توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ شهریور ۲۹, دوشنبه

فصل سوم: بدعت

 

فصل سوم: بدعت

بدعت و اقسام آن

J     ضد سنت چيست؟

" ضد سنت بدعت‌های ایجاد شده است که شامل اضافه کردن در تشریعی است که خداوند به آن راضی نیست و بدان اجازه نفرموده است. این همان چیزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  در حدیث زیر بدان اشاره می‌کند:

«من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد»[1].

«هرکس که چیز جدیدی را در این امر (دین) ایجاد کند که جزء آن نباشد، مردود و غیرمقبول است».

یا اینکه می‌فرماید:

«عليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين المهديين من بعدي تمسكوا بها، وعضوا عليها بالنواجذ وإياكم ومحدثات الأمور فإن كل محدثة ضلالة»[2].

«تمسک به سنت من و سنت خلفای راشدین که بعد از من می‌آیند، بر شما واجب است. به آن اهتمام کامل دهید و از امور تازه ایجاد شده بپرهیزید. چون که هر امر جدیدی در دین موجب ضلالت و گمراهی است».

همچنین به وقوع تفرقه اشاره فرموده و می‌گوید: «امت من بر هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شود که همه‌ی آن‌ها در دوزخ هستند، مگر یکی از آن‌ها.

که در حدیث دیگری می‌فرماید:

«وستفترق أمتي علی ثلاث وسبعين فرقة كلها فيالنار إلا واحدة»[3]،

«امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می­شود که همگی در دوزخند مگر یکی از آنها».

که آن را نیز با این فرموده­ی خود مشخص می­نماید:

«هم من كان علی مثل ما أنا عليه وأصحابي»[4].

«آن دسته کسانی هستند که بر مثل آنچه من و اصحابم بر آن هستیم، می‌باشند».

و خداوند پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  را از اهل بدعت مبرا می‌­داند:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ [الأنعام:159].

«کسانى که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستى کارشان فقط با خداست».

%%%%%

 

J    بدعت‌ها به اعتبار اختلالی كه در دين ايجاد می‌كنند به چند دسته تقسيم می‌گردد؟

" به این اعتبار به دو دسته تقسیم می‌گردد:

بدعتی که موجب کفر می­شود. (مکفره)

بدعتی که از این مرتبه کمتر است. (غیر مکفره)

J     بدعت مكفره (آن دسته از بدعت كه موجب كفر می‌گردد) چيست؟

" موارد بسیاری شامل این نوع بدعت می‌شود، و معیار شناخت آن عبارت است از انکار امری که در دین، اجماعی متواتر بر آن وجود دارد و ضرورتاً در دین پذیرفته شده است. چون که موجب تکذیب قرآن و پیام پیامبران است. مانند بدعتی که جهمیه[5] در انکار صفات خداوند و در مسأله­ی خلق قرآن یا خلق صفتی از صفات خداوند و در انکار مقام خلیلی ابراهیم و مقام کلیمی موسی با خداوند ایجاد کردند و بدعت قدریه[6] در مسأله­ی انکار علم خداوند و افعال و قضا و قدر الهی و بدعت مجسمه، یعنی کسانی که خداوند را به مخلوقاتش تشبیه می‌کنند.

هرکدام از این گروه‌ها و افراد اگر بداند که عمل و قصدی که دارد، پایه‌های اصلی دین را از بین می‌برد و مسلمانان را در آن مسأله در شک قرار می­دهد، هیچ شکی در کفر او نیست و مشخص است که بدترین دشمن برای دین اینگونه افراد هستند. اما آن‌هایی که دچار تلبیس شیاطین شده‌اند، ابتدا بر آنان حجت تمام می‌گردد، سپس حکم به کفر آنان داده می‌شود.

%%%%%

 

J    بدعت غير مكفره چيست؟

" بدعت‌هایی غیر از بدعت‌های مکفره را که مستلزم تکذیب قرآن و یا رسالت انبیاء نشود، بدعت غیر مکفره می‌گویند.

مانند بدعت‌هایی که گروه مروانیه[7] در دین ایجاد نمودند و بسیاری از اصحاب پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  آن‌ها را انکار کرده و به آن‌ها اقرار ننمودند، اما آن‌ها را هم تکفیر ننمودند و بیعت خود را با آنان نشکستند. مانندبدعت­هایی که در نماز ایجاد کردند، همانند تأخیر بعضی از نماز‌ها تا آخر وقت، به جلو انداختن خطبه­ قبل از نماز عید، نشستن در هنگام خواندن خطبه جمعه و همچنین ناسزاگویی به بعضی از بزرگان اصحاب بر منابر خطبه و... و اینگونه موارد که برگرفته از اعتقادات شرعی نبودند، بلکه نتیجه‌ی تأویل و هوی و هوس و آرزوهای نفسانی و یا اهداف مادی بود.

 

J    بدعت بر حسب زمينه وقوع به چند دسته تقسيم می‌شود؟

" به دو دسته تقسیم می‌گردد:

بدعت در عبادات.

بدعت در معاملات.

%%%%%

 

J    بدعت در عبادات به چند دسته تقسيم می‌گردد؟

" به دو دسته:

اول: عبادت به وسیله‌ی آنچه که خداوند بدان اذن نفرموده است. مانند عبادتی که جاهلان تصوف انجام می‌دهند که به وسیله‌ی آلات لهو و رقص و دست زدن و آوازخوانی و انواع آلات موسیقی و.. صورت می‌گیرد. دقیقاً همانند آنچه که اهل جاهلیت انجام می‌دادند و خداوند درباره‌ی آنان می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَيۡتِ إِلَّا مُكَآءٗ وَتَصۡدِيَةٗۚ [الأنفال: 35].

«و نمازشان در خانه [خدا] جز سوت کشیدن و کف زدن نبود».

دوم: عبادت به روشی که اصل آن شرعی باشد، اما در غیر جایگاه اصیل خود قرار گیرد. مانند خواندن نماز سنت در اوقاتی که نماز خواندن در آن نهی شده است و یا روزه­ی یوم‌الشک و یا روزه­ی عیدین و اینگونه موارد.

%%%%%

 

J    بدعتی كه در عبادت ايجاد شده باشد، چند حالت به وجود می‌آورد؟

" دو حالت:

اول: آن عبادت را به کلی باطل می‌گرداند مانند کسی که رکعتی را به نماز صبح یا مغرب یا نمازی چهار رکعتی به صورت عمدی اضافه کند و یا رکعتی را از آن بکاهد.

دوم: آن که بدعت وارده راباطل کند، ولی عملی را که در اصل مشروع بوده است، باقی گذارد. مانند کسی که شستن را در وضو به جای سه بار،چهار بار انجام دهد. [شستن برای بار چهارم امری باطل می­شود نه کل وضو] چونکه پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  به بطلان وضو امر نفرموده است بلکه فرمود:

«فمن زاد علی هذا فقد أساء وتعدی وظلم»[8]. «کسی که بر این (سه بار) بیافزاید، کار بدی انجام داده و در واقع ظلم و تعدی نموده است».

%%%%%

 

J     بدعت در معاملات چيست؟

" قرار دادن شرطی بر معامله­ای که خدا و پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  در کتاب و سنت بر آن نوع معامله این شرط را قرار نداده­اند. اگر در این حالت صد شرط نیز قرار دهد، همه این شروط باطل هستند.

چون پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  می‌فرماید:

«فما بال رجال يشترطون شروطاً ليست في كتاب الله فأيما شرط ليس في كتاب الله فهو باطل وإن كان مائة شرط فقضاء الله أحق وشرط الله أوثق»[9].

«چه برسر آن کسان آمده است که شروطی را قرار داده‌اند که در کتاب خداوند نیامده است. هر شرطی که در کتاب الهی نیامده باشد، باطل است، اگر صد شرط هم باشد، حکم خداوند برحق­تر و شرط او محکمتر است».

همه­ی این شروط باطل هستند یا اگر شرط، حلالی را حرام یا حرامی را حلال گرداند[10]، مرتکب بدعت گشته است.




[1]- (متفق علیه) بخاری 3/167- مسلم 5/132- ابوداود 4/200 رقم 4606- ابن ماجه 1/7رقم 14-احمد 6/270.

[2]- ابوداود 4/201 رقم 4607 ترمذی 5/44 رقم 2676 آن را (حسن صحیح) دانسته است. ابن ماجه 1/15 رقم 42-44- دارمی 1/43- احمد 4/126.

[3]- ابوداود 4/197-198 رقم 4596 و 4597- ترمذی 5/25-26 رقم 2640-2641 ابن ماجه 2/1321-1322 رقم3991-3993- دارمی 2/258رقم 1521- الفَرق بین الفِرَق: بغدادی در این كتاب ثابت می‌كند كه حدیث (حسن لغیره) است. ص4 به بعد.

[4]- ابوداود 4/197-198 رقم 4596 و 4597- ترمذی 5/25-26 رقم 2640-2641 ابن ماجه 2/1321-1322 رقم3991-3993- دارمی 2/258رقم 1521- الفَرق بین الفِرَق: بغدادی در این كتاب ثابت می‌كند كه حدیث (حسن لغیره) است. ص4 به بعد.

[5]- جهمیه: یاران جهم بن صفوان، بخاری تكفیر آنان را از سلام بن ابی مطیع، عبدالحمید، وكیع بن جراح، عبدالرحمان بن مهدی و... روایت كرده است. رك خلق افعال العباد، بخاری ص7-17.

[6]- قدریه: طرفداران معبدالجهنمی مستند، كه قدر را نفی می‌كنند.

[7]- مروانیه: پیروان مروان بن حكم كه از طرف معاویه رضی الله عنه  والی مدینه شد. یاران او بدعت‌هایی را ایجاد نمودند. مانند به تأخیر انداختن نماز از اول وقت و قبل از نماز عید خطبه دادن و ناسزاگویی به بزرگان صحابه. رك: معارج القبول 2/217.

[8]- (حسن) نسائی 1/88- ابوداود 1/33رقم 135- ابن ماجه 1/146رقم 422.

[9]- (متفق علیه) بخاری 3/127- مسلم 4/213- ابوداود 4/21رقم 3929- ترمذی 4/436رقم 2124 - نسائی 6/162و 7/305- مالك 3/8-9 احمد 6/81-82 و 312.

[10]- نمونه­ی شرطی كه حرامی را حلال كند، این است كه شخصی مالی را به كسی قرض دهد و شرط نماید كه مقداری را زاید برمالش به او برگرداند. و نمونه­ی شرطی كه حلالی را حرام كند مانند اینكه كنیزی را بفروشد و شرط نماید، كه خریدار نباید با او جماع نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...