بخش اول:
اهل بيت از ديدگاه اهل سنت
شکی نیست که اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در میان اهل سنت، مقام بلندی دارند و اهل سنت نسبت به آنان احترام بسیار قایلند و حقوق آنها را آنگونه که خداوند در شریعت قرار داده است رعایت میکنند، لذا آنان را دوست دارند و محبت و موالات شایستهای نسبت به آنان دارند و به سفارش پیامبر در خصوص آنان عمل مینمایند همان وصیتی که در روز غدیر خم فرمود: «واُذَكِّرُكم الله في أهل بيتي»: «شما را دربارهی - رعایت حقوق - اهل بیتم سفارش میکنم»([1]).
اهل سنت از همه مردم به این وصیت و دیگر وصایای پیامبر بیشتر پایبندند و عمل میکنند.
گفتنی است که اهل سنت از راه و روش شیعیان که در حق و محبت اهل بیت غلو و افراط میکنند و نیز از ناصبیهایی که اهل بیت را با ناسزا گویی و عداوت آزار میدهند، بیزار و مبرایند. و تمام اهل سنت بر وجوب محبت اهل بیت و تحریم آزار و بیادبی، قولی یا فعلی نسبت به ایشان اتفاق نظر دارند و با افتخار میگوییم که کتابهای اهل سنت مملو از مناقب و فضایل اهل بیت است.
به همین دلیل برخی از فضایل امیرالمؤمنین علی و فرزندان و نوادگانش را به ترتیب ذکر میکنیم: کسانی که شیعیان ادعای عصمت آنان را دارند و گمان و خیال میکنند که اهل سنت آنها را دوست ندارند و با آنان دشمنی دارند.
اول: امیرالمؤمنین علی رضی الله عنه :
سهل بن سعد رضی الله عنه روایت میکند که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در روز جنگ خیبر فرمود:
فردا این پرچم را به مردی میدهم که خداوند خیبر را بر دستانش فتح میکند و او خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست میدارند، آن شب مردم دربارهی مردی که فردا پرچم اسلام را از دست رسول خدا تحویل خواهد گرفت، حرف میزدند([2]).
گوید: صبح که شد، مردم نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آمدند، در حالی که هر یک از آنان امید وار بودند که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پرچم را به او بدهد، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: علی بن ابی طالب کجاست؟
گفتند: چشمانش درد میکند، فرمود: کسی را بفرستید که او را بیاورد.
علی را آوردند، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از آب دهان خویش به چشمهای او مالید و برایش دعا کرد، و علی رضی الله عنه شفا یافت، بگونهای که گویا هیچ دردی نداشته است.
پس از این پرچم را به علی رضی الله عنه داد و علی رضی الله عنه گفت: ای رسول خدا: آیا با آنان بجنگیم تا مثل ما شوند؟
فرمود: بهصورت عادی برو تا به میدان آنان برسی، آنگاه آنان را به اسلام دعوت بده و از وجوب حقی که خداوند بر آنان دارد، با خبر کن، به خداوند سوگند اگر خداوند یک نفر را بوسیلهی تو هدایت کند، از شتران مو سرخ برای تو بهتر است([3]).
در این حدیث فضیلتی بسیار بزرگ و یکی از مناقب آشکار امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب رضی الله عنه وجود دارد؛ چون پیامبر گواهی داده است که خدا و رسولش! علی رضی الله عنه را دوست دارد و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد.
دوم: فاطمه رضی الله عنها :
پیامبر فرمود: فاطمه سردار زنان بهشت است ([4]).
از براء بن عازب رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، حسن رضی الله عنه و حسین رضی الله عنه را دید و فرمود: «پروردگارا من این دو را دوست دارم، تو نیز دوست بدار»([5]).
در این حدیث فضیلتی آشکار برای حسنین است؛ چون پیامبر امتش را به محبت آن دو تشویق کرده و توضیح داد که محبت آن دو، به معنای دوست داشتن پیامبر است.
ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت میکند، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «حسن و حسین سرداران جوانان بهشتند»([6]).
در این حدیث دو فضیلت بزرگ برای حسن رضی الله عنه و حسین رضی الله عنه است؛ چون پیامبر به بهشتی بودن آن دو گواهی داده است و نیز خبر دادهاند که هر آن دو سرداران جوانان بهشتاند.
یحیی بن سعید دربارهی او میگوید: «او افضلترین هاشمی است که در مدینه دیدهام»([7]).
امام زهری گوید: «هیچ هاشمیای افضلتر از علی بن حسین ندیدم»([8]).
محمد بن سعد میگوید: او ـ علی بن حسین ـ ثقه، مأمون، کثیرالحدیث، عالی مقام، بلند مرتبه و پرهیزگار بوده است([9]).
ابن سعد گوید: «او دارای علم زیادی بوده و حدیث زیادی روایت کرده است»([10]).
و صفدی گوید: او یکی از کسانی است که علم، فقه و دیانت را در خود جمع کرده است([11]).
و امام ذهبی گوید: حافظ حدیث بوده و در احتجاج به او اتفاق دارند([12]).
ششم: جعفر بن محمد معروف به صادق:
امام ابوحنیفه دربارهاش میگوید: «فقیهی آگاهتر از جعفر بن محمد ندیدم»([13]).
ابوحاتم گوید: «ثقه است، از کسانی مانند او نباید سؤال کرد»([14]).
ذهبی گوید: «جعفر بن محمد، صادق سردار علویها در زمان خودش در حجاز است و از صحابه نیست»([15]).
هفتم: موسی بن جعفر، معروف به کاظم:
ابو حاتم رازی گوید: «ثقه، صدوق و یکی از ائمهی مسلمانان است»([16]).
ابن تیمیه گوید: «موسی بن جعفر از کسانی است که به عبادتگزاری و پایبندیش به طاعات و عبادات گواهی دادهاند»([17]).
ذهبی گوید: «موسی بن جعفر یکی از بهترین حکیمان و از عبادتگزاران با تقوا بوده است»([18]).
هشتم: علی بن موسی معروف به رضا:
ذهبی دربارهی وی میگوید: او در علم، دینداری و سروری مقام و منزلت بلندی دارد([19]).
نهم: محمد بن علی معروف به امام جواد:
ابن تیمیه گوید: از بزرگان بنی هاشم و در سخاوت و سروری معروف است([20]).
بغدادی([21]) میگوید:
اهلسنت معتقد به دوستی و موالات با همهی همسران رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم هستند و هرکس همسران رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم و یا برخی از آنان را کافر بداند، کافر میدانند و حسن، حسین، حسن بن حسن، عبدالله بن حسن، علی بن حسین (زین العابدین) و محمدبن علی معروف به باقر و جعفر صادق و موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا و نیز دیگر فرزندان علی رضی الله عنه و کسانی که از نسل او هستند، و فرزندانی مانند: عباس، عمر، محمدبن حنفیه و دیگر کسانی که به روش پدرانشان بودهاند را محترم و شایان تقدیر و بزرگداشت، میشمارند([22]).
ابو مظفر طاهر اسفراینی([23]) در بیان منهج اهل سنت میگوید:
خداوند آنان را از اینکه دربارهی گذشتگان - پیشگامان امت اسلامیچیز - منکری بگویند یا بر آنان طعنه و ایراد وارد کنند، محفوظ نگه داشته است و دربارهی مهاجران، انصار، بزرگان دین، بدریان شرکت کنندگان در احد، و بیعت رضوان چیزی جز خیر و خوبی نمیگویند؛ و تمام کسانی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به بهشتیبودنشان گواهی داده را جز به خوبی و نیکی یاد نمیکنند و معتقدند ازواج و همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، اصحاب و اولاد ایشان ر را جز به نیکی نباید یاد کرد و نوادگان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مانند:
حسن، حسین، و نوادگان مشهورشان مثل عبدالله بن حسن، علی بن حسین، محمد بن علی، جواد بن محمد باقر، علی بن موسی الرضا و تمام کسانی که پایبند به سنت پیامبر و نوادگانش بودهاند، را محترم میشمارند و اجازه نمیدهند کسی از خلفای راشدین عیبجوئی کند و به آنان توهین نماید و معتقدند نباید کسی به بزرگان تابعین و تابع تابعین که بر منهج قرآن و سنت صحیح بودهاند و خداوند آنان را از آلوده شدن به بدعتها و منکرات حفظ کرده است، طعنه زند([24]).
این خلاصهای بود از عقیدهی اهل سنت و جماعت دربارهی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و کسانی که میخواهند بیشتر بدانند میتوانند به کتابهای حدیث، سیره و زندگینامهها رجوع کنند، انشاء الله خواهند دید که اهلسنت انصار و یاران اهل بیتاند. رضی الله عنهم ([25]).
موضع اهل سنت در خصوص شهادت امام حسين رضی الله عنه
ابن تیمیه عقیدهی اهلسنت را دربارهی شهادت امام حسین رضی الله عنه خلاصه کرده و مینویسد: «خداوند امام حسین را با شهادت اکرام نمود و قاتلان و دستیاران و کسانی که به کشتنش راضی بودند را خوار و ذلیل گردانید. واز شهیدان پیش از خود الگوی نیکویی دارد؛ چراکه او و برادرش حسن رضی الله عنه ، سرداران جوانان بهشتند. آن دو در زمان عزت و قدرت اسلام و مسلمانان بزرگ شدند و زندگی کردند لذا هجرت و جهاد نکردند و از اذیت و آزار مشرکین مصون بودند؛ بنابراین خداوند آن دو را با شهادت اکرام نمود، تا کرامت و بزرگواریشان کامل شود و درجه و مقامشان رفیع باشد و شهادت حسین رضی الله عنه مصیبت بزرگی است.
و خدادند به ما دستور داده که در هنگام مصیبت ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ﴾ بگوييم و میفرمايد: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّكُم بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٥٥ ٱلَّذِينَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ ١٥٧﴾ [البقرة: 155- 157]. «صابران را بشارت بده. آنانی که هرگاه مصیبتی به آنان برسد، گفتهاند: ما از خداییم و به خدا باز میگردیم. بر آنان درود و رحمتی از جانب خداوند است و آنان هدایت یافته گانند»([26]).
[1]- صحیح مسلم با شرح نووی، كتاب فضائل صحابه، باب فضائل علی 15/188 حدیث/2408.
[2]- النهایه لابن الأثیر 2/140.
[3]- صحیح بخاری با فتح الباری، كتاب فضائل صحابه، باب مناقب علی7/70 ش/1-37 و صحیح مسلم، كتاب فضائل صحابه، باب فضائل علی4/1872 حدیث/3406.
[4]- صحیح بخاری با فتح الباری، فضائل صحابه7/105.
[5]- ترمذی كتاب المناقب باب مناقب حسن و حسین (5/661) حدیث (3782) و گوید: حسن و صحیح است و آلبانی صحیح دانسته، ترمذی 3/226.
[6]- مسند احمد 3/3 و ترمذی: كتاب المناقب 5/656 حدیث 3768 ومى گوید: حسن و صحیح است و حاكم در مستدرک 3 /166-167 و در روایتی دیگر و (ابوهما خیر منهما) و ابن خزیمة فی صحیحه 2/206والهیثمی فی مجمع الزوائد 9/184 و طبرانی هم روایت کرده است که اسناد آن حسن است و آلبانی در الاحادیث الصحیحه 2/448.
[7]- الحلیه 3/138.
[8]- الحلیه 3/141 و تهذیب التهذیب 7/305.
[9]- طبقات كبری 5/222.
[10]- طبقات كبری 5/324.
[11]- الوافی بالوفیات 4/102.
[12]- سیر اعلام النبلاء 4/413.
[13]- تذكرة الحافظ 1/166.
[14]- الجرح و التعدیل2/487.
[15]- مختصر العلو/148.
[16]- الجرح و التعدیل4/139.
[17]- منهاج السنه4/57.
[18]- میزان الاعتدال4/202.
[19]- سیر اعلام النبلاء9/387.
[20]- منهاج السنه4/68.
[21]- عبدالقاهر بن طاهر بن محمد بن عبدالله تمیمیبغدادی اسفراینی فقیه شافعی، اصولی، ادیب، در بغداد تولد یافت و درسال 429هـ در اسفرئین وفات نمود.نگا: وفیات الاعیان 3/203 و الاعلام 4/48.
[22]- الفرق بین الفرق/360.
[23]- طاهر اسفرائینی شافعی مشهور به (ابومظفر) امام اصولی، فقیه، مفسر، در سال 471هـ در طوس وفات نمود. نگا:طبقات الشافعیة 3/175.
[24]- التبصیر فی الدین. 196
[25]- رجوع شود به العقیده فی اهل بیت، سحیمی.
[26]- مجموع الفتاوی 4/511.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر