توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ شهریور ۲۹, دوشنبه

فصل دوم: اسلام

 

فصل دوم: اسلام

مراتب دین

J    دين اسلام داری چند درجه می‌باشد؟

"اسلام سه درجه دارد:

·     اسلام

·     ایمان

·     احسان

و هر کدام از این‌ها هرگاه به تنهایی و به صورت مطلق ذکر شوند ، تمام دین را در بر می‌گیرد.

%%%%%

معنی «اسلام» چيست؟

"هرگاه فردی با اقرار به یکتایی خداوند تسلیم درگاه او شد و به مقتضای این یکتایی، از اوامر او اطاعت و فرمانبرداری کامل نمود و از هر گونه شرک در مورد خداوند بیزاری جست، آن فرد معنای «اسلام» را تحقق بخشیده است.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ دِينٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ [النساء: 125].

«آئین چه کسی بهتر از آئین کسی است که خالصانه خود را تسلیم الله کند».

﴿ ۞وَمَن يُسۡلِمۡ وَجۡهَهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰۗ

 [لقمان: 22].

«کسی که مطیعانه رو به الله کند[و تسلیم الله گردد]، در حالی که نیکوکار باشد، به دستاویز بسیار محکمی چنگ زده است».

﴿فَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِينَ ٣٤ [الحج: 34].

«خدای شما و ایشان خدای واحدی است، پس تسلیم (فرمان) او بوده، و (اعمالتان را خالصانه برای اوقرار دهید)و مژده بده مخلصان متواضع (در برابر فرمان خدا ) را».

J     دليل اينكه می‌گوييم «اسلام» هرگاه مطلق و تنها آورده شود شامل تمام دين است، چيست؟

خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ [آل عمران: 19].

«بی­گمان دین (حق وپسندیده) در پیشگاه خدا اسلام (خالصانه تسلیم فرمان الله شدن) است».

و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید: «بدأ الإسلام غريباً وسيعود غريباً كما بدأ»[1].

«اسلام با غربت آغاز شد و دوباره (در آینده‌ی نه چندان دوری) همانند سرآغازش غریب می‌گردد».

و فرمودند: «أفضل الإسلام إيمان بالله»[2].

«بهترین و برترین درجه­ی اسلام، ایمان به خداوند است».

J     چرا اسلام را با اركان پنجگانه تعريف می‌كنيم؟

"چون که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  در جواب سوال جبرئیل درباره‌ی اسلام، آن را با این ارکان تعریف نمودند:

«الإسلام أن تشهد أن لا إله إلا الله، وأن محمداً رسول الله، وتقيم الصلاة وتؤتي الزکاة، وتصوم رمضان، وتحج البيت إن استطعت إليه سبيلا»[3].

«اسلام آن است که گواهی بدهی که جز خداوند واحد، خدایی به حق وجود ندارد و محمد فرستاده آن خدای یگانه است و اینکه نماز را برپا داری و زکات [اموالت] را بپردازی، رمضان را روزه بگیری و در صورت داشتن استطاعت [مناسک] حج را به جای بیاوری».

و اینکه می­فرماید: «بُني الإسلام علی خمس»[4].

«اسلام بر پنج [پایه] بنا نهاده شده است..».

در این حدیث نیز ارکان پنجگانه را ذکر کرده است. غیر از ‌آن که حج را قبل از روزه­ی ماه رمضان آورده است و هر دوی آن‌ها در صحیحین آمده‌اند.

رکن اول: شهادتین

J    شهادتين در دين چه مقام و منزلتی دارد؟

"بنده جز با شهادتین به دین اسلام مشرّف نمی‌شود.

خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ [النور: 62 ].

«مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و پیغمبرش ایمان دارند».

و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید: «اُمرت أن أقاتل الناس حتی يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمداً عبده ورسوله...»[5] الحدیث.

«از جانب خداوند به من امر شده است تا زمانی که مردم به یگانگی الله و به حقانیت رسالت محمد شهادت ندهند و نماز را اقامه نکنند و زکات ندهند، با آنان جهاد کنم».

%%%%%

 

J     دليل اينكه به يگانگی و وحدانيت الله شهادت داده می‌شود، چيست؟

دلیل آن، سخن خداوند است که می‌فرماید: ﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَأُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٨ [آل عمران: 18].

«خدا که همواره به عدل قیام دارد گواهى مى‏دهد که جز او هیچ معبودى نیست و فرشتگان [او] و دانشوران [نیز گواهى مى‏دهند که] جز او که توانا و حکیم است هیچ معبودى نیست».

﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ [محمد: 19].

«بدان که قطعاً هیچ معبودی جز الله وجود ندارد».

﴿وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُۚ [آل عمران: 62].

«و هیچ معبودی جز خداوند یگانه نیست».

﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ [المؤمنون: 91].

«خداوند نه فرزندی برای خود برگرفته است و نه خدایی با او (انباز) بوده است».

﴿قُل لَّوۡ كَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ كَمَا يَقُولُونَ إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاْ إِلَىٰ ذِي ٱلۡعَرۡشِ سَبِيلٗا ٤٢ [الإسراء:42].

«(ای پیغمبر! به مشرکان) بگو: اگر با خداوند (جهان) آن چنان که می­پندارند، خدایانی (در گستره هستی) بودند، در آن صورت حتماً در صدد جستن راهى به سوى [خداوند،] صاحب عرش، برمى‌آمدند».

%%%%%

 

J     شهادت «لا اله الا الله» به چه معناست؟

"به معنی نفی هرگونه عبادت برای هر آنچه غیر خداست و اثبات آن برای خداوند یگانه.یعنی همان گونه که در مالکیتش شریکی ندارد، در عبادت هم شریک نداشته باشد.

خداوند می‌فرماید:

﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٦٢ [الحج: 62].

«[آرى،] این بدان سبب است که الله خود حق است و آنچه به جاى او مى‌خوانند آن باطل است، و این خداست که والا و بزرگ است».

شروط لا إله إلا الله

J     شروط لا اله الا الله كه جز با وجود همه‌ی آن شروط، شهادت برای شهادت‌دهنده‌، هيچ نفعی دربرندارد، كدامند؟

"لا اله الا الله هفت شرط دارد:

اول: علم به معنی و مفهوم آن از هر دو جنبه‌ی نفی و اثبات.

دوم: یقین قلبی به آن.

سوم: انقیاد و فرمانبرداری ظاهری و باطنی [از اوامر و مقتضیات لااله الا الله بر مسمان]

چهارم: قبول و پذیرفتن مدلولات آن به نحوی که چیزی از لوازم و مقتضیات آن مردود شمارده نشود.

پنجم: اخلاص در آن.

ششم: صدق و راستی نسبت به لا اله الا الله از اعماق قلب نه فقط از طریق زبان.

هفتم: محبت و دوستی برای لا اله الا الله و اهل آن [و تمام افرادی که زیر پرچم لا اله الا الله جمع شده‌اند] و دوستی و دشمنی در پناه آن و بخاطر آن[6].

%%%%%

 

J     چه دليلی از كتاب و سنت بر شرط «علم» وجود دارد؟

خداوند می‌فرماید: ﴿إِلَّا مَن شَهِدَ بِٱلۡحَقِّ یعنی شهادت به «لا اله الا الله» دهند ﴿وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٨٦ [الزخرف: 86] و در حالکیه در قلب‌هایشان معنی آنچه را بر زبانشان جاری می‌شود، درک می‌کنند.

و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید:

«من مات وهو يعلم أن لا إله إلا الله دخل الجنة»[7].

«کسی که بمیرد، در حالی که بداند و علم داشته باشد، که معبودی حقیقی غیر از خداوندوجود ندارد، وارد بهشت می‌شود».

%%%%%

 

J     دليل اينكه «يقين» جزء شروط لا اله الا الله به شمار می‌آيد، با توجه به کتاب و سنّت چيست؟

"دلیل آن، سخن خداوند است که می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ لَمۡ يَرۡتَابُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ١٥ [الحجرات: 15].

«مؤمنان (واقعی) تنها کسانیند که به خدا و پیغمبرش ایمان آورده­اند، سپس هرگز شک و تردیدی به خود راه نداده­اند. و با مال و جان خویش در راه خدا به تلاش ایستاده‌اند و به جهاد برخاسته­اند.آنان (بلی آنان، در ایمان خود) درست و راستگویند».

و نیز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  می‌‌فرماید: «أشهد أن لا إله إلا الله وأني رسول الله لا يلقی الله بهما عبد غير شاكٍ فيهما إلا دخل الجنة»[8]. «هرکس در حالی خدا را ملاقات کند که شهادت دهد، خدای به حقی غیر از الله وجود ندارد و همانا من (پیامبر) رسول اویم، و در آن (شهادتین) شک و تردیدی نداشته باشد، حتماً وارد بهشت می‌شود». و به ابوهریره رضی الله عنه  می‌فرماید: «من لقيت وراء هذا الحائط يشهد أن لا إله إلاّ الله مستيقناً بها قلبه فبشره بالجنة»[9].

 «از این خانه که خارج شدی اگر کسی را دیدی که شهادت داد که معبود به حقی غیر از الله وجود ندارد و از صمیم قلب بدان (شهادت) یقین داشت، او را به بهشت بشارت بده».

%%%%%

 

J     دلايل كتاب و سنت مبنی بر اينكه «انقياد» شرطی از شروط لا اله الا الله است كدامند؟

"خداوند می‌فرماید:

﴿۞وَمَن يُسۡلِمۡ وَجۡهَهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰۗ [لقمان: 22].

«و هر کس خود را -در حالى که نیکوکار باشد- تسلیم خدا کند، قطعاً در ریسمان استوارترى چنگ درزده، و فرجام کارها به سوى خداست».

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  نیز می‌فرمایند: «لا يؤمن أحدكم حتی يكون هواه تبعاً لما جئتُ به»[10].

«ایمان هیچ یک از شما کامل نخواهد شد، مگر اینکه هوی و هوسش پیرو آنچه باشد که من آورده‌ام».

%%%%%

 

J     از كتاب و سنت برای اينكه «قبول» شرط لا اله الاالله است، چه دليلی داريم؟

"خداوند در شأن آن کسی که لا اله الا الله را قبول نمی‌کند می‌فرماید:

﴿۞ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٢٢تا آنجا که می­فرماید: ﴿إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ ٣٥ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ ٣٦ بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَصَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣٧ [الصافات: 22-37].

«کسانى را که ستم کرده‏اند با همردیفانشان و آنچه غیر از خدا مى‏پرستیده‏اندگرد آورید». تا جایی که می­فرماید: «(چرا که) وقتی که بدانان گفته می­شد: جز خدا معبودی نیست، بزرگی می­نمودند (و خویشتن را بالاتر از آن می­دیدند که یکتاپرستی را بپذیرند). و می­گفتند: آیا ما برای (سخن) چکامه‌سرای دیوانه­ای، معبودهای خویشتن را رها سازیم؟!. (اما او شاعر و مجنون نیست و) بلکه حق را آورده و پیغمبران را تصدیق کرده است. (محتوی دعوت محمد  صلی الله علیه و آله و سلم  و هماهنگی آن با دعوت انبیاء، دلیل صدق گفتار او است)».

و پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید: «مثل ما بعثني الله به من الهدی والعلم كمثل الغيث الكثير أصاب أرضاً، فكان منها نقية، قبلت الماء فأنبتت الكلأ والعشب الكثير وكان منها أجادب أمسكت الماء، فنفع الله به الناس فشربوا وسقوا وزرعوا؛ وأصاب منها طائفة أخری إنما هي قيعان لا تمسك ماء ولا تنبت كلأ، فذلك مثل من فقه في دين الله ونفعه ما بعثني الله به فعلم وعلّم ومثل من لم يرفع بذلك رأساً ولم يقبل هدی الله الذي أرسلت به»[11].

«مثال آنچه از هدایت و علم که خداوند مرا به آن برانگیخته است مانند باران فراوانی است که بر زمین می‌بارد، قسمتی از زمین صاف و هموار است و آب را جذب می‌کند و در آن گیاه و علف فراوان می­روید [پس هم به خود و هم به دیگران سود می‌رساند]. قسمتی از آن نیز صاف ولی بایر و بی‌حاصل است، آب را در خود نگه می‌دارد و از این طریق خداوند، به مردم سود می‌رساند و مردم از آبِ آن می‌نوشند و آبیاری و زراعت می‌کنند [پس فقط به دیگران سود می‌رساند]. این باران بر قسمتی دیگر از زمین نیز می‌بارد که نه آب را در خود حفظ می‌کند و نه گیاهی در آن می‌روید. این مثال کسی است که در دین الهی تفقه یافته است و از آنچه خداوند به من داده به او سود رسانیده است، پس آن را فراگرفته و به دیگران آموخته است. همچنین آن مثال کسی است که خود را به آن مشغول نمی‌کند و هدایتی را که خداوند مرا به آن فرستاده است، قبول نمی‌کند».

%%%%%

 

J     چه دليلی از كتاب و سنت بر شرط «اخلاص» وجود دارد؟

"خداوند می‌فرماید:

﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ[الزمر: 3].

«هان! تنها طاعت و عبادت خالصانه برای خداست و بس».

﴿فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ ٢ [الزمر: 2].

«خدا را پرستش کن و پرستش خود را سره و خاص او گردان».

و پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید: «أسعد الناس بشفاعتي من قال لا إله إلاّ الله خالصاً من قلبه»[12].

 «خوشبخت‌ترین مردم و نزدیکترین آن‌ها به شفاعت من [در روز قیامت] کسی است که با اخلاص و از صمیم قلب اعتراف می‌کند که خدایی بحق جز الله وجود ندارد».

و پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  می­فرماید: «إن الله تعالی حرم علی النار من قال لا إله إلا الله يبتغي بذلك وجه الله»[13].

«خداوند [وجود] آن کس را که شهادت لا اله الا الله را بر زبان می­آورد و تنها هدف او از این گفتار جلب رضایت الهی است، بر آتش دوزخ حرام گردانیده است».

%%%%%

 

J     از كتاب و سنت برای اينكه «صدق» شرط لا اله الاالله است، چه دليلی داريم؟

"خداوند می‌فرماید:

﴿الٓمٓ ١ أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتۡرَكُوٓاْ أَن يَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمۡ لَا يُفۡتَنُونَ ٢ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَيَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَلَيَعۡلَمَنَّ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٣ [العنکبوت: 1-3].

«الف، لام، میم. آیا مردمان گمان برده­اند همین که بگویند ایمان آورده­ایم (و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اقرار کرده­ایم) به حال خود رها می­شوند و ایشان (با تکالیف و وظایف و رنج‌ها و سختهایی که باید در راه آیین آسمانی تحمل کرد) آزمایش نمی­گردند؟!. ما کسانی را که قبل از ایشان بوده­اند (با انواع تکالیف و مشقات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمایش کرده­ایم. آخر باید خدا بداند چه کسانی راست می­گویند، و چه کسانی دروغ می­گویند».

و پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید:

«ما من أحد يشهد أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله صدقاً من قلبه إلاّ حرمه الله علی النار»[14].

«هرکس که از ته قلب و از روی صداقت و اخلاص به وحدانیت خداوند اعتراف کند و شریکی برای او قرار ندهد و به رسالت محمد ایمان داشته باشد، خداوند بدن او را بر آتش دوزخ حرام می‌نماید و از عذاب آن در امان می‌باشد».

هنگامی که پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  به فردی بادیه­نشین شرایع اسلام را یاد داد. او در جواب گفت: «به خدا قسم نه چیزی بر آن اضافه می­کنم و نه چیزی از آن کم می­نمایم». پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: «أفلح إن صدق»[15].

«اگر راست بگوید (صدق داشته باشد) رستگار شده است».

%%%%%

 

J     از كتاب و سنت برای اينكه «محبت» شرط لا اله الاالله است، چه دليلی داريم؟

"خداوند می‌فرمایند:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥ [المائدة: 54].

«ای مؤمنان! هر کس از شما از آئین خود بازگردد (و از ایمان به کفر گراید، کوچکترین زیانی به خدا نمی­رساند و در آینده) خداوند جمعیتی را (به جای ایشان بر روی زمین) خواهد آورد که خداوند دوستشان می­دارد و آنان هم خدا را دوست می­دارند».

و پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  نیز فرمودند:

«ثلاث من كن فيه وجد بهن حلاوة الإيمان أن يكون الله ورسوله أحب إليه مما سواهما وأن يحب المرء لا يحبه إلا لله وأن يكره أن يعود في الكفر بعد إذ أنقذه الله منه كما يكره أن يقذف في النار»[16].

«کسی که این سه خصلت را داشته باشد شیرینی ایمان را می‌چشد، یکی این که، الله و رسولش را از همه بیشتر دوست داشته باشد، دوم این که محبتش با هر کس به خاطر خوشنودی الله باشد، سوم این که برگشتن به سوی کفر، بعد از رهایی از آن، مانند رفتن در آتش برایش ناگوار باشد».

موالات و معادات برای خدا و بخاطر او

J     دليل شرعی موالات (دوستی) برای خدا و معادات (دشمنی) به خاطر خدا چيست؟

خداوند می‌فرماید: ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ تا آنجا که می­فرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ [المائدة: 51 - 55].

«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را به دوستی نگیرید (و به طریق اولی آنان را به سرپرستی نپذیرید) ایشان برخی دوست برخی دیگرند (و در دشمنی با شما یکسان و برابرند) هر کس از شما با ایشان دوستی ورزد (و آنان را به سرپرستی بپذیرد) بی­گمان او از زمره ایشان است». تا جایی که می­فرماید: «تنها خدا و پیغمبر او و مؤمنان یار ودوست شمایند».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَابَآءَكُمۡ وَإِخۡوَٰنَكُمۡ أَوۡلِيَآءَ إِنِ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡكُفۡرَ عَلَى ٱلۡإِيمَٰنِۚ [التوبة: 23].

«ای مؤمنان پدران و برادران (و همسران و فرزندان و هریک از خویشاوندان دیگر) را یاوران خود نگیرید (و تکیه­گاه و دوست خودندارید) اگر کفر را بر ایمان ترجیح دهند(و بی­دینی از دینداری در نزدشان عزیزتر و گرامی­تر باشد)».

﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ [المجادلة:22].

«مردمانی را نخواهییافت که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند، ولی کسانی را به دوستی بگیرند که با خدا و پیغمبرش دشمنی ورزیده باشند».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ [الممتحنة: 1- 13].       

«ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید». تا آخر سوره

و از این قبیل آیات.

شهادت به اینکه محمد  صلی الله علیه و آله و سلم  فرستاده خداوند است

J     شهادت به اينكه محمد  صلی الله علیه و آله و سلم  رسول و فرستاده الهی است به چه دليل صورت می‌گيرد؟

"خداوند می‌فرماید:

﴿لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ بَعَثَ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ [آل عمران: 164].

«به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند».

﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨ [التوبة: 128].

«بی­گمان پیغمبری (محمد نام)، از خود شما (انسان‌ها) به سویتان آمده است. هرگونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران می­آید. به شما عشق می­ورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان دارای محبت و لطف فراوان وبسیار مهربان است».

﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُۥ [المنافقون: 1].

«خداوند می­داند که تو فرستاده­ی از جانب او می­باشی».

%%%%%

 

J    شهادت به «محمدرسول‌الله  صلی الله علیه و آله و سلم » به چه معناست؟

"شهادت به رسالت محمد  صلی الله علیه و آله و سلم ، تصدیق قطعی از صمیم قلب، همنوا با گفتن زبان است. به این معنی که محمد بنده و فرستاده­ی رب‌العالمین به سوی تمام مردم، چه انسان‌ها و چه جنیاناست.

﴿شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا ٤٥ وَدَاعِيًا إِلَى ٱللَّهِ بِإِذۡنِهِۦ وَسِرَاجٗا مُّنِيرٗا ٤٦ [الأحزاب: 45-46].

«گواه و مژده رسان و بیم‌دهنده. و به عنوان دعوت کننده به سوی خدا طبق فرمان الله، و به عنوان چراغ هدایت».

پس اذعان (تصدیق) به جمیع آنچه از گذشته و آینده خبر داده است و همچنین به تمامی آنچه که حلال و حرام عنوان کرده­است، واجب است. نیز اطاعت و فرمانبرداری نسبت به آنچه بدان امر نموده، و اجتناب و دوری از آن چه از آن نهی نموده است و تبعیت از شریعت پاک او همچنین داشتن التزام به سنت و رفتار او چه در ظاهر و چه در خفاء همراه با رضایت بدانچه به آن قضاوت کرده است و تسلیم محض در برابر آن، لازم و ضروری است. و فهم این موضوع که چون او آنچه را از خداوند به او رسیده است، تبلیغ می‌نماید، اطاعت از او اطاعت از خداوند و نافرمانی او معصیت الهی است..

و ایمان به اینکه خداوند آن قدر به او عمر داد، تا دین را به وسیله‌ی او کامل نمود و بلاغ و پیام آشکارش را ابلاغ نمود و او امتش را در حالی ترک نمود که بر راه راستی می‌روند که شبش مانند روز روشن است و کسی چیزی از آن نمی‌کاهد، مگر این که خود [و آنچه ساخته است] به هلاکت می‌روند[17]. و در این باره مسائلی است که ان‌شاءالله بدان خواهیم پرداخت.

%%%%%

 

J     شرايط شهادت به رسالت محمد  صلی الله علیه و آله و سلم  چيست؟ و آيا شهادت اول (شهادت به وحدانيت خدا) به تنهايی و بدون اين شهادت [شهادت به پيغمبری محمد] مورد قبول واقع می‌شود؟

"    همانگونه که پیشتر بیان کردیم، بنده جز به این دو شهادت وارد دین اسلام نمی‌شود. این دو لازم و ملزوم و وابسته به همدیگرند. آن چه در شهادت اول شرط است، در شهادت دوم نیز شرط محسوب می‌شود.

بقیه­ی ارکان اسلام

J    دلايل وجوب نماز و زكات چيست؟

"خداوند می‌فرماید:

﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡۚ [التوبة: 5].

«اگر توبه کردند و (و از کفر برگشتند و به اسلام گرویدند و برای نشان دادن آن) نماز خواندند و زکات دادند، (دیگر از زمره شمایند و ایشان را رها سازید و) راه را بر آنان باز گذارید».

﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ فِي ٱلدِّينِۗ [التوبة: 11].

«اگر آنان (از کفر) توبه کردند و نماز را خواندند و زکات دادند (دست از آنان بدارید، چرا که) در این صورت برادران دینی شما هستند».

﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ ٥ [البينة: 5].

«در حالی که جز بدیشان دستور داده نشده است که مخلصانه و حقگرایانه خدای را بپرستند و تنها شریعت او را آئین (خود) بدانند، و نماز را چنان که باید بخوانند، و زکات را (به تمام و کمال) بپردازند.». ودیگر آیات.

%%%%%

 

J     دليل وجوب روزه در كتاب و سنت چيست؟

"خداوند می­فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ [البقرة:183].

«اى کسانى که ایمان آورده‏اید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود».

و فرموده است: ﴿فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ [البقرة: 185].

«پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد».

و به دلیل آن چه در حدیث آن فرد اَعرابی آمده است که از رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم  پرسید: «أخبرني ما فرض الله عليّ من الصيام» فقال: «شهر رمضان إلاّ أن تطوع شيئاً» «مرا از آن چه که خداوند از روزه بر من فرض نموده است، خبر ده؛ پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: [روزه واجب] روزه ماه رمضان است مگر اینکه خود به صورت داوطلبانه و مستحب به ‌آن بیافزایی».

%%%%%

 

J     دلايل وجوب حج چيست؟

"خداوند فرموده است: ﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّهِۚ [البقرة: 196].

«و حج و عمره را به تمام و کمال خالصانه برای خدا انجام دهید» (و مراسم و مناسک ظاهری را به پایان برید و هدفتان جز رضای خدا نباشد).

﴿وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَيۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗاۚ [آل عمران: 97].

«و حج این خانه واجب الهی است بر کسانی که توانایی (مالی و بدنی) برای رفتن بدانجا را دارند».

پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  نیز فرموده است که: «إن الله تعاليكتب عليكم الحج»[18].

«خداوند حج را بر شما واجب گردانیده است».

و همچنین در حدیث جبرئیل[19] و حدیث: «اسلام بر پنج چیز بنیاد نهاده شده است» دلیل است بر وجوب حج.

حکم انکار و یا ترک رکنی از ارکان اسلام

J     حكم كسی كه يكی از اين اركان پنجگانه را انكار نمايد يا اينكه بدان [يعنی به وجود آن] اقرار كند ولی از قبول آن خودداری نمايد چيست؟

"به دلیل کفری که مرتکب شده است مانند بقیه‌ی کذابان و مستکبران مثل فرعون و ابلیس کشته می‌شود.

%%%%%

 

J     حكم آن كس كه به آن‌ها [اركان پنجگانه اسلام] اقرار كند ولی همه يا يكی از آن‌ها را به دليل كسالت و تنبلی يا تأويل اشتباه ترک كند، چيست؟

"اگر مورد متروک، نماز باشد، از کسی که آن را با وصف مذکور [در سوال] از وقت و موعد خود به تأخیر بیندازد، خواسته می‌شود که توبه نماید [و نماز را به حالت قضاء ادا کند]، و در غیر این صورت حدّ او آن است که کشته شود.

به این دلیل که خداوند می‌فرماید:

﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡۚ [التوبة: 5].

«اگر توبه کردند و نماز خواندند و زکات دادند، (دیگر از زمره­ی شمایند و ایشان را رها سازید و) راه را بر آنان باز گذارید».

و نیز به دلیل حدیث پیامبر اسلام  صلی الله علیه و آله و سلم  که فرمود: «أمرت أن أقاتل الناس.....»[20].

«به من امر شده است که با مردم بجنگم تا این که شهادتین را ادا کرده و نماز و روزه بگذارند».

امَا در مورد زکات: اگر کسی که زکات را پرداخت ننموده است، قدرت و شوکتی نداشته باشد، امام و حاکم اسلام با زور و به اجبار زکات را از او می‌گیرد و او را نیز مجبور می‌کند که قسمتی از اموال خود را [زائد بر زکات مورد نظر] تسلیم بیت‌المال کند به دلیل این حدیث از حضرت رسول  صلی الله علیه و آله و سلم  که فرمودند:

«ومن منعها فإنا آخذوها وشطر ماله معها.....»[21].

«هر کس از ادای آن [زکات] ممانعت کند، آن را به همراه قسمتی از اموالش از او می‌ستانیم».

و اگر جماعتی دارای قدرت و زور بودند، بر امام واجب می‌شود که علیه آن‌ها به جنگ و قتال برخیزد تا اینکه زکات را بپردازند. به دلیل آیات و احادیث که شرح آن پیش‌تر گذشت و همچنین به دلیل آنچه ابوبکر صدیق و اصحاب رضی الله عنهم  انجام دادند.

اما اگر فرد، در مورد روزه تنبلی کند. حکمی در باب آن نیامده است ولی امام یا نائب او به وسیله‌ی تنبیه و آزار او را تأدیب می‌کنند.

اگر متروک حج باشد، مهلت ادای آن تمام عمر است و جز با مرگ، منتفی نمی‌شود، و مبادرت به انجام آن واجب است و درباره‌ی سستی در آن وعید و تهدید اخروی آمده است. اما در دنیا عقوبت خاصی ندارد.

تعریف ایمان و بیان اینکه آن قول و عمل است و زیاد و کم می­شود

J    ايمان چيست؟

"ایمان در بردارنده‌ی دو قسم قول و عمل است، گفتار قلب و زبان و عمل قلب و اعضای بدن، که به وسیله‌ی طاعت و عبادت درجه آن افزوده میگردد، و با گناه و معصیت مراتب آن کاهش می­یابد و اهل ایمان در آن بر همدیگر برتری می‌جویند و مراتب آنان مختلف است.

%%%%%

J    دليل اينكه ايمان دارای دو جنبه‌ی قول و عمل است، چيست؟

خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ [الحجرات:7].

«اما خداوند ایمان را در نظرتان گرامی داشته است و آن را در دل‌هایتان آراسته است».

و می­فرماید:

﴿فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ [الأعراف: 158].

«پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده­اش».

و این معنی شهادتین است که بنده جز با آن وارد دین نمی‌شود. شهادتین نیز از نظر اعتقاد ، ‌عملِ قلب و از نظر اقرار و نطق، عمل زبان محسوب می‌شوند و جز با هم و در راستای هم، به صاحبشان سودی نمی‌رسانند.

نیز خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَٰنَكُمۡۚ[البقرة: 143].

«و خدا ایمان شما را (که در عمل شما آشکار می­گردد) ضایع نمی­گرداند (و اجر و پاداش عبادات قبلی شما را هدر نمی­دهد)».

منظور این است که خداوند نمازهایتان را قبل از تغییر قبله به کعبه [یعنی زمانی که قبله بیت‌المقدس بود] از بین نمی‌برد. در این آیه به جای نماز، تعبیر ایمان به کار رفته است و بدیهی است که نماز دربرگیرنده‌ی عمل قلب، زبان و جوارح است.

همچنین پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  جهاد، شب‌زنده‌داری در شب قدر[22]، روزه رمضان و قیام شب‌های آن، ادای خمس[23] و غیره را جزء ایمان قرار داده است.

و از رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم  سوال شد که برترین اعمال چیست؟ فرمود: «إيمان بالله ورسوله»[24].

«ایمان به خدا و رسولش».

%%%%%

 

J    به چه دليل است كه می‌گوييم، ايمان، ازدياد و نقصان می‌يابد؟

"خداوند می‌فرماید: ﴿لِيَزۡدَادُوٓاْ إِيمَٰنٗا مَّعَ إِيمَٰنِهِمۡۗ [الفتح: 4].

«تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند (و یقین و باور خویش را تقویت نمایند)».

﴿وَزِدۡنَٰهُمۡ هُدٗى ١٣ [الکهف: 13].

«و ما بر (یقین و) هدایتشان افزودیم».

﴿وَيَزِيدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗىۗ [مريم: 76].

«کسانی که در راه هدایت گام برداشته­اند، خداوند بر هدایت ایشان می­افزاید».

﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى [محمد: 17].

«کسانی که راهیاب شده­اند، خداوند بر راهیابی ایشان می­افزاید».

﴿وَيَزۡدَادَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِيمَٰنٗا [المدثر: 31].

«و بر ایمان مؤمنان نیز بیفزاید».

﴿فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا [التوبة: 124].

«و اما مؤمنان، بر ایمانشان می­افزاید».

﴿فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا [آل عمران: 173].

«پس از ایشان بترسید: ولی (چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت؛ بلکه برعکس) بر ایمان ایشان افزود».

﴿وَمَا زَادَهُمۡ إِلَّآ إِيمَٰنٗا وَتَسۡلِيمٗا ٢٢ [الأحزاب: 22].

«این سختی‌ها جز بر ایمان (به خدا) و تسلیم (قضا و قدرشدن) ایشان نمی­افزاید».

و پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «لو أنكم تكونون في كل حالة كحالتكم عندي لصافحتكم الملائكة»[25].

«اگر در همه‌ی اوقات، حالت نفسی شما مانند حالی باشد که اکنون در نزد من دارید ملائکه با شما مصافحه می‌کنند».

J     دليل تفاوت مراتب اهل ايمان چيست؟

"خداوند در سوره‌ی واقعه می‌فرماید:

﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ ١٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ ١١ إلی قوله: ﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ ٢٧ [الواقعة: 10- 27].

«و پیشتازان پیشگام!. آنان مقرّبان (درگاه هستند» تا جایی که می­فرماید: «سمت راستی‌ها! چه سمت راستی‌هایی؟! (اوصاف مواهب و نعمت‌هایشان در بیان نمی­گنجد)».

﴿فَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ ٨٨ فَرَوۡحٞ وَرَيۡحَانٞ وَجَنَّتُ نَعِيمٖ ٨٩ وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ ٩٠ فَسَلَٰمٞ لَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ ٩١ [الواقعة: 88-91].

«و اما اگر [او] از مقربان باشد، [در] آسایش و راحت و بهشت پر نعمت [خواهد بود]. و اما اگر از یاران راست باشد، از یاران راست بر تو سلام باد».

﴿فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ [فاطر: 32].

«برخی از آنان به خویشتن ستم می­کنند، و گروهی از ایشان میانه­روند، و دسته­ای از ایشان در پرتو توفیقات الهی در انجام نیکی‌ها پیشتازند».

و در حدیث شفاعت آمده است که:

«إن الله يخرج من النار من كان في قلبه وزن دينار من إيمان، ثم من كان في قلبه وزن نصف دينار من إيمان»[26]- و در روایتی: «يخرج من النار من قال لا إله إلا الله وكان في قلبه من الخير ما يزن شعيرة، ثم يخرج من النار من قال لا إله إلا الله وكان في قلبه من الخير ما يزن بُرة، ثم يخرج من النار من قال لا إله إلا الله وكان في قلبه من الخير ما يزن ذرة»[27].

«همانا خداوند کسانی را که به اندازه‌ی وزن دیناری در قلبشان ایمان دارند، از آتش جهنم خارج می‌کند سپس کسانی را که به اندازه‌ی وزن نصف دینار، ایمان در قلب دارند [خارج می‌کند]». در روایتی دیگر آمده است:

«خداوند هر کسی را که به وحدانیت او شهادت داده باشد و در دل به اندازه‌ی دانه جوی خیر اندوخته باشد از آتش دوزخ خارج می‌کند. سپس کسی که به لااله الا الله شهادت داده باشد و به اندازه‌ی دانه‌گندمی در قلبش خیر وجود داشته باشد از جهنم خارج می‌نماید. سپس کسی را که شهادت لااله الاالله داده باشد و در قلبش به اندازه‌ی ذره‌ای خیر باشد، از جهنم بیرون می‌آورد».

%%%%%

 

J     علت اينكه هرگاه ايمان به تنهايی و به صورت مطلق بيايد بر تمام دين حمل می‌شود، چيست؟

"رسول اکرم  صلی الله علیه و آله و سلم  در حدیث قبیله بنی قیس می‌فرماید:

«أمركم بالإيمان بالله وحده. قال: أتدرون ما الإيمان بالله وحده؟» قالوا: الله ورسوله أعلم. قال: «شهادة أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسولالله، وإقام الصلاة وإيتاء الزكاة وأن تؤدوا من المغنم الخمس»[28].

«شما را به ایمان به خدای یکتا امر می‌کنم. سپس فرمود: آیا می‌دانید ایمان به خداوند یگانه به چه معنی است؟ گفتند: خدا و رسولش آگاه‌ترند. فرمود: یعنی شهادت به وحدانیت الله و رسالت محمد و اقامه نماز، پرداختن زکات و دادن یک‌پنجم از غنیمت به عنوان خمس».




[1]- بروایت مسلم از ابن عمر و ابی هریره رضی الله عنه ، کتاب ایمان1/90- ترمذی 5/18 رقم 2629- احمد 1/398 و 4/73-74 - دارمی 2/220- ابن ماجه 2/1319 – 1320 پیامبر خدا  صلی الله علیه و آله و سلم  درباره­ی غربا می‌فرماید: «كسانی كه آنچه را كه مردم فاسد می‌كنند، آن‌ها آن را اصلاح می‌نمایند» و در روایتی می‌فرماید: «آنگه كه مردم فاسد شدند، آنان اصلاح یافته‌اند». ترمذی 5/18 - مسند 4/73-74.

[2]- احمد از عمرو بن عبسه رضی الله عنه  روایت می‌كند كه: « مردی گفت: یا رسول‌الله اسلام چیست؟ فرمود: «اینكه قلبت تسلیم پروردگار گردد و اینكه مسلمانان از آزار و اذیتت در امان باشند. گفت: كدام عمل در اسلام بهتر است؟ فرمود: ایمان..». مسند 4/114 و بخاری از ابوهریره رضی الله عنه  روایت می‌كند كه: «از رسول خدا  صلی الله علیه و آله و سلم  پرسیدند: كدام عمل بهتر است؟ فرمود: ایمان به خداوند و پیامبرش. سپس گفته شد: بعد از آن چه؟ فرمود: جهاد در راه خدا. سپس گفتند: بعد ‌از آن چه عملی برتر است؟ فرمود: حج مبرور» بخاری: 1/12 - مسلم 1/62 - ترمذی4/185 ـ رقم 1658- نسائی8/93.

[3]- متفق علیه: بخاری 1/18 مسلم 1/30-31 – ترمذی 5/6 رقم 2610- نسائی 4/8/97-98 و 8/101-103.

[4]- متفق علیه: بخاری 1/8 - مسلم1/34- ترمذی 5/5 رقم2609

[5]- بخاری 1/11- مسلم 1/39- ابوداود 3/44 - نسائی 8/109- ابن ماجه 2/1295 رقم 3927- 3929 - احمد4/8 - دارمی2/137.

[6]-

لا الــــه را قبـــل الا الله ببیـــــن

 

هفت شرطش عـزت دنیـــا و دیـن

گــر بگوید با زبان تنهـا چـه سـود

 

قائلـی كـو شرطهــایش را نبـــــود

علم وصدق پاک واخلاص وقبول

 

خـود یقین و انقیـادی چون رسـول

شرطهــایش بــا محبت شـد تمــام

 

لطف حق یارت چو هستی بردوام

 

[7]- مسلم 1/41 - ابن خزیمه در كتاب التوحید: 2/817 ظاهر حدیث این توهم را ایجاد می‌كند كه معرفت قلبی به صاحبش نفع می‌رساند هر چند كه نطق و عملی نداشته باشد. مرجئه از این حدیث سوءاستفاده نموده و آن را به معرفت قلب معنی كرده‌اند و این را تنها شرط لا اله الاالله قرار داده‌اند. به زعم باطل آنها، هر کس که دارای معرفت قلبی باشد، هر چند كه کفریات وگناهان زیادی را نیز به همراه بیاورد، به بهشت وارد می‌شود. اما این تفسیر درست نیست. چون كه در این گونه مباحث باید تمام احادیث وارده را بررسی نموده و بین آن‌ها و بین احادیث حساب روز قیامت جمع نمود. پس حدیث فوق اینگونه معنی می‌شود كه بنده‌ای كه با علم به لااله‌الاالله بمیرد و بقیه شروط آن را ادا نماید بعد از حساب و كتاب وارد بهشت می‌شود. یعنی اینكه اگر گناهی مرتكب شده باشد، جزای آن را می‌بیند و چون كه این فرد جزو مؤمنین است، در نهایت وارد بهشت می‌شود. رك صحیح مسلم به شرح نووی1/219.

[8]- مسلم 1/41-42 - احمد نیز آن را از ابوهریره رضی الله عنه  روایت می‌كند و در آن قصه‌ای آمده است به شرح زیر:

«در هنگام غزوه تبوك مردم را گرسنگی فرا گرفت. گفتند. ای پیامبر خدا اجازه دهید شترهای آبكش‌مان را سر ببریم و از آنان بخوریم و بهره گیریم. پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: این كار را انجام دهید. عمربن خطاب رضی الله عنه  نزد پیامبر آمد و فرمود: ای رسول خدا اگر این كار را انجام دهند، باركش‌هایمان كم می‌شود. شما از آنان بخواهید كه باقیمانده توشه‌هایشان را جمع کنند و از خداوند بخواهید در آن بركت اندازد. امید است كه خداوند این كار را آسان كند. پس پیامبر خدا  صلی الله علیه و آله و سلم  پارچه‌ای چرمین خواست و آن را گسترانید.سپس از آنان خواست كه مانده توشه‌هایشان را جمع نمایند. كسانی بودند كه یك مشت دانه،‌كسی دیگر مشتی خرما و دیگری گوشت می‌آوردند. تا اینكه پارچه پر از این خوراك­ها شد. سپس پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  دعا كرد كه خداوند در آن بركت اندازد. سپس فرمود: هر كس ظرف خود را پر كند. ابوهریره رضی الله عنه  می‌فرماید: تمام سپاه ظرف‌های خود را پر كردند و از آن سیر خوردند در حالیكه هنوز بر سر سفره مقداری از آن باقی بود در این حال پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: «أشهد أن لا إله إلا الله وأني رسول الله لا يلقی الله بهما عبد غير شاكٍ فيهما إلا دخل الجنة» الحدیث مسند 3/11 قصه در شرح مسلم 1/41-42 آمده است.

[9]- مسلم 1/44- 45 قسمتی از یك حدیث طولانی است.

[10]- این حدیث را نصر بن ابراهیم المقدسی در «کتاب الحجة علی تارکی سلوک المحجة» آن را روایت کرده است و نووی در اربعین آن را حسن صحیح دانسته است. ابن حجر رجال سند آن را ثقه می‌داند اما ابن رجب به دلیل وجود نُعیم بن حماد آن را ضعیف بیان كرده است همچنین البانی در تعلیقی كه بر حدیث 15 از كتاب السنه ابن ابی عاصم دارد، آن را ضعیف می‌داند. اما بخاری، ابوداود، ترمذی و ابن ماجه از نعیم روایت كرده‌اند. حدیث با این اسناد ضعیف است. چون كه مدار آن بر نعیم بن حماد می‌چرخد. اما یحیی بن معین و احمد بن حنبل و العجلی او را ثقه دانسته­اند. در هر صورت معنی حدیث صحیح است،زیرا در قرآن دلالت­هایی بر آن وجود دارد.همانند آیات نساء65/- احزاب36 برای تفصیل بیشتر رك جامع‌العلوم و الحكم ابن رجب 338، السنه ابن ابی عاصم 1/12-13 - اربعین مع شرح ابن دقیق 104 - فتح‌الباری 13/189 – 109.

[11]- متفق علیه: بخاری 1-28 - مسلم 7/63.

[12]- بخاری: 1/33 و 7/204 - مسند احمد 2/373.

[13]- بخاری 1/109-110 - مسند احمد 4/44

[14]- حدیث به صورت كامل به این شرح است: انس بن مالک رضی الله عنه  روایت می‌كند كه معاذ ردیف و هم‌دوش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  بود، كه فرمودند: ای معاذبن جبل. معاذ رضی الله عنه  گفت: لبیك این را سه بار تكرار نمودند. پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «هركس كه از ته قلب و از روی صداقت و اخلاص به وحدانیت خداوند اعتراف كند و شریكی برای او قرار ندهد و به رسالت محمد ایمان داشته باشد، خداوند بدن او را بر آتش دوزخ حرام می‌نماید و از عذاب آن در امان می‌باشد». معاذ رضی الله عنه  گفت: ای پیامبر خدا آیا مردم را به این امر آگاه نكنم، تا همدیگر را بشارت دهند. فرمود: آن هنگام توكل می‌كنند [و از انجام عمل صالح كوتاهی می‌نمایند]. معاذ رضی الله عنه  در هنگام مرگ از ترس اینكه امری از امور دین را كتمان كرده­باشد، این حدیث را روایت نمود. بخاری 1/41 - مسلم 1/45 (صدقاً) را نیاورده است.

[15]- بخاری 1/17 - مسلم 1/31-32 - نسائی 1/226-229 و 8/118-119- احمد 1/250، 264 - مالك 1/188.

[16]- متفق علیه: لفظ آورده شده در متن، لفظ امام مسلم است. بخاری 1/9-10 - مسلم 1/48 مؤلف در رساله‌ای به نام «مفتاح دارالسلام فی تحقیق شهادتی الاسلام» این شروط و ادله را به تفصیل آورده­است. رك كتاب معارج القبول شرح سلم الوصول ازمؤلف 1/273-279 - فتح‌المجید شرح كتاب التوحید عبدالرحمن آل شیخ 70.

[17]- به حدیث عرباض رضی الله عنه  اشاره می‌كند، كه تخریج آن آورده شد.

[18]- صحیح مسلم 4/102 نسائی 5/110-111- احمد 2/508

[19]- قبلاً آورده شده است.

[20]- متفق علیه بخاری 1/11 مسلم 1/39

[21]- سنن نسائی 5/15-17 - ابوداود 5/4 درجه حدیث حسن می‌باشد. اما گروهی ادعای نسخ این حدیث را دارند. ر.ك. نسائی 5/16.

[22]- بخاری 1/14

[23]- فریضه‌ی خمس در حدیث وفد عبدالقیس آمده است كه پیامبر آن‌ها را به چهار مورد امر كرده و از چهار مورد نهی فرموده است. آنان را به ایمان به خدای یگانه امر كرده است.در ادامه حدیث می­فرماید: آیا می‌دانید ایمان به خدای یكتا چیست؟ گفتند خدا و پیامبر آگاهترند. فرمود: شهادت دادن به «لا‌اله‌الاالله و محمد­رسول‌الله»، نماز خواندن، زكات دادن، روزه گرفتن و اینكه از غنیمت خمس داده می‌شود... تا انتهای حدیث... بخاری 1/19 - مسلم 1/35 - نسائی 8/120- ابوداود 3/330.

[24]- بخاری 1/12 - مسلم 1/62

[25]- مسلم8/94-95 - مسند احمد 2/304-305، ترمذی 4/666 رقم 2514- ابن ماجه 2/1416 رقم 2439.لفظ حدیث مسلم را كه حنظله اسیدی رضی الله عنه  روایت كرده است، از این قرار است: «او(حنظله) از كاتبان پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  بود، كه گفت: ابوبكر رضی الله عنه  را دیدم. گفت: حنظله در چه حالی؟ گفت: گفتم حنظله منافق شده است. گفت: سبحان‌الله چه می‌گویی؟ گفت: گفتم آنگاه كه در نزد رسول خدا  صلی الله علیه و آله و سلم  هستیم و ایشان درباره بهشت و جهنم صحبت می‌كند به مانند این است كه آنان را می‌بینم. اما اگر از نزد ایشان دور می‌شویم، زنان و فرزندان و زمین‌هایمان ما را مشغول به خود می‌سازد و بسیاری چیزها را فراموش می­کنیم. ابوبكر رضی الله عنه  گفت: قسم به خدا من نیز اینگونه هستم. منوابوبكررفتیم، تا اینكه به پیامبر خدا  صلی الله علیه و آله و سلم  رسیدیم و گفتم ای پیامبر خدا (من) حنظله منافق شده است. پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: چه شده است؟ گفتم: ای پیامبرخدا آنگاه كه در نزد تو هستیم و ما را به بهشت و جهنم یادآوری می‌كنی [آنگونه بدان ایمان داریم] كه برایمان آشكار می‌شوند. اما اگر از تو جدا می‌شویم، زن و فرزند و زمین‌هایمان ما را مشغولمی­كند و بسیاری چیزها را فراموش می­کنیم. پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: قسم به آن كس كه جانم در دست اوست، اگر پیوسته آنگونه باشید كه در نزد من هستید، ملائكه به حضور شما می‌آیند و بر سر راهتان با شما دیدار می‌كنند و لیكن حنظله بدان كه [احوال انسان‌ها] ساعت به ساعت تغییر می‌كند. سه بار این را فرمودند».

[26]- بخاری 1/16- ترمذی 4/711 رقم 2593 - نسایی 8/112-113.

[27]- مسلم 1/125

[28]- (متفق‌علیه) حدیث وفد عبدالقیس تخریج آن آورده شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...