2- اعتقاد صحيح در اسماء و صفات
یکی از عقاید صحیح این است که: همان چیزی را که خداوند تعالی به خودش نسب داده است و همچنین آنچه را که رسولش صلی الله علیه و آله و سلم دربارهی ذات بیهمتایش گفته است را، فقط، باید به الله نسبت داد. که شامل اسماء نیک و صفات عالی میباشد. و در قبول این اسماء و صفات بجز قرآن و حدیثی که ثابت شده است از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رسیده، نباید جلوتر رفت.
به معانی کلمات به همان شکلی که رسیده باید توجه داشت، و معنای اسماء و صفات الهی را با استفاده از زبان عربی که قرآن بر آن زبان نازل شده است، باید استخراج نمود، و علم به کیفیت و چگونگی خداوند را به خود وی واگذار میکنیم، زیرا دانستن آنرا خداوند مختص خودش قرار داده است و احدی از بشر از آن اطلاعی ندارد، و اهل اعتقاد صحیح، در عبور از این دروازه خطرناک فقط با بنیانهای ثابت شده شرعی حرکت میکنند که از الزامات سالم ماندن از هر انحرافی میباشد.
توصيف کردن خداوند با صفات وارده در قرآن و سنت
اولین مسئله: که باید در نظر گرفت، توصیف خداوند بدون کم و کاست و یا زیادکردن، و دقیقا بر اساس آنچه خود را بدان وصف فرموده و یا رسولش صلی الله علیه و آله و سلم در مورد ایشان بیان داشته است، صورت پذیرد. زیرا هیچ کس عالمتر از خداوند سبحانه و تعالی به ذات [بیهمتای خودش] نمیباشد، همانگونه که خداوند تعالی میفرماید: ﴿قُلۡ ءَأَنتُمۡ أَعۡلَمُ أَمِ ٱللَّهُ﴾ [البقرة: 140]. ترجمه: «آیا شما داناترید یا الله؟».
و بعد از خداوند هیچ کس به اندازهی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم [به واسطهی وحیای که به وی نازل میشده] به الله آگاهتر نمیباشد، همانگونه که خداوند تعالی میفرماید: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤﴾ [النجم: 3-4]. ترجمه: و «از هوای نفس سخن نمیگوید * آن نیست، بجز وحیای که بر وی نازل شده است».
الله جل جلاله به هيچ يک از مخلوقاتش شباهت ندارد:
مسئلهی دوم: منزه دانستن خداوند از متشابهت با هر یک از مخلوقات در هر یک از صفاتش میباشد، خداوند تعالی میفرماید: ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾ [الشوری: 11]. ترجمه: «چیزی مانند او نیست و اوست شنوای بینا».
و همچنین میفرماید: ﴿وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ ٤﴾ [الإخلاص: 4]. ترجمه: «و برای او همکُف (همتائی) وجود ندارد».
هيچ کس نميتواند کيفيت صفات تعالاي الله را درک کند:
مسئلهی سوم : کوششی برای درک کیفیت صفات صورت نمیگیرد.
خداوند میفرماید : ﴿وَلَا يُحِيطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا﴾ [طه: 110]. ترجمه : «با علمشان بر [الله] احاطه نمییابند».
و همچنین: ﴿هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا﴾ [مریم: 65]. ترجمه: «آیا برای او همانندی میشناسی؟».
[مثال:] از صفات تعالایش همانگونه که در مواردی از نص آمده است این میباشد که: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥﴾ [طه: 5] ترجمه: «بسیار رحمت کننده بر عرش استقرار یافت».
این سخن از این حیث مفید واقع میشود که حقیقیتاً قرار گرفتن خداوند بر عرشش به اثبات میرسد، و ما معنی این جمله را فهمیده ولی در چگونگی و کیفیت آن، خود را ناآگاه میدانیم.
معني صفت استقرار بر عرش(استوي علي العرش):
معنی آن طبق اتفاق اهل جماعت، دقیقاً همانگونه که در زبان عربی این جمله بدین معناست: علّویت و بالا بودن میباشد.
هیچ کس چگونگی این قرارگیری را بجز خداوند یکتای بی شریک نمیداند.
[مثال:]
در این مورد خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا﴾ [النساء: 58]. ترجمه: «هر آینه، الله شنوای بیناست».
از فواید این آیه: اثبات سمع خداوند است، و سمع در لغت عرب به معنی درک صدا میباشد. از این رو ما نیز صفت سمعِ خداوند را که به معنی شنیدن اصوات میباشد، همانگونه که آمده میپذیریم؛ و در عین حال این شنیدن را با شنیدن هیچ یک از مخلوقاتش مشابه نمیدانیم و کیفیت این صفت را به خود خداوند واگذارکرده؛ و هرگز نمیگوئیم او چگونه میشنود؟ و در مفهوم آن نیز تفحص نمیکنیم، زیرا خداوند تبارک و تعالی ما را از آن مطلع نفرموده است و این امر را نزد خویش نگاه داشته است.
[مثال:]
کلمهی بصر نیز به معنی درک کردن چیزهای مرئی میباشد. در صحیح مسلم از ابو موسی رضی الله عنه آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همانا خداوند نمیخوابد و خوابیدن نیز شایستهی او نمیباشد، مقدار روزی [همه موجودات] را بر حسب حکمتش، کم و زیاد میگرداند و عمل شب قبل از عمل روز و عمل روز قبل از عمل شب به سمت وی بالا میرود، حجاب او نور است و اگر آن را کنار بزیند، انوار وجه او تا انتهای خلقتش که او آن را میبیند به آتش کشیده میشود»[1].
دیدن حقیقی را توسط خداوند میپذیریم، دیدنی که توسط آن تمامی دیدنیها را درک میفرماید؛ و همچنین خود را از کیفیت این دیدن بیاطلاع میدانیم و همواره [در دین] چیزی را دانسته خود میدانیم که خداوند آن را به ما آموخته باشد که همان: ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾ [الشوری: 11]. ترجمه: «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست».
این مثالی بود تا روش برخورد در عقیدهی صحیح با اسماء و صفات الله بیان گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر