توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ خرداد ۴, سه‌شنبه

فصل پنجم: اصل مسأله، عول، رد و تصحیح مسأله

 

فصل پنجم:
اصل مسأله، عول، رد و تصحیح مسأله

شامل چهار بخش است:

بخش اول: اصل مسائل

بخش دوم:عول

بخش سوم:رد

بخش چهارم: تصحیح مسائل

سؤالات فصل پنجم


بخش اول:
اصل مسأله‏ها

وقتی که یک مسأله‏ی ارث به ما داده می‏شود، ما باید بنگریم که اگر افراد محجوب نباشند، سهم هر کدام چقدر است مثلاً می‏گوییم: زن ، دختر  و پسر پسر باقیمانده ترکه را به عصبه بودن می‏گیرد، پس برای اینکه بدانیم سهم هر یک از این‌ها از اصل ترکه چند است، نیاز به اصل مسأله داریم و می‏گوییم: در این مسأله از هشت سهم یک سهم برای زن و دختر چهار سهم و پسر باقیمانده سهام را می‏گیرد، که سه سهم باقیمانده است. پس عدد هشت همان اصل مسأله ما است. و سؤال اینجاست که ما چگونه این عدد را معین کنیم تا اصل مسأله باشد؟

نخست اینکه اصل مسأله از دیدگاه علمای ارث، حداقل عددی است که بتوان سهام وارثان را به طور عدد صحیح و غیر کسری از آن گرفت.

برای اینکه اصل مسأله را بشناسیم به حالت‌های زیر توجه کنید:

1- وقتی که تمامی وارثان عصبه باشند دو حالت دارند:

الف- اگر وارثان عصبه همگی مذکر باشند، اصل مسأله تعداد افراد مذکر است. مثل کسی که فوت کرده و هفت فرد مذکر از او بجای مانده باشد، اصل مسأله هفت است که هر یک از آن‌ها  ترکه را می‏گیرند یا مثل کسی که فوت کرده باشد و 5 برادر تنی از او بجای مانده باشد، اصل مسأله 5 است و هر کدام  ترکه را می‏گیرند.

ب- اگر وارثان عصبه مذکر و مونث باشند، اصل مسأله از مجموع افراد مذکر و مونث به دست می‏آید با این تفاوت که هر مذکری دو نفر محسوب می‏شود. مثلاً کسی که فوت کرده و 3 پسر و 4 دختر از او بجای مانده است، اصل مسأله مساوی است با 10=3×2+4. و اگر وارثان یک پسر و دو دختر باشند اصل مسأله مساوی است با 4=1×2+2.

2- اگر وارثان فقط صاحبان فروض باشند یا صاحبان فروض و عصبه باشند، چهار حالت دارد:

الف- اگر مخرج سهام یک عدد باشد همان عدد اصل مسأله است مثل:

شوهر      خواهر تنی

 

          

1+1

اصل مسأله2

جدول 144

زن        پسر

 

           ق. ع

1           7

 

اصل مسأله3

جدول 145

مادر       برادر تنی

 

           ق. ع

1  +  2

 

اصل مسأله8

جدول 146

پدر        پسر پسر

 

           ق. ع

1  +  5

 

اصل مسأله8

جدول 147

ب- وقتی که مخرج سهام متعدد باشد ولی بعضی از آن دو برابر بعضی دیگر باشد، مثل ( + ) یا( +  )یا( + )، اصل مسأله همان مخرج بزرگتر است که در مثال‌های بالا به ترتیب 4، 8 و 6 اصل مسأله هستند. مثل:

زن        خواهر تنی

 

              

1  +  2

 

اصل 4

مسأله ردی است

جدول 148

زن        دختر

 

              

1  +  4

 

اصل8

مسأله ردی است

جدول 149

2خواهر تنی  خواهر مادری

 

              

4            1

 

اصل6

مسأله ردی است

جدول 150

2خواهر تنی

2خواهر مادری

مادر

 

 

 

 

اصل6

مسأله عولی است

4

 

2

 

1

جدول 151

ج- وقتی که مخرج سهام متعدد باشد و بتوان مخرج مشترکی را برای آن‌ها گرفت که قابل قسمت بر همه آن‌ها باشد مثل  ،  که بر دو قسمت پذیر هستند و اصل مسأله حاصل ضرب دو مخرج است که بر عدد دو تقسیم شده باشند یعنی12= .

مثل       

شوهر

مادر

پسر

اصل



ق. ع

12=

3    +   2  +  7

 

جدول 152

زن

برادر مادری

2خواهر تنی

اصل



ق. ع

12

مسأله عولی است.

3    +   2  +  8

 

جدول 153

عدد 6 دو برابر عدد3 است پس 6 عدد بزرگتر است و به همین اکتفا می‏شود و می‏ماند عدد4 و 6 که هر دو بر 2 بخش پذیر هستند بنابراین اصل مسأله مساوی است با:

12= .

د- وقتی که مخرج سهام متعدد و متباین باشد یعنی نتوان عددی را برای آن‌ها پیدا کرد که اعداد بر آن بخش پذیر باشند، پس دو مخرج بزرگتر را درهم ضرب می‏کنیم. مثل:

شوهر

2خواهر پدری

اصل



6=2×3

3

4

مسأله عولی است

جدول 154

شوهر

2دختر

اصل



12=3×4

3       +        8

مسأله ردی است

جدول 155

زن

دو دختر

اصل



24=3×8

3

16

مسئله ردی است

از مجموع عبارات بالا می‏توان نتیجه گرفت که اصل مسائل وقتی صاحب فروض وجود داشته باشد عبارتند از:2،3،4،6،8،12،24.

جدول زیر خلاصه اصول مسائل است:


 

اصول مسائل

اگر وارثان همگی عصبه باشند

وارثان یا فقط صاحب سهم معین باشند یا هم صاحب سهم و هم عصبه باشند

فقط مذکر باشند

اصل مسأله تعداد افراد است

مثلاً در 4 پسر اصل مسأله 4 است.

مذکر و مونث باشند

اصل مسأله تعداد افراد مذکر + افراد مونث است و مذکر دو نفر حساب می‏شود مثلاً در 3 پسر و 2 دختر اصل مسأله 8=2+2×3

مخرج سهام یکی باشد

همان مخرج اصل مسأله است +  اصل مسأله 2 است.

 +  اصل مسأله 3    است.

مخارج سهام متعدد ولی بعضی دو برابر بعضی دیگر باشد که مخرج بزرگتر اصل مسأله است

+  اصل4

+  اصل8

+ اصل6

مخارج متعدد باشد

مخرج مشترک میان آن‌ها اصل مسأله باشد که حاصلضرب دو رقم تقسیم بر مخرج مشترک آن‌ها اصل مسأله است.

+

اصل12=

+

اصل24=

مخارج متعدد باشند و بر عدد معینی تقسیم پذیر نباشند که اصل مسأله حاصلضرب دو رقم بزرگ است

+  اصل6=2×3

+ اصل12=4×3

+ اصل24=3×8







 

بخش دوم: عول

عول در لغت به معنای ظلم و ستم کردن است. خداوند متعال می‏فرماید: ﴿ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ ٣ [النساء: 3] و عال الأمر به معنای شدت یافتن کاری است و عالت الفریضة به معنای ارتفاع و بلندی پیدا کردن است .و عول این است که سهام زیاد شود بنابراین باعث کاهش سهم صاحبان سهام شود. ابوعبید می‏گوید: گمان می‏کنم به معنای ظلم و ستم باشد بنابراین وقتی یک سهم عول پیدا می‏کند یعنی به صاحبان سهام ظلم می‏کند و سهم آن‌ها را کاهش می‏دهد.[1]

عول در اصطلاح: زیاده‏ای در مجموع سهام معین است که در نصیب و بهره وارثان را کاهش می‏دهد. برای اینکه بیان کنیم که عول چگونه است بعد از اینکه اصل مسأله را پیدا کردیم می‏کوشیم که رابطه میان سهام وارثان را با اصل مسأله پیدا کنیم که از یکی از طرق زیر می‏باشد:

1- فریضه عادله: سهام با اصل مسأله مساوی است.

2-فریضه عائله: سهام از اصل مسأله زیادتر است (عول).

3-فریضه ناقصه: سهام از اصل مسأله کمتر است (رد).

(1) تساوی

وارثان

شوهر

خواهرتنی

سهام



اصل2

1

1

جدول 156

(2) عول

وارثان

شوهر

2خواهرتنی

سهام



اصل6

3

4

جدول 157

(3) رد

وارثان

شوهر

دختر

سهام



اصل4

1

2

جدول 158

در مسأله اول شوهر نصف و خواهر نیز نصف می‌گیرد و کل ترکه را به ارث می‏برند و این فریضه عادله یا تساوی اصل با سهام است و در مسأله دوم شوهر نصف و 2 خواهر می‏گیرند، پس اگر سهم کامل را به یکی از این‌ها بدهیم سهم دیگری کم می‏شود پس اصل مسأله افزایش می‏یابد و سهم آن‌ها به نسبت کاهش پیدا می‏کند. پس نسبت به سهام این نقص بر آن‌ها تقسیم می‏شود مثلاً اگر ترکه 42000 لیره باشد تقسیم بر اصل مسأله بعد از عول (7) می‏شود نه اصل اول (6) که می‏شود: 6000=7÷42000 پس سهم شوهر 18000=6000×3 لیره و سهم خواهران 24000=6000×4 لیره می‏شود.

بنابراین این کاستی و نقص بر تمام وارثان تقسیم می‏شود.

در مسأله دوم شوهر  می‏گیرد و دختر  که مجموعاً +  = می‏شود و این بدین معناست که سهام وارثان کمتر از اصل مسأله است و این همان رد است که در بخش بعدی از آن صحبت خواهیم کرد.

اولین مسأله‏ای که در آن عول روی داد در زمان عمر بن خطاب (رضی الله عنه) بوده است به طوری که زنی مرده بود و شوهرش همراه دو خواهر تنی مانده بودند، پس شوهر  و دو خواهر  را می‏گیرند و سهام از اصل ترکه بیشتر شد و شوهر حق کامل خود را می‏خواست و خواهران نیز حق کامل خود را می‏خواستند، سپس عمر گفت: نظر شما چیست که به یکی از شما بیشتر بدهم و به دیگری کمتر؟ چون اگر به یکی از آن‌ها سهم کاملش را می‏داد سهم دیگری ناقص می‏‏شد پس با اصحاب مشورت کرد و زید بن ثابت به عول اشاره کرد و عمر گفت: سهام را افزایش می‏دهیم و این امر در حضور صحابه بوده است و کسی به آن اعتراضی نکرد. و قانونگذار نیز به همین نظر عمل کرده است به طوری که در ماده 15 آمده است که: وقتی که سهم صاحبان سهام از اصل ترکه بیشتر شد، نسبت به سهام آن‌ها میانشان تقسیم می‏شود.

آیا هر اصل مسأله‏ای عول می‏یابد؟

به استقراء ثابت شده است که سه تا از اصلهای هفت گانه عول می‏یابد و چهار تا هرگز عول ندارند همچنانکه در جدول زیر پیداست.

اصل ها

عول

مقدار عول

مثال

2

ندارد

-

(شوهر+خواهر تنی یا پدری) یا (شوهر+برادر تنی یا پدری)

3

ندارد

-

(مادر+برادر تنی) یا (دختران+عمو) یا (2خواهر تنی+2خواهر مادری)

4

ندارد

-

(شوهر+پسر) یا (شوهر+دختر+برادرتنی) یا  زن و مادر و پدر)

6

دارد

7،8،9،10

(شوهر+2خواهرتنی یا پدری) یا (شوهر+خواهر تنی+مادر)

8

ندارد

-

(زن+پسر) یا (زن+دختر+عموی تنی یا پدری)

12

دارد

13،15،17

(شوهر+مادر+2دختر) یا (زن+جده+خواهران تنی+خواهران پدری)

24

دارد

27

(زن+2دختر+پدر+مادر)

جدول 159

اما کیفیت حل مسائلی که عولی هستند به شکل زیر می‏باشد:

1- سهم کامل صاحبان سهام را به طور کامل می‏نویسیم.

2- اصل مسأله را پیدا می‏کنیم و عول فقط زمانی است که اصل مسأله 6 یا12 یا24 باشد یعنی شش و دو برابرش و دو برابر دو برابرش.

3- سهام حاصل در مسأله را جمع می‏کنیم و اصل مسأله جدید را بعد از عول پیدا می‏کنیم.

4- مجموع ترکه را بر اصل جدید بعد از عول تقسیم می‏کنیم نه بر اصل اول تا سهم هر کدام از صاحبان سهام مشخص شود.

5- حاصل را در حاصل قبلی سهام هر یک از وارثان ضرب می‏کنیم تا سهم آن‌ها از ترکه معین شود. مثال‌های زیر به حل مسائل عولی می‏پردازد.

1- مردی مرده و افراد زیر از او بجای مانده‏اند: زن، خوهر تنی، خواهر پدری، مادر، و   65 فَدان[2] از او بجای مانده است.

مراحل

وارثان

زن

خواهر تنی

خواهر مادری

مادر

1-

سهام





2-

اصل12=

3

6

2

2

3-

اصل بعد از عول13=3+6+2+2

 

 

 

 

4و5- سهم

5=13÷ 65

15=3×5

30=5×6

10=5×2

10=5×2

جدول 160

2- زنی می‏میرد و افراد زیر از او بجای ‏مانده‌اند: دو خواهر تنی، مادر، شوهر و56000 لیره بجای گذاشته است.

مراحل

وارثان

2خواهر

مادر

شوهر

1

سهام




2

اصل6

4

1

3

3

اصل بعد از عول8

 

 

 

4و5

7000=8 ÷56000

28000=7000×4

7000=7000×1

21000=7000×3

جدول 161

3- مردی می‏میرد و افراد زیر از او بجای می‏مانند: زن، 3دختر، پدر و مادر و 2700 لیره بجای گذاشته است.

مراحل

وارثان

زن

 

3دختر

 

پدر

مادر

1

سهام



+ق. ع


2

اصل24

3

16

4+0

4

3

اصل بعد از عول27

 

 

 

 

4و5

100=27÷2700

300=100×3

1600=100×16

400=100×4

400=100×4

جدول 162

اگر بخواهیم که از درستی روش تاکید حاصل کنیم می‏توان سهم هر یک از وارثان را با هم جمع کرد، اگر از ترکه بیشتر بود به معنای این است که اشتباهی روی داده است و باید دوباره از اول حل شود و اگر درست بود بدین معناست که روش حل صحیح بوده است و از مثال‌های سابق روشن می‏شود که صحیح بودند به شکل زیر:

مسأله اول: 15سهم‏زن+30‏‏سهم خواهر تنی+10سهم خواهر مادری+10سهم مادری=65 فدان.

مسأله دوم: 7000+28000+7000+21000=56000 لیره.

مسأله سوم: 300+1600+400+400=2700 لیره.

بخش سوم: رد

رد در لغت به معنای بازگشت و رجوع است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّ [الأنعام: 62] یعنی در قیامت به سوی او بر می‏گردید.

رد در اصطلاح: نقص و کاستی در سهام معین و زیاد شدن نصیب هر یک از وارثان است که عکس عول می‏باشد. و قبلاً در مثال سوم از آن بحث کردیم.

رد به شروط زیر متحقق می‏شود:

1- وجود صاحب فرض، یکی یا بیشتر.

2- عدم وجود عصبه، چون اگر عصبه موجود باشد باقیمانده را می‏گیرد و زیاده‏ای باقی نمی‏ماند.

3- باقی ماندن مقداری از ترکه.

علمای اسلام در مورد رد اتفاق نظر ندارند و به شکل زیر در مورد آن اختلاف کرده‏اند:[3]

1- زید بن ثابت و گروهی از صحابه و مالک و اوزاعی و شافعی معتقدند که باقیمانده ترکه به بیت المال مسلمانان بر می‏گردد و صحیح نیست که آن را به صاحبان سهام برگردانیم، یعنی بیشتر از سهام معینی که خداوند به آن‌ها داده است نباید داد. مثلاً اگر یک دختر  می‏گیرد و او تنها وارث است، جایز نیست که باقی را نیز به او داد، چون خداوند متعال بیشتر از برای او تعیین نکرده است. و این تعدیل فرض خداوند و تعدی به حدود خداوند است.

2- جمع زیادی از صحابه معتقدند که آنچه که از ترکه باقی می‏ماند به صاحبان سهام می‏رسد، هر چند این‌ها در این امر توافق دارند اما در اینکه به زن و شوهر نیز بر می‏گردد یا نه اختلاف دارند:

الف- عثمان بن عفان (رضی الله عنه) معتقد است که رد به تمام وارثان بر می‌گردد و فرقی میان آن‌ها در مسأله ردی وجود ندارد و علت این است که اگر مسأله عولی بود از تمام آن‌ها کم می‏شد، پس شایسته است که طبق قاعده الغرم بالغنم (تقابل ضرر و نفع) رد به آن‌ها نیز برگردد.

ب- عمر و علی و عبدالله بن مسعود و ابن عباس معتقدند که آنچه که از ترکه باقی می‏ماند دوباره به صاحبان سهام بجز زن و شوهر بر می‏گردد و دلایلشان عبارتند از:

1- کلام خداوند متعال که می‏فرماید: ﴿وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ [الأنفال: 75].

2- حدیث پیامبر (ص) که می‏فرماید: «کسی که مالی را بجای بگذارد برای وارثانش است و کسی که فرد ناتوان و رنجوری از او بجای بماند، مسئولیتش بر عهده ماست» و این حدیث در مورد تمام اموالی که به وارثان می‏رسد، عام است.[4]

3- پیامبر (ص) سعد بن ابی وقاص را از وصیت افزون بر  منع کرده است هر چند که می‏دانست که سعد تنها یک دختر داشت و سهم او است و باقیمانده را به رد می‏گیرد.

اما علت اینکه رد به غیر زن و شوهر بر می‌گردد، این است که زن و شوهر جزو ذوی الارحام نیستند و رابطه ازدواج با مرگ به انتها می‏رسد پس باقیمانده ترکه به آن‌ها بر نمی‏گردد.

رأی راجح:

قانونگذاران نیز معتقد به این رأی آخر است که مذهب عمر و علی و ابن مسعود و ابن عباس است. و رد به تمام وارثان بجز زن و شوهر بر می‏گردد. پس اگر یکی از زن و شوهر و ذوی الارحام وجود داشته باشد، شوهر  و ذوی الارحام باقیمانده ترکه را می‏گیرد. و اگر ذوی الارحام وجود نداشته باشد یکی از زن و شوهر سهم خود را می‏گیرد و بقیه ترکه را نیز به رد می‏گیرد و این بر اساس مصلحت است.

ولی به نظر من رای راجح، صحت رد به تمام وارثان است که شامل زن و شوهر نیز می‏شود. به دلایل زیر:

1- عام بودن این حدیث پیامبر (ص): «کسی که مالی را بجای بگذارد به وارثانش می‏رسد» و شکی نیست که زن و شوهر نیز وارث هستند.

2- آیه ﴿وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِۚ [الأنفال: 75] برای تاکید بر این امر نازل شده که مانع ارث از طریق پیمان و معاهده و مناصره (یاری و کمک به همدیگر) شود مثل آنچه که میان مهاجرین و انصار روی داده بود. هر چند که ملاک عام بودن لفظ است نه خاص بودن سبب، افاده این امر را می‏کند که علت ارث قرابت و رحم است و این امر در رد مشهور نیست و دلیل دیگری است که جایز است ارث زن و شوهر نیز رد شود.

3- قاعده شرعی الغنم بالغرم که اساس و بنای تمامی معاملات است مقتضی این است که ارث به زوجین نیز رد می‏شود همچنانکه در عول دچار کاستی می‏شوند و این جزء عدالت شرعی است که فروع شرعی بر آن استوار است و گرنه چرا زن و شوهر در عول استثنا نمی‏شوند و فقط هنگام رد استثنا می‏شوند؟

4- اینکه رابطه زوجیت و ازدواج با مرگ به پایان می‏رسد یک امر غیر مسلم است و گرنه چرا زن از شوهر و شوهر از زنش ارث می‏برد؟ و چرا شوهر از مال خودش اقدام به کفن و دفن و مراسم خاکسپاری زنش می‏کند نه از مال زنش؟ پس این‌ها نشانه استمرار زوجیت است و یکی از علل ارث همچنانکه قبلاً بیان شد، زوجیت و ازدواج است وارث نیز فقط با وفات مورث متحقق می‏شود و قرآن بر این امر نص قاطع دارد ﴿۞وَلَكُمۡ نِصۡفُ مَا تَرَكَ أَزۡوَٰجُكُمۡ [النساء: 12] و این جز بعد از مرگ محقق نمی‏شود، پس چگونه به انتهای زوجیت حکم می‏کنیم در حالی که یکی از علل ارث است؟ و اگر ازدواج حقیقتاً یا حکماً اتمام شده تلقی می‏شد، چیزی به فرض یا رد مستحق زن و شوهر نمی‏شد.

5- مرگ زن باعث حلال شدن ازدواج شوهر با مادرش نمی‏شود و پسرش نیز نمی‏تواند با خاله‏اش ازدواج کند و سایر مواردی که نشان دهنده و مؤکد استمرار آثار احکام ازدواج است و نص شریعت است که آن‌ها می‏توانند در آخرت نیز زن و شوهر باشند خواه در بهشت ﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ ٧٠ [الزخرف: 70] یا در جهنم ﴿۞ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٢٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ [الصافات: 22- 23] باشند.

وارثانی که باقیمانده ارث به آن‌ها رد می‏شود:

وقتی که باقیمانده ارث طبق نظر عملی به زن و شوهر رد نگردد، به پدر و جد نیز بر نمی‏گردد چون اگر آن‌ها در مسأله ای باشند اصلاً رد پیش نمی‏آید. چون رد با وجود عصبه پیش نمی‏آید مثلاً اگر: دختر همراه پدر با جد وجود داشته باشند، پدر یا جد صاحب سهم می‏شود و باقیمانده را به عصبه بودن می‏گیرد، پس رد پیش نمی‌آید.

اما کسانی که باقیمانده ارث به آن‌ها رد می‏شود عبارتند از:

1- دختر                       2- دختر پسر

3- خواهر تنی                4- خواهر پدری

5- مادر                        6- جده

7- خواهر مادری             8- برادر مادری

اما اقسام رد به شکل جدول زیر برای ما روشن می‏شود:


 

اقسام رد

بدون یکی از زوجین

با وجود یکی از زوجین

تنها یک صنف وارث باشد

وارثان3 دختر

+باقیمانده به رد

ترکه به فرض و رد

10خواهر= +باقیمانده به رد

هر دختر  ترکه

اصل مسأله=تعداد نفرات

صاحبان متعدد سهام

مادر+برادران مادری

 +

1+2

مادر یک سهم و برادران 2سهم

اصل مسأله عدد سهام است که در اینجا 2 است

یک فرض

زن+2خواهر

+ باقی به رد

اصل مسأله 4 است

زن+دختر

+ +باقیمانده به رد

+

اصل مسأله 8 است

سهام متعدد

+ +

اصل مسأله12

اگر ترکه 48 فدان باشد

ملاک هر سهم4= 12÷48

باقیمانده36=12-48

که میان جده و خواهران مادری تقسیم می‏شود و به نسبت چون سهم جده نصف سهم خواهران است

12=3÷36سهم جده

24=2×12سهم خواهران





جدول 163

مسائل رد

(1)

وارثان

زن

مادر

ملاحظات

سهام


+باقیمانده

اگر ترکه 20 فدان باشد به زن 5 فدان و مادر15 فدان می‏رسد

اصل4

1

3

جدول 164

(2)

وارثان

4خواهر پدری

مادر

ملاحظات

سهام



اگر ترکه 30 فدان باشد پس سهام6=5÷30

خواهران پدری24=4×6

هر خواهر پدری6=4÷24

و مادر6=1×6

اصل6

اصل بارد5

4

 

 

1

جدول 165

(3)

وارثان

زن

2دختر

مادر

ملاحظات

سهام




ترکه 120فدان 5=24÷12 زن 15 فدان می‏گیرد و باقیمانده به دختران و مادر رد می‏شود.

105=15-120

سهم هنگام رد21=5÷105

مجموع ترکه 15برای زن+84برای دختران+21 برای مادر=120

اصل24

3

16

4

سهم

5=24÷120

 

4

1

اصل هنگام رد

5=1+4

15=3×5

84=4×21

21=1×21

جدول 166

(4)

وارثان

شوهر

2دختر

مادر

ملاحظات

سهام




ترکه3000 لیره است که شوهر  است یعنی 1500 لیره است و بقیه ترکه برای جده و برادر مادری می‏ماند که به صورت مساوی تقسیم می‏شود چون سهامشان مساوی است.

 

اصل6

3

1

1

سهام500

1500

750

750

جدول 167

بخش چهارم: تصحیح مسائل

وقتی که در مورد اصل مسأله صحبت می‏کنیم برای این است که عددی را پیدا کنیم که سهام همه وارثان را بدون عدد کسری از آن استخراج کنیم و گاهی مشاهده می‏کنیم که کسرهای خاصی به بعضی از وارثان تعلق می‏گیرد. خواه یک نفر باشد یا چند نفر، در این حالت ناچاریم که به اجرای عملیات تصحیح این کسرها نسبت به تمام وارثان بپردازیم تا صاحب کسری در میان آن‌ها نباشد.

با این دو مثال این امر را بیشتر توضیح می‏دهیم:

وارثان

شوهر

2دختر

خواهر تنی

سهام



ق. ع

اصل12

3

8

1

سبب

وجود فرع وارث

چون دو نفرند و کسی نیست که آن‌ها را عصبه کند و هر دختر 4سهم می‏گیرند.

همراه 2دختر عصبه مع الغیر است

جدول 168

وارثان

شوهر

3دختر

خواهر تنی

سهام



ق. ع

اصل12

3

8

1

تصحیح36

9

24 هر دختر8 سهم 8=3 ÷24

3

جدول 169

در دو مثال شوهر  ترکه را می‏گیرد و دختران  ترکه و باقیمانده برای خواهر تنی باقی می‏ماند. اصل مسأله در هر دو مثال12 است چون مخرج کسرها با هم موافق نیستند. بعد از این سهم شوهر 3 سهم است و 2 دختر یا دختران 8 سهم و خواهر تنی یک سهم.

در مثال اول تقسیم سهم 8 بر 2 دختر ساده است و  هر دختر 4 سهم می‏گیرد، در حالی که در مثال دوم تقسیم سهم 8 بر سه دختر منجر به عدد کسری می‏شود 66/2=3÷8 و ما با وجود ماشین حسابهای دقیق می‏توانیم مسأله را به این شکل حل کنیم اما به علت علاقه و رغبت به سادگی عملیات ارث و برای اینکه اعداد کسری و اعشاری در سهم وارثان نباشد، به عملیات تصحیح می‏پردازیم.

پس تصحیح به معنای برداشتن سختی و مشکل است و در اصطلاح به معنای به دست آوردن حداقل عددی که بتوان سهم هر یک از وارثان را بدون کسر با آن حساب کرد، است

در مثال دوم می‌بینیم که تعداد دختران 3 دختر است و اصل مسأله 12 است، پس مسأله را از طریق ضرب تعداد دختران در اصل مسأله تصحیح می‏کنیم. 36=12×3.

و طبق این اصل جدید شوهر9=  سهم و دختران24=  سهم و خواهر تنی 3=(9+24)-36 سهم می‏گیرد.

مهم این است که در اینجا سهام دختران (24) اصلاح پیدا کرده و بدون حاصل کسری قابل تقسیم بر تعداد دختران می‏باشد. 8=3÷24

پس طبق این حاصل جدید سهم هر دختر 8 سهم است و مجموع سهام آن‌ها 24 است و شوهر 9 سهم و خواهر تنی 3 سهم می‏گیرد.

روش دیگری برای حل سهام هر وارث بعد از تصحیح وجود دارد که ضرب همان رقمی که چند برابر می‏شود که در اینجا 3 است در سهام که از طریق اصل مسأله و قبل از تصحیح به دست آمده است و مخصوصاً در مسائل عولی و ردی.

پس شوهر سه سهم دارد که بعد از تصحیح مساوی است با 9=3×3

دختران 8 سهم دارند که بعد از تصحیح مساوی است با 24=3×8

خواهر تنی یک سهم دارند که بعد از تصحیح مساوی است با 3=3×1

پس طبق آنچه که گذشت تصحیح مسأله عبارت از حاصلضرب تعداد کسانی که سهمشان کسری است در اصل مسأله، پس سهم سه دختر از هشت سهم به دست نمی‌آید مگر با عدد کسری،و برای اینکه حاصل ما کسری نباشد آن را ضرب می‏کنیم (12×3) تا در نتیجه عدد صحیح بدست بیاید.

در مثال‌های قبل ما فقط یکی از ورثه را شاهد بودیم که سهمشان کسری بود ولی حالت‌های دیگری وجود دارد که بیشتر از یک نفر سهمشان کسری خواهد بود و در اینجا می‏توان تعداد افراد را در اصل مسأله ضرب کرد تا تصحیح مسأله حاصل شود.

وارثان

شوهر

3دختر

برادرتنی و خواهر تنی

ملاحظات

سهام



ق. ع

مذکر دو برابر مؤنث

این همان مسأله قبل است که برادر تنی نیز به آن افزوده شده و او به عصبه بودن ارث می‏گیرد و دو برابر مونث می‏گیرد. و یک سهم تنها با حاصل کسری تقسیم بر 3 می‏شود و بعد از تصحیح برادر 2 سهم می‏گیرد و خواهر یک سهم.

اصل12

3

8

1

تصحیح36

9=3×3

24=3×8

3=1×3 برادر2 سهم و خواهر یک سهم

جدول 170

در این مسأله دو گروه از وارثان سهمشان کسری است که 3 دختر و برادر تنی همراه خواهر تنی هستند ولی وقتی عدد3 را در اصل ضرب کردیم، همگی وارثان بدون کسر سهم می‏برند و نیازی به افزودن اصل مسأله به 36 نیست.

ولی گاهی نیاز داریم که این حاصلضرب چند برابر را داشته باشیم وقتی که وارثان بیشتر از یک نوع باشند و سهمشان کسری باشد مثل:

وارثان

4زن

3جده

5برادران

ملاحظات

سهام



ق. ع

سهام وارثان اگر تقسیم بر تعداد آن‌ها شود حاصل عددی کسری خواهد شد و باقیمانده آن از طریق عصبه به برادران می‏رسد که بعد از جمع سهام آن‌ها آنچه که باقی می‏ماند برای آن‌هاست 300=120+180 از اصل بعد از تصحیح که 420سهم برای آن‌ها باقی می‏ماند.

اصل12

3

2

7

تصحیح720

180=

45 =

هر زن 45 سهم دارد

120=

40=

هر جده 40 سهم دارد

84=

هر جده 84 سهم دارد

جدول 171

اصل مسأله در اینجا 12= است و سهام وارثان در نهایت کسرهایی مثل در زنان، در جده‏ها و  در برادران خواهد بود که باید به عمل تصحیح بپردازیم.

و ساده ترین روش آن ضرب اصل مسأله در تعداد نفراتی است که سهم آن‌ها عدد صحیح نخواهد شد که طبق روش زیر می‏باشد:

12        4              3              5       =        720

اصل مسأله    تعداد زنان    عدد جده‌ها  تعداد برادران  = اصل بعد از تصحیح                  وارثان

شوهر

5خواهر تنی

4برادر مادری

سهام




اصل6

3

4

2

عول9

3

4

2

تصحیح

180=9×5×4

60=3×20

80=20×4

 

40=2×20

 

سهم

20=9÷180

 

16=5 ÷80

هر خواهر 16 سهم دارد

10=4 ÷40

هر برادر مادری 10 سهم می‏برد.

جدول 172

این مسأله از 6 به9 عول پیدا کرده است و این رقم آخر اصل مسأله می‏شود و چون قابل قسمت بر خواهران و برادران نیست و حاصل آن کسری خواهد شد، پس با ضرب اصل مسأله بعد از عول (9) در تعداد خواهران تنی (5) و تعداد برادران مادری (4) مسأله را تصحیح می‏کنیم که 180 می‏باشد.

شوهر می گیرد که60 سهم است و خواهران تنی  می‏گیرند که 80 سهم است و بعد از تقسیم بر تعداد آن‌ها هر کدام 16 سهم می‏گیرند و برادران مادری  می‏گیرند که 40 سهم است و به هر کدام 10 سهم می‏رسد.

مسائلی درباره اصل مسأله، رد، عول و تصحیح:

وارثان

پدر

مادر

4دختر

دختر پسر

سهام

+ق. ع



0

اصل6

1+0

1

4

توسط دختران حجب می‏شوند ولی می‏توان برای آن‌ها وصیت کرد.

سبب

وجود فرع وارث مونث

وجود فرع وارث

چون کسی نیست آن‌ها را عصبه کند

جدول 173

مخرج سهام در اینجا (6،6و3) هستند پس اصل مسأله 6 است چون بر3 بخش پذیر است و مسأله ردی نیست چون عصبه وجود دارد.

و سهام4 دختر4 سهم است و هر کدام یک سهم می‏برند بنابراین نیازی به تصحیح نیست.

وارثان

6دختر

2جده

3عمو

سهام



ق. ع

اصل6

4

1

1

تصحیح216

144=

24=

هر دختر24 سهم

36=

18=

هر جده18 سهم

36=

12=

هر عمو12 سهم

جدول 174

اگر4 سهم بر6 دختر تقسیم شود حاصل عددی کسری خواهد شد و یک سهم بر دو جده و3 عمو اگر تقسیم شود باز حاصل کسری خواهد شد. پس لازم است تصحیح انجام بدهیم که حاصل ضرب 216=6×(6×2×3) است.

وارثان

مادر پدر+مادر مادر

خواهر تنی

برادر مادری

سهام

در  شریکند



اصل6

1

3

1

اصل بارد5

2=1×2

6=2×3

2=2×2

اصل با تصحیح10

هر نفر یک سهم

 

 

جدول 175

چون مسأله ردی است و ما یک سهم داریم که آن را بر دو جده تقسیم کنیم پس ناچاریم که تصحیح انجام بدهیم و اصل مسأله را دو برابر کنیم و به ده برسانیم و این عدد دو برابر را بر اعضا تقسیم کنیم پس برای دو جده دو سهم و برای خواهر تنی 6سهم و برادر مادری 2 سهم است.


تمرینات فصل پنجم

نوزدهم: جملات زیر را کامل کنید:

1- اصل مسائلی که هیچگاه عول نمی‏شوند عبارتند از...... (2-3-4-8)، (2-4-6-8)، (4-8-12-24).

2- اصول مسائلی که عولی هستند عبارتند از....... (2-3-4)، (4-6-12)، (6-12-24).

3- رد به زوجین مخالف قاعده..... (مذکر دو برابر مونث می‏گیرد، دین قبل از وصیت است، الغرم بالغنم).

4- رد به پدر و جد بر نمی‏گردد زیرا آن‌ها ...... (دو اصل وارث هستند، عصبه هستند، حجب نمی‏شوند).

5- هنگام عول نقص و کاستی بر....... وارد می‏شود. (غیر از زن و شوهر، ذوی الفروض، عصبه ها).

6- در مسأله ای که ...... وجود داشته باشد رد وجود ندارد. (عصبه‏ها، ذوی الارحام، ذوی الفروض).

7- عول وقتی است که سهام...... باشد. (کمتر از یک عدد صحیح باشد، بیشتر از یک باشد، مساوی باشد).

8- رد وقتی است که سهام...... باشد. (کمتر از یک عدد صحیح باشد، بیشتر از یک باشد، مساوی باشد).

9- اصل مسأله عبارت است از ...... (کمترین عدد، بیشترین عدد، عدد مساوی) که سهام وارثان به طور صحیح و غیر کسری از آن استخراج می‏شود.

بیستم: دلایل رد به غیر زوجین همراه ترجیح خود را در مورد آن مسأله بررسی کنید.

بیست و یکم: دو روش برای تصحیح مسایل وجود دارد، آن دو روش کدامند و ساده‏ترین آن‌ها کدام است؟

بیست و دوم: مسائل:

1- مردی می‏میرد و افراد زیر از او بجای می‏ماند: زن، مادر مادر، خواهر پدری، 3 برادر مادری و دختر عمو.

2- زنی می‏میرد و افراد زیر از او بجای می‏ماند: شوهر، دختر، دختر دختر و دختر پسر.

3- مردی می‏میرد و افراد زیر از او بجای می‏ماند: پدر پدر، 7برادر تنی، خواهر پدری، 3برادر مادری.

4- زنی می‏میرد و افراد زیر از او بجای می‏ماند: مادر مادر، مادر پدر، پسر پسر، دو دختر پسر.




[1]- مختار الصحاح، رازی، باب العین و واو.

[2]- واحد پیمایش سطح برابر 833/4200 متر مربع در مصر

[3]- الام، شافعی،77،80،81؛ المغنی، ابن قدامه، 9/48-53، مسأله شماره 1012.

[4]- مسلم روایت کرده است، کتاب الفرائض، باب من ترک مالاً فلورثته.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...