داوری بیطرفانه عقل و شناخت اهل حق
اگر ما واقعاً نظر حق بین داریم و اگر حقیقتاً قصد و هدف ما حق گرایی و جستن مسیر درست است نه چیزی دیگر و اگر ما قرآن، اسلام و خاتم النبین صل الله علیه و آله و سلم را قبول کرده و بدانها ایمان آورده ایم، بیاییم و لحظاتی چند سر به جیب تفکر و اندیشه فرو برده و با نظر دقیق و واقع بینانه از دریچه عقل به مطالعه بپردازیم که آیا در نخستین روزهای تکوین نهضت جهانی اسلام، یاران پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و ناصرین دین او چه کسانی بودند؟ آیا کارها و شیوۀ عملشان در قبال مسائل دینی با روش و طرز عمل سنی ها توافق و تطابق دارد یا با طرز عمل شیعیان و اصلاً اعتقادیات، عملیات و عبادات خود شخص نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم و اعوان او در کیفیت به عمل کدامیک از فریقین مقرون است؟ وآیا قرآن و حدیث به تمسک جستن بکدام راه تأکید و به کدام جهت دعوت میکند؟ در حجه الوداع و همچنین هنگام رحلت رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم تقریباً یکصد و بیست هزار صحابی حضور داشت که بسیاری از آنان در طول 23 دوران نبوت و تعدادی دیگر در مدتهای کمتری مرتباً همراه، همسفر و همسفره حضرت صل الله علیه و آله و سلم بودند و قرآن را مستقیماً از آن حضرت که صاحب وحی بود درس میگرفتند و هر گونه مسائل را از آنجناب تحقیق کرده و یاد میگرفتند. راستی آنها بر چه عقیدهای بودند؟ آیا اهل بیت در آن وقت فقط علی
و عباس رضی الله عنه ما بودند و بس؟ و بقول اهل تشیع تعداد مسلمانان واقعی از افراد معدودی چون ابوذر، مقداد، عمار و سلمان فارسی رضی الله عنهم متجاوز نبود؟ اگر واقعاً هم اینچنین باشد باز هم حکم عقل آن است که عقیده و روش آنها را از روی قرآن و حدیث باید باز شناخت و بر آن عامل شد، آنگونه که سنی ها عمل کرده و میکنند. اگر معاذ الله عقیده، و روش این گروه قلیل، مخالف با عقیده و روش آن گروه کثیر باشد عقلاً باید از کدام دسته و گروه پیروی کرد؟ البته قابل ذکر است که از نظر ما آراء و عقیده همه آنها یکی بوده و از نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم تبعیت داشتهاند. قواعد و اصول کلی مذهب تشیع بعد از زمان حضرت صادق توسط شاگردانش وضع شده نه توسط حضرت جعفر چنانچه کتب اهل تشیع بر این مطلب گواهاند، آن هم با صدها اختلاف.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر