منظورم از نوشتن سرگذشت خودم این است که آنان که برای خدا زحمت میکشند و در
راه تحصیل علم و خدمت به بشر مضیقه و یا به مصائب دچار میشوند، امیداور باشند که
خدا سعی ایشان را ضایع نخواهد کرد و در عاقبت، همة اين مصائب را جبران خواهد کرد و
به نتیجة خوب خواهد رسید و هم این است که مردم در آینده کسی را مثل من متهم نکنند
چرا که مسألة تهمت باعث میشود آنان که حقیقت را میدانند از ترس مردم آن را پنهان
میکنند و مردم اجتماع در این صورت از دانستن حقایق محروم میشوند و ترقی نمیکنند
و در نادانی که باعث بدبختی دنیا و آخرت است به سر میبرند، عقب میمانند و ضمناً
در این کتاب لزوم دانستن قرآن برای دینداران بیان شده و دین از بدعت و توحید از شک
و محبت امام از غلوّ جدا گردیده است.
حرَّرَه
علی اصغر محی الدین – بناب
تاریخ:
22-12-1351 هجری شمسی
7
– صفر – 1393 هجری قمری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر