توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ شهریور ۳۱, چهارشنبه

نکتۀ اصلی حمله به اسلام و علمای واقعی اسلام است

 

نکتۀ اصلی حمله به اسلام و علمای واقعی اسلام است

نصاری و هر یک از مذاهب باطله می‌‌دانند تنها کسی که می‌تواند مشت آن‌ها را باز و در جامعه رسوا کند علمای مجاهد اسلامی می‌باشند. پس تنها چیزی که مانع از پیشرفت مقاصد مسموم ایشان است دانشمندان حقیقی دین می‌باشند. لذا با هر وسیله‌ای شده با تهمت و دروغ‌‌پردازی به علمای خیرخواه افترا می‌زنند و هر چه می‌توانند با کمک عالم نمایان خرافی ایشان را پیش مردم خوار و کوچک می‌کنند و از نفوذ ایشان می‌‌کاهند. مثلاً آثار عرفاء و شعرائی که علمای دین را زاهد ظاهرپرست و ریاکار قشری می‌خوانند ترویج می‌کنند و دواوین آن‌ها را نشر می‌دهند و چون نفوذ علمای خرافه‌ستیز و حق‌گو کم شد با کمال آزادی می‌تازند و با جان و مال و ناموس مردم بیچاره بازی می‌کنند. و امثال شیخ فضل الله نوری را به قتل می‌رسانند. از سوی دیگر در مدارس درس رقاصی و موسیقی داده می‌شود، اما از علم دین و عقائد حقه و دفع خرافات خبری نیست.

تمسخر و تحقير نصاری از علمای اسلامی

تاریخ ملکزاده ص 281 می‌نویسد: مسیونوز نصرانی و سایر مسیحیان در روز عیدشان به لباس روحانیت یعنی عمامه ملبس و برای تقلید و تمسخر به علمای اسلام مضحکه‌ای اجرا کردند!

بدگوئی نصاری از علمای اسلام

اکنون که دول مسیحی بر ممالک اسلامی تسلط دارند تاریخ‌نویس و شاعر و روشن‌فکر (البته روشنفکری که خودشان می‌پسندند) کارشان بدگویی به دین است. برای نمونه دکتر ملک ‌زاده تاریخ‌نویس مشروطه در ص 252 کتابش می‌نویسد: میرزا رضا حکمی با اینکه فلاسفه در آن زمان مردود بودند در مجلس درسش صدها محصل حضور می‌یافتند و از آن کانون فضل بهره‌مند می‌شدند، در غزل‌سرائی یدطولائی داشت و در روشن‌ کردن افکار و دریدن پردۀ سالوسی و ریاکاری زاهدنماها جهد بسیار می‌کرد. به همین جهت مورد بغض و کینۀ آخوندها بود. ملاحظه کنید کسی که به فلسفۀ قدیم وتئوریهای باطل و منسوخ گذشته و غزل سرائی مردم را گمراه می‌کرده و اهل علم او را باطل و فاسد دانسته‌اند، این مورخ از او تعریف و تمجید می‌کند. و در ص 254 در تحقیر علمای نجف می‌نویسد: پس از مطالعه و تحقیق عمیق بر ما مسلم شد که افکار آزادیخواهی به معنائی که امروز در ممالک راقیه تلقی می‌کنند در جامعة علمای نجف راه نداشته. البته چون مطالعه ملک‌زاده منحصر به مطالعۀ کتب مستشرقین مغرض اروپا بوده بیش از این نتوانسته بفهمد. و در ص 119 از مسلمین بدگویی کرده که بیشتر به عقائد مذهبی علاقمند هستند تا به وطن و آب و خاک و گاهی تعصب مذهبی عوام به بیرحمی و شقاوت منتهی می‌شود، در جواب چنین مورخی باید گفت: اگر مسلمین علاقۀ کمتری به وطن دارند، بی‌دینان ابدا علاقه‌ای به وطن ندارند و هر چه وطن‌فروشی شده به دست بی‌بند و بارها و بی‌دینان شده است. در همان صفحه از اقلیتهای فاسد تعریف کرده و عدۀ آنان را به دروغ زیاد نشان داده و می‌گوید در انقلاب باب ده‌ها هزار نفر به هلاکت رسیدند، با اینکه شرارت پنجاه نفر بابی را نباید انقلاب گفت و شاید تمام بابیۀ آن زمان به هزار نفر نمی‌رسیدند، اما این مورخ مغرض در همان صفحه به کلمات مورخین اروپائی استناد می‌کند که قطعا غرض آن‌ها بیشتر از نویسندۀ خود کتاب است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...