توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ تیر ۳۰, چهارشنبه

أ- عقیده امام مالک در مورد توحید

 

أ- عقیده امام مالک در مورد توحید

1-   هروی از طریق شافعی روایت کرده که: از امام مالک در مورد توحید سؤال شد؟ در جواب گفت: (محال است که نسبت به پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  گمان برده شود که ایشان به امتش آداب قضای حاجت کردن آموخته ولی به آنها توحید یکتاپرستی را یاد نداده باشد، و توحید همان فرموده پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  است که: «أمرت أن أقاتل الناس حتی یقولوا لا إله إلا الله»[1] «دستور داده شده ام تا با مردم بجنگم تا می‏گویند به غیر از خداوند هیچ معبودی شایسته پرستش حقیقی نیست» پس آنچه که بوسیله آن مالها و جانها محفوظ می‏ماند حقیقت توحید است).[2]

2-   إمام دارقطنی از ولید بن مسلم روایت می‏کند که: (از مالک، ثوری، اوزاعی، لیث بن سعد در مورد اخبار صفات سؤال کرد، گفتند: چنین اخباری وجود داشته و به آن دستور داده‏اند).[3]

3-   ابن عبدالبر می‏گوید: (از مالک سؤال شد که آیا خداوند در قیامت دیده می‏شود؟ در جواب گفت: بله، خداوند می‏فرماید: (در این روز صورتهایی شاد و گشاده وجود دارند، که به پروردگارشان نگاه می‏کنند) (قیامه/22-23) و در مورد گروهی دیگر می‏فرماید: (بله، حقیقت است، آنها در چنین روزی از دیدن پروردگارشان بی بهره‏اند) (مطففین/15).[4]

و قاضی عیاض در ترتیب المدارک[5] از ابن ناصف و أشهب این روایت را آورده که آن دو گفتند: یکی از آنها بر سؤال رفیقش اضافه کرد و گفت: ای اباعبدالله ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢  إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣ یعنی به خداوند نگاه می‏کنند؟ امام مالک گفت: بله با چشمانشان، اینها اشاره به دو چشمش کرد به او گفتم: عده ای می‏گویند نمی‏توان به خداوند نگاه کرد و (ناظرة) به معنای منتظر ثواب و پاداش الهی ماندن است. امام مالک گفت: دروغ گفته‏اند ، بلکه می‏توان به خدا نگاه کرد، آیا سخن موسی علیه السلام  را نشنیده‌ای که می‏گوید: ﴿رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُرۡ إِلَيۡكَۚ [الأعراف: 143] (ای پروردگارا خودت را به من نشان بده تا تو را ببینم) موسی دروغ گفت و چیز محالی را از پروردگارش خواست؟ پس خداوند در جوابش گفت: ﴿لَن تَرَىٰنِي [الأعراف: 143] (هرگز مرا نمی‏بینی) یعنی در دنیا، چون دنیا سرای فنا و نابودی است، و به وسیله آنچه که فانی است، آنچه که باقی می‏ماند، دیده نمی‏شود، پس زمانی که به سرای ابدی و ماندگار داخل شدند به وسیله آنچه که ماندگار می‏ماند به سوی آنچه که ماندگار بوده و خواهد بود نگاه می‏کنند و خداوند می‏فرماید: ﴿كَلَّآ إِنَّهُمۡ عَن رَّبِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّمَحۡجُوبُونَ ١٥ [المطففین: 15] (بله، حقیقت است، آنها در چنین روزی از دیدن پروردگارشان بی بهره‏اند).

4-   و ابونعیم از جعفر بن عبدالله روایت می‏کند که گفته: (ما نزد مالک بن انس بودیم که مردی نزد او آمد و گفت: ای اباعبدالله، خداوند بر عرش استواء  یافته، استواء چگونه است؟ تا آن زمان مالک  از چیزی خشمگین نشده بود ولی از سؤال این شخص خشمگین شد، به زمین نگاه کرد و با چوبی که در دست داشت شروع به زدن بر زمین کرد حتی عرق روی پیشانی اش جمع شد. سپس سرش را بلند کرد و چوب را به کناری ‏انداخت و گفت: استواء واضح و آشکار است و کیفیت آن قابل درک نیست، ایمان به آن واجب است و سؤال در مورد آن بدعت و گمان می‏کنم تو اهل بدعت هستی و به او دستور داد تا برود و او را بیرون‏انداختند).[6]

5-   ابونعیم از یحیی بن ربیع روایت کرده که گفته: (نزد مالک بن انس بودم و مردی نزد او آمد و گفت: ای اباعبدالله، در مورد کسی که می‏گوید: قرآن مخلوق است نظرت چیست؟ امام مالک گفت: ای زندیق کافر- او را بکشید، آن مرد گفت: ای اباعبدالله من فقط سخنی را که شنیده‏ام باز گفتم،: امام مالک گفت: از هیچ کسی چنین سخنی را نشنیده ام، و فقط از تو شنیده ام و این سخن بزرگ و خطرناکی است).[7]

6-   ابن عبدالبر از عبدالله بن نافع روایت کرده که گفته: (مالک بن انس می‏گفت: هر کس بگوید قرآن مخلوق است، با زدن رنج داده شود و زندانی گردد تا توبه کند).[8]

7-   ابوداود از عبدالله بن نافع روایت کرده که گفته: (امام مالک گفت: خداوند در آسمان است و علمش در همه جاست).[9]



[1] - بخاری/199، مسلم/324، نسائی/2443، ابوداود/2640.

[2] - ذم الکلام (ق -210).

[3] - الدار قطنی، الصفات، ص75، الآجری، الشریعة، ص314، البیهقی، الإعتقاد، ص118، ابن عبدالبر، التمهید، (7/149).

[4]- الإنتقاد، ص36.

[5]- (2/42).

[6] - الحلیة (6/32،326)، الصابونی، عقیدة السلف أصحاب الحدیث ص17-18، ابن عبدالبر، التمهید (7/151)، البیهقی، الأسماء و الصفات ص408، ابن حجر، فتح البرای (13/406-407)، اذهبی، العلو ص103.

[7] - الحلیة (6/325)، اللالکائی، شرح أصول اعتقاد أهل السنة و الجماعة (1/249)، قاضی عیاض، ترتیب المدارک (2/44).

[8] - الانتقاء ص35.

[9] - ابوداود، مسائل الإمام احمد ص263، عبدالله بن احمد، السنة، ص11، ابن عبدالبر، التمهید، (7/138).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...