دختر دختر و خواهر تنی.

3- مردی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: مادر، برادران مادری، خواهر مادری، پسر دختر و خاله.

4- مردی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: دختر، 2خواهر تنی، خواهر پدری، مادر مادر و دختر عمو.

5- زنی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: مادر، جد، 5 برادر تنی، برادر مادری و خواهر مادری و مادر پدر.

6- مردی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏ماند: مادر، مادر مادر، زن، پدر مادر، پدر پدر، مادر پدر مادر.

7- زنی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: شوهر، دو برادر تنی، خواهر پدری، برادر پدری، پسر برادر پدری و دختر خاله.

8- مردی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: دختر، دختر پسر، خواهر پدری، برادر پدری، برادر مادری، پسر دختر.

9- زنی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند:  پدر، مادر، 3 خواهر تنی، خواهر پد ، مادر مادر، برادر مادری.

10- مردی می‏میرد و این افراد از او بجای می‏مانند: زن، دختر پسر، خواهر تنی، برادر پدری، مادر پدر و پسر عمه.

 




[1]- بخاری، کتاب الفرائض، باب میراث الولد من ابیه و امه، شماره 6732؛ مسلم، کتاب الفرائض، باب الحقوا الفرائض باهلها.

[2]- منظور از فرع وارث کسانی هستند که مستقیماً به شخص مرده وصل هستند مثل پسر و دختر. یا از طریق مذکر به او متصل هستند مثل پسر پسر و پسر پسر پسر و پاینتر و دختر پسر و دختر پسر پسر و کسانی که از طریق غیر مستقیم به شخص مرده می‏رسند دو نفر هستند مثل پسر دختر و دختر دختر که اینها ذوی الارحام هستند و سهم زن و شوهر را کاهش نمی‏دهند.

[3]- مراد این آیه این نیست که مرد بر زن برتری و افضلیت دارد، بلکه مراد این است که او چون مسؤولیت بیشتری دارد، بایستی تا زمانی که زندگی زناشویی پابرجاست، قیادت و رهبری خانواده با او باشد، اما در مورد برتری و افضل بودن چه بسا که یک زن مسلمان از تمامی کافران روی زمین برتر باشد و یا یک زن مسلمان باتقوا از شوهر فاجرش افضلتر است.

[4]- فتح الباری، 12/14.

[5]- هر جا این کلمه بیاید به معنای باقیمانده ترکه به عصبه است.

[6]- المغنی، ابن قدامه 9/23.

[7]- منهج عمر بن الخطاب فی التشریع، 326، 327.

[8]- تفسیر القرطبی، 5/75.

[9]- المیراث فی الشریعة الاسلامیة 49.

[10]- تفسیر القرطبی، 5/56.

[11]- (م) علامت اختصاري اصطلاح "محجوب" مي باشد.

[12]- مراد این است که پسر پسر برادر تنی را حجب می‏کند.

[13]- ر. ک: صحیح البخاری، کتاب الفرائض، باب میراث الجد مع الأب و الاخوه.

[14]- المحلی، 6/272 مسأله شماره 1729.

[15]- این شخص مرده دو دختر و یک جد داشته است پس دو دختر  می‏گیرند و جد می‏گیرد و بقیه را به عصبه بودن می‏گیرد که  دیگر  است: ر. ک: نیل الأوطار، ص61 و حدیث را ترمذی روایت کرده است، کتاب الفرائض، شماره 2181، حدیث حسن است.

[16]- سنن ابی داود، کتاب الفرائض، باب میراث الجدة، 513-514.

[17]- نیل الأوطار، 6/59.

[18]- مالک، کتاب الفرائض، باب میراث الجدة، 513-514.

[19]- الرسالة، شافعی، ص591-596؛ الام، شافعی، 4/81-82.

[20]- فتح الباری، ابن حجر 12/22، المغنی، ابن قدامه، 9/65-81؛ الام، شافعی، 4/81-82 بدایة المجتهد، ابن رشد، 2/346-349؛ اسباب اختلاف الفقهاء، شیخ علی خفیف، ص218؛ احکام المواریث بین الفقه و القانون، شیخ مصطفی، 175-191.

[21]- شفاء الغلیل، البانی، 6/128.

[22]- همان، 6/129.

[23]- المغنی، ابن قدامه، 9/66؛ المحلی، ابن حزم، 9/292.

[24]- المغنی، ابن قدامه، 9/67؛ بدایة المجتهد، ابن رشد، 2/346.

[25]- المغنی، ابن قدامه، 9/65-66.

[26]- جامع الترمذی، کتاب الفرائض، باب ما جاء فی میراث البنات، شماره 2172؛ و در نیل الاوطار شوکانی 6/56 راویان پنجگانه را بجز نسائی ذکر کرده است.

[27]- فتح الباری، ابن حجر، 12/17.

[28]- المغنی، ابن قدامه، 9/12.

[29]- بدایة المجتهد، ابن رشد، 2/340/341.

[30]- المغنی، ابن قدامه، 9/10.

[31]- صحیح البخاری، باب میراث ابنة ابن مع ابنة، شماره 6736.

[32]- صحیح البخاری، کتاب الفرائض، باب میراث الأخوات و الاخوه، شماره 6743.

[33]- صحیح المسلم، همان کتاب و همان باب.

[34]- صحیح مسلم، باب آخر آیه نزلت آیه کلاله؛ البرهان، زرکشی، الاتقان، سیوطی.

[35]- فتح الباری، 12/27.

[36]- تفسیر القرطبی، 6/76-77.

[37]- رواه البخاری، کتاب الفرائض، باب میراث الأخوات مع البنات عصبة شماره 6741.

[38]- رواه البخاری، همان کتاب، و همان باب شماره 6741.

[39]- بدایة المجتهد، ابن رشد، 2/345؛ المغنی، ابن قدامه، 9/16 مسأله شماره 1000.

[40]- تفسیر القرطبی، 5/78، فتح القدیر، شوکانی، 1/434-435.

[41]- احکام المواریث، 161؛ مصطفی شلبی.

[42]- بدایة المجتهد، 2/345-346؛ المغنی، 9/24-26.

[43]- منهج عمر بن الخطاب فی التشریع، 316-318.

[44]- فقط هنگام وجود مونث  را به فرض می‏گیرد و باقیمانده را به عصبه بودن می‏گیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...