فضایل شیخین از نگاه خلیفه چهارم رضی الله عنه
لعمری ان مکانهما من الاسـلام لعظيـم وان مصاب بـهما لـجرحٌ فـی الاسـلام شديدٌ رحمهما الله و جزاهما باحسن ما عملا. (شرح نهج البلاغه) «سوگند به زندگیم که رتبه آن دو (شیخین) دراسلام فوق العاده بالا است. رحلت ودرگذشت آن دو،درد و ضرر شدیدی است در اسلام. خداوند بر آن‌ها رحمت فرستد وبه سبب اعمالشان به آن‌ها نیکوترین پاداش ارزانی بدارد.»
روایاتی چند از مرتضی رضی الله عنه در فضایل شیخین
امام احمد از عبد خیر شاگرد و به اصطلاح شیعه خاص علی رضی الله عنه روایت می‌کندکه حضرت علی رضی الله عنه در جمع عمومی بالای منبر خطابه‌ای ایراد فرمودند که پاره‌ای از آن بین قرار است: قبض رسـول الله صل الله علیه و آله و سلم و استخلف ابوبـکر رضی الله عنه فعمـل وسـار بسيرته حتـى قبضهُ الله على ذالـك ثـم استخلف عمر فعمل بعملهما وسار بسيرتهما حتى قبضه الله عز وجل على ذالك. «رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فوت کرد و ابوبکر رضی الله عنه بخلافت رسید او بسان عمل آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم عمل کرد و بسیرت و روش وی رفتار کرد تا آنکه حق تعالی وی را به همین منوال قبض روح کرد. سپس عمر رضی الله عنه خلیفه شد. او بسان عمل آن دو و بسیرت آنان رفتار کرد تا آنکه حق تعالی وی را بـر همیـن منوال قبض روح کرد».
امام حاکم از حضرت صادق رضی الله عنه واز حضرت باقر رضی الله عنه وایشان از عبدالله بن جعفر طیار رضی الله عنه و ایشان از حضرت علی رضی الله عنه روایت می‌کنند: قال علي ولينا ابوبکرٍ فکان خير خليفه الله وارحمه علينا واحناه علينا (مستدرک حاکم ج 3 ص 79) «ابوبکر رضی الله عنه والی ما شد وی شایسته ترین خلیفه الله و رحم کننده ترین و مشفق ترین خلیفه الله برما بود.»
اظهارات سیدنا مرتضی نسبت به خلفای ثلاثه رضی الله عنهم
(خلفای ثلاثه منظور حضرت ابوبکر صدیق، حضرت عمر فاروق و حضرت عثمان ذی النورین رضی الله عنهم می‌باشد.)
اما بعد؛ فان بيعتي لزمتك يا معاويه وأنت بالشام لانه بايعني القوم الذين بايعوا أبا بکر وعمر وعثمان على ما بايعوهم فلم يکن للشاهد اَن يَختَارَ ولا للغَائِبِ اَن يَرُدّ. (نهج البلاغه ج 2)
سیدنا علی رضی الله عنه طی نامه‌ای خطاب به امیر معاویه رضی الله عنه چنین می‌نگارد: ای معاویه!گرچه تودر شام هستی لاکن بیعت تو با من لازم شده است به دلیل اینکه افراد و اشخاصی بامن بیعت نموده‌اندکه قبل از این با ابو بکر رضی الله عنه ، عمر رضی الله عنه و عثمان بیعت نموده‌اند. نه حاضرین حق انتخاب (خلیفه دیگری جز خلیفه منتخب مردم را دارند) و نه غائبین حق رد (خلیفه منتخب مردم را دارند).
خدمات شایسته صدیق اکبر رضی الله عنه
لله بلاءُ ابي بکرٍ فَلَقَد قَوُم الاود و داوی العمد واَقَامُ السُنَّه وخلَّفُ البدعه (نهج البلاغه ج 2)
«پاداش نیک ابوبکر رضی الله عنه نزد خدا است، زیرا او کجی ها را راست کرد، بیماران را مداوا نمود،سنت را بر پاداشت و بدعت را نابود ساخت».
اظهار عقیدت حضرت جعفر صادق رضی الله عنه نسبت به خلیفه او رضی الله عنه سئِلَ الامام ابو جعفر علیه السلام من حليه السيف هل يجوز؟ فقال نعم قد حلَّی أبو بکر رضی الله عنه سيفهُ بالفضهِ. فقال الراوي أَتقول هکذا؟! فوثب الإمام عن مکانه فقال نعم الصديق، نعم الصديق، نعم الصديق فمن لم يقل له الصديق فلا صـدق الله قوله في الدنيـا ولآخرهٍ.
«از حضرت ابو جعفر رضی الله عنه سئوال شد آیا تزیین شمشیر جایز است یا خیر؟ فرمودنـد: بلـه به دلیل اینکه ابوبکر صدیـق رضی الله عنه شمشیرش را با نقـره تزیین کرده است. راوی گفت: آیـا شما هم او را صدیق می‌خوانید؟! بله من هم وی را صدطق می‌خوانم. بله من هم وی را صدیق می‌خوانم.بله من هم اورا صدیق می‌خوانم.کسیکه وی راصدیق نگوید حق تعالی گفتۀ اورا نه دردنِیا ونه درآخرت تصدیق نکند.»
خدمات شایسته حضرت عمر رضی الله عنه
لله بلاء فلان فقد قوم الاود وداوی العمد وخلَّفُ الفتنه و اَقَام السنه، ذهب نقيّ الثوب قليل العيب اَصَاب خيرها وسبق شرها اَدّی الى الله طاعته واتقاه بحقه (نهج البلاغه خطبه 226)
«پاداش نیک فلانی (عمر رضی الله عنه ) نزد خداست زیرا او کجی را راست کرده، بیماران را مداوا ساخت وپشت سر انداخت فتنه (بدعت) را، وبر پا داشت سنت را، در حالی از دنیا رفت که لباس‌هایش پاکیزه و وجودش کم عیب بود.به خیر دنیا رسید واز شر آن گریخت. طاعت حق تعالی را بجای آورد وآنگونه که شایسته بود تقوا گزید»ز ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه می‌گوید: منظور از «فلان» عمر رضی الله عنه است.
اظهار سیدنا علی رضی الله عنه نسبت به ذوالنورین رضی الله عنه
والله ما ادرى ما أقول لك ما أعرف شيئاً تجهله ولا ادلَّكُ على امرٍ لا تعرفهُ انُّك لتعلم ما نعلم سبقناك اِلَى شَيءٍ فنخبرك عنه ولا خلونا بِشَيءٍ فنبلغکَهُ وقد رُأيتَ کما رأينا وسمعتَ کما سمعنا وصحبت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم کما صحبنا وما ابن ابي قحافه ولا ابن الخطاب باَولی بعمل الحق منك وأنت أقرب إلى رسول الله صل الله علیه و آله و سلم وقد نلت من صهره ما لم ينالا (نهج البلاغه خطبه 163)
«بخدا نمی‌دانم به تو چه بگویم، چیزی رانم دانم که تو بر آن واقف نباشی وتو را به امری که ندانی نخوانم. یقینا آنچه را ما می‌دانیم، می‌دانی وما در هیچ چیز از تو پیشی نگرفته‌ایم که از آن آگاهت نسازیم وچیزی درخفا به ما نرسیده که تو را ازآن با خبرنماییم دیدی آن گونه که مادیدیم وشنیدی آنگونه که ما شنیدیم با پیامبر صل الله علیه و آله و سلم هم صحبت شدی، آنگونه که ما با وی مصاحبت نمودیم.نه پسر ابو قحافه (ابوبکر رضی الله عنه ) ونه پسر خطاب (عمر رضی الله عنه ) هیچکدام در عمل به حق وکار نیک مقـدم بـر تو نبودند و تو از نـظر خانوادگی با پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نزدیکتری وبا شرف دامادی او به جائی رسیدی که آنان نرسیده‌اند».
حمایت علی رضی الله عنه عثمان رضی الله عنه
در نهج البلاغه ج 2 ص 152 آمده است که حضرت علی رضی الله عنه فرمودند: والله لقد دفعت عنه «بخدا سوگند که من به شدت از عثمان رضی الله عنه دفاع کرده‌ام. اکثر شراح نهج البلاغه می‌نویسند که حضرت علی رضی الله عنه در دفاع وحمایت عثمان رضی الله عنه در برابر شورشیان سعی وتلاش بلیـغ داشتـه است تاجـایی که دسته‌ای ازآنـان را دُرِّه رده وعـده‌ای را سـب گفته است. (یکی دیگر از دلایل علاقه شدید حضرت علی رضی الله عنه به حضرت عثمان رضی الله عنه پاسداری و پشتیبانی ایشان از حضرت عثمان می‌باشد که درآن چند روز که منافقین منزل خلیفۀ مسلمین را محاصره کرده بودند، حضرت علی مرتضی رضی الله عنه دو جگرگوشه ونوردیدگان رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم را برای نگهبانی وحفاظت ازخانه حضرت عثمان رضی الله عنه بسیج کرده بود و تا آخرین لحظات آن دو نوردیدۀ فاطمه وعلی به پاسداری ومحافظت خانه خلیفه پرداختند. تا جایکه هنگامیکه حضرت علی رضی الله عنه از واقعه شهادت حضرت عثمان رضی الله عنه اطلاع یافت به شدت حضرات حسن وحسین رضی الله عنه ما را تنبیه نمود وبه خاطر اینکه چرا با وجود حضورآنها چنین اتفاقی افتاده است. این واقعه را اکثر مؤرخین نقل کرده‌اند. (مصحح)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر