توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ مرداد ۳, یکشنبه

3- اعتقاد صحيح در توحيد الوهيت(توحيد در پرستش)

 

3- اعتقاد صحيح در توحيد الوهيت(توحيد در پرستش)

از عقاید صحیح یگانه دانستن خداوند در عبودیت می­باشد. باید همراه خداوند اله دیگری را پرستش نکرده و تمامی طاعاتی را که خداوند به آن امر فرموده چه واجب باشد یا مستحب، فقط برای خداوند واحد و بی­شریک به انجام ­رساند؛ کسانی که دارای اعتقاد صحیح هستند: سجده به غیر الله نمی­برند و همچنین طواف بجا نمی­آوردند بجز به دور بیت العتیق و برای الله، و قربانی ونذر برای کسی نمی‌کنند جز برای خداوند، و به غیر الله قسم نخورده و بر غیر او توکل نمی­کنند و کسی را بجز وی جهت طلب چیزی به دعائی نمی­خوانند؛ که مجموعه­ی این افعال همان توحید الوهیت است.

خداوند می­فرماید : ﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا[النساء: 36] ترجمه: «الله را عبادت کنید و ذره­ای به وی شرک نورزید».

و می­فرماید: ﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ[الاسراء: 23]. ترجمه: «پروردگارت حکم فرمود تا بجز وی را عبادت نکنید».

و می­فرماید: ﴿مَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا[التوبة: 31]. ترجمه: «امر نشدند، بجز به اینکه معبودی واحد را عبادت کنند».

و می­فرماید: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ ٥[البینة: 5]. ترجمه: «و امر نشدند، بجز این که بطور خالصانه و حق گرایانه، الله را عبادت کنند و نماز برپا دارند و زکات بدهند؛ و این است احکام ملت درست».

و می‌فرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦[الذاریات: 56]. ترجمه: «جن و انس را خلق نکردیم جز برای عبادت» ومعنى (عبادت): یگانه شمردن می­باشد.

ضد توحيد، شرک به خداوند مي­باشد:

ضد توحید -والعیاذ بالله- شرک می­باشد و آن بزرگترین گناه است. خداوند تعالی می­فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا ٤٨[النساء: 48]. ترجمه: «همانا خداوند شرک ورزیدن به خودش را نمی­آمرزد و پائین­تر از آن را برای هر که بخواهد می­آمرزد و کسی که به خداوند شرک بورزد، همانا افتراء به گناه بزرگی بسته است».

و می­فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا ١١٦[النساء: 166]. ترجمه: «همانا خداوند شرک ورزیدن به خودش را نمی­آمرزد و پائین­تر از آن را برای هر که بخواهد می­آمرزد و کسی که به خداوند شرک بورزد، همانا به گمراهی دور [و درازی] گمراه شده است».

و می­فرماید: ﴿حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَيۡرَ مُشۡرِكِينَ بِهِۦۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَتَخۡطَفُهُ ٱلطَّيۡرُ أَوۡ تَهۡوِي بِهِ ٱلرِّيحُ فِي مَكَانٖ سَحِيقٖ ٣١[الحج: 31]. ترجمه: «حق­گرا بودن برای الله بدون شرک ورزیدن به وی، و کسی که به خداوند شرک بورزد، مانند این است که از آسمان فرو افتاده و پرندگان مردارخوار او را بربایند، یا اینکه باد او را در مکانی دور بیاندازد».

و می­فرماید: ﴿وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ وَهُوَ يَعِظُهُۥ يَٰبُنَيَّ لَا تُشۡرِكۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ ١٣[لقمان: 13]. ترجمه: «[یاد آور] وقتی که لقمان به پسرش پند می­داد گفت: ای پسرک من! به خداوند شرک نَوَرز، همانا شرک، ظلمی بس بزرگ است».

همچنین خداوند تعالی بیان می­دارد که شرک همه­ی اعمال را باطل و فرد شرک ورزنده را از امت اسلام خارج می­کند، همانگونه که ذات تعالایش می­فرماید: ﴿وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ[الانعام: 88]. ترجمه: «اگر شرک بورزند، آنچه را انجام داده­اند مطمئناً باطل می­شود».

و نیز می­فرماید: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥[الزمر: 65]. ترجمه: «همانا بر تو و بر نفرات قبل از تو وحی کردیم، که اگر شرک بورزی همانا عَمَلت باطل می­شود و هر آئینه از زیانکاران می­شوی».

در صحیح مسلم از جابر بن عبدالله  رضی الله عنه  آمده است که پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «کسی که الله را ملاقات کند بدون اینکه ذره­ای به او شرک نورزیده باشد داخل بهشت می‌شود، و کسی که او را ملاقات کند در حالی که ذره­ای به وی شرک ورزیده باشد داخل آتش [جهنم] می­شود»[1].

در صحیح بخاری(بخارایی) از ابن مسعود  رضی الله عنه  از پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  آمده است: «هرکس بمیرد و شریکی برای خداوند را به دعا [و طلب چیزی] بخواند وارد آتش [جهنم] می­شود»[2].

چه کسي مشرک است:

هر کس نوعی از انواع پرستش را برای غیر الله انجام دهد، او مشرک و کافر می­گردد.

دعا نبايد از چيز يا کس ديگري به غير از الله صورت بگيرد:

دعا عبادتی است که الله به آن امر فرموده است و کسی که دست دعا فقط به سمت الله بلند کند، موحد است و کسی که غیر از خداوند را بدعائی بخواند، به راستی شرک ورزیده است.

خداوند می­فرماید: ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٦[یونس: 106]. ترجمه: «کسی که نه سود به تو می­رساند و نه ضرر به تو می­زند را غیر خداوند برای دعا [و طلب چیزی] مخوان، که در غیر این صورت به راستی تو از ستمکاران خواهی شد».

و همچنین می­فرماید: ﴿وَمَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ١١٧[المؤمنون: 117]. ترجمه: «کسی که معبودی دیگری غیر خداوند را بدعائی بخواند برای [این کار خود] دلیلی نخواهد داشت و حسابش نزد پروردگارش می­باشد، همانا او کافران را رستگار نمی­کند».

و می­فرماید: ﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨ وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ يَدۡعُوهُ كَادُواْ يَكُونُونَ عَلَيۡهِ لِبَدٗا ١٩ قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٠[الجن: 18-20]. ترجمه: «و همانا مساجد برای الله است، پس همراه الله کسی را به دعا مخوانید * و همانا وقتی بنده­ی خداوند (پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ) خواست برای عبادت بایستد، بر وی جمع شدند [تا وی را از عبادت باز دارند] * بگو همانا فقط پروردگار خود را برای دعا می­خوانم و به او، احدی را شرک نمی­ورزم».

و می­فرماید: ﴿لَهُۥ دَعۡوَةُ ٱلۡحَقِّۚ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيۡءٍ إِلَّا كَبَٰسِطِ كَفَّيۡهِ إِلَى ٱلۡمَآءِ لِيَبۡلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَٰلِغِهِۦۚ وَمَا دُعَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ ١٤[الرعد: 14]. ترجمه: «دعای حق برای او است و کسانی را که به غیر از او برای دعا می­خوانند، آنها را ذره­ای اجابت نمی­کنند، مگر مانند کسی که دو کف دست خود را برای آب باز کند تا آن را به دهانش برساند و آب هرگز به دهان او نخواهد رسید و دعای کافران نیست مگر در بی­فایدگی».

و می­فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ ٢١[النحل: 20-21]. ترجمه: «و کسانی را که غیر الله می­خوانند، چیزی خلق نکرده­اند و آنها خود خلق شدگانند * مردگانند و زنده نیستند و حس نمی­کنند چه زمانی برانگیخته می­شوند».

و می­فرماید : ﴿فَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُعَذَّبِينَ ٢١٣[الشعراء: 213]. ترجمه: «غیر الله، معبودی دیگر را به دعا مخوان که از عذاب شدگان می­شوی».

و می­فرماید: ﴿يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ ١٤[فاطر: 13-14]. ترجمه: «شب را در روز بیرون می­آورد و روز را در شب، و خورشید و ماه را رام ساخت، هر کدام به میعادی معین می­رود؛ این است الله پروردگار شما، [که] پادشاهی برای اوست و آنان را که بجز وی به دعائی می­خوانید، مالک مقداری از پوست هسته­ای[3] نمی­باشند * و اگر آنها را بخوانید، خواندن شما را نمی­شنوند و اگر هم بشنوند برایتان استجابت نمی­کنند و روز قیامت به شرک قرار دادن شما، منکر می­شوند و مِثل [اللهِ] بسیار باخبر کسی به تو خبر نمی­دهد».

و می­فرماید: ﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ ٣٨[الزمر: 38]. ترجمه: «و اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است؟ البته می­گویند: الله، بگو: آیا پس به آن کسانی که به غیر از الله، بدعائی می­خوانید، نگریسته­اید؟ اگر الله بخواهد ضرری به من برساند آیا آنها دفع کننده ضررش می­باشند؟ یا [اگر] بخواهد، به من رحمتی برساند، آیا آنها جلوگیرنده رحمتش می­باشند؟ بگو الله برای من کافی است، [و] بر او توکل می­کنند، توکل کنندگان».

و می­فرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِي بِكِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥ وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ كَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَكَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ ٦[الاحقاف: 4-6]. ترجمه: «بگو: آیا به آنچه که به غیر الله برای دعا می­خوانید، نگریسته­اید؟ به من نشان دهید آیا [چیزی] از زمین خلق کرده­اند، یا برای آنها، مشارکتی در آسمانهاست؟ برای من کتابی بیاورید که پیش از این [آمده باشد] یا بقیه از علم اگر از راستگویانید * و چه کسی گمراه­تر از کسی است که غیر خداوند را برای دعا می­خواند [در حالی که خوانده شده] تا روز قیامت برای او استجابت نمی­کند و آنها(خوانده ­شدگان) از دعایشان غافلند * و وقتی انسانها [روز قیامت] حشر شدند، [خوانده شدگان] دشمن آنان(دعا کنندگان) می­شوند و عبادت آنها را انکار می­کنند».

در سنن نیز از نعمان بن بشیر  رضی الله عنه  وارد شده است که پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «الدُّعَاءَ هُوَ الْعِبَادَةُ» «دعا خودِ عبادت است»[4].

دشمني بين پيامبران و قومشان در همين توحيد بود:

همین توحید (الوهیت) دلیل دشمنی پیامبران با قومشان بود­ه است.

پیامبران برای تحقق این توحید فرستاده شدند:

خداوند بلند مرتبه پیامبران را برای بیان و دعوت بسوی این توحید فرستاده است و همراه آنان کتاب نازل فرمود، تا اقرار، توضیح، حجت و دلیلی برای این توحید باشد.

همانگونه که خداوند می­فرماید: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ[النحل: 36]. ترجمه: «و همانا در بین هر امتی رسولی برانگیخته­ایم که الله را عبادت کنید و از طاغوت [(طغیان کننده در برابر الله و دینش)] اجتناب ورزید».

و می­فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥[الانبیاء: 25]. ترجمه: «ما قبل از تو رسولی نفرستادیم بجز اینکه به او وحی کردیم: همانا هیچ معبودی بجز من نیست، پس  [مرا] عبادت کنید».

و می­فرماید: ﴿يُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱتَّقُونِ ٢[النحل: 2]. ترجمه: «ملائکه را با وحی و به اراده­ی خود بر هر کس که بخواهد نازل می­کند تا این که بترسانند [و بگویند:]، همانا هیچ معبودی بجز من نیست، پس از [من] تقوا پیشه کنید».

پيامبران دعوت خود بسوي الله را با اين توحيد شروع مي­کردند:

با این شعار دعوت پیامبران بسوی خداوند آغاز می­شد؛ بطوریکه همه­ی رسولان به قومشان می­گفتند: ﴿ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ-غَیرُهُ[الاعراف: 59،65،73،85]. ترجمه: «الله را عبادت کنید! هیچ معبودی برای شما بغیر از او نیست».

این سخن کلام همه­ پیامبران بوده است، ازجمله: نوح، هود، صالح، شعیب و ... صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین.

و خداوند می­فرماید: ﴿وَإِبۡرَٰهِيمَ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱتَّقُوهُۖ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٦ إِنَّمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا وَتَخۡلُقُونَ إِفۡكًاۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ لَكُمۡ رِزۡقٗا فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُ وَٱشۡكُرُواْ لَهُۥٓۖ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ١٧[العنکبوت: 16-17]. ترجمه : «و ابراهیم هنگامی که به قومش گفت: الله را عبادت کنید و از او تقوا پیشه کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید * جز این نیست که بجز الله، بتان را می­پرستید و دروغ بر می­بندید، همانا آنان را که به غیر از الله می­پرستید، نمی­توانند به شما روزی دهند، پس از نزد الله روزی طلب کنید و او را عبادت کنید و شکر وی را بجا آورید، بسوی او باز گردانیده خواهید شد».

و خداوند از کلام پیامبرش یوسف می­فرماید: ﴿يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَيۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٣٩ مَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ أَسۡمَآءٗ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ٤٠[یوسف: 39-40]. ترجمه: «ای دو همزندانی! آیا معبودان پراکنده بهترند یا الله یکتای غالب؟ * غیر از الله چیزی را عبادت نمی­کنید بجز نامهائی را که خود و پدرانتان آنها را قرار داده­اید [و] الله برای آن هیچ دلیلی نفرستاده است؛ فرمانروائی­ای وجود ندارد، مگر برای الله؛ امر فرمود[ه است که]: عبادت نکنید مگر خودش را، این دین درست است ولی اکثر انسانها نمی­دانند».

مشرکين نمي­توانند براي شرکشان حجت و دليل بياورند:

نزد مشرکین هیچ مدرک و سندی برای اثبات شرکشان وجود ندارد. نه عقل سلیمی آن را تائید می­کند و نه نقل صحیحی که از پیامبری رسیده باشد. خداوند می­فرماید: ﴿وَسۡ‍َٔلۡ مَنۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رُّسُلِنَآ أَجَعَلۡنَا مِن دُونِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ءَالِهَةٗ يُعۡبَدُونَ ٤٥[الزخرف: 45]. ترجمه: «از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس: آیا به غیر از [اللهِ] بسیار رحمت کننده، معبودانی قرار دادیم تا عبادت شوند».

و این بدین معناست: به راستی هیچ پیامبری، به عبادت هیچ معبودی، به غیر از الله، در کنار الله، دعوت نداده است، بلکه از اولین آنها تا آخرین آنها، فقط به عبادت خداوند یگانه بی شریک، دعوت داده­اند.

خداوند برای رد شرک مشرکین استدلال عقلی نیز آورده است و می­فرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِي بِكِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤[الاحقاف: 4]. ترجمه: «بگو: آیا به آنچه که به غیر الله برای دعا می­خوانید، نگریسته­اید؟ به من نشان دهید آیا [چیزی] از زمین خلق کرده­اند، یا برای آنها، مشارکتی در آسمانهاست؟ برای من کتابی بیاورید که پیش از این [آمده باشد] یا بقیه از علم اگر از راستگویانید».

واین دلیلی عقلی برای این است که عبادت هر چیزی به غیر از خداوند، باطل می­باشد، چنانچه وقتی چیزی خلق نکرده­اند و در خلق چیزی مشارکت نداشته­اند و تمامی این افعال، فقط توسط خداوند و بصورت منفرد انجام گرفته است، چگونه اجازه عبادت آنها وجود دارد؟ بعد از این دلیل عقلی، خداوند دلیل آوردن بوسیله­ی نقل را نفی می­فرماید، بطوریکه بیان می­فرماید، در هیچ کتاب نازل شده­ای و توسط هیچ رسول فرستاده شده­ای، دعوتی بسوی این شرک وجود نداشته است. و از آنجا که برای مشرکین هیچ دلیل و حجتی وجود ندارد، آنها را در آتش جهنم جاودانه می‌گرداند، که البته بد جایگاهی است.

از آنچه بیان کردیم معلوم می­شود که توحید اولینِ واجبات و مهمترینِ مسائل می­باشد، چرا که خداوند دینی به غیر از آن را قبول نمی­کند.




[1]- صحیح مسلم (66/1، 280).

[2]- صحیح بخاری(بخارایی) (1636/4، 4227).

[3]- قطمیر در زبان عربی به پوستی که روی هسته خرما می­باشد، گفته می­شود.(مترجم).

[4]- سنن الترمذی (211/5، 2969) و (374/5، 3247) و (456/5، 3372)، سنن ابی داود (551/1، 1481)، سنن ابن ماجه (1258/2، 3828).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...