توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ فروردین ۲۶, یکشنبه

1- احکام خلیفه

1- احکام خلیفه

حکم تعیین خلیفه

تعیین امام مسلمانان واجب است و این جهت حمایت از اسلام، تدبیر اوضاع و احوال مسلمانان، اقامه‌‌ی حدود، رسیدگی به حقوق افراد، حکم و قضاوت بر مبنای آنچه الله متعال نازل کرده، نهی از منکر، دعوت به سوی الله و جهاد در راه الله می‌‌باشد.

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا نَسُواْ يَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ٢٦ [ص: 26] «ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (= فرمانروا) قرار دادیم، پس به حق در میان مردم داوری کن و از هوای (نفس) پیروی نکن که تو را از راه الله گمراه می‌کند، بی‌گمان کسانی‌که از راه الله گمراه می‌شوند، به خاطر آنکه روز حساب را فراموش کردند، عذاب شدیدی (در پیش) دارند».

اولی‌‌الامر

حاکمان و علما اولی‌‌الامر هستند. علما عهده‌‌دار امور ما در بیان شریعت الهی می‌‌باشند. چنان‌‌که الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِينَ يَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِلَّا قَلِيلٗا٨٣ [النساء: 83] «و هنگامی‌که خبری از ایمنی (و پیروزی) یا ترس (و شکست) به آن‌ها برسد آن‌‌را شایع می‌سازند، درحالی‌که اگر آن‌‌را به پیامبر و صاحبان امرشان باز می‌گرداندند، از حقیقت امر آگاه می‌شدند و اگر فضل و رحمت الله بر شما نبود، جز اندکی، (همگی) از شیطان پیروی می‌کردید».

و حاکمان در مسیر مستقیم و راه راست حرکت نخواهند کرد مگر به‌‌وسیله‌‌ی علما؛ و نیز علما راه راست را طی نخواهند کرد مگر با حاکمان؛ بنابراین بر حاکمان واجب است که برای شناخت شریعت الهی به علما مراجعه کنند و نیز بر علما واجب است که حاکمان را نصیحت کرده و به پند و اندرز آن‌ها بپردازند تا اینکه شریعت الهی را در مورد بندگان تطبیق دهند؛ و بر حاکمان واجب است که از علما اطاعت کنند؛ و نیز بر ما واجب است که از حاکمان و علما درآنچه معصیت و نافرمانی الله متعال نیست، اطاعت کنیم.

بنابراین درواقع حاکمان و علما روح زندگی هستند و آن‌ها پیشوایان مردم در خیر و شر می‌‌باشند. و بلکه صلاح و فساد دنیا و آخرت به حاکمان و علما بستگی دارد. پروردگارا، پیشوایان ما در علم و دین و عهده‌‌داران امور ما را صالح و نیک بگردان و آن‌ها را هدایت یافتگانی هدایتگر قرار ده و درآنچه دوست داری و مورد رضایت توست، ایشان را موفق نموده و توفیق نصیب‌‌شان گردان.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا٥٩ [النساء: 59] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، از الله اطاعت کنید و از پیامبر اطاعت کنید و از صاحبان امرتان؛ و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن‌‌را به الله و پیامبر بازگردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجام‌تر است».

2- از ابن عمر روایت است رسول الله فرمود: «بر هر مسلمانی واجب است که درآنچه دوست دارد و ناپسند می‌‌داند، (از امیر خود) بشنود و اطاعت کند؛ مگر اینکه به معصیت و نافرمانی الله دستور دهد که در این‌‌صورت نه اجابتی هست و نه فرمانی».[1]

صفت ثبوت رهبری امام

رهبریِ امام مسلمانان با یکی از این راه‌‌ها ثابت می‌‌شود:

1- امام با اجماع مسلمانان انتخاب می‌‌شود. و تعیین وی با بیعت اهل حل و عقد با وی به پایان می‌‌رسد. و اهل حل و عقد شامل علما، صالحین، افراد شناخته شده در جامعه، بزرگان و معتمدین آن‌ها می‌‌شود. چنانکه مسلمانان ابوبکر صدیق را به عنوان خلیفه‌‌ی خود انتخاب کردند.

2- رهبری امام با تصریح امام قبل از او باشد چنانکه ابوبکر به خلافت عمر سفارش نمود.

3- امر انتخاب خلیفه به شورایی با تعداد معین و محصور در پرهیزکاران سپرده شود. چنانکه به اتفاق یکی را از میان خود انتخاب کنند. عمر مسئولیت انتخاب خلیفه را به شورای شش نفره از کسانی سپرد که رسول الله به بهشتی بودن آن‌ها بشارت داده بود. پس به اتفاق عثمان را به عنوان خلیفه، امام و رهبر مسلمانان انتخاب کردند.

4- رهبر و امام مسلمانان به زور عهده‌‌دار این مسئولیت شود چنانکه مردم از وی اطاعت کنند و او را به عنوان امام بپذیرند. در اینصورت بر رعیت واجب است در آنچه معصیت و نافرمانی الله نیست، از او اطاعت کنند مانند خلافت معاویه؛

پس از انتخاب خلیفه و امام مسلمانان، وی تا زمانی که بمیرد خلیفه‌‌ی مسلمانان است چنانکه خلفای راشدین خلیفه‌‌ی مسلمانان بودند تا اینکه فوت شدند.

و رهبر جامعه اسلامی در این مقام باقی خواهد ماند تا زمانی که صلاحیت امامت را داشته باشد و اجل وی فرا رسد یا اینکه قدرت و توان لازم برای این امر را نداشته باشد تا اینکه از چاپلوسی و نفاق در امان باشد.

خلافت تنها در اختیار الله است

 خلافت و پادشاهی تنها در اختیار الله است آن‌‌را به هرکس که بخواهد می‌دهد و از هرکس بخواهد می‌‌گیرد؛ و او تعالی با حکمتِ آگاه، در قول و عمل و حکم و تدبیرش می‌‌باشد. و خلافت در زمین با ایمان و اعمال صالح و صبر و یقین به دست می‌‌آید.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٢٦ [آل عمران: 26] «بگو: بارالها! ای دارنده پادشاهی و (هستی) به هرکس که بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) می‌بخشی و از هرکس بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) را می‌گیری و هرکس را بخواهی عزت مى‌‌دهى و هرکه را بخواهى خوار می‌کنی، همه خوبی‌ها به دست توست، بی‌شک تو بر هرچیز توانایی».

2- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡ‍ٔٗاۚ وَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ٥٥ [النور: 55] «الله به کسانی از شما که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند وعده داده است که قطعاً آن‌ها را در زمین جانشین (و حکمران) خواهد کرد، همان گونه که کسانی را که پیش از آن‌ها بودند جانشین (و حکمران) ساخت و دین‌شان را که برای آن‌ها پسندیده است برای آن‌ها استوار (و پا برجا) سازد و یقیناً (خوف و) ترس‌شان را به آرامش و امنیت مبدل می‌کند، تنها مرا عبادت می‌کنند و چیزی را با من شریک نمی‌سازند و کسانی‌که بعد از این کافر شوند، اینانند که فاسقند».

3- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَكَانُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا يُوقِنُونَ٢٤ [السجدة: 24] «و از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند؛ زیراشکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند».

اقسام دستورات حاکمان

دستورات و اوامر حاکمان و مسئولان به سه بخش تقسیم می‌‌شود:

1- چون ولی امر به آنچه الله و رسولش بدان امر کرده‌‌اند، دستور دهد، اطاعت از وی واجب است.

2- چون به امری دستور دهد که الله و رسولش از آن نهی کرده‌‌اند، از وی اطاعت نمی‌‌شود اما نصیحت وی در این زمینه واجب است.

3- چون به چیزی امر کند که شریعت نه بدان دستور داده و نه از آن نهی کرده است و در بردارنده مصلحت بوده و با شریعت مخالف نباشد، مانند قوانین راهنمایی و رانندگی، قوانین و مقررات شهرداری، تجارت، کشاورزی، صنعت و ... در این مورد اطاعت از وی واجب است.

اهل خلافت

خلافت در میان قریشیان است مادامی که دین را برپا دارند و مردم تابع و پیرو قریش هستند.

1- از معاویه روایت است که می‌‌گوید: از رسول الله شنیدم که فرمود: «همانا امارت در میان قریش خواهد بود تا زمانی که پایبند به دین باشد و هیچ‌کس با آن‌ها دشمنی نمی‌کند مگر اینکه الله با چهره او را در آتش می‌‌اندازد».[2]

2- و از ابن عمر روایت است که رسول الله فرمود: «تا زمانی که دو نفر از قریش باقی بماند، همچنان امر خلافت در میان آنان خواهد ماند».[3]

3- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «مردم در امارت تابع و پیرو قریش هستند، مسلمانان تابع مسلمانانِ قریش و کافران تابع کفارِ قریش هستند».[4]

تقاضای امارت

1- از عبدالرحمن بن سمره روایت است که رسول الله فرمود: «ای عبدالرحمن بن سمره خواهان امارت نباش؛ اگر در حالی به تو داده شود که خواهان آن بوده‌‌ای، امارت (و تدبیرآن) به خودت سپرده می‌‌شود. و اگر در حالی به تو داده شود که خواهان آن نبوده‌‌ای، بر آن یاری می‌‌شوی».[5]

2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «شما برای رسیدن به امارت و فرمانروایی تلاش می‌کنید ولی روز قیامت باعث پشیمانی شما خواهد شد. امارت و ریاست شیر دهنده‌‌ی خوبی است (لذات زیادی دارد) اما قطع شدن (مردن) بسیار بدی دارد».[6] (البته این برای کسی است که به مسئولیت خود بخوبی عمل نکنند).

3- از ابوموسی روایت است که می‌‌گوید: همراه دو مرد از قوم خود نزد رسول الله رفتیم. یکی از آن‌ها گفت: ای رسول الله، ما را از فرماندهان قرار بده؛ و دیگری نیز همین مساله را مطرح کرد. رسول الله فرمود: «ما این امر را به کسی‌که خواهان آن باشد و آنکه بر آن حریص باشد، نمی‌‌سپاریم».[7]

دوری از امارت و ریاست به ویژه برای کسی‌که از پرداختن به وظایف آن ناتوان است:

از ابوذر روایت است که می‌‌گوید: «گفتم: ای رسول الله، آیا مسئولیتی به من واگذار نمی‌‌کنید؟ ابوذر می‌‌گوید: رسول الله با دستش ضربه‌‌ای به شانه‌‌ام زده و گفت: ای ابوذر تو ضعیفی و این وظیفه امانت است و در روز قیامت مایه‌‌ی رسوایی و ندامت است مگر کسی‌که بتواند آن‌‌را به حق عهده‌‌دار شود و حق آن‌‌را به تمام و کمال ادا کند».[8]

فضیلت امام عادل و مجازات امام ظالم

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَإِنۡ حَكَمۡتَ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ [المائدة: 42] «و اگر داوری کردی، با عدالت در میان آن‌ها داوری کن، یقیناً الله عادلان را دوست دارد».

2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «الله هفت گروه را روزی که هیچ سایه‌‌ای جز سایه او وجود ندارد، در زیر سایه خود جای می‌‌دهد: 1- فرمانروای عادل؛ 2- جوانی که در سایه اطاعت و بندگی الله رشد یافته باشد؛ 3- کسی‌که همواره دلبسته مسجد باشد. 4- دو مسلمانی که صرفا به خاطر خشنودی الله با یکدیگر دوست باشند و بر مبنای آن باهم جمع شده و از یکدیگر جدا شوند. 5- کسی‌که زنی زیبا و صاحب مقام او را به فحشا دعوت کند ولی نپذیرد و بگوید: من از الله می‌‌ترسم. 6- کسی‌که با دست راستش طوری صدقه دهد که دست چپش نداند. 7- کسی‌که در تنهایی ذکر الله گوید و اشک‌‌هایش جاری شود».[9]

3- از عبدالله بن عمرو روایت است که رسول الله فرمود: «مقسطین نزد الله بر منابری از نور و در سمت راست الله خواهند بود. و هردو دست الله راست است. کسانی‌که در حکم و قضاوت عادلانه رفتار می‌‌کنند و با خانواده و زیردستان خود با انصاف برخورد می‌‌کنند».[10]

4- از معقل بن بسیار روایت است: از رسول الله شنیدم که فرمود: «هیچ بنده‌‌ای نیست که الله مسئولیت رعیتی را به او عنایت کند و او در حق آنان خیانت کند، مگر اینکه بهشت را بر او حرام می‌‌گرداند».[11]

خلافت و امامت برای مردان است نه زنان

از ابوبکر روایت است که: «زمانی که می‌‌خواستم به اصحاب جمل ملحق شوم، الله متعال مرا با سخنی که از رسول الله شنیده بودم، بهره‌‌مند نمود. آنگاه که به رسول الله ابلاغ شد مردم فارس دختر کسری را به عنوان پادشاه خود انتخاب کرده‌‌اند و فرمود: قومی که زمام امورش به زنی سپرده شود، رستگار نمی‌‌شود».[12]

چگونگی بیعت مردم با امام

1- از عباده بن صامت روایت است که: «رسول الله بر شنیدن و اطاعت کردن در سختی و آسانی، خوشحالی و نگرانی، ترجیح دیگران بر ما و اینکه با صاحبان امر (حکام و امیران خویش) اختلاف نکنیم و اینکه هرجا بودیم حق را بگوییم و در راه الله از ملامت هیچ‌کس نهراسیم، با ما بیعت کرد. و در روایتی بعد از این جمله که: «و با صاحبان امر اختلاف نکنیم» می‌‌فرماید: «مگر زمانی که کفری آشکار از آن‌ها ببینید که در مورد آن نزدتان دلیل و برهانی از سوی الله می‌‌باشد».[13]

2- و از جریر بن عبدالله روایت است که می‌‌گوید: «با رسول الله بر شنیدن و اطاعت کردن (مطلق) بیعت کردم؛ پس رسول الله به من فرمود که بگویم: به اندازه قدرت و توانایی‌‌ام مطیع و فرمانبردار هستم. و بر نصیحت و خیرخواهی نسبت به هر مسلمانی با او بیعت کردم».[14]

حکم کسی‌که باعث پراکندگی وحدت و یکپارچگی امور مسلمانان می‌‌شود:

از عرفجه روایت است که می‌‌گوید: «هرکس در حالی نزد شما آمد که امورتان در اختیار یک نفر بود و قصد تفرقه و اختلاف میان شما داشت، او را بکشید».[15]

بیعت با دو خلیفه

از ابوسعید خدری روایت است که رسول الله فرمود: «چون با دو خلیفه بیعت شود، پس دومی را بکشید».[16]

بهترین و بدترین پیشوایان

از عوف بن مالک روایت است که رسول الله فرمود: بهترین پیشوایان شما کسانی هستند که شما آنان را دوست دارید و آنان شما را دوست دارند و برای شما دعا می‌‌کنند و شما برای آنان دعا می‌‌کنید. و بدترین آنان کسانی هستند که شما آنان را دشمن می‌‌دارید و آنان شما را دشمن می‌‌دارند و شما آنان را نفرین می‌کنید و آنان شما را نفرین می‌‌کنند. گفتند: ای رسول الله، با آنان بجنگیم؟ فرمود: «تا زمانی که در میان شما نماز می‌‌خوانند، چنین نکنید؛ هرگاه از امرای خود چیزی را مشاهده کردید که آن‌‌را ناپسند می‌‌دارید، عمل او را ناپسند بدارید. اما از فرمان برداری او سرباز نزنید».[17]



[1]- متفق علیه؛ بخاری: 7144؛ مسلم: 1839؛ متن از مسلم می‌‌باشد.

[2]- بخاری: 7139.

[3]- متفق علیه؛ بخاری: 3501؛ مسلم: 1820؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[4]- متفق علیه؛ بخاری: 3495، مسلم: 1818 متن از بخاری می‌‌باشد.

[5]- متفق علیه؛ بخاری: 7147؛ مسلم: 1652؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[6]- بخاری: 7148

[7]- متفق علیه؛ بخاری: 7149؛ مسلم: 1733؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[8]- مسلم: 1825

[9]- متفق علیه؛ بخاری: 1423؛ مسلم: 1031؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[10]- مسلم: 1827

[11]- متفق علیه؛ بخاری: 7150، مسلم: 142؛ متن از مسلم می‌‌باشد.

[12]- بخاری: 7099

[13]- متفق علیه؛ بخاری: 7056؛ مسلم: 42؛ 1709

[14]- متفق علیه؛ بخاری: 7204؛ مسلم: 56؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[15]- مسلم: 1852

[16]- مسلم: 1853

[17]- مسلم: 1855

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...