توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ اسفند ۸, یکشنبه

د- شیخ الإسلام احمد جام (440-536)

 

د- شیخ الإسلام احمد جام (440-536)

شیخ الإسلام ابونصر احمد ابوالحسن جام نامقی معروف به «ژنده پیل» از عرفا و صوفیان مشهور اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری قمری است که در دودمانی محترم که سلسلۀ نسبشان به جریر بن عبدالله بجلی یکی از اصحاب معروف رسول خدا می‌رسید، و در سن بیست و دو سالگی بر اثر خوابی که دید، آنچنان انقلاب شگرفی در روحیۀ او به وجود آمد که حیاتی تازه یافت و به سلک عرفا درآمد. عبدالرحمن جامی شاعر معروف و عارف قرن نهم هجری خود را از وابستگان معنوی این عارف بزرگ میداند:

مولدم جام و رشحۀ قلمم              جرعه جام شیخ الإسلامی است

لا جَرَم در جریدۀ اشعار                به دو معنی تخلّصم جامی است

شیخ جام علاوه بر ارشاد و تبلیغ، کتابهای سودمندی را تألیف کرده است که با توجه به روانی عبارت و تناسب بین الفاظ و معانی آنها، از بهترین آثار عرفانی به حساب میآیند از آن جملهاند:

مفتاح النجاة، انیس التائبین، رسالۀ سمرقندیه، کنوز الحکمة، روضة المذنبین وجنّة المشتاقین، و بحارُ الحقیقة. دیوان اشعاری به نام شیخ جام در هندوستان به چاپ رسیده است که به احتمال قوی از آن عارف نیست ولی نسخهای شعر احمد جام در کتابخانه نافذپاشا در استانبول وجود دارد که به گفتۀ مصحّح «مفتاح النجاة» میتوان اظهار داشت که اگر تمام اشعار دیوان موصوف را از احمد جام ندانیم، لااقل قسمت اعظم آنها را فعلاً میتوانیم جزو اشعار مسلّم الصدور او بشناسیم، مگر اینکه بعدها با پیدایش اسناد و نسخه جدید و معتبرتری از دیوان احمد ژنده پیل خلاف این فرض به ثبوت برسد[1].

خلاصه آنچه را که شیخ نامقی در باره خلفای راشدین نوشته و نقل کرده است به استحضار خوانندگان گرامی میرساند:

1- صدق ابوبکر

دل و زبان باید به یک موضوع بیندیشند، و آدمی با صدق، شخصیت والا می‌یابد:

«ابوبکر صدیق رضی الله عنه  لا إلهَ إِلاّ اللهُ محمدّ رَسول اللهِ بگفت، چون به صدق گفت درجۀ اعلی یافت»[2].

2- قاعده سوم در دوستی اصحاب

شیخ جام در قاعدۀ سوم از قواعد دهگانهاش مسلمانان را به دوستی و نیکی نسبت به خلفای راشدین توصیه می‌کند:

«قاعده سوم: آن است که جمله یاران رسول صل الله علیه و آله و سلم  را جمع داری در دوستی و نیک گفتن، و هیچ کس را از ایشان بد نگویی، چنان که خدای عزّ وجّل در کتاب عزیز خویش فرمود:

﴿وَٱلَّذِینَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ یَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِینَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِیمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِی قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِیمٌ١٠﴾[الحشر: ۱۰].

«و [نيز] آنان راست كه پس از اينان آمدند. [انصار] مى‏گويند: پروردگارا، ما را و آن برادرانمان را كه در ايمان آوردن از ما پيشى گرفتند، بيامرز. و در دلهاى ما هيچ كينه‏اى در حق كسانى كه ايمان آورده‏اند، قرار مده. پروردگارا تويى كه بخشنده مهربانى». حق سبحانه و تعالی ما را بدان بستود که، ما ایشان را دعا کنیم، و نیک گوییم، پس شاید ایشان را بد گفت: و از جمله ایشان ابوبکر را فاضلتر گوییم، پس عُمَر را، پس عثمان را، پس علی را، رضوان الله علیهم اجمعین. زیرا که ایشان نشستند به مقام رسول الله به اتفاق جمله یاران، و ایشان نصرت کردند مر دین خدای را عزّوجّل. و ایشان بر جای بداشتند قواعد دین و شریعت را، و ایشان بگسترانیدند بساط دین در آفاق جهان به توفیق ایزد تعالی»[3].

3- کلام علی در باره بخیل

علی رضی الله عنه  می‌فرماید که: بخیل سر انجامش چنین است که در دنیا چون فقیران زندگی می‌کند و در آخرت مانند ثروتمندان محاسبه میشود «قال عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ کَرَّمَ اللهُ وَجهَهُ: البخیلُ مُستَعجِلُ الفَقْرِ: یَعیشُ فی الدُّنیا عَیشَ الفُقَراء ویُحاسَبُ فی العُقبی حِسابَ الأغنیاء»[4].

4- عمل، شرط اساسی ایمان است

مدّعیان می‌گویند و عمل نمیکنند! مانند عبدالله بن اُبَی سر کردۀ منافقان و ابوبکر هرچه را که بر زبان میآورد، انجام می‌داد و در اندیشه پیروزی و موفقیت بیشتر اسلام بود.

«این همه از بهر آن گفته آمد که تا هر چیزی که می‌کنی، و می‌گوئی، بر اصل کنی و گوئی، و چیزی که می‌جوئی از معدن آن جوئی تا بیابی. ابوبکر صدیق رضی الله عنه  که درجۀ صدق یافت باوّل قدم یافت؛ زیرا که در دل کرده بود، که هرچه شرط مسلمانی است بجای آرد تا لاجرم باوّل قدم در کوی صدّیقی نهاد، و عبدالله بن اُبَیّ، چند سال در راه اسلام می‌گفت قدم راست مینهم، چون نه راست بود، نی باوّل، و نی بآخر، همه بر هیچ بود. اکنون بدانستی که چه می‌باید کرد، بر سر کار اول قدم راست باید نهاد، تا مقصود حاصل شود»[5].

5- سوال رسول اکرم  صل الله علیه و آله و سلم  از علی  رضی الله عنه  

رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم  از امیر المؤمنین علی سوال کرد: ای علی! شش صد هزار گوسفند می‌خواهی، یا شش هزار دینار، یا شش هزار سخن؟ امیرالمؤمنین علی رضی الله عنه  گفت: یا رسول الله ششصد هزار سخن می‌خواهم. رسول صل الله علیه و آله و سلم  گفت: ششصد هزار سخن را در شش سخن جمع کردم، این را نگاه دار: «اول گفت یا علی: چون مردمان را ببینی که بفضائل مشغول باشند، تو به تمام کردن فریضهها مشغول باش. دوم: چون مردمان را ببینی که به شغل دنیا مشغول باشند، تو به شغل آخرت مشغول باش. سوم: چون مردمان را ببینی که به عیب جستن یکدیگر مشغول گردند، تو به عیب تن خود مشغول باش. چهارم: چون مردمان را بینی که به آرایش دنیا مشغول باشند، تو به آرایش دین مشغول باش. پنجم: چون مردمان را بینی که بوسیلت جستن خلق مشغول باشند، تو بوسیلت حق مشغول باش. ششم: چون مردمان را بینی که به بسیاری عمل مشغول شوند، تا باخلاص و صفت عمل مشغول باش»[6].

6- کوشش انسانهای وارسته

انسانهای وارسته و مصلحان راستین می‌کوشند که بدکاران و فاسدان را به اسلام دعوت کنند و آنان را از شقاوت و بدبختی نجات دهند: «اما ولی باشد که صدهزار مرد بر دست وی مسلمان شوند یا از فساد به اصلاح آیند و از گناه کاری به اطاعت آیند، همچنان که امیرالمؤمنین عُمَر رضی الله عنه ؛ بنگر که چند شهرها بر دست وی گشاده شد و چند هزار خلق به اسلام در آمدند»[7].




[1] - مفتاح النجات تصنیف شیخ الاسلام احمد جام «ژنده پیل»- بامقابلۀ پنج نسخه و مقدمه و تصحیح و تحشیه دکتر علی فاضل انتشارات بنیاد فرهنگ ایران/24

[2] - أنيس التائبین وصراط الله المبین جلد اول- تصنیف احمد جام نامقی معروف به «ژنده پیل» در اوائل قرن ششم هجری با مقابله پنج نسخه و تصحیح و تشحثه علی فاضل انتشارات بنیاد فرهنگ ایران /222.

[3] - أنيس التائبین /44،45.

[4] - منبع مذکور/114.

[5] - مفتاح النجاة/130.

[6] - مفتاح النجاة /124- 125.

[7] - انيس التائبین /289.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...