شامل بخشهای زیر است:
بخش اول: عصبه در لغت و اصطلاح.
بخش دوم: انواع عصبهها.
بخش سوم: دلایل ارث عصبهها.
بخش چهارم: ترجیح عصبهها هنگام وجود تعدد.
سؤالات فصل سوم.
عصبه در لغت از عصب گرفته شده است که به معنای احاطه کردن و فراگرفتن و پیوند دادن چیزی به چیز دیگر و قوت و استحکام است و عصبه یک فرد فامیل او هستند که دور او را فرا گرفتهاند و در قاموس المحیط، عصبه مرد فامیلان او هستند که با او نسبت دارند و عُصبه مردان و حیوانات و پرندگانی هستند که بین 10 تا 40 قرار دارند.[1]
خداوند متعال میفرماید: ﴿قَالُواْ لَئِنۡ أَكَلَهُ ٱلذِّئۡبُ وَنَحۡنُ عُصۡبَةٌ إِنَّآ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ ١٤﴾ [یوسف: 14] و آنها یازده برادر تنی و پدری بودند.
در فتح الباری آمده است که: ابن الصلاح میگوید: عصبه در لغت اسم جمع است و برای یک نفر به کار نمیرود و اسم جنس است و جمع عصبه، عصبات است که جمع جمع میباشد.[2]
این قرابت عصبات نامیده شده است، زیرا آنها هنگام مشکلات و مصیبتها پیرامون او جمع میشوند و از او دفاع میکنند و هنگام مرگش پیرامون او جمع میشوند و مقداری از مالش یا تمام آن را به ارث میگیرند.
عصبه در اصطلاح عبارت است از: وارث غیر تقدیری و نامعین و اگر صاحب سهام معین وجود داشته باشند آنچه که از آنها باقی میماند سهم اوست و اگر تنها باشد همه ترکه را میگیرد. و اگر صاحبان سهام معین تمام اموال را به ارث ببرند، ساقط میشوند، همان طور که ابن قدامه مقدسی بیان کرده است.[3]
در فتح الباری آمده است که: عصبه هر فرد مذکری که خودش مستقیماً با شخص مرده نسبیت داشته باشد و در این رابطه میان او با شخص مرده هیچ فرد مؤنثی نداشته باشد. وقتی که تنها باشد تمام اموال را میبرد و اگر همراه صاحبان سهام معین باشد بعد از گرفتن سهم، مابقی ترکه را بر میدارد و اگر آنها کل ترکه را به ارث برند، چیزی برای او باقی نمیماند.[4]
در متن الرحبیه آمده است که:
نوبت آن است که در مورد تعصیب به طور مختصر سخن بگوییم، پس هر فامیلی که بتواند تمام اموال را بگیرد یا موالی که ارث بردگان خود را به طور کامل میبرد، عصبه هستند یا کسانی که آنچه را بعد از صاحبان سهم میگیرند، عصبه هستند.
1- عصبه نسبی: عصبهای است که نسب علت قرابت و فامیلی باشد نه ازدواج.
2- عصبه سببی: عصبهای که به سبب عتق و بردگی باشد، پس سید آزاد کننده از بردهای که آزاد کرده و وارث نسبی ندارد، ارث میبرد، پس در مقابل نیکی و مهربانی که در قبال آزاد کردنش انجام داده از او ارث میبرد.
چون نوع دوم عصبه سببی وجود ندارد، بنابراین اطلاق لفظ عصبه منحصردرعصبه نسبی است نه سببی.
عصبه نسبی سه نوع است که جدول زیر بیانگر آن است:
انواع عصبه |
عصبه بالنفس |
عصبه بالغیر |
عصبه مع الغیر |
تعریف |
هر فرد مذکری که در رابطه نسبی او با شخص مرده، فرد مونثی وجود نداشته باشد و نیازی به دیگری نداشته باشد که او را عصبه کند |
هر مونثی که برای عصبه شدن نیازی به یک عاصب داشته باشد و با او در عصبه بودن مشارکت کند. به شرط اینکه معصب اگر تنها باشد بگیرد و اگر چند نفر باشند بگیرند. |
هر مونثی که برای عصبه شدن نیازی به یک مونث دیگر داشته باشد ولی در عصبه بودن با او مشارکت نکند به شرط اینکه معصب اگر تنها باشد بگیرد و اگر چند نفر باشند بگیرند. |
افرد آن |
1- جهت پسری: پسر، پسر پسر و پاینتر 2- جهت پدری: پدر، جد صحیح و بالاتر 3- جهت برادری: برادران تنی یا پدری و فرزندان پسر آنها و پاینتر 4- جهت عمو بودن: عموهای مرده و عموهای پدری و عموهای جده چه تنی باشد یا پدری و فرزندان پسر آنها و پاینتر |
1- دختران همراه پسر 2- دختران پسر همراه پسر پسر هم درجه خود یا پاینتر از آن وقتی که به آن نیاز داشته باشد 3- خواهران تنی همراه برادر تنی 4- خواهران پدری همراه برادر پدری |
1- خواهر تنی همراه دختر و دختر پسر 2- خواهر پدری همراه دختر و دختر پسر |
ملاحظات |
1- عصبه همگی مذکر هستند 2- به تنهایی تمام ترکه یا باقیمانده آن را میگیرد 3- ترجیح میان عصبهها طبق ترتیب بالا خواهد بود پس جهت پسری بر جهت پدری تقدم دارد و جهت پدری بر جهت برادری تقدم دارد و جهت برادری بر جهت عمو بودن تقدم دارد. |
1- همه معصبها مذکر هستند که مؤنثها را عصبه میکنند. 2- مونث با مذکر در کل ترکه یا باقیمانده آن شریک میشود و مونث نصف مذکر میگیرد و در اینجا مونث سهم معین ندارد. 3- دختران همراه پسر بر دختران پسر همراه پسران پسر تقدم دارند و اینها بر خواهران همراه برادران تقدم دارند و برادران پدری را همراه خواهران پدری حجب میکند. |
1- همگی مونث هستند و مونث آنها را عصبه میکند 2- سهم دختر و دختر پسر بدون هیچ مشکلی همچنان باقی میماند و خواهر تنی یا پدری بعد از گرفتن حق صاحبان سهام، باقیمانده ترکه را میگیرند و اگر چیزی باقی نمانده چیزی نمیگیرند و با صاحب سهم مشارکت نمیکنند. 3- خواهر تنی همراه دختر مثل برادر تنی هستند و خواهر پدری را حجب میکند. |
جدول 121
گفتیم که عصبهها یا بالنفس هستند یا بالغیر و یا مع الغیر و برای هر کدام از کتاب و سنت دلیل وجود دارد:
از جمله دلایلی که در مورد عصبه بالنفس میتوان به آن اشاره کرد عبارتند از:
1- آنچه که بخاری و مسلم با اسناد خود از ابن عباس (رضی الله عنه) روایت کردهاند که پیامبر (ص) فرمود: «سهام را به صاحبان آن بدهید و آنچه که باقی میماند برای نزدیکترین فرد مذکر است».[5]
این حدیث دلالت بر این امر دارد که آغاز ارث از صاحبان سهم معین میباشد اگر وجود داشته باشند و باقیمانده آن به نزدیکترین فرد مذکر میرسد و نزدیکترین افراد مذکر در میان پسران و برادران پسران هستند و اگر برادر تنی و عمو وجود داشته باشد، برادر تنی نزدیکتر است و حدیث شامل تمامی عصبههای بالنفس میشود خواه از جهت پسری یا پدری یا برادری و یا عمویی.
2- خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلِأَبَوَيۡهِ لِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُۥ وَلَدٞۚ فَإِن لَّمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُ﴾ [النساء: 11].
آیه بیان میکند که پدر و مادر با وجود فرزند میگیرد و اگر فرزند وجود نداشته باشد مادر میگیرد و پدر باقیمانده آن را به عصبه بودن میگیرد. و از اینجا میفهمیم که عصبه فرزند نزدیکتر از عصبه پدر است و پسر یا پسر پسر و پاینتر باقیمانده ارث را به عصبه بودن میگیرد، پس این دلالت بر تقدم او و اینکه میتواند بعد از صاحبان سهام باقیمانده اموال را بگیرد، میکند و این معنای عصبه بالنفس است.
3- خداوند متعال میفرماید: ﴿يَسۡتَفۡتُونَكَ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِي ٱلۡكَلَٰلَةِۚ إِنِ ٱمۡرُؤٌاْ هَلَكَ لَيۡسَ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَهُۥٓ أُخۡتٞ فَلَهَا نِصۡفُ مَا تَرَكَۚ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهَا وَلَدٞ﴾ [النساء:176].
آیه دلالت میکند که خواهر اگر تنها باشد میگیرد، وقتی که متوفی کلاله باشد و فرزند والدین نداشته باشد.پس بیان میکند که برادر، اگر خواهرش بمیرد، تمام ترکه را میگیرد و میفرماید: ﴿وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهَا وَلَدٞ﴾ و این وقتی است که صاحبان سهام وجود نداشته باشند.
4- در مورد شأن نزول این آیه روایت شده است که زن سعد بن ربیع با دخترانش نزد رسول الله (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا (ص)، این دو دختر سعد هستند که پدرشان در جنگ احد به همراه شما شهید شد و عمویشان تمام اموال او را برداشته و چیزی برای آنها باقی نگذاشته است و اینها جز با آن اموال نمیتوانند ازدواج کنند. پس آیه ارث نازل شد و رسول الله (ص) به دنبال عمویشان فرستاد و گفت: مال را به دختران بده و را به مادرشان بده و باقیمانده آن را برای خود بردار.[6]
این دلایل ارث عصبه بالنفس بود خواه از جهت پسری یا پدری یا برادری و یا عمویی.
1- خداوند متعال میفرماید: ﴿يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ فِيٓ أَوۡلَٰدِكُمۡۖ لِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ﴾.
این آیه دلالت میکند که وقتی فرزندان مذکرو مونث با هم وجود داشتند مثل پسر همراه دختر یا پسر پسر همراه دختر پسر، وقتی که تنها باشند، تمام ترکه را به ارث میبرند و مذکر دو برابر مونث میگیرد.
2- خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِن كَانُوٓاْ إِخۡوَةٗ رِّجَالٗا وَنِسَآءٗ فَلِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ﴾.
این آیه عصبههای بالغیر را در میان برادران و خواهران تنی یا برادران و خواهران پدری در بر میگیرد.
بارزترین دلیل در این مورد روایتی است که بخاری آورده است که عبدالله بن مسعود در مورد دختر و دختر پسر و خواهر به حکم رسول الله (ص) حکم کرده است و برای دختر و دختر پسر تکملة الثلثین و باقیمانده را به خواهر داده است. و عصبه معنایی جز این ندارد.
بخش چهارم: ترجیح میان عصبهها وقتی که چند نفر باشند
وقتی که در میان وارثان تنها یک عصبه وجود داشته باشد، بعد از گرفتن سهم صاحبان سهام معین، باقیمانده ترکه را میگیرد، اما اگر بیشتر از یک نفر عصبه وجود داشته باشد مثل پسر، پدر، برادر و عمو یا مثل پسر، پسر پسر و مثل پدر و پدر پدر و مثل برادر تنی و برادر پدری و خواهر تنی همراه دختر و برادر پدری و کسی که بیشتر به شخص مرده نزدیک باشد، در این صورت وجود ترتیب و ترجیح در میان اینها لازم است و این ترتیب به صورت اجمالی به این شکل است که هر کس قرابت بیشتری با شخص مرده داشته باشد، او وارث است و مقدم است پس پدر بر برادر مقدم است و برادر تنی بر برادر پدری و پسر بر پسر پسر و پسر عموی تنی بر پسر عموی پدری مقدم است.
معیارهای ترجیح میان عصبهها عبارتند از:
جهت همان جهت قرابت و نزدیکی است و آن چهار جهت میباشد (پسری، پدری، برادری و عمویی) پس جهت پسری بر پدری و پدری بر برادری و برادری بر عمویی مقدم است.
(1)
وارثان |
پدر |
زن |
پسر |
ملاحظات |
سهام |
|
|
ق. ع |
پدر به عصبه بودن ارث نمیگیرد بلکه میگیرد و پسر باقیمانده را به عصبه بودن میگیرد زیرا او با جهت پسری مقدم است. |
سبب |
وجود فرع وارث مذکر |
وجود فرع وارث |
نزدیکتر است و عصبه است |
جدول 122
(2)
وارثان |
پدر |
شوهر |
برادر تنی |
ملاحظات |
سهام |
ق. ع |
|
محجوب |
جهت پدر بر جهت برادری مقدم است پس پدر باقیمانده را به عصبه بودن میگیرد و برادر تنی به وسیله پدر حجب میشود. |
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
عدم وجود فرع وارث |
به وسیله پدر |
جدول 123
(3)
وارثان |
زن |
برادر تنی |
عمو تنی |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
جهت برادری بر جهت عمویی مقدم است. |
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه است |
محجوب به وسیله برادر تنی |
جدول 124
(4)
وارثان |
شوهر |
برادر تنی |
خواهر تنی |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
برادر تنی خواهرش را حجب نمیکند چون در یک درجه هستند بلکه او را عصبه میکند |
|
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
مذکر دو برابر مونث میگیرد |
جدول 125
معنای درجه این است که جهت قرابت یکی است مثل پسر و پسر پسر یا پسر پسر برادر تنی و برادرزاده تنی و عمو و پسر عمو و پسر پسر عمو، در تمام این حالات اولی بر دومی مقدم است.
(1)
وارثان |
زن |
پسر |
پسر پسر |
پسر پسر پسر |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
م |
پسر بر پسر پسر و پسر پسر پسر مقدم است چون درجه فامیلی او نزدیکتر است در حالی که از جهت قرابت که پسری باشد یکسان هستند |
سبب |
وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه است |
محجوب به وسیله پسر |
محجوب به وسیله پسر و پسر پسر |
جدول 126
(2)
وارثان |
شوهر |
پدر |
پدر پدر |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
پدر و جد از جهت قرابت یکسان هستند که همان جهت پدری است ولی پدر به پسر نزدیکتر است پس مقدم است و جد حجب میشود. |
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه است |
محجوب به وسیله پدر |
جدول 127
(3)
وارثان |
زن |
برادر پدری |
برادرزاده پدری |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
برادر پدری و برادرزاده پدری در جهت قرابت مساوی هستند که همان جهت برادری است ولی برادر پدری از برادرزاده پدری نزدیکتر است پس مقدم است و او را حجب میکند |
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه است |
به وسیله برادر پدری |
جدول 128
(4)
وارثان |
شوهر |
عموی تنی |
پسر عموی تنی |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
جهت قرابت که جهت عمویی است یکسان میباشد اما درجه عموی تنی از درجه پسر عموی تنی نزدیکتر است و او را حجب میکند |
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه است |
به وسیله عموی تنی |
جدول 129
وقتی که بعضی از وارثان از جهت قرابت و درجه یکسان باشند ، ترجیح با قوت این قرابت است؛ پس برادر تنی بر برادر پدری و عموی تنی بر عموی پدری و پسر عموی تنی بر پسر عموی پدری مقدم هستند.
وارثان |
مادر |
زن |
2 برادر تنی |
3 برادر پدری |
ملاحظات |
سهام |
|
|
ق. ع |
م |
برادران تنی مقدم هستند زیرا از لحاظ قرابت قوت بیشتری دارند هر چند که از درجه و جهت یکسان هستند |
سبب |
وجود بیشتر از یک برادر |
عدم وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه هستند |
به وسیله دو برادر تنی |
جدول 130
وارثان |
مادر |
شوهر |
عموی تنی |
2 عموی پدری |
ملاحظات |
سهام |
|
|
ق. ع |
م |
عموی تنی بر عموی پدری مقدم است زیرا از لحاظ قرابت قوت بیشتری دارد هر چند که در درجه و جهت یکسان باشد. |
سبب |
نه فرع وارث وجود دارد و نه برادر |
عدم وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه است |
محجوب به وسیله عموی تنی |
جدول 131
صاحب متن الرحبیة میگوید:
افراد دور همراه نزدیک ارث نمیگیرند و سهمی ندارند و در میان برادر و عموی مادری و پدر، پدر از همه نزدیکتر است.
نکته: گاهی شخص از چند جهت با مرده ارتباط و نسبیت دارد مثل کسی که هم شوهر است و هم پسر عمو، اگر تنها باشد میگیرد چون فرع وارث وجود ندارد و دیگر را به عصبه بودن میگیرد که از جهت عمویی است.
مسائل:
(1)
وارثان |
شوهر |
پسر پسر |
عموی تنی |
برادر پدری |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
م |
در اینجا جهت مقدم است که جهت پسری بر برادری و عمویی مقدم است |
سبب |
وجود فرع وارث |
نزدیکترین عصبه است |
محجوب به وسیله پسر پسر و برادر پدری |
محجوب به وسیله پسر پسر |
جدول 132
(2)
وارثان |
شوهر و پسر عمو |
مادر |
برادر پدری |
ملاحظات |
سهام |
|
|
ق. ع |
در اینجا شوهر مثل صاحب سهم ارث میبرد و سهم او در عصبه بودن ساقط میشود |
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
عدم وجود فرع وارث و عدم وجود بیشتر از یک برادر |
زیرا نزدیکترین عصبه است |
جدول 133
(3)
وارثان |
زن |
خواهر تنی |
عموی پدری |
عمه پدری |
ملاحظات |
سهام |
|
|
ق. ع |
م |
عمو، عمه را عصبه نمیکند چون شرط عصبه بالغیر این است که مونث صاحب سهم یا باشد و این امر در عمه وجود ندارد |
سبب |
عدم وجود فرع وارث |
چون تنهاست و معصب ندارد |
نزدیکترین عصبه است |
ارث نمیبرد چون جزو ذوی الارحام است |
جدول 134
(4)
وارثان |
دختر |
خواهر تنی |
برادر پدری |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
خواهر تنی توسط دختر عصبه مع الغیر است و بعد از عصبه بودن مثل برادر تنی قدرت دارد و برادر پدری را حجب میکند |
سبب |
چون تنهاست و معصب ندارد |
چون همراه دختر عصبه مع الغیر است |
چون عصبه مع الغیر مثل برادر تنی قدرت دارد |
جدول 135
(5)
وارثان |
مادر |
پدر پدر |
پسر عموی تنی |
برادر مادری |
ملاحظات |
سهام |
|
ق. ع |
م |
م |
چون جهت پدری مقدم بر جهت عمویی است |
سبب |
عدم وجود فرع وارث و عدم وجود بیشتر از یک برادر |
چون نزدیکتر است |
محجوب به وسیله جد |
محجوب به وسیله جد |
جدول 136
دوزادهم: از مجموعه دوم گزینه مناسب با گزینه اول را انتخاب کنید:
مجموعه اول مجموعه دوم
1- عصبه همان الف- درجه قرابت
2- عصبه مع الغیر همان ب- جهت قرابت
3- عصبه بالغیر همان ج- هرکسی که سهم نامعین داشته باشد
4- ترجیح میان پسر و پسر پسر به وسیله د- قوت قرابت
5- ترجیح میان جهت پسری و برادری به وسیله هـ- هر مونث صاحب سهم معینی که نیاز به مونث دیگری داشته باشد که سهمش باشد وقتی که تنها باشد.
6- ترجیح میان عموی تنی و عموی پدری به وسیله و- هر مونثی که نیاز به یک عصبه بالنفس داشته باشد.
7- فرع وارث همان ز- هر کسی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم مرده اسم او را حمل میکند.
8- اصل وارث همان ح- هر کس که به طور مستقیم یا غیر مستقیم اسم مرده بر او حمل شود.
سیزدهم: در مقابل جملات زیر علامت صحیح √و غلط× بگذارید:
1- دختران پسر همراه پسر پسر عصبه بالنفس هستند. ( )
2- جهت برادری همان برادران تنی و پدری و پاینتر هستند. ( )
3- عصبه بالنفس به تنهایی تمام ترکه یا باقیمانده آن را میگیرد. ( )
4- خواهر تنی همراه دختر برادر پدری را حجب نمیکند چون او خودش عصبه است( )
5- قرابت چهار جهت است: پسری، پدری، برادری، عمویی. ( )
6- برادر تنی بر برادر پدری به سبب درجه قرابت مقدم است. ( )
7- عصبه سببی به سبب قرابت است نه ازدواج. ( )
8- ترجیح میان عصبهها به جهت قرابت است سپس درجه و بعد قوت آنهاست. ( )
چهاردهم: برای جملات زیر علت بیاورید:
1- عمو همراه عمه عصبه بالغیر نیست.
2- خواهر تنی همراه دختر، خواهر پدری یا برادر پدری یا پسرش را حجب میکند.
3- وقتی که شوهر وجود داشته باشد و پسر عمو نیز باشد و برادر پدری همراه او باشد، زوج فقط به فرض ارث میبرد.
4- پسر پسر با وجود پسر ارث نمیبرد.
5- برادران با وجود پدر ارث نمیبرند در حالی که همراه جد ارث میبرند.
1- زنی میمیرد و افراد زیر از او بجای میمانند: شوهری که پسر عموی او نیز هست، مادر، دختر و پسر دایی.
2- مردی میمیرد و افراد زیر از او بجای میمانند: دو دختر و دختر پسر و پسر پسر پسر و 3 برادر مادری.
3- زنی میمیرد و افراد زیر از او بجای میمانند: شوهر، پدر پدر، پسر برادر تنی، خواهر مادری.
4- مردی میمیرد و افراد زیر از او بجای میمانند: مادر، پسر، پدر پدر، عموی تنی، پسر عموی پدری، برادران پدری.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر