عبدالله همراه جمعی از صحابه از جمله: حسن،
حسین، عبدالله بن عمر، أنس و... با معاویه در سال 41 هجری که سال جماعت (اتحاد و همبستگی) نامیده شد، بیعت
کرد([1]). او در سپاه معاویة
بن حدیج در جهاد آفریقا شرکت داشت و در فتح «بنزرت» در سال 41 هجری و فتح «قیروان»
در سال 45 هجری سهیم بود و «سوسه» به دست وی فتح شد. همچنین در سپاهی به فرماندهی
یزیدبنمعاویه در لشکرکشی به سوی قسطنطنیه حضور داشت. در این لشکر عدهای دیگر از
صحابه از جمله ابوایوب انصاری، حسین، عبدالله بنعمر و ابنعباسش نیز حضور داشتند([2]).
معاویهس هرگاه با عبدالله بن زبیر روبهرو
میشد، میگفت: «مرحباً
بابن عمة رسول الله وابن حواريه»، و همواره هدایایی
به ایشان تقدیم میکرد. معاویه در دوران امارت بیست سالهاش همین برخورد را با حسن و
حسینب نیز داشت([3]). متقابلاً عبدالله
نیز معاویه را خوب میشناخت و به او احترام میگذاشت.
هنگام محاصره مکه در زمان عبدالملکبنمروان
گفت: ابنهند (معاویه) کجاست؟ هرگز بعد از او کسی را نیافتیم که همچون او با
دیگران برخورد و تعامل داشته باشد. با وجود این که ما از او هراس داشتیم او در جنگها
از ما ابراز ترس میکرد درحالی که جرئتش از شیر بیشتر بود. ما او را فریب می دادیم
و او فریب ما را می پذیرفت درحالی که او بسیار زیرک بود. بهخدا قسم دوست داشتم او
در میان ما باقی میماند تا زمانی که در این کوه - اشاره به جبل ابوقبیسـ سنگ
وجود دارد([4]).
[1]- همان: 8/190. سیر أعلام
النبلاء: 3/137.
[2]- طبری، أبوجعفر محمّد بن جریر
طبری؛ تاریخ الأمم و الملوک؛ ص 6، ج 146، چاپ اوّل، بیروت: دارالفکر، 1407هـ/
1987م.
[3]- ذهبی، شمس الدین محمّد بن
احمد بن عثمان؛ تاریخ الإسلام؛ ص 5، ج 438، چاپ اوّل، بیروت، دارالکتاب العربی،
1411هـ/ 1990م.
[4]- ابن کثیر، البدایة و
النهایة: 8/197.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر