توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ خرداد ۴, سه‌شنبه

پیشگفتار

 

پیشگفتار

مال در نظام اسلامی

شریعت اسلام برای رعایت مصلحت در دو دنیا گذاشته شده است. ابن قیم می‏گوید: مبنا و اساس شریعت بر اساس حکمت و مصلحت بندگان در زندگی دنیا و قیامت است، پس شریعت، عدل و رحمت و مصلحت و حکمت است. پس هر مسأله‏ای که از عدل به ستم و از رحمت به ضد رحمت و از مصلحت به مفسدت و از حکمت به بیهودگی منجر شد، از شریعت نیست. در نتیجه شریعت، عدل خداوند در میان بندگانش و رحمت وی در میان مخلوقاتش و سایه وی بر روی زمینش است.[1]

حقیقتاً ما باید اقرار کنیم که شریعت اسلام تنها شریعتی است که دردهای مردم را کاهش می‏دهد و جان و عقل و آبرو و نسل و اموالشان را در یک نظام قانونمند کامل و هدفمند حفظ می‏کند و ای=ن کلام خداوند متعال است که: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِيفٗا ٢٨ [النساء: 28] «خداوند می‌خواهد کار را بر شما آسان کند و انسان ضعیف آفریده شده است».

و در جای دیگر می‏فرماید: ﴿وَٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ وَيُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُواْ مَيۡلًا عَظِيمٗا ٢٧ [النساء: 27] «خداوند می‌خواهد توبه شما را بپذیرد و کسانی که به دنبال شهوات راه می‌افتند می‌خواهند که خیلی منحرف گردید».

بنابراین در می‏یابیم که شریعت اسلام انسان را از چیزی که به آن نیاز دارد منع نکرده است، مانند: خوردن و نوشیدن و ازدواج و بچه دار شدن و اموال و ... خداوند متعال می‏فرماید: ﴿وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٣١ [الأعراف: 31] «و بخورید و بیاشامید ولی اسراف و زیاده روی نکنید که خداوند مسرفان و زیاده‏روی کنندگان را دوست نمی‏دارد». و همچنین می‏فرماید: ﴿وَأَنكِحُواْ ٱلۡأَيَٰمَىٰ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰلِحِينَ مِنۡ عِبَادِكُمۡ وَإِمَآئِكُمۡۚ إِن يَكُونُواْ فُقَرَآءَ يُغۡنِهِمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٣٢ [النور: 32] «مردان و زنان خود را و غلامان و کنیزان شایسته خویش را به ازدواج یکدیگر در آورید اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را در پرتو فضل خود دارا و بی‌نیاز می‌کند. بی‌گمان خداوند دارای نعمت فراخ و آگاه است». و نیز می‏فرماید: ﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةٗ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ [النحل: 72] «خدا از جنس خودتان همسرانی برای شما قرار داد و از همسرانتان پسران و نوادگانی به شما داد و چیزهای پاکیزه ای به شما عطا کرد». و نیز می‏فرماید: ﴿وَلَا تُؤۡتُواْ ٱلسُّفَهَآءَ أَمۡوَٰلَكُمُ ٱلَّتِي جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمۡ قِيَٰمٗا [النساء:5] «اموال کم خردان(سفهاء) را که در اصل اموال شماست به خود آنان تحویل ندهید چرا که خداوند بوسیله اموال زندگی را برایتان برپا داشته است».

امام احمد در مسند خود از عمرو بن عاص از پیامبر (ص) روایت کرده که پیامبر (ص) دنبال او فرستاد و فرمود: من می‏خواهم تو را همراه لشکری بفرستم خداوند تو را سالم و با غنایم بگرداند و من به آن اموال علاقه خوب ونیک دارم گفت: به رسول الله (ص) گفتم: من بخاطر مال اسلام نیاورده ام بلکه به خاطر رغبت و شوق به اسلام و اینکه همراه رسول الله (ص) باشم، اسلام آورده‌ام، پیامبر (ص) فرمود: ای عمرو بهترین مال خوب برای افراد خوب است.[2]

طبیعی است که وقتی اموال پاک و صالح هستند که از راه سالم و صحیح و به دور از شبهه حرام یا خود حرام مانند ربا، احتکار، رشوه، ظلم و فریب، دزدی، غارت، چپاول و ... به دست آمده باشند و پیامبر (ص) بر مالی که از هر یک از راه‌های حرام به دست آمده باشد، بسیار سخت گرفته است، از جمله آنچه که امام مالک با سندش از ابی امامة از پیامبر (ص) نقل کرده است که فرمود: کسی که حق فردی را با سوگندش ضایع کند، خداوند بهشت را بر او حرام و آتش جهنم را بر او واجب می‏گرداند. مردی به ایشان گفت: حتی اگر چیز بسیار ناچیزی باشد؟ فرمود: حتی اگر یک شاخه ناچیز سواک باشد، حتی اگر یک شاخه ناچیز سواک باشد، حتی اگر یک شاخه ناچیز سواک باشد.[3]

علاقه به مال و تصرف کردن و تملک آن چیزی است که در نهاد بشر وجود دارد. چرا که خداوند متعال در مورد انسان می‏فرماید: ﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَيۡرِ لَشَدِيدٌ ٨ [العادیات: 8] «و او علاقه شدیدی به دارایی و اموال دارد». و یا می‏فرماید: ﴿وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠ [الفجر: 20] « و اموال و دارائی را بسیار دوست مي‏دارید». پس بسيار مهم است كه شريعت اسلام قواعد و احكام ارث را تعيين كند و این‌ها را به اجتهاد بشری یا هوای نفسهایی که حریصانه به جمع آوری اموال می‌پردازند، واگذار نکند. نصوص ارث و وصیت یکی از راه‌های انتقال مالکیت را توضیح می‌دهد تا مانع از ظلم در ارث و وصیت شده و جنگ‌ها و فتنه‌های میان اقوام و فامیل را قطع می‏کند. و اموال فقط به مردان داده نمی‌شود بلکه زنان نیز در آن‌ها سهیم هستند. و تنها به قویترها نمی‏رسد بلکه به ضعفا نیز می‏رسد. همچنان که در زمان جاهلیت کسانی که با شمشیر می‏جنگیدند، ارث می‏بردند. پس اسلام آمد تا حق فرزندان و جنین و زنان را در نظام تشریعی حفظ کند و مانع جنگ و جدال شود.

وقتی که نصوص شریعت از قرآن و سنت به توضیح سهم هر کدام از وارثان و حقوق آن‌ها پرداخته‏اند، پس بر هر مسلمانی لازم است که بدان مراجعه کنند و صحیح نیست که پدری یکی از فرزندانش را بر دیگری ترجیح دهد و به او ارث بیشتری بدهد. و هیچ مذکری را بر هیچ مونثی ترجیح ندهد هر چند که از یکی از آن‌ها ناراحت باشد. چرا که خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنَ‍َٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰ [المائدة: 8] «و دشمنی زیادی شما را بر آن ندارد که دادگری نکنید، دادگری کنید که دادگری به پرهیزگاری نزدیک‌تر است». در حقیقت کسی که چنین عملی مرتکب شود، بر خودش جنایت بزرگی کرده و خودش را در جهنم انداخته است، چرا که بخاری با سندش از موسی به عقبة بن سالم از پدرش نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود: هر کس چیزی را به ناحق از زمین بردارد، در حقیقت خود را به هفت طبقه زیرزمین فرو کشانده است.[4]

بلكه اين پدر مهربان بر فرزندانش جنایت می‏کند چرا که اگر خودش ارث آن‌ها را بدهد بعد از خودش میان آن‌ها فتنه و کینه و دشمنی ایجاد می‏شود و چه بسا که با همدیگر بجنگند و یکدیگر را نابود کنند. یا در یک زندگی حرام بسر ببرد و این وبال گردن خورنده میراث شده و باعث پشیمانی صاحب او می‏شود.

پس بر کسی که پدرش به او مهربانی کرده و ارث بیشتری به او داده واجب است که آن را به کسانی که مستحق آن هستند، برگرداند. تا به کسی که مرده رحمی کرده باشد و ذمه او را بریء و آزاد کرده و خداوند خود را خشنود سازد. در نتیجه وقتی که پدر امنیت حقیقی و ضمانت خوشبختی فرزندانش را فراموش کرده باشد که در مضمون آیات ارث آمده‏ است: ﴿وَلۡيَخۡشَ ٱلَّذِينَ لَوۡ تَرَكُواْ مِنۡ خَلۡفِهِمۡ ذُرِّيَّةٗ ضِعَٰفًا خَافُواْ عَلَيۡهِمۡ فَلۡيَتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡيَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدًا ٩ [النساء: 9] «بر مردم لازم است بترسند از اینکه انگار خودشان دارند می‏میرند و فرزندان درمانده و ناتوانی از پس خود بر جای می‏گذارند و نگران حال ایشان می‏باشند. پس از خدا بترسند و با یتیمان با متانت و محبت سخن بگویند.» پس صحیح نیست که فرزندان برای خود و بعد از خود بدبختی را بخواهند.

پس هرگاه مسلمانی خواست که در دین و دنیا و آخرتش سالم بماند، باید به حکم خدا و رسولش راضی باشد و حلال  را حلال و حرام را حرام بداند و به حدود خداوند تجاوز نکند تا زندگی پاک داشته باشد و خداوند خانواده و فرزندانش را حفظ کند و اموالش را به عنوان صدقه جاریه برای او قرار بدهد، و در حالی با خداوند ملاقات کند که خداوند از او خشنود باشد.




[1]- اعلام الموقعین عن رب العالمین، ابن قیم جوزیه (ت751هـ)، 3/1.

[2]- مسند امام احمد، 4/197، مسند عمرو.

[3]- امام مالک در موطأ روایت کرده است، کتاب الأقضیة، شماره 1407.

[4]- به روایت بخاری، کتاب المظالم، شماره 2454.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...