توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ تیر ۳۰, چهارشنبه

معنای استواء

 

معنای استواء

ابن قیم ـ ‌رحمه الله ـ‌ می‌گوید: «لفظ استواء در زبان عرب که خداوند متعال ما را با زبان آنها مورد خطاب قرار داده و کلامش را نازل نموده است دو نوع می‌باشد:

 ۱- مطلق (بی‌قید)

 ۲- مقید (همراه با قید)

مطلق چیزی است که معنایش به حرفی وابسته نیست؛ مانند این سخن خداوند متعال: ﴿وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَٱسۡتَوَىٰٓ [القصص: ١٤] «و چون [موسى] به حد رشد رسيد و [جوانى] برومند شد» در اینجا معنایش چنین است: «کامل و تمام شد». گفته می‌شود: «استوی النبات واستوی الطعام» (گیاه بزرگ شد و غذا حاضر شد)

مقید سه نوع است:

اول: مقید به حرف «إلی»، مانند این سخن خداوند: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ([1]) «سپس بر فراز آسمان قرار گرفت»، یا اینکه گفته می‌شود:‌ «إستوی فلان إلی السطح وإلی الغرفة» (فلانی بالای سطح رفت، بالای اتاق رفت).

خداوند متعال استوای مقید به إلی را در دو جای کتابش ذکر نموده است: در سورهٔ بقره که می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ [البقرة: ٢٩] «اوست كه هرچه در زمين است يكسره به سود شما آفريد، سپس بر فراز آسمان قرار گرفت» دوم: در سورهٔ فصلت که می‌فرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ وَهِيَ دُخَانٞ [فصلت: ١١]. «سپس بر فراز آسمان قرار گرفت، در حالى كه [هنوز] به صورت گازى بود». این استواء به اجماع سلف به معنای علوّ و ارتفاع (بالایی و بلندی) است.

دوم: مقید به حرف «علی»، مانند این سخن خداوند متعال: ﴿لِتَسۡتَوُۥاْ عَلَىٰ ظُهُورِهِۦ [الزخرف: ١٣] «تا بر پشت آنها قرار گيريد» و سخن خداوند متعال: ﴿وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِيِّ [هود: ٤٤] «و [كشتى] بر [دامنه كوه] جودى قرار گرفت» و سخن خداوند متعال: ﴿فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ [الفتح: ٢٩] «پس بر ساقه‏هاى خود استوار بايستد». در اینجا نیز به اجماع اهل لغت به معنای بلندی و بالایی و قرار گرفتن است.

سوم: همراه با «واو» معیت که فعل را به «مفعول معه» تبدیل می‌کند؛ مانند این سخن: «استوی الماء والخشبة»، یعنی: آنها را مساوی قرار داد.

در این معانی که در کلام عرب قابل فهم است، هرگز معنای استولی (چیره شد) وجود ندارد([2]). برخی از اهل علم گفته‌اند: «استواء در لغت عرب چهار معنی دارد: «علا، ارتفع، صعد، استقر» (بالا رفت، ارتفاع گرفت، صعود کرد، قرار گرفت). تفسیرهای سلف دربارهٔ استواء، پیرامون این چهار معنی می‌چرخد([3])».

دوم: نصوصی که بیانگر استوای الله بر عرش می‌باشند:

الف: شواهد قرآنی

 قرار گرفتن خداوند بر عرش در هفت جای کتاب خدا ثابت است([4]):

۱- ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [الاعراف: ٥٤] «پروردگار شما خداست كه آسمانها و زمين را طى شش دوران آفريد، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۲- ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [يونس: ٣] «پروردگار شما خداست كه آسمانها و زمين را طى شش دوران آفريد، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۳- ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [الرعد: ٢] «خداست كه آسمانها را بدون ستونهایی قابل رؤیت برافراشت، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۴- سوره طه آیه ۵: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ [طه: ٥] «خداىِ رحمان بر عرش استقرار دارد»؛

۵- سوره فرقان آیه ۵۹: ﴿ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسۡ‍َٔلۡ بِهِۦ خَبِيرٗا [الفرقان: ٥۹] «خدايى كه آسمانها و زمین و مابین آنها را طی شش دوران آفرید، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۶- ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [السجدة: ٤] «خداست كه آسمانها و زمين و مابین آنها را طىّ شش دوران آفرید، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۷- ﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [الحديد: ٤] «اوست كه آسمانها و زمين را طی شش دوران آفرید؛ آنگاه بر عرش مستقر گشت».

 

دوم: شواهد سنت

۱- حدیث ابوهریره  رضی الله عنه  که گفت: از رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم  شنیدم که فرمود: «لَمَّا قَضَى اللَّهُ الْخَلْقَ كَتَبَ فِي كِتَابِهِ، فَهُوَ عِنْدَهُ فَوْقَ عَرْشِهِ إِنَّ رَحْمَتِي غَلَبَتْ غَضَبِي» (متفق علیه([5])) «هنگامی که خداوند مخلوقات را آفرید، در کتابش که نزد او بالای عرشش است، نوشت که رحمت من بر غضبم چیره گشته است»؛

۲- حدیث ابوهریره  رضی الله عنه  که گفت: پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  دستم را گرفته و فرمود: «يَا أَبَا هُرَيْرَةَ، إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالأَرَضِينَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ، ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ...»([6]) «ای اباهریره، همانا الله آسمان‌ها و زمین‌ها را در شش روز آفرید سپس بر عرش قرار گرفت»؛

۳- حدیث قتادة بن نعمان  رضی الله عنه  که گفت: شنیدم که رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «لما فرغ الله من خلقه استوى على عرشه»([7]) «هنگامی که الله از آفرینش آن فارغ شد، بر عرش خویش قرار گرفت».

 


 



[1] - بقره ۲۹ و فصلت ۱۱.  ابن کثیر و سعدی ـ رحمهما الله ـ  در تفسیر خویش معنای استواء همراه با إلی را «قصد کردن» دانسته‌اند. مترجم

[2] - مختصر الصواعق ص ۳۸۰

[3] - نگا: شرح نونیة ابن القیم للهراس ۱/۲۱۵ و شرح الواسطیپ للهراس ص ۶۳ و نگا: مجموع الفتاوی لشیخ الإسلام ۵/۵۱۹و۵۱۲

[4] - شیخ الإسلام ابن تیمیه این را ذکر کرده است، نگا: عقیدة الواسطیة مع شرحها للفوزان ص۶۳

[5] - نگا: التوحید لابن خزیمة ۱/۲۴۱

[6] - به روایت النسائی فی التفسیر (۴۱۳) و الذهبی. نگاه: مختصر العلو ص۱۱۱ ح۷۱، و نگا: صفات الله عزوجل، سقاف ۵۲ و گفته : حدیث حسن است

[7] - به روایت ذهبی در العلو ، به شماره ۱۱۹ و گفته که راویان آن ثقه هستند. خلال در سنت آن را روایت نموده و ابن قیم در اجتماع الجیوش (۱۰۷) گفته که صحیح است به شرط بخاری.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...