فصل دوم:
معیارهای انتخاب همسر
از دیدگاه قرآن کریم
و
سنت نبوی
1- دین
2- اخلاق نیکو
3- جمال
4- مهریهی سبک
5- فرزنددار شدن و مهربان بودن
6- بکارت
7- جوان بودن
8- همسانی
9- عدم قرابت فامیلی
در اسلام، ازدواج مایهی آرامش و راحتی و تعادل احساسات و شریک زندگی و کانون عشق به حساب میآید و سینهی مادر، احساسات کودک را شکل و توانایی و قدرت او را پرورش میدهد و هر اندازه توفق میان زوجین بیشتر باشد، به همان اندازه حل و رفع مشکلات، آسانتر میگردد و زن و مرد با همکاری یکدیگر به راحتی به آمال و آرزوهایشان میرسند.
زن دارای خصوصیاتی است که باید آنها را به حد اعلاء برساند تا اینکه شایستگی نام یک همسر صالح را داشته باشد. این صفات از دیدگاه قرآن کریم و سنّت نبوی چنین است:
معیار انتخاب همسر در قرآن کریم
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿عَسَىٰ رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا٥﴾ [التحريم: 5].
«چه بسا اگر شما را طلاق دهد، پروردگارش همسرانی بهتر از شما برایش جایگزین کند، (که) مسلمان، مؤمن، فرمانبردار، توبهکار، عبادتکننده، روزهدار، بیوه و دوشیزه باشند».
صفاتی که ذکر گردید، زیباترین صفاتی هستند که یک همسر شایسته در اسلام به آن مزین میگردد و بر مرد لازم است که جویای این صفت پسندیده در شریک زندگیش باشد و فریب ظاهر زیبا و آراسته را نخورد و صفاتی که قرآن آنها را برمیشمارد، در راستای خوشبختی زوجین کفایت مینماید. و این صفات عبارتند از:
اسلام: یعنی اطاعت و عبادت به طور مطلق برای خداوند عزوجل و اجرای امر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم . سعید بن جبیر گفته است. «مُسلِماتٍ» یعنی زنان مخلص.
ایمان: یعنی اجرای آنچه به زن امر میشود و آنچه از آن نهی میگردد؛ به گونهای که اعمال وی مطلق اطاعت از خداوند باشد که این امر نیز برگرفته از باور عمیق وی به اسلام و قرآن است.
قنوت: یعنی فروتنی، بخصوص فروتنی و فرمانبرداری قلب و انجام اعمال با شوق و علاقه تا مایهی آرامش و اطمینان روح گردد.
توبه: بازگشت از گناهان و رجوع به سوی اجرای امر خدا و پیامبر و این صفت زن را بر آن میدارد تا آنچه را به خاطر گناه و معصیت از دست داده است، دوباره کسب نماید و به طاعت و عبادت خداوند روی آورد.
عبادت: عبارتست از ارتباط بین خدا و بندهی او. و همچنین یعنی به سوی او با عمل صالح و کلمه طیّبه تقرّب جستن.
سیاحت: یعنی روزه و هجرت و انسان روزه دار سائح (جهانگرد) نامیده میشود؛ زیرا هیچ توشهای با او نیست و نیز گاهی دربرگیرندهی این مفهوم است: پرتحرک در مسیر طاعت و عبادت خدای عزّ و جل و متفکر در جهان اندیشه و دلایل قدرت خداوند سبحان.
این صفات، زندگی روزمرهی زن و شوهر را با نیروی ایمان و ارتباط صحیح و درست برای متحقق ساختن خوشبختی مهیا میکند و با حُسن خُلق و معاشرت نیکو و اظهار عشق و علاقه به یکدیگر و احساس آرامش و امنیت با مهر و محبت زندگی را سپری میکند. و این امر مطابق این فرمودهی خدای تعالی است که میفرماید:
﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ٢١﴾ [الروم: 21].
«و از نشانه های او (این) است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید؛ تا به آنها آرام گیرید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد، بیگمان در این (امر) نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند».
معیار انتخاب همسر در سنّت نبوی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر صفاتی که زن را برای خانهی شوهر مناسب و نیکو میگرداند، تأکید ورزیدهاند و این صفات موجب به وجود آمدن راه و روش نیکو برای ایجاد زندگی زیبا و حیات سعادتمندانه میشود که میتوان صفات زیر را برشمرد:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
«تُنْكَحُ المَرْأَةُ لِأَرْبَعٍ: لِمَالِهَا وَلِحَسَبِهَا وَجَمَالِهَا وَلِدِينِهَا، فَاظْفَرْ بِذَاتِ الدِّينِ، تَرِبَتْ يَدَاكَ».[1]
ترجمه: «از زن به خاطر چهار چیز خواستگاری میشود: مال، خانواده، جمال و دین وی، پس کسی را که دیندار است، انتخاب کن؛ چرا که به خیر و ظفر دست مییابی».
پس دین، معیار انتخاب و خواستگاه آرزو محسوب میگردد و هر چیزی به غیر از دین قابل تغییر و تبدیل است؛ زیرا دین، باورِ عمیق و زیبایی و شادابی درونی است.
با بررسی اوضاع جامعه، چنین استنباط میگردد که مردم تمایل شدیدی به زنان نشان میدهند و بیشتر آنها را به خاطر نسب و فضایل خانوادگی و شغل یا به خاطر زیبایی و حسن ظاهر آنها یا به خاطر ثروت و اموالی که آنها دارند، برمیگزینند، اما تاکید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر این است که «انتخاب همسر» باید به خاطر دینداریاش باشد، نهایت هدف و آرزوی ازدواج به حساب میآید و اساسی ترین معیار انتخاب و بهترین وسیله برای تضمین رسیدن به همسر مطلوب و استفاده از این نعمت بزرگ و این فایدهی عالی است.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از ازدواج با زنی که با صفت دین مزین نیست نهی فرموده است؛ چرا که ساختار خانواده و رعایت شئون خانه، همسر شایستهای را میطلبد که شایستگی اطمینان و اعتماد داشته باشد. در این صورت است که زن به عنوان بهترین کالای دنیا قرار میگیرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
«الدُّنْيَا مَتَاعٌ، وَخَيْرُ مَتَاعِ الدُّنْيَا الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ».[2]
ترجمه: «دنیا کالاست و بهترین کالای دنیا، زن صالح و نیکوست».
علاوه بر آن، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
«لَا تَزَوَّجُوا النِّسَاءَ لِحُسْنِهِنَّ، فَعَسَى حُسْنُهُنَّ أَنْ يُرْدِيَهُنَّ، وَلَا تَزَوَّجُوهُنَّ لِأَمْوَالِهِنَّ، فَعَسَى أَمْوَالُهُنَّ أَنْ تُطْغِيَهُنَّ، وَلَكِنْ تَزَوَّجُوهُنَّ عَلَى الدِّينِ، وَلَأَمَةٌ خَرْمَاءُ سَوْدَاءُ ذَاتُ دِينٍ أَفْضَلُ».[3]
ترجمه: «با زنان به خاطر زیباییشان ازدواج نکنید، شاید که زیبایی، آنها را به خاطر تکبر به هلاکت اندازد و به خاطر اموالشان با آنها ازدواج نکنید، شاید اموالشان، آنها را در گناه و معصیت اندازد، اما با آنها به خاطر دین ازدواج کنید؛ چرا که کنیز متدینی با گوش و بینی بریده، نزد خداوند برتر است از زن آزادهی زیبا و ثروتمندی که متدین نیست.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
«مَنْ تَزَوَّجَ امرأةً لِعِزِّهَا لم يَزِدْهُ اللهُ إلَّا ذُلًّا ومَنْ تَزَوَّجَهَا لِمَالِها لم يَزِدْهُ اللهُ إلَّا فَقْرًا ومَنْ تَزَوَّجَهَا لِحُسْنِهَا لم يَزِدْهُ اللهُ إلَّا دَنَاءَةً ومَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لم يَتَزَوَّجْهَا إلَّا لِيَغُضَّ بَصَرَهُ أو لِيُحَصِّنَ فرجَهُ أو يصلْ رَحِمَهُ بَارَكَ اللهُ لَهُ فِيهَا وَبَارَكَ لَهَا فيه».[4]
ترجمه: «هر کس که با زنی به خاطر دستیابی به عزت وی ازدواج کند، خداوند او را ذلیل خواهد کرد و هر کسی که به خاطر دارایی زن با او ازدواج میکند، خداوند فقر را نصیب وی خواهد کرد. و کسی که به خاطر حُسن و جمال زن با او ازدواج کند، جز پستی از طرف خدا، چیز دیگری نصیبش نمیشود. اما اگر کسی زنی را به خاطر چشم فرو بستن بر محرمات و حفظ نیروی شهوانی از فحشاء و حرام و برقراری ایجاد ارتباط عاطفی به ازدواج خود درآورد، پس خداوند وی را به خواستههایش میرساند و زن را برای مرد و مرد را برای زن مبارک میگرداند».
و نیز فرموده است: «من نكح الْمَرْأَة لمالها وجمالها حرم جمَالهَا وَمَالهَا، وَمن نَكَحَهَا لدينها رزقه الله مَالهَا وجمالها».[5]
ترجمه: «کسی که با زنی به خاطر ثروت و زیباییاش ازدواج کند، از زیبایی و دارایی وی محروم میشود، اما اگر کسی به خاطر دیانت زن با او ازدواج کند، خداوند مال و جمالش را به او ارزانی میدارد».
این احادیث فراخوانی آشکار برای جوانانی به حساب میآیند که همسری متدین انتخاب مینمایند و او را بر سایر زنان ترجیح میدهند، و نیز فراخوان آشکار و واضحی است برای زنانی که به شخصیت امالمؤمنین، خدیجه رضی الله عنها در راستای پیمودن راه و روش والا و پاکش به ایشان اقتدا کنند؛ چرا که بهترین همسر برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده است.
پیامبر در این ارتباط چنین میفرمایند: مردم معادنی هستند که در خیر و شر و گرانمایگی و فرومایگی با هم متفاوتند.
ایشان فرمودهاند:
«النَّاسُ مَعَادِنُ، فَخِيَارُهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ خِيَارُهُمْ فِي الْإِسْلَامِ إِذَا فَقُهُوا».[6]
ترجمه: «مردم، معادن خیر و شر هستند. بهترین آنها در جاهلیت، بهترین آنها در اسلاماند، اگر دانا شوند».
«بر این اساس، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کسی که قصد ازدواج دارد، تاکید ورزیدهاند که انتخاب همسرش بر اساس اخلاق پسندیده و پاکی و اصالت باشد و در صدد ازدواج با دختری برآید که بر اساس تعالیم اسلامی تربیت یافته است و از زن زیبا روی پرورش یافته در محیط فساد دوری گزیند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «إیّاکُم وَخضراءَ الدمن».
«از سبزهی مزبله بپرهیزید».
اطرافیان گفتند: ای پیامبر سبزهی مزبله چیست؟ فرمود:
«الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبَتِ السُّوءِ».[7]
«زن زیبا روی که در محیط فاسدی رشد یافته باشد».
و نیز میفرماید: «تَخَيَّرُوا لِنُطَفِكُمْ، وَانْكِحُوا الْأَكْفَاءَ، وَأَنْكِحُوا إِلَيْهِمْ».[8]
ترجمه: «بهترینها را (از زنان) برای نطفههایتان انتخاب کنید و با همتا و همسان خود ازدواج کنید».
باز از ایشان، چنین روایت شده است: «تَخَيَّرُوا لِنُطَفِكُمْ فَإِنَّ الْعِرْقَ نَزَّاعٌ».[9]
ترجمه: «بهترین را برای نطفههایتان انتخاب کنید؛ زیرا رگ کشنده است».
و نیز از ایشان چنین روایت شده است:
«تزوَّجوا في الحِجْرِ الصَّالحِ فإنَّ العِرقَ دسَّاسٌ».[10]
ترجمه: «با زن صالح از خانوادهی خوب، ازدواج کنید؛ زیرا که فرزندان از اخلاق پدر و مادر تاثیر خواهند پذیرفت».
از احادیث ذکر شده چنین استنباط میگردد که برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دیدگاه جوانانی که تمایل به ازدواج دارند بسیار مهم است؛ چرا که آنان باید به انتخاب همسرشان از مکانی سالم «و خانوادهای صالح» بپردازند و همسرانی را انتخاب کنند که از نطفههای پاک و دارای ریشهی سالم باشند و راز موجود در آن این است که فرزندان عادات درست و اخلاق نیکو برگزینند؛ زیرا که فرزند مطابق اصل و سرشت مادرش، پرورش مییابد و علاوه بر آن باید در انتخاب دایهی شیرده، به اصل و خانواده و خلق و خوی او توجه شود.
عثمان بن ابی عاص ثقفی پسرانش را در انتخاب همسر نصیحت میکند و میگوید: «ای فرزندانم! کسی که ازدواج میکند، مانند کسی است که نهالی را مینشاند، پس انسان باید بنگرد که کجا نهالش را میکارد، و ریشهی بد به ندرت «ثمر میدهد» که درخور ستایش و تمجید باشد. پس «نیکو» انتخاب کنید، هرچند که طول کشد».
کسی که قصد ازدواج میکند، باید از ازدواج با زنی که دارای خصوصیات زیر است، بپرهیزد: 1- زن انّان: زنی که بسیار فریاد و ناله و شکایت میکند و دارای اعصاب ناآرام و مشوشی است. 2- زن منّان: زنی که بسیار بر شوهرش منت میگذارد و میگوید من به خاطر تو این کار و آن کار را کردم. 3- زن حنّان: و آن زنی است که مشتاق و آرزومند برای شوهر دیگر یا داشتن فرزند از شوهر دیگر میشود. 4- زن حدّاق: زنی که به هر چیزی نگاه کند، آرزوی داشتن آن را میکند و همسرش را وادار به خریدن آن میکند. 5- زن برّاق: زنی که تمام روز را در صاف کردن صورت و تزیین آن سپری میکند تا این که ظاهر و صورت خویش را با آرایش، زیبا و درخشنده نماید. 6- زن شدّاق: زنی که پرگو و پرحرف و بسیار یاوهگو و بیهودهگو است.
جمال و زیبایی، صفتی شایسته در زن و مرد است که این صفت، باعث جاذبه بین زن و شوهر میگردد و موجب الفت و محبت قلبها و نزدیکی بین آنها میگردد و عواطف و احساسات را شعلهور میسازد.
خداوند تبارک و تعالی زنان بهشتی را با صفت جمال و زیبایی توصیف میکند:
﴿فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ٧٠﴾ [الرحمن: 70].
«در آن (کاخها وباغهای بهشتی زنانی) نیک سیرت و صورت هستند».
﴿فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ﴾ [الرحمن: 56].
«در آن (کاخها و باغهای بهشتی) حوریانی دیده فروهشته هستند».
﴿عُرُبًا أَتْرَابًا٣٧﴾ [الواقعة: 37].
«نو جوانانی جاودان پیوسته بر گردشان میچرخند».
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نگریستن به چهرهی دختران را هنگام خواستگاری رهنمون شدهاند و آن را جایز دانستهاند تا اسباب الفت و محبت فراهم گردد و متوجه زیباییها و زشتیها و عیب و نقصهای یکدیگر گردند. ایشان میفرمایند:
«إِذَا أَلْقَى اللَّهُ فِي قَلْبِ امْرِئٍ خِطْبَةَ امْرَأَةٍ، فَلَا بَأْسَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَيْهَا».[11]
«اگر خدا در قلب کسی تمایل به خواستگاری زنی را قرار داد، پس نگریستن به آن زن هیچ اشکالی ندارد».
از ابی هریره رضی الله عنه روایت شده است: «نزد پیغمبر بودم، مردی آمد و پیغمبر را از ازدواج خودش با یکی از زنان انصار، باخبر کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: آیا به او نگرستهای؟ گفت: خیر. فرمود: پس برو به او نگاه کن؛ چرا که در چشمان انصار کبودی وجود دارد».[12]
و نیز میفرماید: اگر کسی از شما به خواستگاری زنی رفت، در صورت امکان به چیزی که او را به ازدواج با آن زن واداشته است، بنگرد.
«إِذَا خَطَبَ أَحَدُكُمُ الْمَرْأَةَ فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى مَا يَدْعُوهُ إِلَى نِكَاحِهَا فَلْيَفْعَلْ».[13]
ترجمه: «اگر کسی از شما خواستگاری کرد، در صورت امکان، به چیزی که او را به ازدواج با آن زن واداشته است، بنگرد».
پس جمال، مطلوب و مرغوب است، حتی در نماز هم در صورت تساوی در علم و در خوش لحنی برای قرائت، آن کسی را که خوش رویتر است به امامت برمیگزینند. حضرت عایشه رضی الله عنها میفرماید: مسلطترین مردم بر قرائت باید امامت را به عهده گیرد، پس اگر در قرائت هم سطح و یکسان بودند؛ پس زیبارویترین آنان امام شود.
حضرت علی بن ابی طالب کرّم الله وجهه میفرماید: با پنج صفت از دیگران متمایز شدهایم: خوش رویی، بلاغت در نطق و کلام، بخشش و بردباری و مناعت، گذشت و ایثار، مورد توجه و عنایت بودن.
اسلام، مهریه را به عنوان حق زن قرار داده است؛ به گونهای که هیچ کس نمیتواند چیزی را از آن بدون رضایت او بگیرد، خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا ٤﴾ [النساء: 4].
«و مهریه زنان را به عنوان هدیه (و فریضه ای الهی) با طیب خاطر به آنان بدهید، پس اگر آنان چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را حلال و گوارا بخورید».
اصلیترین عاملی که زن را وادار به پذیرش ریاست مرد میکند، مهریه است. خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿لرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ﴾ [النساء: 34].
«مردان بر زنان سر پرست و نگهبانند، بخاطر آنکه خداوند برخی از ایشان را بر برخی برتری داده، و (نیز) بخاطر آنکه از اموالشان خرج میکنند».
آیین اسلام حدّ و مرزی را برای مهریه قرار نداده است؛ بلکه آن را بر اساس توانایی و قدرت مالی شخص قرار داده است، اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستار مهریهی کم شدهاند و فرمودهاند:
«إنَّ مِنْ يُمْنِ المرأةِ تَيْسِيرُ خِطْبَتِهَا وَتَيْسِيرُ صَدَاقِهَا وتيسيرُ رَحِمِهَا».[14]
ترجمه: «همانا از برکات زن، آسانگیری در خواستگاری و آسانگیری در مهریه و سهولت باروری و حامله شدنش میباشد».
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: «خَيْرُهُنَّ أيسرُهُنَّ صداقًا».[15]
ترجمه: «بهترین زنان آن است که کمترین مهریه را دارد».
همچنین میفرماید: «أعظمُ النساءِ بركةً أَيْسَرُهُنَّ مَؤُونةً».[16]
ترجمه: «پر برکتترین زنان، آن است که کمترین خرجی را دارد».
از مطالب ذکر شده، چنین استنباط میگردد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از زیادهروی در مهریه بسیار نهی کردند؛ به گونهای که ایشان برخی از زنان خویش را بر مبنای ده درهم و اثاث منزل به نکاح درآوردهاند، مانند: آسیاب سنگی دستی؛ کوزهی گلی؛ بالش چرمی که با لیف خرما پر شده باشد.
اگر غلو و زیادهروی در این کار جایز میبود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خود نسبت به آن سبقت میجستند. مهریهی أمّ سلیم دختر ملحان انصاری مادر انس بن مالک، مسلمان شدن شوهرش بود و مهریهی دختر سعید بن مسیب رضی الله عنه دو درهم بود.
حضرت علی رضی الله عنه دختر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را بر زرهی از آهن مهر کرد که قیمت آن 300 درهم بود. مردی پیش عمر بن عبدالعزیز رحمه الله آمد و از خواهرش خواستگاری کرد، ایشان فرمودند: حمد و ثناء برای خداوند صاحب کبریاء و درود و سلام خدا بر محمّد خاتم الانبیاء، اما بعد: همانا تمایل از طرف شما باعث تمایل متقابل از طرف ما گردید. و تمایل و رغبت در شما باعث قبولی از طرف ما گردید و ما «خواهر خویش را» در عقد شما در آوردیم بنا بر آنچه که در کتاب الله است: ﴿إِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ﴾ [بقره: 229]. «پس (از آن یا باید همسر را) بطور شایسته نگاه داشتن، یا با نیکی رها کردن».
اما در عصر حاضر، با وجود اینکه زیادهروی در مهریه امری ناپسند است، به شکل رسمی درآمده است و حتی برخی از مردان بر این امر مباهات میکنند که مهریهی همسران آنان زیاد است و برخی از آنان نیز با یک غرور شیطانی افتخار میکنند که مهریهی زن وی، به گونهای است که زن وی میتواند مهریهاش را اگر طلا باشد، حمل نماید.
کاش آنها اهداف اساسی ازدواج را درک میکردند و سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در این مورد میفهمیدند که فرمودند:
«ثَلَاثٌ مَنْ فَعَلَهُنَّ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ: مَنْ سَعَى فِي فِكَاكِ رَقَبَةٍ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ.
وَمَنْ تَزَوَّجَ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ. وَمَنْ أَحْيَا أَرْضًا مَيْتَةً ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ».[17]
ترجمه: «هر کسی سه عمل را با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او انجام دهد، بر خداوند حقی پیدا میکند که او را یاری نماید و کار را برایش مبارک گرداند.
1- کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او در آزاد ساختن بردهای تلاش کند، بر خدا حق دارد که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند. 2- کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او ازدواج کند، بر خداست که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند. 3- کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او به احیاء زمین بایری بپردازد، بر خدا حقی دارد که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند».
با تدبر در مهریههای سنگین، درمییابیم که مفاسد بسیاری به دنبال دارند، مانند:
1- بسیاری از جوانان از ازدواج به خاطر رهایی از مهریههای زیاد و تکلیفهای سنگین خودداری مینمایند.
2- بسیاری از جوانان جهت ارضاء غریزه جنسی خود بدون هیچ شرم و حیایی به حریم دختران تعرض مینمایند.
3- ازدیاد روابط غیر مشروع در جامعه به خاطر وجود مسئولیتهای سنگین برای ازدواج مشروع.
4- بسیاری از دختران جوان به کار کردن در مکانهای عمومی «و بازارها» برای رسیدن به خواستههای زندگی و «برطرف کردن نیازهای روزانه و مالی خویش» روی میآورند.
روبرو شدن جوانان پاکدامن با عقدههای روانی یا ناراحتیهایی که بر روند زندگی آنان به دلیل عدم توانایی آنها در تامین خواستههای خانوادهی دختر، نتایجی از جمله: اشاعهی فحشاء؛ بروز بیماریهای روانی؛ متزلزل شدن بنیاد جامعه؛ ازدیاد حالتهای هتک ناموس و دزدیدن دختران در خیابانها خواهد داشت. دختران جوان نیز به وسیلهی پوشیدن لباسهای زننده و هوس برانگیز، عامل ایجاد این گونه مواردند.
عوامل بالا رفتنِ مهریهها را، میتوان موارد زیر برشمرد:
· جهل و نادانی مردم نسبت به دین و مبادی اسلام و مقاصد اصلی آنان از ازدواج.
· تبعیت برخی از مردم از عرف ناروا و نکوهیده، نه به دلیل آشنا نبودن به مبادی و اهداف آن؛ بلکه آنان خود را به جهالت میزنند.
· عدم اطمینان به اخلاق و ایمان دختر به سبب رشد او در محیطی خالی از دین یا کمرنگ از لحاض ایمانی است و در این حال درخواست مهریه سنگین برای مجبور ساختن مرد به سکوت، در حالت نافرمانی و کجروی زن است و این تا حدی میرسد که بعضی از مردم دخترانشان را خرید و فروش میکنند.
· گرایش به خودنمایی در مقابل مردم و بالیدن به خود به خاطر مهریه سنگین.
· موارد ذکر شده و موارد دیگر باعث میشود روابط اجتماعی به پرتگاهی عمیق پرت شود و بیزاری و نفرت انتشار یابد و جوان به راه و روشهایی روی میآورد که زشت و نکوهیده است و به گمراهی منجر میگردد.
بچهدار شدن به عنوان یک ویژگی مطلوب در زن محسوب میشود.
برقراری نسل یکی از اهداف اساسی ازدواج است؛ به همین خاطر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ».[18]
ترجمه: «با زنانی ازدواج کنید که مهربان باشند و فرزند بیاورند».
و نیز میفرماید: «انْكِحُوا أُمَّهَاتِ الْأَوْلَادِ، فَإِنِّي أُبَاهِي بِهِمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».[19]
ترجمه: «با زنان فرزند آور ازدواج کنید؛ چرا که من روز قیامت به آنها افتخار میکنم».
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همیشه به ازدواج امر میفرمود و از عزلت و تنها گزینی نهی میفرمود. ایشان میفرمایند: «تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ، فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأَنْبِيَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».[20]
ترجمه: «با زنان مهربان و فرزند آور ازدواج کنید تا نسلتان فراوان شود؛ چرا که من در روز قیامت به کثرت امت خود بر سایر «امم و» پیامبرانشان افتخار میکنم».
از عیاض بن غنم چنین روایت شده است: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به من گفت:
«يَا عِيَاضُ لَا تَزَوَّجَنَّ عَجُوزًا، وَلَا عَاقِرًا، فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ».[21]
ترجمه: «ای عیاض! با پیرزن و زن عقیم ازدواج مکن؛ چرا که «باید نسلتان زیاد شود» و من در روز قیامت به شما افتخار کنم».
از حضرت حفصه رضی الله عنها روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«لَا يَدَعُ أَحَدُكُمْ طَلَبُ الْوَلَدِ، فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا مَاتَ وَلَيْسَ لَهُ وَلَدٌ انْقَطَعَ اسْمُهُ».[22]
ترجمه: «از فرزنددار شدن باز نایستید؛ چرا که مرد اگر بمیرد و فرزندی نداشته باشد، نامش به فراموشی سپرده میشود».
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
«عَلَيْكُمْ بِالْأَبْكَارِ، فَإِنَّهُنَّ أَنَتَقُ أَرْحَامًا وَأَعْذَبُ أَفْوَاهًا وَأَقَلُّ حُبًّا وَأَرْضَى بِالْيَسِيرِ».[23]
ترجمه: «با دختران دوشیزه ازدواج کنید؛ زیرا آنها بیشتر صاحب اولاد میشوند و دهانهایشان خوشبوتر و به راحتی راضی میشوند».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به جابر رضی الله عنه فرمود:
«فهلَّا بِكْرًا تلُاعِبُهَا وتُلاعِبُكَ».[24]
ترجمه: «چرا با دختر دوشیزهای ازدواج نکردی که تو با او ملاعبت و بازی کنی و او نیز با تو چنین کند».
فواید دوشیزگی و بکارت را میتوان عوامل زیر برشمرد:
دوشیزه همسرش را دوست دارد و به او محبت میورزد و تحت تاثیر او قرار میگیرد و نسبت به او مهربان است و «دروازهی» قلبش را بر او باز کرده است و در ارتباط با او نهایت عشق و علاقه را میورزد؛ چرا که او لذت ارتباط با مردان را نچشیده است و قبل از آن با احوالات آنها آشنا نبوده است و به همین خاطر رشتهی محبت و پیوند خانوادگی میان آن دو محکمتر میگردد.
دوشیزه بیشتر صاحب فرزند میشود و چون با حیا و با شرم است و پر رویی و زبان درازی نمیکند و تا حال با مردان معاشرت نداشته است، حیا او را مزین و زیبا ساخته و شیرین زبان و با محبت است.
دختر دوشیزه و باکره به راحتی و بیشتر از دیگران راضی میگردد و به خاطر پاکدلی و ذهن پاکش نسبت به آنچه شوهرش دارد و به آنچه که خداوند به همسرش بخشیده است و آنها را از نعمتها و فضیلتها برخوردار ساخته است، قانع میشود .
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
«عَلَيْكُم بشوابِّ النِّساءِ فإنهن أطيبُ أفواهًا وأنتقُ بطونًا وأسخنُ أقبالًا».[25]
ترجمه: «با دختران جوان ازدواج کنید؛ زیرا آنها دارای دهانهایی خوشبوتر و شکمهایی پاکتر «کثیر الاولاد» و لذت بخشترند».
این حدیث بیانگر این است که دختران جوان بر دختران مسن ارجحیت دارند؛ چرا که دختر جوان نسبت به انجام وظایفش و همچنین نسبت به مسایل جنسی و فرزنددار شدن و زندگی و غیره برتر است.
خداوند مورد رحمت قرار دهد آن دختر جوانی را که مادرش به او گفت: ای دخترم! پسر جوان سختگیر و سرزنش کننده است. دختر، در جواب گفت: مادر من از آدم پیر میترسم که لباسم را کثیف و جوانیم را تباه کند و همسن و سالانم را بر من بخنداند. عبدالله بن محمد بن عمران قاضی از پدرش نقل میکند: جوانی زن از 15 تا 30 سالگی است و از 30 تا 40 سالگی از او لذت برده میشود و بعد از این رو به پژمردگی میرود و به پیری میگراید.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
«تَخَيَّرُوا لِنُطَفِكُمْ، وَانْكِحُوا الأَكْفَاءَ، وَأَنْكِحُوا إِلَيْهِمْ».[26]
ترجمه: «(بهترین مادران را) برای نطفههای خویش برگزینید و با همتا و همسان خود ازدواج کنید و تمایل به ازدواج نشان دهید و دختران را به ازدواج همتایشان درآورید».
این حدیث بیانگر این مطلب است که مرد باید همسری که همتا و همسان او است را برگزیند و این تساوی باید در دین؛ طبقهی اجتماعی؛ نسب و اخلاق و سلامتی از عیوب و غیره باشد.
اما همتایی در دین، این است که دختر مسلمان نباید با مرد کافر و دختر عفیف و پاک نباید با مرد فاسق به ازدواج درآید؛ پس معیار مساوات و کفائت در اسلام بر اساس فرمودهی خداوند، رابطهای دینی است.
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ﴾ [الحجرات: 10].
«همانا مؤمنان برادرند».
همچنین یکی دیگر از موارد همتایی و کفائت، عاری بودن زوجین از عیوب جسمانی و بیماریهای مسری و وراثتی است. به این دلیل به دختر و پسر قبل از اقدام به ازدواج توصیه میگردد، برخی آزمایشهای پزشکی را انجام دهند و هدف از این عمل، کسب اطمینان و شناخت نقصها و بیماریها برای معالجه و درمان و جلوگیری از بروز آنهاست.
این فرموده حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه مطابق با سر آغاز شناخت کفائت و همتایی است که فرمودند: «دختران خویش را بر ازدواج با مرد زشت و قبیح وادار نکنید؛ زیرا آنها دوست دارند، آنچه را که شما دوست میدارید».
اسلام بر ازدواج با زنان بیگانه «غیر فامیل» تشویق نموده است و این به خاطر از بین بردن برخوردهای ناهنجار گذشته است. عرب در زمان جاهلیت با دختر عموهای خویش ازدواج میکردند؛ چرا که آنها بر مشقتهای زندگی صبورتر بودند و گاهی یکی از آنها با دختر عمویش بدون مهریه یا با مال کمی ازدواج میکرد.
برخی از اوقات پدر زوجه برای ازدواج دخترش مبلغ سنگینی را طلب میکند که شوهر توانایی ادای آن را ندارد؛ به گونهای که از دو شاعر عروه بن حزام و صمه بن عبدالله قشیری چنین نقل شده است که هردوی آنها از تزویج دختر خود با پسر برادرشان به خاطر عدم توانایی پسر بر پرداخت مهریه خودداری کردند.
عامل دیگری که ازدواج با خویشاوند به همراه دارد، بیماریهای وراثتی و ضعف نسل است. اما ازدواج با زنان بیگانه باعث تجدید قدرت و عوامل ژنتیکی و برطرف نمودن ضعفها و قوی نمودن نسل است. حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه به جماعتی از بنی سائب فرمود: «ای بنی سائب! شما خیلی ضعیف و نحیف شدهاید، (و در راستای برطرف شدن این ضعف) با زنان بیگانه ازدواج نمایید».
توجه به این معیارهای ذکر شده در انتخاب همسر، موجب ساختن خانهای پر از سعادت و خوشبختی خواهد شد و آرامش و سلامتی را به ارمغان خواهد آورد.
[1]- به روایت بخاری (9/132) در النکاح باب: «الأکفاء في الدین». مسلم (1466) در الرضاع باب: «استحباب نکاح ذات الدین». [مؤلف]
[2]- به روایت مسلم (1467) در الرضاع، باب: «خیر متاع الدنیا المرأة الصالحة». [مؤلف]
[3]- به روایت ابن ماجه (1859) در النکاح باب: تزویج ذات الدین. [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعیفة (1060) میگوید: ضعیف است. [مصحح]
[4]- به روایت ابن النجار از انس چنانچه در کنز العمال آمده است (16/301). [مؤلف]
آلبانی در ضعيف الترغيب (1208) میگوید: موضوع است. [مصحح]
[5]- زین الدین العراقي میگوید: طبرانی در الأوسط از حدیث انس آن را روایت نموده است و ابن حبان آن را در جزء احادیث ضعیف آورده است (الإحياء 2/718). [مؤلف]
[6]- به روایت طیالسی در مسندش (ص: 324). [مؤلف]
در صحیح مسلم نیز با شماره (2526) آمده است. [مصحح]
[7]- به روایت رامهرمزی در الأمثال شماره (84) و قضاعی در الشهاب شماره (622). [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعیفة (14) میگوید: بسیار ضعیف است. [مصحح]
[8]- به روایت ابن ماجه (1968) در النکاح باب: الأکفاء. و دار قطنی (3/299) و حاکم (2/163) و ابونعیم در الحلیة (3/377). [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الصحيحة (1067) میگوید: با مجموع طرق آن صحیح است. [مصحح]
[9]- امام غزالی در (إحیاء 2/377) این حدیث را آورده است. [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعيفة (3394) میگوید: موضوع است. [مصحح]
[10]- ابن عدی از انس روایت کرده است، دیملی در مسند الفردوس و مدینی در کتاب تضییع العمر والأيام از ابن عمر روایت کرده اند. حافظ عراقی میگوید: هر دو حدیث بالا ضعیفاند (الإحياء 2/724) و (فیض القدیر 3/241). [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعيفة (3401) میگوید: موضوع است. [مصحح]
[11]- به روایت ابن ماجه (1864) در النکاح باب: «النظر إلى المرأة» و به روایت ابن حبان در صحیح خود (6/139). [مؤلف]
آلبانی در صحیح الجامع (389) میگوید: صحیح است. [مصحح]
[12]- به روایت امام مسلم (1424) در النکاح، باب: «ندب النظر إلى وجه المرأة...». [مؤلف]
[13]- به روایت ابوداود (2082) در النکاح، باب: «في الرجل ینظر إلی المرأة...». [مؤلف]
آلبانی در تحقیق آن میگوید: حسن است. [مصحح]
[14]- به روایت امام احمد (6/77). [مؤلف]
آلبانی در إرواء الغليل (6/350) میگوید: حسن است. [مصحح]
[15]- به روایت ابن حبان در صحیح خود (6/136). [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعيفة (3584) میگوید: ضعیف است. [مصحح]
[16]- به روایت امام احمد (6/145). [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعيفة (1117) میگوید: ضعیف است. [مصحح]
[17]- هیثمی در (مجمع الزوائد 258- 4/ 257) میگوید: طبرانی در الکبیر و الأوسط روایت کرده است. [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعيفة (1256) میگوید: ضعیف است. [مصحح]
[18]- به روایت ابوداود (2050) در النکاح، باب: «النهي عن تزویج من لم یلد من النساء». و به روایت نسائی (6/66) در النکاح، باب: «کراهیة تزویج العقیم». [مؤلف]
آلبانی در آداب الزفاف (ص 60) میگوید: صحیح است. [مصحح]
[19]- به روایت امام احمد (2/172). [مؤلف]
احمد شاکر در تحقیق مسند احمد (10/103) میگوید: اسناد آن صحیح است. [مصحح]
[20]- به روایت امام احمد (3/158، 245) هیثمی در مجمع الزواید (4/252) میگوید: به جز امام احمد، طبرانی هم در الأوسط آن را روایت کرده است. [مؤلف]
[21]- هیثمی در مجمع الزواید (4/258) میگوید: طبرانی روایت کرده است. [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعيفة (4775) میگوید: ضعیف است. [مصحح]
[22]- هیثمی در مجمع الزوائد (4/285) میگوید: طبرانی روایت کرده است. [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الضعيفة (6069) میگوید: منکر است. [مصحح]
[23]- هیثمی در مجمع الزواید (4/259) میگوید: طبرانی روایت کرده است. [مؤلف]
آلبانی در صحیح الجامع (4054) میگوید: صحیح است. [مصحح]
[24]- بیشتر تخریج شده است.
[25]- به روایت شیرازی در الألقاب از بشر بن عاصم. کنز العمال (16/294). [مؤلف]
آلبانی در صحیح الجامع (4078) میگوید: صحیح است. [مصحح]
[26]- ابن ماجه (1968) در النکاح، باب: الأکفاء و دار قطنی (3/299) و حاکم (2/163) و ابونعیم در الحلیه (3/377). [مؤلف]
آلبانی در السلسلة الصحيحة (1067) میگوید: با مجموع طرق آن صحیح است. [مصحح]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر