عبدالله در عهد رسالت در کنار پدرش شاهد غزوه
احزاب و فتح مکه بود. در زمان ابوبکر صدّیق و عمر فاروقب در سن ده سالگی
در معرکه یرموک، پدرش را همراهی و در امداد و معالجه زخمیها همکاری داشت. او
اگرچه مستقیماً در نبرد شرکت نکرد، امّا با سختی جنگ و چکاچک شمشیرها و جان دادن
در راه خدا از نزدیک آشنا و مأنوس گشت و این در شجاعت و مهارت جنگیاش تأثیر به
سزایی داشت([1]).
اوج جوانی و قدرت عبدالله بن زبیر در عهد خلافت عثمانس بود.
در این دوران او تبدیل به یک جوان قوی، نیرومند و بهادر شده بود و در بسیاری از
امور شرکت فعّال و مؤثر داشت. او یکی از افرادی بود که خلیفه سوّم آنان را برای
جمعآوری مصاحف، همراه زید بن ثابتس
مأموریت داد([2]).
در سال 27 هجری
در کنار عبدالله بن سعد بن أبی السرح در جهاد آفریقا شرکت کرد. جُرجیر رومی،
پادشاه آفریقا، با 200 هزار نفر به میدان آمده بود، و در مقابل مسلمانان 20 هزار
نفر بودند. در این جنگ عبدالله با گروهی به دل سپاه دشمن زد و مستقیماً به جرجیر
حمله ور شد و سرش را از تن جدا کرد و بر سرنیزه نهاد و بانگ تکبیر برآورد. این
گونه با فراست و تاکتیک مناسب وی، سپاه رومی شکست خورد و آنان با بشارت فتح آفریقا
به مدینه منّوره بازگشتند([3]). این اوّلین میدانی بود که سبب شهرت عبدالله گشت.
ایشان هم چنین در سال 30 هجری در لشکرکشی به طرف طبرستان شرکت کرد و شجاعانه برای
اعلای کلمةالله شمشیر زد([4]).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر