توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ شهریور ۳۱, چهارشنبه

نصرانيت تمام اديان الهی را لکه‌دار و بدنام کرد

 

نصرانيت تمام اديان الهی را لکه‌دار و بدنام کرد

مردمان اروپا چون مخالفت پاپها را با نظریات علمی مشاهده کردند و مطالب اناجیل را با عقل و خرد موافق ندیدند، متأسفانه با یک قیاس غلط و خالی از منطق به همۀ ادیان و به کلیۀ مطالبی که جنبة مذهبی داشت تعمیم دادند و تمام أدیان را خرافی دانستند. جایی که مسیحیت و پاپها را با آن عظمت و شوکت خرافی و مخالف دانش دیدند با قیاس اولویت سایر أدیان را موهوم پنداشته و مجموع این افکار مغالطه‌آمیز را به صورت سوغات از دروازه‌های اروپا به شرق صادر کردند و مردم شرق هم که فریفتۀ صنعت و ترقیات اروپا گشتند بدون مطالعه افکار نامستدل آن‌ها را پذیرفتند و دین خرافی و دین خرافی سر زبانها افتاد و خیال کردند هر دینی مخالف علم و دانش است و در نتیجه دانشمندان اسلامی محکوم به حکم کشیشها شدند. در واقع نصرانیت بشر را به بی‌دینی سوق داد.

نصرانيت سبب شد علمای ربانی بدنام شوند و مردم نسبت به افکار حقيقی الهی نيز بدبين شوند

پیشوایان اسلام که خود مؤسس بسیاری از علوم و پایه‌گذار افکار صحیحه بودند مورد تحقیر مقلدین اروپا گردیدند و مردم بی‌خبر از حقائق اسلامی پنداشتند دانشمندان اسلامی هم مانند پاپها مخالف علم و دانش اند. ما نمی‌گوئیم: در شرق روحانی‌نما و عالم‌نما یافت نمی‌شود، ما می‌گوئیم پیشوایان اسلام مروج علم و طرفدار دانش بوده‌اند و طبق مقررات اسلامی حتی یهودیان و مسیحیان دانشمند را مورد تقدیر و تشویق قرار می‌دادند و از کلیۀ علومی که زندگی فردی و اجتماعی را اداره کند پشتیبانی می‌کردند و تحصیل هر علمی را واجب کفائی و بعضی از واجب عینی می‌دانستند. ممکن است چنین تفاوتی را که بین روحانیین اسلامی و پیشوایان مسیحی وجود دارد کسی باور نکند و این سخن را بر تعصب خشک حمل نماید. لذا این قضاوت را به بعد از مطالعۀ سخنان زیر موکول می‌کنیم.

مقايسۀ روحانيت نصرانی با اسلام

هر کس اندکی از تشکیلات عریض و طویل پاپها را شنیده و شمه‌ای از اوضاع دربار پاپ دیده باشد می‌داند که تفاوت میان این دو تا چه حد است و اگر کسی بخواهد پاپ اعظم را ملاقات کند مدتها باید معطل شوند و کاخهای مجلل و خیر کنندۀ پاپها با همۀ تزئینات و خدم و حشم روی سلاطین دنیاپرست ماده‌گرا را سفید کرده است. این همه کشتار بیرحمانة دول مسیحی در اطراف دنیا دلها را مضطرب می‌کند و ستمگریهای دلخراش آن عالم را فرا گرفته. اما پاپ به روی خود نمی‌آورد. کشتارهای دسته‌جمعی اعراب فلسطین و مسلمین الجزائر و دیگر ممالک را ندیده و نشنیده می‌گیرد. آیا از جنایات دول مسیحی در خاورمیانه و پامال کردن حقوق افراد بشر کشیشان بی‌خبرند، نه والله. ولی به عکس تا دول اروپا به کلی مسلط بر ممالک نشده بودند درب خانۀ علماء و مراجع اسلامی پناهگاه بیچارگان بود و هر کس هر ساعت می‌توانست مراجع روحانیت را که پناهگاه ملت بودند ملاقات کند.

فراموش نمی‌کنم چهل سال قبل دم دروازۀ قم مأموری از کسانی که بار نمک حمل می‌کردند خرواری صد دینار که ده یک ریال فعلی است مطالبه می‌کرد، مردم در خانۀ یکی از علمای قم اجتماع کردند که این ظلم را از ما بگردان. آن عالم روحانی فرماندار را خواست و به یک تهدید این کار موقوف شد. اما چون اروپائی‌گری مردم را از علمای روحانی جدا کرد ودول اسلامی هم به اشارۀ اروپائیان در خانۀ علماء را بستند، دیگر پناهی برای امت باقی نگذاشتند. اکنون اگر هزاران نفر کشته شود وهزاران حقوق پامال شود یک مرجع صلاحیت‌دار که به درد مردم برسد وجود ندارد. در مقایسۀ وضع پیشوایان اسلام و مسیحیت آنچه ذکر شد یکی از هزار بود. و اما از جهت علم و تمدن:

ون لون که خود از دانشمندان مسیحی است می‌نویسد: بیچاره گالیله چون بی‌احتیاطی کرده بود و از همه بدتر در باب حرکت زمین و سیارات عقائدی اظهار داشته بود که به کلی با اصول کلیسای کاتولیک مغایرت داشت او را به زندان انداختند و پروتستانها نیز در دشمنی با دانش و علم طب دست کمی از کاتولیک‌ها نداشتند و هر کسی در طلب کشف حقیقت بر می‌آمد خطرناکترین دشمن نوع بشر می‌دانستند.

گوستاولوبون فرانسوی می‌نویسد: یک قرن و نیم بعد از اکتشاف گردش دورانی خون هنوز اطباء اسپانیا از این مسئله بی‌خبر بودند. ونیز می‌نویسد: در قرن دهم میلادی یکی از پاپها خواست مطالب علمی خود را انتشار دهد به اندازه‌ای مورد تعجب واقع شد که او را متهم کردند که شیطان در جسم او حلول کرده و از طریق خداوند مسیح خارج شده است.

اکنون از زبان همین مورخین مسیحی طرز رفتار علمای اسلام را بشنوید. جرجی زیدان تحت عنوان تأثیر تمدن اسلام در علوم بیگانه می‌نویسد: دانشمندانی از میان مسلمین برخاستند که افکار و عقائدشان از صاحبان اصلی علوم در پاره‌ای از موارد عالی‌تر بود و همینکه اروپائیها برای کسب علوم قیام کردند ناچار قسمت عمدة آن را از زبان عربی با رنگ اسلامی ترجمه و اقتباس کردند.

گوستا ولوبون می‌نو‌یسد: تمدن اسلامی به قدری که در مشرق تأثیر بخشید در مغرب نیز مؤثر واقع شد و بدین وسیله اروپا از تمدن بهره‌مند شد.

عده‌ای از مستشرقین اروپائی و امریکائی اعتراف کرده‌اند که دنیای غرب قبل از جنگ‌های صلیبی بهره‌ای از علم و صنعت نداشتند همینکه مسیحی‌ها برای فتح‌المقدس به شرق آمدند چشمشان به نور اسلام روشن شد و به جای بیت‌المقدس علم و صنعت را فتح کردند.

مؤلف گوید: مطلب در این خصوص خیلی بیش از این‌ها است که گفته شد، ولی چون در اینجا بنای ما بر اختصار است، به همین اندازه اکتفا می‌کنیم.

مفاسد مخترعين نصاری بيش از مصالح ايشان است

شاید برخی می‌پندارند هر کس اختراعی کرد خدمتی به بشر کرده و باید به بهشت جاودان رهسپار شود غافل از آنکه مخترعین جدید چون مادی و لامذهب و بی‌بند و بار بودند تعدادی از اختراعاتشان مردم دنیا را به لامذهبی و مادیگری توجه داده است، چون مردم دنیا خیال می‌کنند مخترع برق و یا فلان ماشین مادی است، پس مادی‌گری خوب است و باید پشت پا به تمام اخلاق حسنه و عاطفه و رحم و توکل زد و عقائد و افکار حقه را باید دور ریخت و مانند مخترعین نصاری لاأبالی و بی‌عاطفه شد. مختصر آنکه حکومت اخلاق حسنه بر دلها از بین رفته، چرا، برای آنکه مخترع برق اطاقها را روشن کرده و نور ایمان را از دلها برده و بسیاری از مخترعین تمام مزایای انسانی و اخلاق را پامال کردند و در عوض برای ما ماشین آوردند. هر کس خیال می‌کند با طلوع ستاره‌های درخشان صنعت آسایش بشر تأمین خواهد شد و خوشبختی به جای بدختی و راحتی جای رنج، و حیات جای مرگ تدریجی را خواهد گرفت، و بالأخره اشعة تمدن ظلمت و تاریکی توحش را از عالم خیال رؤیای شیرین یک زندگی لذت‌بخش را پیش‌بینی می‌کند چهرۀ عبوس و هولناک بدبختی و نابودی از دور آشکار شد. تا خواست نفس راحتی بکشد عفریت جنگ صنعتی عالمگیر شد و تمام آبادی روی زمین لگدکوب زور و استعمار شد.

مخترعین و دانشمندان صنعتی هنوز در آزمایشگاه‌ها مشغول تکمیل اختراعات خود بودند که نتیجۀ افکار و زحمات آن‌ها به صورت سلاحهای سنگین میدان جنگ را مزین ساختند. هواپیماها قبل از آنکه مایحتاج زندگی مردم را حمل و نقل کنند. آمادۀ ریختن بمب‌های مخرب شده و برای نابود کردن بشر به پرواز آمده است و قبل از آنکه از نیروی اتم استفاده شود سایۀ خطر آن دنیا را تاریک کرده. فقط نتیجۀ این اختراعات بردن تقوی و نابود کردن رحم و مروت و انصاف و طهارت شده و به جای تعاون بقاء، تنازع بقاء آورده است و لذا نگرانی شدید و عدم اطمینان به یکدیگر بین بشر عمومی شده است.

خيال محال

بعضی خیال عقب گرد کرده‌اند و با ادعای دروغین اصلاح‌طلبی اظهار می‌دارند که باید به روش سابقین برگشت، ولی مگر از راهی که با زحمت فراوان و مخارج هنگفت رفته و سودهایی که از آن برده‌اند، ممکن است برگردند. گاهی دم از موقوف ساخت آزمایشهای اتمی و تقلیل سلاحها می‌زنند، بیچارگان نمی‌دانند که چیزی را که نمی‌خواستند چرا به وجود آورده‌اند، مگر هوای نفس که موجد بدبختی است دست برمی‌دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...