اصل «ازدواج و زوجيت»، و یا جفتگرایی یکی از سنتهای الهی بوده که در فطرت و سرشت هر مخلوق و موجود زنده، اعم از حیوانات و نباتات به ودیعت گذاشته شده است. البته تفاوت انسانها از سایر زندهجانها در این است که خداوند متعال انسان را مانند سایر حیوانات در بهرهگیری از یکدیگر آزاد و مطلق العنان نگذاشته، بلکه نظام و قانونی را که مطابق کرامت انسانی بوده، و سبب حفظ شرف و حیثیت هر یکی از مرد و زن میگردد به عنوان: «نکاح، و یا ازدواج شرعی» که اساس آن را رضامندی طرفین، ایجاب و قبول و پرداخت مهر تشکیل میدهد، معرفی نموده است.
اما با تأسف دیده میشود که برخی از پیروان ادیان باطل، افکار و فرهنگهای غلط و نادرست بشری این سنت فطری و الهی را نادیده گرفته با دلایل غیر موجه از ازدواج امتناع ورزیده و میورزند، و به باور سطحی و غیر شرعی و غیر منطقی ایشان زن یک مخلوق ناپاک و موجود شیطانی بوده که راه نجات از گرفتارشدن به دام آن را تنها میتوان در گوشهگیری و رهبانیت، و یا فرار از ازدواج و مسئوولیتهای آن میتوان سراغ کرد.
بر خلاف نظر قبلی برخی دیگر در مورد ازدواج و جفتگرایی راه تفریط را در پیش گرفته چنین تصور مینمایند که زن تنها بخاطر اشباع غریزۀ جنسی مرد آفریده شده و هدف از ازدواج تنها ترتیب و تنظیم امور منزل میباشد.
اما دین مقدس اسلام از یک طرف بر روی فرهنگ رهبانیت و گوشهگیری و ترک ازدواج خط قرمز کشیده، زوجیت و همسری و همسرداری را یکی از آیات و نشانههای قدرت و حکمت خداوندی قرار داده، و از طرف دیگر با معرفینمودن حقوق هر یکی از زن و شوهر توسط این فرمودهاش ﴿وَلَهُنَّ مِثۡلُ ٱلَّذِي عَلَيۡهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ﴾ [البقرة: 228]. «و مانند همان [وظایفى] که بر عهده زنان است به طور شایسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است».
روابط بین زن و شوهر را تحکیم بیشتر بخشیده، باور دومی را هم محکوم نموده است.
چنانچه خداوند متعال در مورد اینکه زوجیت یکی از نشانههای قدرت الهی، و در عین زمان زمینۀ خوبی برای پیدا شدن مودت و مهربانی میباشد، ارشاد فرموده است: ﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٢١﴾ [الروم: 21]. «یکی از نشانههای وجود، قدرت و حکمت خداوند آن است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما قرار داد تا در کنار او آرامش یابید، و در بین شما دوستی و دلسوزی قرار داد، و در این نشانههای برای کسانیکه بیندیشند وجود دارد».
در این شکی نیست تعمیر و آبادی زمینکه یکی از اهداف عمدۀ خلقت انسانها به شمار میرود به صورت درست و صحیح زمانی تحقق مییابد که در مابین انسانهای ساکن در روی زمین روحیۀ مودت و مهربانی، ترحم و دلسوزی، صداقت و صمیمیت وجود داشته باشد. و طوریکه از آیت فوق دانسته میشود یگانه زمینۀ بسیار خوب برای تحقق دوستی و مودت ترحم و دلسوزی در مابین انسانها همانا ازدواج و زوجیت مشروع میباشد، که بوسیلۀ آن این مودت و دوستی به سایر انسانهایکه در نتیجۀ این ازدواج مشروع به دنیا میآیند، سرایت مینماید.
و بنا بر همین اساس پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم رهبانیت و ترک ازدواج را بگونۀ انحراف از سنت و روش خودش قرار داده، در مورد یکی از آن سه نفریکه تصمیم عدم ازدواج را گرفته بودند، فرموده است: «...أَمَا وَاللَّهِ إِنِّي لَأَخْشَاكُمْ لِلَّهِ وَأَتْقَاكُمْ لَهُ، لَكِنِّي أَصُومُ وَأُفْطِرُ، وَأُصَلِّي وَأَرْقُدُ، وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي»[1]. «سوگند به خدا من نسبت به شما با وصف اینکه خداترستر و متقیتر هستم اما روزهای را روزه میگیرم و روزهای را روزه نمیگیرم، گاهی از طرف شب نماز میخوانم و گاهی میخوابم، و در پهلوی این اعمال ازدواج هم میکنم و بدانید کسیکه از راه و رسم من منحرف گردد از من، یعنی از امت من بشمار نمیرود».
طوریکه هر یکی از آیت و حدیث فوق مشروعیت ازدواج را در اسلام به اثبات میرساند همچنان دلایل دیگری در این زمینه وجود دارد که میتوان برخی از آنها را خدمت شنوندگان عزیز تقدیم کرد.
1- خداوند متعال مسلمانان را به به ازدواج در آوردن مردان و زنان شایسته و صالح امر نموده فرموده است: ﴿وَأَنكِحُواْ ٱلۡأَيَٰمَىٰ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰلِحِينَ مِنۡ عِبَادِكُمۡ وَإِمَآئِكُمۡۚ إِن يَكُونُواْ فُقَرَآءَ يُغۡنِهِمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ٣٢﴾ [النور: 32]. «یعنی مردان و زنان مجرد خود را و غلامان و کنیزان شایستۀ «ازدواج» خویش را «با تهیۀ نفقه و پرداخت مهریه» به ازدواج یکدیگر درآورید «و به و تنگدستی ایشان ننیگرید و نگران آیندۀ ایشان نباشید چراکه» اگر فقیر و تنگدست باشند «و ازدواجشان برای حفظ عفت و دوری از گناه انجام گیرد» خداوند آنان را در پرتو فضل خود دارا و بینیاز میگرداند. بیگمان خداوند داری نعمت فراخ «بوده و» آگاه «از نیات همگان» است».
2- در آیت دیگر در ضمن امر به ازدواج، نصاب و یا تعدا زنانی را که یک انسان میتواند باایشان ازدواج کند مشخص نموده، فرموده است: ﴿وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِي ٱلۡيَتَٰمَىٰ فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ٣﴾ [النساء: 3] . «اگر ترسیدید که دربارۀ یتیمان نتوانید دادگری کنید پس با زنان دیگریکه برای شما حلالاند و دوست دارید، با دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید اگر هم میترسید که نتوانید میان زنان دادگری و عدالت را مراعات نمائید پس به یک زن اکتفا کنید، یا با کنیزان خود ازدواج نمائید این سبب میشود که کمتر دچار کجروی و ستم شوید».
3- پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در یک حدیث صحیح مشخصات عمدۀ زنی را که یک مرد عاقل و دور اندیش آن را باید به صفت همسر خوب و شایسته انتخاب نماید، ذکر نموده فرموده است: «تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ»[2]. «شما با زنانیکه از فامیل ولود یعنی بسیار زاینده، و ودود یعنی بسیار دوست دارندۀ شوهران باشند ازدواج نمائید، زیرا من در روز قیامت به بسیار بودن تعداد امتم بر دیگر امتها افتخار میکنم».
4- همچنان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در یک حدیث دیگر قشر جوانان را که توانایی ازدواج را در خود میبینند، مخاطب قرار داده فرموده است: «يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ، مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ، وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ...»[3]. «ای گروه جوانان! از شما کسی توانایی - جسمی و مالی - ازدواج را داشته باشد پس باید ازدواج نماید، زیرا ازدواج سبب محفوظماندن چشم از نظر حرام، و مصئونماندن فرج و شرمگاه از فعل و عمل حرام میگردد».
5- پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در حدیث دیگر زن نیک و پارسا را بهترین متاع و یا وسیلۀ بهرهگیری خوب دنیا معرفی نموده، فرموده است: «الدُّنْيَا مَتَاعٌ، وَخَيْرُ مَتَاعِ الدُّنْيَا الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ»[4]. «همۀ مظاهر دنیا مایۀ تمتع و بهرهمندی است و بهترین متاع آن، زن پاک و پرهیزگار است».
برخی از فوائد و حکمتهای مشروعیت ازدواج:
طوریکه سایر اوامر و مقررات شرعی خالی از فواید و حکمت نبوده و نیست، همچنان ازدواج شرعیکه برخی از دلایل مشروعیت آن قبلا ذکر گردید، دارای فوائد و حکمتهای متعددی است که برخی از فواید و حکمتهای عمدۀ آن را میتوان در اینجا بطور فشرده بر شمرد.
1- ازدواج یکی از زمینههای تعمیل اوامر و ارشادات خدا و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم او است، و امر خدا و پیامبر در این مورد در هنگام ارائۀ دلایل مشروعیت ازدواج بیان گردید.
2- یکی از مأموریتها و مکلفیتهای مسلمانان این است که از سنت پیامبرشان اطاعت و پیروی نمایند، و ازدواج یکی از زمینههای عملی پیروی نمودن از سنت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم است. و ناگفته نماند که ازدواج نه تنها یکی از مؤکدترین سنتهای پیامبر آخری بوده بلکه سنت پذیرفته شده تمام پیامبر آن نیز میباشد. طوریکه خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗ﴾ [الرعد: 38]. «ما پیش از تو پیغمبرانی را روانه کردهایم، و زنان و فرزندانی بدیشان دادهایم».
3- ازدواج وسیلۀ خوب و مصون برای سرکوبی و عیار نمودن غریزۀ جنسی بوده، و همچنان سبب محفوظماندن چشم از نظر حرام میگردد.
4- ازدواج وسیلۀ خوبی برای حاصلشدن پاکی و عفت بشمار رفته، و زمینۀ شیوع فحاشی را در جامعه کم و ضعیف میسازد.
5- ازدواج یگانه راه مشروع تکثیر نسل به شمار میرود که مایۀ افتخار پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در روز قیات میگردد.
6- ازدواج طوریکه وسیلۀ خوب و مصونی برای برآورده ساختن غریزۀ جنسی به شمار میرود که در اثر آن انسان میتواند خود را از امراض مهلک و کشنده نجات دهد، همچنان جماع و همبستری از طریق ازدواج حلال سبب کسب اجر و ثواب میگردد.
چنانچه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در یک حدیث فرمودند: «...وَفِي بُضْعِ أَحَدِكُمْ صَدَقَة...». «در جماع نمودن و همبستری یکی از شما با همسرش صدقه یعنی اجر و ثوابی نهفته است».
این حدیث مایۀ تعجب اصحاب گردید لذا از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم سوال نموده گفتند:
«يَا رَسُولَ اللهِ، أَيَأتِي أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَيَكُونُ لَهُ فِيهَا أَجْرٌ؟ قَالَ: أَرَأَيْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِي حَرَامٍ أَكَانَ عَلَيْهِ فِيهَا وِزْرٌ؟ فَكَذَلِكَ إِذَا وَضَعَهَا فِي الْحَلَالِ كَانَ لَهُ أَجْرٌ»[5]. «یکی از ما توسط جماع و همبستری شهوت خود را برآورده میسازد پس چطور میتواند مایۀ اجر و ثواب گردد؟ پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در پاسخ به این سوال فرمودند: شما به من بگوئید: اگر یک انسان شهوت خود را از راه حرام برآورده سازد آیا مرتکب گناه نمیشود؟ پس همچنان بر عکس، برآورده ساختن شهوت از راه حلال باعث کسب اجر و ثواب میگردد».
7- میل و علاقهداشتن به ازدواج، در حقیقت میل به آن چیزی است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آن را دوست داشت، زیرا در یک حدیث آمده است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا النِّسَاءُ وَالطِّيبُ، وَجُعِلَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ»[6]. «از دنیای شما تنها دو چیز نزدم بیشتر محبوبیت دارد، و یا با دو چیز علاقه بیشتر دارم یک عطر و بوی خوش، و دیگری زن».
8- ازدواج زمینۀ پیدا شدن اولاد نیک و صالح میگردد که در قدم اول پدر و مادر در زندگی خویش، و نیز بعد از مرگ از دعای صالح آنها بهرهمند گردیده، و در قدم دوم همین اولاد نیک و صالح مدافعین خوب سرزمینهای اسلامی میگردند.
9- ازدواج برعلاوه اینکه زمینۀ بسیار خوبی است برای ایجاد روابط نیک فامیلی، همچنان در پهلوی آن یک زمینۀ حفاظت و پاسداری از نسب به شمار میرود که توسط آن در مابین تمام خویشاوندان روحیه تعاون و همکاری برقرار میگردد.
10- ازدواج در ایجاد نظام خانوادنگی خوب که اساس جامعۀ خوب را تشکیل میدهد رول و نقش بسیار عمدۀ دارد، زیرا شوهر کار میکند، رنج و زحمت میکشد، مصارف و هزینۀ خانه و اعضای خانواده را تهیه میکند، و زن در خانه تربیه و پرورش سالم اولاد را به دوش گرفته، امور خانه را تنظیم میکند که با این همکاری متقابل، و تقسیمنمودن مسئولیت وضع جامعه بهبود چشمگیر مییابد.
11- ازدواج زمینۀ اشباع و باروری غریزۀ پدری و مادری را که در سرشت هر مرد و زن وجود دارد مهیا میسازد، و شکی نیست که این غریزه در اثر پیدا شدن اطفال رشد بیشتر مییابد.
12- بالآخره ازدواج یکی از عمدهترین اسباب حصول سکون و آرامش، رحمت و مودت در مابین زن و شوهر میگردد.
این بود برخی از فوائد و حکمتهای ازدواج که در پرتوی آیات و احادیث، و مقاصد عمومی دین مقدس اسلام بیان گردید.
***
[1]- صحیح البخاری (7/2)، شماره حدیث (5063).
[2]- (حسن صحیح) سنن ابوداود، کتاب النکاح، باب النهی عن تزویج من لم یلد من النساء ص: 220 شمارۀ حدیث ( 2050).
[3]- صحیح مسلم ص: 1018 شمارۀ حدیث:(1400).
[4]- صحیح مسلم، کتاب الرضاع، باب خیر متاع الدنیا المرأة الصالحة ص: 1090 شماره حدیث (1467).
[5]- صحیح مسلم ص: 697 شماره حدیث( 1006).
[6]- (حسن صحیح) سنن نسائی، کتاب عشرة النساء، باب حب النساء ص: 61 شمارۀ حدیث (3939).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر