توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ اسفند ۱۶, دوشنبه

(25) حقیقت توسل، انواع و احکام آن

 

(25) حقیقت توسل، انواع و احکام آن

 خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَيۡهِ ٱلۡوَسِيلَةَ وَجَٰهِدُواْ فِي سَبِيلِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ٣٥ [المائدة: 35]. «ای مؤمنان! از خدا بترسید، و برای تقرب به خدا وسیله بجویید و در راه او جهاد کنید تا اینکه رستگار شوید».

و نیز فرموده است: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا [الأعراف: 180]. «خداوند دارای زیبا‌ترین نا‌ها است پس او را بدان نام‌ها فریاد کنید و بخوانید».

در آیت اولی خداوند متعال مسلمانان را به وسیله‌جویی مأمور ساخته و در آیت دوم نام‌هایش را به عنوان یکی از وسایل تقرب به خودش معرفی نموده است، پس ما بصفت مسلمان قبل از وسیله‌جویی و یا توسل جستن باید درک کنیم که توسل و یا وسیله چیست، و وسایل مشروع برای تقرب جستن به خداوند، کدام‌ها اند؟

تعریف توسل:

توسل را علماى لغت عربی چنین تعریف نموده‌اند: هو التقرب إلی الشيئ بشيئ: بعمل، أو كتاب أو قرابة، أو سبب آخر[1].

«توسل عبارت است از نزدیک‌شدن به چیزی توسط چیزی، اعم از اینکه آن چیز عمل باشد، نامه باشد، قرابت و خویشاندی باشد، و یا کدام سبب و وسیلۀ دیگری».

و در اصطلاح: «ما يتقرب به إلى الله  عزوجل ». «آنچه که توسط آن به خداوند تقرب جسته شود».

و برخی علما چنین تعریف نمودند: «اتخاذ وسيلة إلی الله تعالی لإجابة الدعاء وتحقيق الـمطلوب»[2]. «توسل عبارت است از وسیله قرار‌دادن چیزی به خداوند و یا متوسل‌شدن به چیزی نزد خداوند بخاطر اجابت و قبول‌شدن دعا و بر‌آورده‌شدن حاجت و مقصود».

انواع توسل:

 توسل در قدم اول بر دو قسم است: مشروع و غیر مشروع.

1- توسل مشروع، و آن انواع و صورت‌های متعددی دارد:

أ- توسل به خداوند توسط اسما و صفاتش، طوری‌که در هنگام خواستن دعا بگوید: «اللهم إنی أسألك بأنك أنت الله لا إله إلا أنت الأحد الصمد الحنان الـمنان، بدیع السماوات والأرض، یا ذالجلال والإکرام، یا حی یا قیوم».

و این همان توسلی است که خداوند متعال به آن دستور داده، فرموده است: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا. «تنها برای خداوند اسماء و نام‌های زیبایی هست پس با این اسماء او را بخوانید و کسانی را که در بارۀ اسمای او از حق دور می‌شوند به حال خود رها کنید، آنان بر آنچه انجام داده‌اند جزا داده می‌شوند».

ب- توسل‌جستن به خداوند توسط ایمان و اعمال صالحی‌که توسل‌جوینده انجام داده و میدهد، چنانچه خداوند متعال شیوۀ توسل جستن اهل ایمان را حکایت نموده، فرموده است: ﴿رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ فَ‍َٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَيِّ‍َٔاتِنَا و توفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ١٩٣ [آل عمران: 193]. «پروردگارا! ما ندای ندا‌دهنده‌ای را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کرد (می‌گفت) به پروردگار‌تان ایمان بیاورید پس ما ایمان آوردیم. پروردگارا! گناهان مارا ببخش و کار‌های بد ما را بپوشان، و مارا با نیکان بمیران».

دلیل دیگر بر مشروعیت این نوع توسل حدیث متعلق به سه نفر است که در غاری گیر‌مانده بودند، کوهی از بالا ریزش کرد و درب غار را بست، و توانایی خارج‌شدن از آن را نداشتند پس با اعمال صالح خود به خداوند متوسل شدند، و خداوند متعال سنگ افتاده را دور کرد تا اینکه هرسه از غار سالم بیرون آمدند.

ج- توسل به الله با اقرار نمودن به وحدانیت او، مانند توسل یونس علیه السلام  که گفته بود: ﴿فَنَادَىٰ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ [الأنبیاء: 87]. «یونس  علیه السلام  در تاریکی‌های فریاد بر‌آورد که هیچ معبود بر حقی غیر از تو نیست و تو پاک و منزهی».

د- توسل به خدا با اظهار احتیاج، ضعف، نیاز و فقر. ما نند توسل موسی علیه السلام  که گفته بود:

 ﴿َرَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَيَّ مِنۡ خَيۡرٖ فَقِيرٞ [القصص: 24]. «پروردگارا من به هر خیرى‌که سویم بفرستى سخت نیازمندم».

و مانند توسل زکریا  علیه السلام  که گفته بود: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَلَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا٤ وَإِنِّي خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِيَ مِن وَرَآءِي وَكَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا٥ [مریم: 4-5]. «گفت پروردگارا من استخوانم سست گردیده و [موى] سرم از پیرى سپید گشته و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو نا امید نبوده‏ام. من پس از خویشتن از بستگانم بیمناکم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى [و جانشینى] به من ببخش».

و مانند توسل ایوب  علیه السلام  که گفته بود: ﴿وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ٨٣ [الأنبیاء: 83].. «بیماری و ناراحتی به من روی آورده و تو مهربان‌ترین مهربانانی».

و مانند توسل نوح  علیه السلام  که گفته بود: ﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ١٠ [القمر: 10]. «تا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس».

هـ- توسل به خداوند با دعای صالحینی‌که زنده‌اند، همانطور که اصحاب پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  وقتی دچار خشکسالی شدند از پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  خواستند که برای آنان دعا کند و پس از پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  از عموی او عباس^ خواستند که برایشان دعا کند[3].

و یا مانند این دعای اولاد‌های یعقوب  علیه السلام  که گفته بودند: ﴿ يَٰٓأَبَانَا ٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَٰطِ‍ِٔينَ [یوسف: 97]. «گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم».

و- توسل به خدا با اعتراف به گناهان، همان طوری‌که موسی  علیه السلام  گفته بود:  ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي فَٱغۡفِرۡ لِي فَغَفَرَ لَهُۥٓۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ١٦ [القصص: 16]. «گفت پروردگارا من بر خویشتن ستم کردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت که وى آمرزنده مهربان است».

2- توسل غیر مشروع و یا ناجایز که در قرآن و سنت دلیلی بر مشروعیت آن وجود نداشته باشد، و این هم مانند توسل مشروع انواع متعددی دارد که طی نکات ذیل بیان می‌گردد:

الف- طلب دعا و شفاعت از مردگان:

طلب دعا و حاجت از مردگان حرام و ناجایز است، زیرا مردگان بر خلاف زمانی‌که زنده بودند توانایی دعا کردن را ندارند.

و همچنان طلب شفاعت از مردگان نیز ناجایز است، زیرا عمر بن خطاب رضی الله عنه  و سایر اصحاب برجستۀ پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  وقتی دچار خشک‌سالی می‌شدند از کسی برای باران طالب دعا می‌شدند که زنده می‌بود، مانند عباس بن عبد المطلب و یزید بن اسود رضی الله عنها. و این در حالی است که پیامبر  صل الله علیه و آله و سلم  نزد ایشان در حجرۀ عائشه رضی الله عنها مدفون بود، ولی بازهم آن‌ها از او درخواست دعا برای باران را نکردند، و سر قبر او و یا قبر کسی دیگری نمی‌رفتند، بلکه بجای او از کاکای ایشان عباس بن عبد المطلب طلب دعا می‌کردند.

چنانچه توسل عمر بن خطاب  رضی الله عنه  در این مورد مشهور است که گفته بود: «اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا، وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا». صحيح البخاري. (ص: 27)، (ح: 1010). «خدایا! تا پیامبرت زنده بود به او متوسل می‌شدیم تو بر ما باران می‌فرستادی، الآن به عموی پیامبر‌مان توسل می‌جوئیم پس برای ما باران بفرست».

ب- توسل به جاه و مقام پیامبر یا دیگران نیز ناجایز است، زیرا توسل‌جستن بخشی از دعا به حساب می‌رود، و دعا مانند سایر عبادات به دلیل صریح و صحیح نیاز دارد.

و در مورد مشروعیت توسل به جاه و یا مقام پیامبر و دیگران دلیل صحیح و صریحی وجود ندارد، و حدیثی‌که در این مورد آمده «إِذَا سَأَلْتُمُ اللهَ فَاسْأَلُوهُ بِجَاهِي، فَإِنَّ جَاهِي عِنْدَ اللهِ عَظِيْمٌ». «هرگاه از خدا کمکی خواستید به جاه من توسل جویید، چون جاه و مقام من نزد خدا بزرگ است».

 موضوع و ساختگی است، چون این حدیث در هیچ کتابی از کتاب‌های معتبر و مورد اعتماد اهل سنت وجود ندارد، و هیچکدام از علمای معتبر حدیث، آن را ذکر نکرده‌اند.

ج– توسل به حق مخلوق:

یکی از انواع توسل غیر مشروع، توسل به حق مخلوق است، زیرا هیچ کس بر خداوند حقی را واجب و لازم قرار داده نمی‌تواند. فقط خداوند است که از فضل خود به بندگان مطیع و فرمانبردارش اجر و پاداش عنایت می‌کند.

و بر همین اساس علمای احناف توسل جستن به حق دیگران را در هنگام دعا از مکروهات دعا قرار دادند، چنانچه ابن ابی العز الحنفی در شرح عقیده طحاویه ص: 211 می‌نویسد:... «ولهذا قال أبو حنيفة وصاحباه  رضی الله عنهم : يكره أن يقول الداعي: أسألك بحق فلان، أو بحق أنبيائك ورسلك، وبحق البيت الحرام، والمشعر الحرام ونحو ذلك».

و نیز از امام ابو حنیفه: این عبارت نقل شده که فرموده است: «لاينبغي لأحد أن يدعو الله إلا به».

ابن عابدین شامی در شرح سخنان امام صاحب می‌گوید: «إلا به أی بذاته، وصفاته، وأسمائه»[4].

و روایت «أسألك بحق السائلين».«به حق نیازمندان از تو می‌خواهم».

ثابت و صحیح نیست، چون اولا در سند آن عطیۀ عوفی است، و علمای حدیث بر ضعف او اجماع کرده‌اند.

دوم اینکه در این حدیث توسل به شخص معینی نشده و بطور عام توسل به حق سائلین است، و حق سائلین اجابت دعای آنان است همانطور که خداوند وعده داده، حقی است که خود خداوند برای آنان منظور کرده است، و کسی آن را بر خداوند واجب نکرده، پس این توسل، توسل به وعدۀ خداوند است، نه توسل به حق مخلوقات. و توسل به وعدۀ خداوند از جملۀ توسل‌های مشروع به حساب می‌رود، چنانچه در دعای قرآنی آمده است: ﴿رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخۡزِنَا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ١٩٤ [آل عمران: 194]. «این است حقیقت توسل با برخی انواع و احکام آن».

 

***




[1]- کتاب العین از خلیل فراهیدی (7/298)، مجاز القرآن از ابو عبیده (1/164)، تهذیب اللغة امام ازهری (13/68)، لسان العرب (11/725)، تاج العروس زبیدی (8/154).

[2]- عقیدة اهل السنة والجماعة، ص: 166.

[3]- صحیح البخاری.

[4]- (رد المحتار5/254).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...