معاویه در سال 50 هجری در مراسم حجّ به مکه آمد
و جهت گرفتن بیعت از مردم برای ولیعهدی فرزندش یزید نظر عبدالله بن زبیر را جویا
شد. عبدالله گفت: ای امیرالمؤمنین! ما شما را بین سه راه اختیار میدهیم هر کدام
را اجرا کنید، قبول است؛ یا مانند رسولالله ج عمل کنید یا
مانند ابوبکرس و یا مانند عمرس.
معاویه گفت: آنان چگونه عمل کردهاند؟ گفت:
رسولالله ج مردم را در انتخاب خلیفه و امیر آزاد گذاشت و آنان به خلافت ابوبکر راضی
شدند. معاویه گفت: امّا امروز همانند ابوبکر در میانتان یافت نمیشود و من میترسم
اگر شما را به حال خودتان رها کنم دچار اختلاف شوید. عبدالله گفت: درست است پس
مانند ابوبکر عمل کن. معاویه گفت: او چگونه عمل کرد؟ عبدالله گفت: او یکی از
مسلمانان را که با او نسبت فامیلی نداشت از میان قریش انتخاب و به مردم پیشنهاد
کرد با او بیعت کنند، مردم نیز پذیرفتند؛ تو نیز از میان قریش غیر از خویشاوندانت
کسی را انتخاب کن ما میپذیریم. معاویه گفت: روش سوّم چیست؟ عبدالله گفت: همانند
عمر عمل کن. گفت: او چه کار کرد؟ عبدالله پاسخ داد: مسئله را به شورای شش نفره سپرد
که در میان آنان هیچ یک از فرزندان و خویشاوندانش نبود. معاویه گفت: آیا نظر دیگری
نداری؟ عبدالله گفت: خیر([1]).
هنگامی که معاویه صراحتاً خواستار بیعت عبدالله
بن زبیر با یزید شد، عبدالله امتناع ورزید و گفت: بیعت با دو خلیفه در یک زمان
مخالف حدیث رسولالله
ج است. سپس به معاویه گفت: خود شما به ما یادآوری کردید که
رسولالله ج فرموده است: اگر در یک زمان دو خلیفه در زمین بود یکی از آن دو را بکشید([2]).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر