توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ مهر ۸, پنجشنبه

فصل دوازدهم: سیمای مرد و زن در بهشت

 

فصل دوازدهم:
سیمای مرد و زن در بهشت

1-   مرد و زن بهشتی از دیدگاه قرآن کریم

2-   مرد و زن بهشتی از دیدگاه احادیث


سیمای مرد و زن در بهشت

قرآن و سنّت، به ارائه‌ی مناسبی از زنان و مردان بهشتی پرداخته است. از دیدگاه قرآن و سنت، آنان از نعمت‌های فراوان الهی بهره‌مند می‌شوند. در خانه‌های صدق و وفا به سر می‌برند و از باغ‌های سرشار از انواع میوه‌ها و جویبارها و نعمت‌های مادّی و نفیسی بهره‌مند می‌شوند و همین برای آن‌ها بس است که آن نعمت‌ها دایمی و تغییر ناپذیرند.

1- مرد و زن بهشتی از دیدگاه قرآن کریم

خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:

﴿فِيهِنَّ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ لَمۡ يَطۡمِثۡهُنَّ إِنسٞ قَبۡلَهُمۡ وَلَا جَآنّٞ٥٦ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ٥٧ كَأَنَّهُنَّ ٱلۡيَاقُوتُ وَٱلۡمَرۡجَانُ٥٨ [الرحمن: 56-58].

«در باغ‌های بهشت، زنانی هستند که جز به همسران خود عشق نمی‌ورزند و پیش از آنان کسی از انسان‌ها و پری‌ها با ایشان نزدیکی و مقاربت نکرده است. انگار که حوریان، یاقوت و مرجانند».

﴿حُورٞ مَّقۡصُورَٰتٞ فِي ٱلۡخِيَامِ٧٢ [الرحمن: 72].

«سیاه چشمانی که هرگز از خیمه‌ها بیرون نمی‌شوند (و اینجا و آنجا به دنبال کارهای ناپسند نمی‌روند)».

﴿وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ٥٤ [الدخان: 54].

«و زنان بهشتی سیاه چشم با چشمان درشت را نیز به همسری آنان درآوردیم».

﴿وَحُورٌ عِينٞ٢٢ كَأَمۡثَٰلِ ٱللُّؤۡلُوِٕ ٱلۡمَكۡنُونِ٢٣ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٢٤ [الواقعة: 22-24].

«و حوریان چشم درشت بهشتی دارند، همانند مروارید میان صدف، به پاداش کارهایی که انجام می‌داده‌اند».

ابن قیّم رحمه الله  می‌گوید: تمام لذت در حور عین است. حور، جمع حوراء است و حور، زن جوان و خوش صورت سفیدی است که چشمان بسیار سیاهی دارد.

زید بن اسلم می‌گوید: الحوراء: یعنی زنی که چشم از دیدن آن حیران می‌شود.

مجاهد می‌گوید: الحوراء: یعنی زنی که چشم از دیدن آن به خاطر نازک بودن پوست و پاکی و صفای رنگ حیران شود.

حسن می‌گوید: الحوراء: زنی که سفیدی و چشمش بسیار زیاد است.

همچنین مجاهد می‌گوید: مغز استخوان حوریان از پشت لباس‌هایشان نمایان می‌شود و بیننده، صورت خویش را در جگر حور، به خاطر نازکی پوست و پاکی و صفای رنگ همانند آینه می‌بیند.

زن را جز زنی که چشمش بسیار سیاه و زیبا و رنگ پوستش سفید باشد حوراء نمی‌نامند.

العین: جمع عیناء: و عیناء، زنانی را گویند که دارای چشمان درشت هستند. در چشمان زنان بهشتی صفات نیکویی و زیبایی جمع شده است.

مقاتل می‌گوید: العین: زیبا چشم و از زیبایی‌های زن، داشتن چشمان درشت است.

علاوه بر موارد ذکر شده، از جمله صفات زنان اهل بهشت، این است که آنان باکره‌اند و عاشق همسران خویشند؛ چرا که خدای متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ٣٥ فَجَعَلۡنَٰهُنَّ أَبۡكَارًا٣٦ عُرُبًا أَتۡرَابٗا٣٧ [الواقعة: 35-37].

«بی‌گمان ما آن‌ها را به آفرینش نوینی آفریده‌ایم. و آنها را دوشیزه قرار داده‌ایم. شوهر دوستان هم سن وسال»‌.

پس آنان زنانی دارای ناز و اهل عشق‌اند؛ برای شوهرانشان نرمی و لطف دارند؛ مطیع و فرمانبردار و در شوهرداری بسیار دانایند.

2- مرد و زن بهشتی از دیدگاه احادیث نبوی

رسول الله می‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ زُمْرَةٍ يَدْخُلُونَ الجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ القَمَرِ لَيْلَةَ البَدْرِ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ عَلَى أَشَدِّ كَوْكَبٍ دُرِّيٍّ فِي السَّمَاءِ إِضَاءَةً، لاَ يَبُولُونَ وَلاَ يَتَغَوَّطُونَ، وَلاَ يَتْفِلُونَ وَلاَ يَمْتَخِطُونَ، أَمْشَاطُهُمُ الذَّهَبُ، وَرَشْحُهُمُ المِسْكُ، وَمَجَامِرُهُمْ الأَلُوَّةُ الأَنْجُوجُ، عُودُ الطِّيبِ وَأَزْوَاجُهُمُ الحُورُ العِينُ، عَلَى خَلْقِ رَجُلٍ وَاحِدٍ، عَلَى صُورَةِ أَبِيهِمْ آدَمَ، سِتُّونَ ذِرَاعًا فِي السَّمَاءِ».[1]

ترجمه: «چهره‌ی اولین گروهی که وارد بهشت می‌شوند، همانند ماه شب چهارده است. دنبال کسانی‌اند که به مانند پرنورترین ستاره آسمانی درخشش دارند، (بر اثر نوشیدن) ادرار پیدا نمی‌کنند و مجبور به دفع مواد نمی‌شوند، تف نمی‌اندازند و آب بینی و مخاط ندارند، شانه‌های آن‌ها از طلا و عرق آن‌ها مشک است. و آتش دان‌هایشان از عود هندی است، همسرانشان حور عین‌اند؛ همه بر یک شیوه خلق شده‌اند؛ همه بر شیوه‌ی پدرشان آدم‌اند، 60 ذرع در آسمان».

و نیز می‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ زُمْرَةٍ تَدْخُلُ الْجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ، وَالَّتِي تَلِيهَا عَلَى أَضْوَإِ كَوْكَبٍ دُرِّيٍّ فِي السَّمَاءِ، لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ زَوْجَتَانِ اثْنَتَانِ، يُرَى مُخُّ سُوقِهِمَا مِنْ وَرَاءِ اللَّحْمِ، وَمَا فِي الْجَنَّةِ أَعْزَبُ».[2]

ترجمه: «اولین گروهی که وارد بهشت می‌شوند، صورتی همانند ماه شب چهارده دارند و دسته دوم همانند درخشان‌ترین ستاره‌ی آسمان‌اند؛ هرکدام از آن‌ها دو همسر دارند که مغز ساق‌هایشان از پشت گوشت پدیدار است و در بهشت مجّرد وجود ندارد».

در جائی دیگر پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید: «لَوْ أَنَّ امْرَأَةً مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ اطَّلَعَتْ مِنَ السَّمَاءِ لَسَدَّ ضَوْؤُهَا ضَوْءَ الشَّمْسِ وَلَوَجَدَ رِيحَهَا مَنْ بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ وَلَنَصِيفُهَا خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا».[3]

ترجمه: «اگر یکی از زنان بهشتی روی زمین آید، ما بین زمین و آسمان را روشن کرده و پر از بوی خوش می‌کند و تاجی که بر سر دارد، از دنیا و هر آنچه در دنیا است، بهتر است».

همچنین می‌فرماید: «إِنَّ للعبد لِلْمُؤْمِنِ فِي الْجَنَّةِ لَخَيْمَةً مِنْ لُؤْلُؤَةٍ مُجَوَّفَةٍ، طُولُهَا سِتُّونَ مِيلًا، للعبد الْمُؤْمِنِ فِيهَا أَهْلُونَ، يَطُوفُ عَلَيْهِمِ لَايَرَى بَعْضُهُمْ بَعْضًا».[4]

ترجمه: «برای بنده‌ی مؤمن در بهشت خیمه‌ای از لؤلؤ میان تهی که طول آن 60 میل است، وجود دارد و همچنین برای هر کدام خادمانی هست که بعضی از آن‌ها بعضی دیگر را نمی‌بیننند».

و نیز از پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  چنین روایت شده است: «إِنَّ الْمَرْأَةَ مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ لَيُرَى بَيَاضُ سَاقِهَا مِنْ وَرَاءِ سَبْعِينَ حُلَّةً حَتَّى يُرَى مُخُّهَا، وَذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ: ﴿كَأَنَّهُنَّ ٱلۡيَاقُوتُ وَٱلۡمَرۡجَانُ٥٨ [الرحمن: 58]. فَأَمَّا اليَاقُوتُ فَإِنَّهُ حَجَرٌ لَوْ أَدْخَلْتَ فِيهِ سِلْكًا ثُمَّ اسْتَصْفَيْتَهُ لَأُرِيتَهُ مِنْ وَرَائِهِ».[5]

ترجمه: «به راستی که سفیدی ساق پا و حتی استخوان زن بهشتی از پشت هفتاد پرده دیده‌ می‌شود. به همین خاطر است که خداوند متعال می‌فرماید: مانند یاقوت و مرجان هستند. یاقوت سنگی است که اگر نخی در میان آن بگذاری از پشت دیده می‌شود».

در جایی دیگر می‌فرماید: «إِنَّ أَزْوَاجَ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَيُغَنِّينَ أَزْوَاجَهُنَّ بِأَحْسَنِ أَصْوَاتٍ سَمِعَهَا أَحَدٌ قَطُّ، إِنَّ مِمَّا يُغَنِّينَ بِهِ: نَحْنُ الْخَيْرَاتُ الْحِسَانُ، أَزْوَاجُ قَوْمٍ كِرَامٍ، يَنْظُرْنَ بَقَرَةِ أَعْيَانٍ، وَإِنَّ مِمَّا يُغَنِّينَ: نَحْنُ الْخَالِدَاتُ فَلَا يَمُتْنَهْ، نَحْنُ الْآمِنَاتُ فَلَا يَخَفْنَهْ، نَحْنُ الْمُقِيمَاتُ فَلَا يَطْعَنَّهْ».[6] ترجمه: «زنان بهشتی برای شوهرانشان با صدایی که هیچ کسی نشنیده است، آواز می‌خوانند و از آنچه می‌خوانند این است: زیبا رویان نیکو سرشت، همسر مردان صالحیم. ما زنان جاویدی هستیم که هرگز نخواهند مرد و امن شدگانی که هرگز نمی‌ترسیم و ماندگارانی پایدار هستیم».

روزی پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  نزد عایشه رضی الله عنها  تشریف بردند. نزد عایشه پیرزنی بود، پیامبر فرمود: «این پیرزن کیست؟ حضرت عایشه گفت: یکی از خاله‌های من است، پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  (به شوخی) فرمود: «پیرها وارد بهشت نمی‌شوند». پیر زن با شنیدن این گفته بسیار غمناک و اندوهگین شد. آنگاه پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُنْشِئُهُنَّ خَلْقًا غَيْرَ خَلْقِهِنَّ». سپس فرمود: «يُحْشَرُونَ حُفَاةً عُرَاةً غُلْفًا». «فَأَوَّلُ مَنْ يُكْسَى إِبْرَاهِيمُ خَلِيلُ اللَّهِ».[7]

«خداوند خلقت آنان را تغییر می‌دهد (و آنان را به جوانی برمی‌گرداند). روز قیامت لخت و پابرهنه و غیر مختون حشر می‌گرداند... و اولین کسی که پوشیده می‌گردد، ابراهیم خلیل الله است».

از انس پسر مالک روایت شده که پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  در مورد ﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ٣٥ فرمود: «عَجَائِزُكُنَّ فِي الدُّنْيَا عُمْشًا رُمْصًا».[8]

ترجمه: «پیر زنان شمایند که در دنیا چشم‌هایشان را از دست داده‌اند و آب از آن جاری می‌گشت».

سلمه بن یزید می‌گوید: از پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  درباره آیه‌ی: ﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ٣٥ [الواقعة: 35]. شنیدم که می‌فرماید: «يَعْنِي الْبَنَاتَ الأَبْكَارَ اللاتِي كُنَّ فِي الدُّنْيَا».[9] «یعنی دوشیزگان باکره‌ی دنیای شمایند».

انس پسر ملک از رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم  روایت می‌کند که فرمود: «يُعْطَى الْمُؤْمِنُ فِي الجَنَّةِ قُوَّةَ كَذَا وَكَذَا مِنَ النساء». و گفته شد: «یا رسول الله أیُطیُق ذلك؟» «به هر مؤمنی در بهشت زنان بسیاری داده خواهد شد؟ گفتند: ای رسول خدا! آیا توانایی این کار را دارند؟ فرمود: «یعطي قوة مائة»، «قدرت و توانایی صد نفر به هرکدام داده خواهد شد».[10]

از ابن عباس چنین روایت شده است که گفته شد: ای رسول خدا! آیا همانطور که با زنان خود در دنیا همبستر می‌شویم می‌توانیم با زنانمان در بهشت همبستری کنیم؟ فرمود: «وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ، إِنَّ الرَّجُلَ لَيُفْضِي فِي الْغَدَاةِ الْوَاحِدَةِ إِلَى مِائَةِ عَذْرَاءَ».[11]

ترجمه: «سوگند به کسی که روح محمد در دست او است، هر مردی در هر بامداد با صد همسرش نزدیکی خواهد کرد».

از ابی امامه باهلی روایت شده است که پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «مَا مِنْ أَحَدٍ يُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ، إِلَّا زَوَّجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ثِنْتَيْنِ وَسَبْعِينَ زَوْجَةً، ثِنْتَيْنِ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ، وَسَبْعِينَ مِنْ مِيرَاثِهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ، مَا مِنْهُنَّ وَاحِدَةٌ إِلَّا وَلَهَا قُبُلٌ شَهِيٌّ، وَلَهُ ذَكَرٌ لَا يَنْثَنِي».[12]

ترجمه: «هر مردی که خداوند او را داخل بهشت می‌گرداند، به او هفتاد و دو همسر داده می‌شود، دو همسر از حور عین و هفتاد از سهم خودش. هرکدام از زنان شرمگاه بسیار لذت بخش و هرکدام از مردان قوه‌ی باه بسیار قوی دارند».

از ابی امامه روایت شده است که مردی از رسول الله پرسید: آیا اهل بهشت مجامعت می‌کنند؟ فرمود: «دِحَامًا دِحَامًا لَا مَنِيَّ وَلَا مَنِيَّةَ».[13]

ترجمه: «بسیار و قوی، بسیار و قوی، نه انزال صورت می‌گیرد و نه مرگ وجود دارد».



[1]- به روایت بخاری (6/362) احادیث انبیاء باب: «خلق آدم وذریته»، و مسلم (2834) شماره (15) در الجنة وصفة نعيمها وأهلها ، باب: «أول زمرة تدخل الجنة». [مؤلف]

[2]- به روایت مسلم (2824) شماره (14) و احمد (32/23، 247، 507) و بغدادی در تاریخش (9/87) و عبدالرزاق در المصنف (20879) و ابن مبارک در زوائد الزهد (1585). [مؤلف]

[3]- به روایت احمد (3/264) و ابویعلی در مسندش (3775). [مؤلف]

آلبانی در صحیح الترغیب (3767) می‌گوید: صحیح است. [مصحح]

[4]- به روایت بخاری (6/318) در بدء الخلق و (8/624) در تفسیر و مسلم (2838) در الجنة وصفة نعيمها وأهلها ، باب: «في صفة خیام الجنة».

[5]- به روایت ترمذی (2533) در صفت اهل بهشت. [مؤلف]

آلبانی در ضعیف الجامع (1776) می‌گوید ضعیف است. [مصحح]

[6]- به روایت ابونعیم در (صفه الجنه رقم 430). [مؤلف]

آلبانی در صحیح الجامع (1561) می‌گوید: صحیح است. [مصحح]

[7]- به روایت ابن جریر طبری در تفسیرش (16/429). [مؤلف]

[8]- به روایت ترمذی (3296) در تفسیر القرآن، باب: ومن سورة الواقعه، و ذکر کرده که این حدیث غریب است. [مؤلف]

آلبانی در السلسلة الضعیفة (3204) می‌گوید: ضعیف است. [مصحح]

[9]- به روایت ابن جریر در تفسیرش (107 – 27/106). [مؤلف]

البعث والنشور، بیهقی، ح (336). در اسناد آن جابر جعفی است که اکثر علمای حدیث، وی را رافضی کذاب و متروک و ضعیف می‌دانند. [مصحح]

[10]- به روایت ترمذی (2536) در صفات بهشت، باب: «ما جاء في صعة جماع اهل الجنه»، و گفته: این حدیث صحیح و غریب است و طیالسی در مسندش (ص 269) هیتمی هم در موارد الظمأن (ص 655) و در کشف الأستار (4/198) آن را ذکر کرده است. [مؤلف]

آلبانی در صحیح ترمذی (2536) می‌گوید: حسن صحیح است. [مصحح]

[11]- به روایت طبرانی به همان شیوه که در مجمع الزوائد (10/417) آمده است، ابن حجر نیز در المطالب العالیة (4/402) ذکر کرده و هیثمی هم در کشف الأستار (2/198) آورده است. [مؤلف]

سیوطی در البدور السافرة (451) می‌گوید: اسناد آن صحیح است. [مصحح]

[12]- به روایت ابن ماجه (4337) در الزهد، باب: صفة الجنة. [مؤلف]

آلبانی در السلسلة الضعیفة (4473) می‌گوید: بسیار ضعیف است. [مصحح]

[13]- ابن حجر در المطالب العالیة (4/401) و ابویعلی همانطور که در کنز العمال (14/484) آمده است، روایت کرده‌اند. [مؤلف]

ذهبی در میزان الإعتدال (1/645) می‌گوید: در سند آن خالد بن زید وجود دارد که بیش از یک نفر او را تضعیف کرده‌اند. [مصحح]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...