قضاوت: عبارت است از تبیین حکم شرعی و الزام بدان و حل و فصل اختلافات.
الله متعال قضاوت و صدور حکم را بر مبنای آنچه نازل کرده جهت حفظ حقوق، اقامه عدل، حفظ سرزمینها و بندگان، حفاظت از جان و مال و آبروی افراد وضع کرده است. الله متعال انسانها را چنان خلق کرده که نیازمند یکدیگر هستند چنانکه برای خرید و فروش و سایر حرفهها و امور ازدواج و طلاق و اجاره و دیگر ضروریات زندگی به یکدیگر وابسته و نیازمند میباشند. شریعت برای این امور قواعد و شروطی را وضع کرده که نوع تعامل افراد با یکدیگر را تنظیم و استوار میکند تا اینکه امنیت و عدالت در میان آنها برقرار باشد. اما گاهی عمدا یا از روی جهل مخالفتهایی با این شروط و قواعد صورت میگشرد که مشکلاتی را بوجود میآورد و باعث اختلاف و نزاع و عداوت و دشمنی میشود. و چه بسا گاهی منجر به غارت اموال و خونریزی و تخریب خانهها میگردد. از اینرو الله دانا و آگاه به مصالح بندگان قضاوت بر مبنای شریعت را در میان آنها مقرر داشته است تا اختلاف و نزاع از بین رفته و مشکلات بوجود آمده حل شود و بین بندگان با معیار حق و بر مبنای عدل قضاوت شود.
الله متعال میفرماید: ﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ٤٨﴾ [المائدة: 48] «و (این) کتاب (= قرآن) را به حق بر تو نازل کردیم درحالیکه تصدیقکنندهی کتابهای که پیش از آن است و بر آنها شاهد و نگاهبان است، پس به آنچه الله نازل کرده است در میان آنها حکم کن و از هوی و هوسهای آنان به جای آنچه از حق به تو رسیده است، پیروی نکن (و از احکام الهی روی مگردان) ما برای هرکدام از شما، آیین و طریقه روشنی قرار دادیم و اگر الله میخواست همهی شما را یک امت قرار میداد، ولی (الله میخواهد) شما را در آنچه به شما داده بیازماید، پس در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همهی شما به سوی الله است، آنگاه از آنچه در آن اختلاف میکردید به شما خبر میدهد».
قضاوت فرض کفایه است و بر امام و حاکم مسلمانان واجب است بر حسب نیاز در هر شهر و اقلیمی یک یا چند قاضی مشخص کند تا به حل و فصل اختلافات و اقامه حدود و قضاوت بر مبنای حق و عدل بپردازد. و حقوق را به صاحبان حق بازگردانده و با مظلوم منصفانه رفتار شود و به مصالح مسلمانان و مواردی از این قبیل رسیدگی کند. قضاوت بین مردم فرض کفایه است چنانکه اگر عدهای به اندازه کفایت، به این مهم بپردازند، گناه نپرداختن به آن از دیگران ساقط میشود زیرا مقصود در فرض کفایه عمل موردنظر است نه فاعل آن؛ همچون اذان؛ و اگر مقصود شریعت هم عمل و هم عامل آن باشد حکم مورد نظر فرض عین خواهد بود مانند نماز و روزهی رمضان و...
الله متعال میفرماید: ﴿وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن يَفۡتِنُوكَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ٤٩ أَفَحُكۡمَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ يَبۡغُونَۚ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ٥٠﴾ [المائدة: 49-50] «و در میان آنها (= یهود) بر اساس آنچه الله (در قرآن) نازل کرده حکم کن و از هوسهای آنان پیروی مکن و از آنان بر حذر باش، مبادا تو را از بعضی از چیزهایی که الله بر تو نازل کرده منحرف کنند و اگر آنها (از حکم تو) روی گردانند، پس بدان که الله میخواهد آنان را به (خاطر) پارهای از گناهانشان مجازات کند و بیگمان بسیاری از مردم نافرمانند. آیا آنها حکم جاهلیت را میخواهند؟! چه کسی برای گروهی که یقین دارند بهتر از الله حکم میکند؟!»
کسیکه عهدهدار مسئولیت قضاوت میشود باید شروطی را دارا باشد:
1- قوی و امین باشد؛ قاضی باید در عملش قوی و در وظیفهای که بر عهدهی اوست امین باشد.
2- مسلمان باشد زیرا واجب است قاضی به آنچه الله متعال نازل کرده حکم کند.
3- بالغ و عاقل باشد. چون تصرفات کودک و مجنون ناقص و غیر قابل اعتنا میباشد.
4- عادل باشد؛ زیرا به دلیل فسقِ فاسق احتمال ظلم و ستم وی میرود.
5- شنوا باشد؛ چون کر نمیتواند سخنان طرفین دعوا را بشنود.
6- قدرت تکلم داشته باشد. تا اینکه بتواند با طرفین دعوی سخن بگوید.
7- مجتهد، آشنا و آگاه از احکام باشد. چون مقلد و فرد عامی صلاحیت لازم برای عهدهدار شدن این مسئولیت را ندارد.
8- مرد باشد؛ زن ناقص العقل است و عاطفه و احساس وی غلبه دارد، لذا بسیار فریب میخورد.
بر حسب امکان این شروط معتبر است و بینا بر کور ترجیح دارد و بر حسب قدرت و نیاز سپردن امر قضاوت به برترینها واجب است.
انتخاب قاضی
مسئول تعیین قاضی امام و حاکم مسلمانان است. و بر او واجب است که برای قضاوت میان مردم، برترین آنها از نظر علم و تقوا و باهوشترین و زیرکترین آنها را انتخاب کند. زیرا در میان مردم برخی مُحق و برخی دروغگو میباشند. تا اینکه حق ضایع نشود و فاجر او را نفریبد.
و نیز باید پرهیزگارترین آنها را برای قضاوت انتخاب کند زیرا متقی و پرهیزگار مال حرام نمیخورد و در صدور حکم به کسی گرایش نخواهد داشت و حکم ناحق صادر نخواهد کرد. و تقوا موجب آسان شدن امور و میسر شدن هر امر دشواری و معرفت حق و تمایل به آن و حکم نمودن بر اساس آن و یاری کردن آن میشود.
و کسی را انتخاب میکند که در علم شرعی قوی، در انجام وظیفهاش امین، فردی صادق و فقیه و مهربان و نرمخو با مردم باشد.
1- الله متعال درشان موسی علیهالسلام میفرماید: ﴿قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا يَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ٢٦﴾ [القصص: 26] «یکی از آن دو (دختر) گفت: پدرجان! او را اجیر کن، بیتردید بهترین کسی را که میتوانی اجیر کنی، کسی است که نیرومند امین باشد (و او چنین است)».
2- و الله متعال میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ١٥٩﴾ [آل عمران: 159] «پس به (سبب) رحمت الهی است که تو با آنان نرمخو (و مهربان) شدی و اگر تندخو و سختدل بودی، قطعا از اطراف تو پراکنده میشدند، پس از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها، با آنان مشورت کن و آنگاه که تصمیم گرفتی بر الله توکل کن، زیرا الله توکل کنندگان را دوست میدارد».
قضاوت کردن عادلانه میان مردم از بزرگترین عبادتها است. بنابراین بر تمام حکام و قضات واجب است بر مبنای حق و هدایتی که الله متعال نازل کرده، حکم کرده و قضاوت کنند.
و این از رحمت الله است که دینی کامل به سوی ما نازل کرده که در آن حل تمام مسایل بشریت نهفته است. الله متعال قرآن را نازل کرد که در آن احکام و شرایع به تفصیل بیان شده است و نیز میزان را نازل نمود که همان عدل است و نمود آن در قالب قوهی قضایی میباشد و نیز آهن را نازل کرد که نمود آن در قالب قوهی اجرایی احکام شرعی میباشد.
1- الله متعال میفرماید: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ فِي مَخۡمَصَةٍ غَيۡرَ مُتَجَانِفٖ لِّإِثۡمٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾ [المائدة: 3] «امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را (بعنوان) دین برای شما بر گزیدم. اما هرکس که از گرسنگی درمانده شود و مایل به گناه نباشد (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورد) پس (بداند که) الله آمرزندهی مهربان است».
2- الله متعال میفرماید: ﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَنزَلۡنَا مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡمِيزَانَ لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَأَنزَلۡنَا ٱلۡحَدِيدَ فِيهِ بَأۡسٞ شَدِيدٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥ وَرُسُلَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٞ٢٥﴾ [الحدید: 25] «به راستی که پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آها کتاب (آسمانی) و میزان (عدالت) نازل کردیم. تا مردم به عدالت قیام کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی سخت و منافعی برای مردم است. و تا الله معلوم بدارد چه کسی به نادیده او و پیامبرانش را یاری میکند، بیگمان الله توانای پیروزمند است».
اموری که باید قاضی از آنها دوری کند
بر قاضی و دیگران قبول کردن رشوه حرام است. و نباید قاضی از کسی هدیه قبول کند مگر از کسیکه قبل از قاضی شدن وی به او هدیه میداده است. هرچند بهتر است از او هم قبول نکند. زیرا رسول الله فرمود: هدیه پذیرفتن عامل خیانت است.[1]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر