لقیط به معنی یافته شده، و در اصطلاح شرع لقیط به بچهای گفته میشود که: او را در محلی بدون سرپرست انسان پیدا میکند.
مسئله 1775: بچه یافته شده اصولاً آزاد است و هزینه او را باید بیت المال بپردازد.
مسئله 1776: اگر شخصی بچهای را بدون صاحب پیدا کرد، دیگری نمیتواند او را بگیرد ولی ادعا کرد که این یافته شده بچه او میباشد دعوایش ثابت میشود، و حاکم شرع باید بچه را به مدعی تحویل دهد.
مسئله 1777: اگر دو نفر ادعا کردند که بچه یافته شده از آنها میباشد، حق تقدم با کسی است که علامت مشخصی از بدن بچه را بیان نماید.
مسئله 1778: اگر غلامی ادعا کرد که بچه یافته شده پسر او میباشد، نسب او ثابت میشود و آن بچه آزاد است.
مسئله 1779: اگر با بچه یافته شده مالی همراه بود آن مال از همان بچه میباشد، شخص پیدا کننده میتواند از آن مال با نظریه قاضی شرع در مصالح و احتیاجات بچه مصرف نماید.
مسئله 1780: شخص پیدا کننده نمیتواند یافته شده صغیره را به نکاح بدهد، یا برای او ازدواج کند و یا در مالش دخالت مستقیم نماید.
مسئله 1781: بچه یافته شده را کسی که یافته باید به کاری و صناعت و فنی بگمارد.
احکام مالی که انسان آن را پیدا میکند
مسئله 1782: مالی که انسان آن را مییابد و نشانه ای ندارد که به واسطه آن صاحبش معلوم شود، آن مال نزدش امانت است، و بهتر این است که در موقع یافتن شاهد بگیرد که این را برای حفاظت و رسانیدن به صاحبش نگهداری میکند، و باید به هر وسیله ممکن اعلام نماید تا صاحب اصلی آن معلوم گردد، نه بصورتی اعلام شود که صاحب دروغی برایش پیدا شود.
مسئله 1783: چیز یافته شده در صورتی که قیمتش از هفت مثقال نقره کمتر بود چند روزی سراغ داده شود، و در صورتی که قیمتش بیشتر بود اگر بعد از یکسال صاحبش پیدا شد به او تسلیم شود، وإلا یافته شده را خیرات بدهد، و اگر بعد از خیرات دادن صاحبش پیدا شد و به خیرات دادنش راضی نبود میتواند شخصی را که یافته ضامن سازد.
مسئله 1784: گوسفند و گاو و شتر هم اگر بدون صاحب در محلی پیدا شدند حکم یافته شده را دارند.
مسئله 1785: اگر مال یافته شده احتیاج به هزینه داشت، و خوف این بود که هزینهاش او را از بین خواهد برد و به اندازه قیمتش صرف خواهد شد، آن مال فروخته شود و قیمت آن نگهداری شود تا صاحبش معلوم گردد، و اگر نفقه به صرفه و صلاح آن بود حاکم شرع دستور نفقه بدهد، و آن را دین بر ذمه صاحب مال محسوب نماید، وقتی که صاحب آن پیدا شد نفقه از او مطالبه گردد، و اگر نداد میتواند شخص پیدا کننده آن یافته شده را تا پرداخت نفقه خرج شده تحویل ندهد.
مسئله 1786: مالی که در زمین حرم (قسمتی از زمینهای مکه) یا غیر آن یافته شده فرقی ندارد.
مسئله 1787: اگر صاحب مال پیدا شده حاضر شد و ادعای مالکیت نمود، بمجرد دعوا یا شاهد نیاورد به او تحویل نگردد، و اگر علائمی برایش بیان کرد که بیانگر صداقتش شود شخص پیدا کننده میتواند به او تحویل دهد، و در موقع تحویل کفیلی از او بگیرد که اگر بعدا معلوم شد دروغ گفته به شخصی که کفالت نموده مراجعه شود.
مسئله 1788: اسباب یا پول پیدا شده را نباید به شخص ثروتمندی داد، و اگر خود پیدا کننده هم غنی بود نباید از آن استفاده نماید، و اگر فقیر بود استفاده برای او جائز است.
مفقود لغتاً به معنی گم شده میباشد، و در اصطلاح فقها برای شخصی میگویند که: از شهر خود غایب شده و مرگ و حیات وی معلوم نیست.
مسئله 1789: وقتی که شخص غائب شد و معلوم نبود که زنده هست یا مرده، قاضی شرع باید کسی را برای حفظ دارائی آن منصوب نماید. شخصی منصوب شده در حفظ منافع مفقود از لحاظ وصول مطالبات و نگهداری اموال او سعی و کوشش نماید، و آن اموالی که از بین میرود حاکم شرع باید حکم فروش آن را صادر نماید.
مسئله1790: از مال مفقود حاکم شرع نفقه عیال و اولاد صغیر او را بدهد، و همچنین نفقه تمام آنهائی که بر او لازم است، مثل پسر بزرگ مفقود که فلج زده، یا شل، یا از کار افتاده باشد و دختران بزرگش اگرچه سالم باشند.
مسئله 1791: اگر شخصی چهارسال مفقودالأثر بود، و در رادیو و روزنامهها و به دیگر وسائل اطلاعیه منتشر کردند پس از چهار سال اگر پیدا نشد حاکم شرع میتواند حکم فوت او را صادر نماید. اگر زوجه مفقود مایل بود پس از صدور حکم و گذشت چهارماه و ده روز که عده وفات است علاوه بر چهار سال، میتواند شوهر اختیار کند و مالش بین ورثه تقسیم میگردد، ورثه ای که در موقع حکم شرع حیات دارند، و آنهائی که قبل از حکم قاضی فوت کردهاند آنها از مال مفقود بهرهای ندارند که ورثه آنها ادعا نمایند([1]).
مسئله 1792: شخص مفقودالأثر در حالت فقدان خود از کسی ارث نمیبرد، و همچنین اگر کسی برایش وصیت کرد صحیح نیست و اجرا نمیشود، در صورت پیدا شدن پس از تقسیم حقی به او تعلق نمیگیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر