توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ شهریور ۲۴, چهارشنبه

قیامت و معاد در نظر قرآن

 

قیامت و معاد در نظر قرآن

خداوند تبارک وتعالی جهان را حکمت و غایتی خلق و ابداع نمود و هر لحظه حکمتش اقتضا نمود بر اعدام همه عالم و احداث بدلی برای او می‌کند، و هر وقت حکمتش تعلق گرفت به تغییر صورت عالم به این معنی که این صورت را بگیرد و صورت دیگر به آن بدهد و عالم را نیست نکند، قادر و تواناست.

مسئلة قیامت و معاد از قبیل دوم است و آن تبدیل و تغیر صورت می‌باشد نه اعدام و ایجاد، و آنچه رسل در این باب گفته‌اند و قرآن و سنت دلالت صریح دارد، این است که در قیامت و معاد تغییر می‌کند و در او تبدیل و تحویل داده می‌شود، نه این است که عالم نیست محض و معدوم صرف می‌شود و بالکلی لباس هستی از آن کنده و به نیستی ازلی برمی‌گردد و پس از آن دو مرتبه ایجاد می‌شود.

آیاتی قرآنی جز تبدیل صورت چیز دیگری مقرر نموده است؛ چنان ‌که می‌فرماید: ﴿يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ [إبراهیم:48] یعنی: «روزی که بدل شود زمین به زمینِ دیگر، و آسمان‌ها مبدل کردند به آسمانی دیگر، و مردم از گورهای خود ظاهر شوند برای محاسبه خدای یگانة قهرکننده».

این معادی است که قرآن به آن ناطق است و جای شبهه برای ملاحده و فلاسفه نگذاره‌ است. اعتراض و شبهة آنان بر قول متکلمین وارد است که کلمات انبیا را بر رأی خود تأویل کرده و گفتند که معاد و قیامت آن است که خداوند اعدام و نیست می‌کند عالم را و در روز قیامت از نو ایجاد می‌کند و بر عالم لباس هستی می‌پوشاند.

ای کاش متکلمین در قرآن تدبر می‌کردند و عیب سخن خود را می‌فهمیدند. این سخن بی‌مغز سبب شد که فلاسفه و ملاحده، حمله به قرآن و ما جاء به النبی کنند و اعتراضات شدیدی کردند، از قبیل: امتناعِ اعادة معدوم، و شبهة آکل و ماکول و امثال آن؛ و متکلمین هم برای حرف بی‌مغز و باطل خود مجبور شدند که جواب‌های خنک به فلاسفه بدهند.

اما معادی که قرآن می‌گوید، از اعتراضات فلاسفه مصون [است] و هیچ عاقلی نمی‌تواند بر او اعتراض کند؛ حتی معروض یک شبهه هم نخواهد شد؛ چون قیامت تبدیل است و مرگ انتقال از نشأت به نشأت دیگر، و بعث خروج از این عالم و دخول در عالم دیگر می‌باشد. یکی از بدیختی‌های مسلمانان این است که نصوص قرآن را متوجه نیستند و حق آن را درک نمی‌کنند. اگر کتاب خدا فهمیده می‌شد و آرای خود را در آن دخالت نمی‌دادند، بیشتر نزاع‌ها برداشته می‌شد. یا للأسف [= متأسفانه] به واسطه حجاب‌هایی که دارند، نصوص قرآن بر آنان پوشیده و پنهان است.

خلاصه کلام: انفع برای مردم، استماع کلام خداست و پس از آن تعقل در معنای آن، تا مصداق این آیه واقع نشوند: ﴿وَقَالُواْ لَوۡ كُنَّا نَسۡمَعُ أَوۡ نَعۡقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ([1]) [الملک:10].

 

***

اقسام قیامت و ساعت

در اصطلاح شرع و قرآن قیامت بر سه گونه است:

1- قیامت کبری: و آن انقراض عالم و تبدیل آن به عالم آخرت است و در قرآن آیات بسیاری راجع به آن نازل شده است؛

2- قیامت وُسطی: و آن مرگ تمام اهل یک قرن است؛ چنان ‌که روایت است زمانی نظر رسول اکرم بر عبدالله بن انیس اوفتاد و فرمود : «إن يَطُلْ عُمْرُ هذا الغلامِ فلنْ يَمُتْ حَتَّى تَقُومَ الساعَةُ» یعنی: «اگر عمر این غلام طولانی شود، نمیرد تا اینکه قیامت بر پا شود»، و گویند عبدالله بن انیس آخر کسی بود که از اصحاب رحلت فرمود؛ پس معلوم شد که ساعت و قیامت در این حدیث به معنی انقراض اهل قرن است؛

3- قیامت و ساعت و صغری و آن موت هر انسانی است؛ پس قیامت هر فردِ انسان، روزِ مرگ اوست؛ خداوند می‌فرماید: ﴿قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ قَالُواْ يَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَا فِيهَا وَهُمۡ يَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡۚ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ [الأنعام:31] یعنی: «به تحقیق، کسانی که تکذیب دیدار خدا را نموده، زیان کردند، تا اینکه آمد ایشان را قیامت ناگاه، گویند: ای ندامت ما را بر آنچه ما تقصیر کردیم در آن! و ایشان بر می‌دارند بار گناهان را بر پشت‌هایشان؛ آگاه باشید که بد باری است که می‌کشند» و معلوم است که این حسرت نزد موت انسان را حاصل می‌شود و نیز می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡكُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ [الأنعام:40] یعنی: «بگو خبر دهید مرا اگر بیاید شما را عذاب خدا یا بیاید شما را قیامت، آیا جز خدا را می‌خوانید اگر راستگویید؟» و در حدیث است وقتی که باد شدیدی می‌آمد، رنگ رسول اکرم متغیر می‌شد و می‌فرمود: «می‌ترسم قیامت را»، و نیز رسول اکرم می‌فرماید: «ما أمدُّ طرفي ولا أغضُّها إلا وأظنُّ أن الساعة قد قامت» یعنی: «چشم نمی‌اندازم و نمی‌بندم آن را مگر اینکه گمان می‌کنم قیامت بر پا شده است». وَصَلَّى اللهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.

 

***

 




([1]) و گویند اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقل کرده بودیم، در [میان] دوزخیان نبودیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...