توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۳ فروردین ۲۶, یکشنبه

4- آداب قاضی

4- آداب قاضی

 - شایسته است قاضی قوی و نه متجاوز باشد. تا اینکه ظالم به وی چشم امید نداشته باشد.

- نرم‌‌خو و نه ضعیف باشد تا صاحب حق از او بیم نداشته باشد.

 - شایسته است قاضی بردبار و صبور باشد؛ تا از سخنان طرفین دعوی خشمگین نشده وتصمیم عجولانه نگیرد و باعث عدم تسلط لازم نشود. و غرور و تکبر دروغین او را به انجام گناه نکشاند و همه‌‌ی این‌ها باعث نشود تا به خاطر خود انتقام بگیرد.

 - خویشتن‌‌دار و شکیبا باشد تا اینکه شتاب‌‌زدگی منجر به امری ناشایست نشود. و زیرک باشد. تا اینکه طرفین دعوی با گزافه‌‌گویی و سخنان آراسته او را نفریبند.

- شخصی پاکدامن و مالش از حرام پاک باشد تا اینکه مال حرام مانع قضاوت درست و عادلانه‌‌ی وی نشود.

- امین باشد و در انجام وظیفه رضایت الله متعال را مدنظر داشته و مخلص باشد و در قبال قضاوت، امید ثواب داشته باشد و در مسیر حق از ملامتِ ملامت کنندگان ترس و هراسی نداشته باشد.

- فردی آگاه به احکامِ قضاوت باشد تا صدور حکم و قضاوت در پرونده‌‌های مختلف برای وی آسان باشد.

- شایسته است که قاضی، فقها و علما را در مجلس قضاوت خود فرابخواند و در مواردی که دچار اشکال می‌‌‌‌شود با آن‌ها مشورت کند.

- بر قاضی واجب است که بین طرفین دعوی در همه‌‌ی موارد یکسان برخورد کند. در حاضر شدن آن‌ها نزد قاضی، نشستن در برابر قاضی و نوع برخورد با هریک از آن‌ها بر مبنای آنچه الله نازل کرده است.

- وشایسته نیست قاضی در حالت عصبانیت شدید یا بیماری یا شدت گرسنگی یا تشنگی یا اندوه یا خستگی یا خواب‌‌آلودگی قضاوت کند. اما اگر در این حالات قضاوت کرد و در قضاوت مصیب بود، حکم وی نافذ می‌‌باشد.

- برای قاضی سنت است که کاتبی مسلمان، مکلف و عادل در اختیار بگیرد تا وقایع و قضایا و وثیقه‌‌ها و اسناد را ثبت و ضبط کند.

آیا قاضی می‌‌تواند بر مبنای علم خود قضاوت کند؟

بر قاضی واجب است که بر حسب امور حسی ظاهری قضاوت کند و بر مبنای علم خود حکم نکند هرچند یقین داشته باشد، تا اینکه متهم نشود. اما اگر دو طرف دعوی برای قضاوت نزد وی حاضر شدند و قاضی یقینا می‌‌دانست که حق با یکی از آن‌هاست، قضاوت این دعوی را به قاضی دیگری ارجاع دهد و خود شاهد حقی باشد که از آن آگاه است.

قاضی بر مبنای علم خود قضاوت نمی‌کند زیرا چنین رفتاری باعث متهم شدن وی می‌‌شود بلکه بر مبنای آنچه می‌‌شنود قضاوت می‌‌کند.

برای قاضی جایز است در حالتی که خوف تهمت نباشد، یا اینکه مسأله موردنظر نزد وی به تواتر ثابت شده و اخبار متعددی در مورد آن ذکر شده باشد، چنان‌‌که در علم و آگاهی از آن، او و دیگران مشترک باشند، یا بر مبنای آنچه در مجلس قضاوت به او خبر می‌‌دهند، بر اساس علم خود قضاوت کند.

فضل اصلاح بین مردم

 برای قاضی مستحب است میان دو طرف دعوی صلح برقرار کند و آن‌ها را به بخشش و گذشت تشویق نماید. در اصلاح، پاداش بزرگی نهفته است و باعث از بین رفتن کینه‌‌توزی می‌‌شود. و این مادامی است که حکم شرعی مشخص نشده و بدان حکم نشده است.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿۞لَّا خَيۡرَ فِي كَثِيرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا١١٤ [النساء: 114] «در بسیاری از رازگویی‌های آنان [= مردم] خیری نیست، مگر [در گفتارِ] کسى که به [دادنِ] صدقه‌ای یا کاری پسندیده یا سازشى میان مردم فرمان دهد؛ و هر کس برای رضایت الله چنین کند، به زودی پاداش بزرگی به وی خواهیم داد».

2- الله متعال می‌‌فرماید ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَ أَخَوَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ١٠ [الحجرات: 10] «یقیناً مؤمنان برادرند، پس میان برادران‌تان صلح (و آشتی) بر قرار کنید و از الله بترسید، باشد که به شما رحم کرده شود».

3- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ [الفتح: 29] «محمد رسول الله است و کسانی‌که با او هستند، بر کافران سخت‌‌گیر (و شدید) و در میان خود مهربانند».

4- از جریر بن عبدالله روایت است که رسول الله فرمود: «کسی‌که به مردم رحم نکند، الله به او رحم نمی‌‌کند».[1]

موعظه‌‌ی طرفین دعوی قبل از حکم

برای قاضی مستحب است قبل از صدور حکم به موعظه‌‌ی طرفین دعوی بپردازد. از ام سلمه روایت است که رسول الله فرمود: «من (همچون شما) بشر هستم؛ و شما در اختلافات خود به من مراجعه می‌کنید و چه بسا برخی از شما در بیان دلیل خود سخنورتر باشد. و من بر اساس آنچه می‌‌شنوم (به نفع او) قضاوت کنم؛ لذا نباید کسی‌که از حق برادرش به نفع او قضاوت نمودم، آن‌‌را برگیرد؛ زیرادر واقع بخشی از آتش را برای او جدا نمودم».[2]

حکم قاضی در مورد خودش نافذ و قابل اجرا نیست و همچنین در مورد کسی‌که شهادت وی برای او قبول نمی‌‌شود مانند: همسر، همسرِ پدر و فرزندانش و... .

چون شخصی که صلاحیت قضاوت را دارد در امری از امور بین دو یا بیش از دو نفر قضاوت کند، حکمش بین آن‌ها نافذ است.

خطر حکم بغیر ما انزل الله (حکم کردن بر مبنای آنچه الله متعال نازل نکرده است قوانین وضعی و خود ساخته مخالف با شریعت)

بر قاضی واجب است که بر مبنای شریعت اسلام و احکامی که الله متعال نازل کرده، در بین مردم حکم نموده و قضاوت کند. و در هیچ شرایطی برای هیچ‌کس جایز نیست که بین مردم با ملاک و معیاری جز قانون و شریعت اسلام قضاوت کند. زیرا حکم کردن و قضاوت بر اساس آنچه الله نازل نکرده است، یکی از اعمال اهل کفر است بلکه کفر و ظلم و فسق است. و چنین عملی تعدی و تجاوز در حدود الهی و روی‌‌گرداندن از شریعت الهی می‌‌باشد. از آنجایی که شریعت اسلام عهده‌‌دار اصلاح اوضاع و احوال بشر در تمام امور است، بر قاضی واجب است که تمام قضاوت‌‌هایی که به وی ارجاع داده می‌‌شود بررسی کرده و بر مبنای شریعت و احکام الهی به قضاوت آن‌ها بپردازد، زیرا دین الله کامل است و برای هر حالت و مساله‌‌ای کفایت می‌کند و بیانگر هر چیزی و هدایت و رحمت است.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ [المائدة: 44] «و هرکس به احکامی که الله نازل کرده است حکم نکند؛ کافر است».

2- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ٤٨ وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن يَفۡتِنُوكَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ٤٩ [المائدة: 48-49] «و (این) کتاب (= قرآن) را به حق بر تو نازل کردیم درحالی‌که تصدیق‌ کننده‌ی کتاب‌های که پیش از آن است و بر آن‌ها شاهد و نگاهبان است، پس به آنچه الله نازل کرده است در میان آن‌ها حکم کن و از هوی و هوس‌های آنان به جای آنچه از حق که به تو رسیده است، پیروی نکن (و از احکام الهی روی مگردان) ما برای هرکدام از شما، آیین و طریقه روشنی قرار دادیم و اگر الله می‌خواست همه‌ی شما را یک امت قرار می‌داد، ولی (الله می‌خواهد) شما در آنچه به شما داده است بیازماید، پس در نیکی‌ها بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه‌ی شما به سوی الله است، آنگاه از آنچه در آن اختلاف می‌کردید به شما خبر می‌هد. و در میان آن‌ها (= یهود) بر اساس آنچه الله (در قرآن) نازل کرده حکم کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن و از آنان بر حذر باش، مبادا تو را از بعضی از چیزهایی که الله بر تو نازل کرده منحرف کنند و اگر آن‌ها (از حکم تو) روی گردانند، پس بدان که الله می‌خواهد آنان را به (خاطر) پاره‌ای از گناهان‌شان مجازات کند و بی‌گمان بسیاری از مردم نافرمانند».

تفاوت میان قاضی وض مفتی

قاضی دارای سه ویژگی می‌‌باشد: از جهت اثبات مساله، شاهد است؛ از جهت بیان حکم، مفتی بوده و از جهت الزام حکم، صاحب قدرت می‌‌باشد.

تفاوت میان قاضی و مفتی: قاضی حکم شرعی را بیان کرده و بدان ملزم می‌کند اما مفتی فقط حکم شرعی را بیان می‌‌کند. قضاوت و اِفتا دو منصب بزرگ می‌‌باشند. بنابراین باید کسانی‌که عهده‌‌دار این دو منصب هستند، تقوای الهی را مدنظر داشته باشند. زیرا در واقع به مثابه امضای پروردگار جهانیان هستند.

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُكُمُ ٱلۡكَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ١١٦ مَتَٰعٞ قَلِيلٞ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ١١٧ [النحل: 116-117] «و چیزی را که زبان‌تان به دروغ توصیف می‌کند؛ نگویید: «این حلال است و آن حرام» تا بر الله افترا ببندید، یقیناً کسانی‌که بر الله افترا می‌بندند، رستگار نمی‌شوند. (در این دنیا) بهره‌ی اندک (نصیب‌شان می‌شود) و برای آن‌ها (در آخرت) عذاب دردناک است».



[1]- متفق علیه؛ بخاری: 7376؛ مسلم: 2319؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[2]- متفق علیه؛ بخاری: 7169؛ مسلم: 1713؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...