داعی مبارز... ابو الأعلی مودودی
اسلام أون لاین
در میان دعوتگران اسلامی، امام مودودی به عنوان سمبل و الگوی یگانه به حساب میآید، آن شخصیتی که عمر و زندگانی خود را وقف تبلیغ و دعوت به اسلام کرد؛ ایشان رسالت زندگی خویش را اعلای کلمهی حق و تثبیت و محکمسازی اسلام در دل پیروانش قرار داد و توجه به آنرا قبل از گزینهی وطنش گذاشت.
همانا صداقت و اخلاص او در زمینهی دعوت و تبلیغ و اجتهاد مضاعف او در راستای رسالتش، بیشترین نقش را در راستای گردآمدن مردم در پیرامونش ایفا کرد، و همچنین تأثیر زیادی در گردآوری مردم تحت پرچم ایدهی خود داشت، چرا که او از حدود قومیت و مرزهای جغرافیائی تخطی و عبور کرده بود، تا در همه جا به عنوان یک سرپرست و ناظر جهانی برای اسلام شناخته شود، بلکه اعمال و تألیفات ایشان از مرزهای بومی و محلی و اسارت لغت و زبان فراتر رفتند، و به همین خاطر به بیشتر زبانهای رایج جهان ترجمه شدند تا چشمهای تازه و تجددگرا باشد برای افکار و بیانات دعوی ایشان که از مرحلهی دعوت به زبان و قیاس فکری به میدان تطبیق عملی برای قانون اسلامی در ابعاد سهگانهی حکمی، فرماندههی و رفتاری قدم نهاده بود.
امام مودودی از میان خانوادهای چشم به جهان گشود که اصول و ریشههایش به شبه جزیره عرب برمیگردد؛ آری خانوادهی او بیش از هزار سال قبل به منطقهی «جشت» در نزدیکی شهر «هرات» هجرت نمود، سپس جد بزرگش «ضواجه مودود» در اواخر قرن نوزدهم هجری به هند هجرت نمود.
پدرش سید احمد حسن مودود که در سال 1266هـ برابر با 1850م در دهلی هند متولد شد، یکی از دانشجویان دانشگاه «علیکره» بود، سپس به عنوان مدرس شروع به تدریس نمود و پس از مدتی کار وکیل دفاعی را به عهده گرفت، و در سوم رجب 1321هـ برابر با 25 سبتامبر 1903م خداوندU ابوالأعلی مودودی را نصیب او گردانید. بعد از تولد ابوالاعلی به مقدار یک سال پدرش از مردم دوری و کنارهگیری کرد و به زهد و تقوی رغبت و میل پیدا کرد، پس امام مودودی در آن محیط و فضای صوفیگری پرورش مییابد، و در محیطی چشمانش به جهان گشود که لبریز از زهد، ورع و تقوی بود.
امام مودودی مرحلهی کودکی خود را در محل تولدش در شهر «أورنگ آباد الدکن» واقع در ایالت حیدر آباد سپری کرد و پدرش اولین مربی و معلم او بود، پدرش شدیدا حریص و آزمند بود که مودودی تربیت و پرورشی دینی داشته باشد، از این رو پدرش مشغول به تلقین و تفهیم نمودن داستان پیامبران و تاریخ اسلامی به او گردید، او را با خود به مجالس علماء و افراد دینی میبرد؛ به این جهت استعداد و ویژگیهای فطری او باز و شکوفا شدند، و نبوغ و ذکاوت او در سنین نونهالی ظاهر شد، و رضائیت و تشویق مربی و استادانش را در سالهای نخست تحصیلی خود کسب کرد. و همچنین پدرش بسیار علاقهمند بود که علاوه بر تعلیم فقه و حدیث، زبانهای عربی و فارسی را هم به او یاد بدهد، و مودودی با اهتمام و قاطعیت به درس و تعلیم روی آورد تا اینکه امتحان مولوی را که معادل لیسانس است، با موفقیت پشت سر گذاشت.
لازم به ذکر است که پدر امام در این اثنا با مرض فلجی دچار گردید و بدون هیچ حرکتی زمینگیر و خانهنشین شد، لذا راههای معیشت و زندگی بر اهل آن خانواده تنگ و محدود گشت، بنابراین، مودودی ناچار شد برای به دست آوردن لقمهی معیشت، دست و پنجه را با کار نرم کند؛ و چون خداوند استعداد نوشتن را بدو داده بود که آن را از روی خواندن و مطالعه کردن زیاد، آراسته و پیراسته بود، مودودی تصمیم گرفت که قلمش را هم به عنوان وسیلهای برای امرار معاش خانوادهاش قرار دهد. گفتنی است که برادر بزرگترش (سید ابوالخیر) مدیر مجلهی شهر بجنور بود، و امام مودودی را به عنوان نویسندهی روزنامه در آنجا به کار گرفت، اما او مدت زیادی در آنجا ماندگار نشد، که دولت آن روزنامه را توقیف نمود، و بعد از آن در هفتهنامهی «تاج» در شهر جلبور ادامه به کار نوشتن داد که هر روز منتشر میشد.
همانا برخی از نتیجهی فعالیتهای مطبوعاتی امام مودودی این بود که سعی کرد تا به خوبی زبان انگلیسی را یاد بگیرد، به این جهت برای او سهل و آسان بود که اطلاع و آگاهی را از کتابهای تاریخی، فلسفی، اجتماعی و مقارنهی أدیان در انگلیسی بدون مواجه شدن با هر گونه صعوبت و مشکلی در فهم و درک کامل آن، داشته باشد.
لازم به یاداوری است که طولی نکشید که حکومت آن روزنامه را نیز توقیف و پلمپ کرد؛ لذا مودودی به «دهلی» بازگشت و با مدیر مجمع علمای هند در انتشار روزنامهی «مسلم» شریک شد، و به مدت سه سال مدیر تحریر و نوشتن آن گردید، تا اینکه در سال 1341هـ برابر با 1922م به بهوبال انتقال یافت، سپس بار دیگر در سال 1342هـ برابر با 1923م به دهلی بازگشت و در آنجا سرپرستی نظارت بر انتشار مجلهی «الجمعیة» را به عهده گرفت که مجمع علمای هند آنرا صادر میکردند، و شخصا خستگی ناپذیرانه مسئولیت سنگین نشر آنرا تا سال 1347هـ برابر با 1928م متحمل گردید.
همراه با شاعر اسلام محمد اقبال
در آن سال کتاب «الجهاد فی الاسلام» را به پایان رساند، آن کتابی که شهرت جهانی را به او بخشید، حال آنکه امام مودودی آنرا به عنوان ردّی بر اظهارات گاندی نوشته بود، که مدعی بود اسلام به وسیلهی لبهی شمشیر انتشار یافته است.
و در سال (1351هـ برابر با 1932م) کتاب «ترجمان القرآن» را از حیدر آباد الرکن صادر کرد، که شعارش همین جمله بود: ای مسلمانان! بلند شوید و دعوت قرآن را به دوش بگیرید و در آسمان جهان پرواز کنید.
آری نقش و تأثیر امام مودودی از طریق کتاب «ترجمان القرآن» از جملهی مهمترین عواملی بود که به انتشار جریان اسلامی در هند و تقویت آن کمک کرد که در پیکر حزب رابطهی اسلامی متبلور گردید، و ضمن کنفرانسی که در سال (1356هـ برابر با 1937م) در لنکو برگزار شد بر این مسئله تأکید گذاشت که باید ولایتهایی که دارای اغلبیت اسلامی هستند، مستقل و خودمختار باشند.
آری به جهت بازدهی شهرت مودودی و وسعت دایرهی تأثیر فکری او در عالم اسلامی، مفکر و فیلسوفی همچون محمد اقبال در سال (1356هـ برابر با 1937م) او را به لاهور دعوت نمود تا اسلوب شور و شکوفایی اسلامی او را بیازماید و به کار بندد، امام مودودی نیز به دعوت اقبال لبیک گفت.
هنگامی که اقبال در سال بعدی (1357هـ برابر با 1938م) وفات یافت، درحالیکه خلاء بزرگی را در مجال فکر و دعوت جا گذاشته بود، دیدگان و أنظار عموم متوجه امام مودودی شدند تا چنین خلأی که بعد از رحلت اقبال به وجود آمده است، پر کند.
امام مودودی حرکت اسلامی خویش را شروع کرد، حرکتی که کاویدن عمق اسلام را نزد طبقهی مفکرین اسلامی و دعوت کردن به اسلام را هدف قرار داد، تا اینکه جماعت اسلامی را در لاهور تشکیل داد، و در (سوم شعبان 1360هـ برابر با 26 اغسطس 1941م) به عنوان رئیس آن جماعت منتخب گردید.
بعد از گذشت دو سال، یعنی در سال (1362هـ برابر با 1943م) جماعت اسلامی مرکز اصلی خود را در لاهور به دار السلام که یکی از روستاهای بتهانکوت است، انتقال داد، باید گفت که امام مودودی در طول این مدت از تألیفات و نوشتن دست برنداشت، و کتابهایی را به چاپ رساند که مهمترین آنها عبارت بودند از: المصطلحات الأربعة الأساسية في القرآن، والإسلام والجاهلية، ودين الحق، والأسس الأخلاقية الإسلامية و....
و همزمان با اعلان قیام دولت پاکستان در(11 شوال 1366 هـ برابر با 28اغسطس 1947 م)، امام مودودی به همراه شاگردانش به لاهور رفتند، و در آنجا دفتر جماعت اسلامی را بنا نهاد، و شش ماه بعد از قیام پاکستان، یعنی در ماه (صفر 1367 هـ برابر با ینایر 1948م)، امام مودودی اولین سخنرانیش را در دانشکدهی حقوق، تقدیم کرد، و از دولتمداران خواست که نظام پاکستانی را مطابق با قانون اسلامی تشکیل بدهند.
همانا امام مودودی مصرانه بر چنین درخواستی از دولت پافشاری کرد، و در تاریخ (ربیع الآخر 1367 هـ برابر با مارس 1948 م) سخنرانی دیگری را در یک همایش عمومی در کراتچی پاکستان تحت عنوان «درخواستی اسلامی برای نظام اسلامی» تقدیم نمود
جماعت اسلامی به منظور موافقت کردن هیئت حاکمه با درخواستی که امام مودودوی تقدیم کرده بود، مبنی بر قرار دادن شریعت اسلامی به عنوان قانون اساسی پاکستان و مبنی بر اینکه حکومت، مطابق با حدود و مرزهای شرع اسلام از حوزهی قدرت خود بکاهد، شروع به فشار بر حکومت و مجلس قانون گزاری کردند.
با توجه به اینکه حکومت در برابر چنین مطالب و درخواستی عاجز و ناتوان مانده بود، در (نخستین روزهای ذیالحجهی 1367 هـ برابر با 4 اکتبر 1948 م) اقدام به دستگیری و بازداشت امام مودودی و شماری از مسئولان جماعت اسلامی کرد، اما چنین موقفی از طرف دولت، لحظهای امام مودودی و سایر اعضای آن حرکت را از استمرار و پافشاری بر درخواست خود، مبنی بر تطبیق نظام پاکستان با شریعت اسلام، منحرف و منصرف نگرداند، و ملت شریف پاکستان نیز همکاری کامل خود را با جماعت اسلامی در خواستههایشان اظهار داشتند، تا اینکه حکومت در (13 جمادى الأولى 1368 هـ برابر با 12مارس1949م) ناگزیر به قبول قراردادی گردید که سمت و مسیر صحیح اسلامی را برای پاکستان تعین و مشخص نماید.
آری در حدود یک سال بعد از آن، در (11 شعبان 1369هـ برابر با 28 مایو 1950م) حکومت ناچار به آزاد کردن امام مودودی و یارانش گردید.
پس از آن، جماعت اسلامی شروع به بررسی قرار داد خواستههایش که در محدوده و حوزهی اجراء کار گذاشته شده بود، نمود، و همزمان حکومت که از مطالب و خواستههای ملت به هراس آمده بود، برای إرائهی پیشنهادهای دستوری بسیار کوشش مینمود، و دولت به منظور تسلط بر مردم، قدرت و اختیارات زیادی را به خود اختصاص داده بود؛ و امام مودودی در (3 محرم 1370 هـ برابر با14 اکتبر 1950م) در یک گردهمایی عمومی بزرگ در لاهور اقدام به سخنرانی نمود، که در اثنای سخنانش انتقاد خود را متوجه چنین پیشنهادهایی نمود که زمینه را برای استبداد و دیکتاتوری فراهم میسازند؛ او افکار و آراء عمومی را تحریک نمود تا آنجا که دولت را ناچار به بازگشت از گنجانیدن چنین اختیاراتی برای خود در قانون گردید، و دولت علمای جماعت اسلامی را به مبارزه طلبید، برای اینکه بر تنظیم و تهیهی یک طرح پیشنویسی دستور اسلامی متحد و هماهنگ شوند، زیرا بهانهی دولتمردان این بود که اسلام، فقه و مذاهب مختلفی دارد و یک فقه مشترک ندارند تا قوانین دولت بر آن مبتنی باشد؛ علمای اسلامی نیز دعوت به چنین مبارزهای را قبول کردند؛ از اینرو در (13 ربیع الآخر 1370 هـ برابر با 21 ینایر 1951م) 31 دانشمند بلندپایه به نمایندگی گروه و طوایف مختلف اسلامی در شهر کراچی گرد هم آمدند، و امام مودودی هم در ترتیب و شکلدهی نکات دستوری که بر آن اتفاق داشتند، شرکت داشت، ولی حکومت در برابر پیشنهادهای دستوری جبههی اسلامی با استفاده از سکوت به مقابله برخواست، و حرکت اسلامی در مقابل آن، اقدام به برپایی چندین اجتماع ملی نمود، و سپس حکومت در (20 جمادی الآخر 1372 هـ برابر با 6 مارس 1953م) و در(13 رجب 1372هـ برابر با 28 مارس 1953م) در لاهور حکومت نظامی را اعلان کرد و برای بار دوم امام مودودی و دو تن از شاگردانش را بدون دلیل، بازداشت کرد، و تقریباّ بعد از یک ماه و نیم در (23 شعبان 1372 هـ برابر با 7 مایو 1953 م) آزاد شدند، اما طولی نکشید که در روز بعدی برای بار سوم دستگیر شدند.
آری فقط با گذشت چهار روز از بازداشت، حکم اعدام را برای امام صادر کردند و آن چیزی بود که باعث به وجود آمدن شورش قهر و غضب شدید در اکثر نقاط جهان اسلامی گردید و پشت سر هم نامههای زیادی مبنی بر محکومیت و مردودیت چنین حکم خودسرانهی ناعادلانه برای دستگاه دولت ارسال میشد، تا اینکه دولت مجبور به تخفیف حکم اعدام به حکم حبس ابدی او شد، اما عکس العمل و واکنشهای ردّ کنندهی در برابر چنین حکمی نیز به صدور حکم عفو در سال ( 1374 هـ برابر با 1955م) برای مودودی أنجامید.
با آغاز سال ( 1375هـ برابر با 1956م) حکومت با صادر کردن دستور و قانون اسلامی برای سراسر کشور، تن به خواستههای ملت داد، اما زیاد طول نکشید که در سال (1382هـ برابر با 1963م) دستور جدید دیگری را اعلان نمود. سپس دولت قراردادی را مبنی بر منع فعالیت و تلاش جماعت اسلامی صادر کرد، از اینرو امام مودودی و63 نفر از همکارانش بازداشت شدند، اما دستگاه قضائی حکمی را مبنی بر بطلان قرار منع فعالیت و بازداشت جماعت اسلامی صادر کرد، و باری دیگر مودودی و همکارانش در (جمادی الآخر 1384 هـ برابر با اکتبر 1984م) از زندان آزاد شدند.
نقش و تأثیرات مودودی بر تودهی مردم:
آنگاه که در (جمادی الاولی 1385هـ برابر با سبتمبر 1965م) میان پاکستان و هند جنگ درگرفت، امام مودودی و جماعت اسلامی نقش بارز و بسزائی را در تقویت روحی و معنوی ملت و مساعدت و همکاری آوارگان جنگ ایفاء کرد، همانطور که جماعت اسلامی به شکل ایجابی در بعد کمکرسانی طبی دریغ نورزید، که تقریبا حدود بیست مرکز امداد طبی را در آزار کشمیر راه انداخت، و امام مودودی در میان مردم چندین سخنرانی را دربارهی جهاد تقدیم کرد.
در (رمضان 1386هـ برابر با ینایر 1967م) حکومت به مدت دو ماه امام مودودی را بازداشت کرد، و بعد از اینکه از زندان آزاد شد، پیوسته با شجاعت و ایمان به کار دعوت مشغول گشت، ایشان یکی از برجستهترین شخصیتهایی به حساب میآید که منادی آزادی، اتحاد و یکپارچگی ملت بودند، و مردم را از همکاری و همیاری گروه و جماعتهای جداییطلب بر حظر میداشت تا منجر به تقسیم و تجزیه وطن نگردد و وطن را دچار جنگ داخلی نکنند که حجم زیان و عاقبت وخیمش فقط خدا میدانست که چه میشد.
در (رمضان 1332هـ برابر با نوامبر 1972م) بعد از سی سال مبارزهی طولانی، امام مودودی به خاطر مسایلی چند خواستار انفصال از منصب خود گردید و استعفاء داد، و به تحقیق و نوشتن و تألیف روی آورد؛ و کتاب «تفهیم القرآن» را به پایان رساند و شروع به نوشتن کتاب «زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم » نمود.
امام مودودی در سال (1399هـ برابر با 1979م) به خاطر خدمت خستگی ناپذیرانهاش به اسلام برندهی جایزهی جهانی ملک فیصل گردید؛ و به جهت تقدیر و تشکر از زحمات و تلاش مستمر و مخلصانهی او در میدان خدمت به اسلام و مسلمین اولین، کسی بود که چنین جایزهای را به دست بیاورد.
گفتنی است که ایشان صاحب ایدهی طرح تأسیس دانشگاه اسلامی در مدینهی منوره بود، که بعد از پایان پروژهی آن، به عنوان کارمند مجلس دانشگاه شروع به فعالیت نمود. و همچنین او یکی از أعضای مؤسس در مجلس تأسیس رابطهی جهان اسلامی بود.
تعداد تألیفات مودودی اعم از کتاب و رساله به 70 تألیف میرسند، که از جمله بارزترین آنها موارد ذیل میباشند:
1- الجهاد فی سبیل الاسلام: که مودودی آنرا در سال (1347هـ برابر با 1928م) تألیف نموده است.
2- الحضارة الاسلامیة (اصولها و مبادئها): تألیف در سال (1350 هـ برابر با 1932 م).
3- نظریة الاسلام السیاسیة: تألیف در سال (1358هـ برابر با 1939م).
4- تجديد وإحياء الدين: تألیف در سال (1359هـ برابر با 1940م).
5- الاصطلاحات الأربعة الأساسية في القرآن: تألیف در سال (1360 هـ برابر با 1940م).
6- الإسلام والجاهلية: تألیف در سال (1360هـ برابر با 1941م).
7- الأسس الأخلاقية للحركة الإسلامية: تألیف در سال (1364 هـ برابر با 1945م).
8- الدين الحق: تألیف در سال (1366 هـ برابر با 1947م).
9- نظام الحياة الإسلامي: تألیف در سال (1367 هـ برابر با 1948م).
10- حقوق أهل الذمة: تألیف در سال (1367 هـ برابر با 1948م).
11- مطالب الإسلام تجاه المرأة المسلمة: تألیف در سال (1372 هـ برابر با 1953م).
12- قضية القاديانية: تألیف در سال (1372 هـ برابر با 1953م) نوشته است.
13- تفسير تفهيم القرآن: که متشکل از چهار جزء است، و در سال (1360 هـ برابر با 1941م) شروع به نوشتن آن نمود، و در سال (1392هـ برابر با 1972م) آنرا به پایان رساند.
14- سيرة النبي صلی الله علیه و آله و سلم : كه در سال (1392 هـ برابر با 1972م) اقدام به تألیف آن کرد و كمی قبل از وفاتش آنرا به پایان رساند که این آخرین تألیف او میباشد.
همانا کتابهای مودودی در تمام نقاط جهان از نام و شهرت گستردهای برخوردار گردید؛ آری به صورت گسترده در دل مسلمانان مناطق مختلف دنیا مورد قبول و پذیرش قرار گرفت؛ قسمت عمدهای از این کتابها به بسیاری از زبانهای دیگر دنیا ترجمه شدند، تا آنجا که مجموع زبانهایی که کتابهای مودودی بدان ترجمه شدند به 16 زبان میرسند که میتوان زبانهای: انگلیسی، عربی، المانی، فرنسی، هندی، بنگالی، ترکی، سندی و... را از جملهی آنها معرفی نمود. نکتهی قابل توجه اینکه علیرغم اختلاف مستوای فکری و دیدگاهی، کتابهای مودودی مورد تحسین و رضائیت همهی آن مسلمانان قرار گرفت.
این چراغ درخشان، خاموش میگردد:
در (ابتدای ماه ذی القعده 1399هـ برابر با 22 سبتامبر 1979م) چنین پارهی آتشی که راه دین را برای ارشاد و هدایت بسیاری از مسلمین روشنی بخشیده بود، دار فانی را به سوی گسترهی پروردگارش وداع گفت، لیکن او با افکار، آموزهها و کتابهای ارزندهاش هنوز زنده و ماندگار است، تا اینکه با رغم گذشت زمان به عنوان الگو و اسوهای برای داعیان و مبلغان قرار گیرد، و به مانند چشمهی روشنی از چشمههای اسلام پاک وعقیدهی خالص باقی بماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر