حقیقت چشم زخم و جادو و راههای علاج آنها:
حافظ ابن حجر عسقلانی رحمه الله میگوید: چشم زخم (عین) عبارت است از نگریستن با شگفتی به کسی یا چیزی که این نوع نگریستن به علت خبث باطن و پلیدی طبع آمیخته با حسد نیز باشد و موجب زیان رساندن به شخص موردنظر گردد.[1] در حدیثی صحیح نیز رسول خداe در مورد چشم زخم اینگونه توضیح میدهد؛ «العين حقُّ ولو كان شيء سابقَ القَدَر سبقته العين وإذا استُغسِلتُم فَأغسِلوا»[2] «چشم زخم واقعیت دارد و افسانه نیست و اگر امکان میداشت که چیزی بر (قضا و) قدر الهی سبقت گیرد (یا چیره شود) هر آینه چشم زخم بر تقدیر الهی هم پیشی میگرفت (ولی این فرضی است محال و همه چیز تحت تقدیر الهی است) و چنانچه (برای تعیین عاین و معین) از شما خواسته شد که اعضایی از بدن خویش را بشویید پس این کار را بکنید».
همچنین نقل شده که آن حضرتe فرموده است: «أكثر من يموت من أمتي بعد كتاب الله وقضائه وقَدَره: بالأنفس» قال الراوي یعنی: بالعين. [3] «بیشترین عاملی که پس از قضا و قدر الهی و آنچه خداوند مقدر دانسته موجب مرگ امتم میشود همانا چشم زخم است».
وقتی شخصی از چشم زخم آسیب میبیند دو حالت وجود دارد که به شرح ذیل است:
1- اینکه شخص چشم زخم زننده (عائن) شناخته شده و مشخص باشد که در این صورت برای شخص مُعین (چشم زخم شده) طلب برکت میشود[4] یا در مورد او گفته میشود: «ما شاء الله لا قوه إلا بالله». سپس عاین ملزم میشود که دستها، صوت، آرنجها و زانوها و کنارههای پاها و آنچه از اعضای خود را که شلوار آن را در برگرفته در ظرفی بشوید[5] و سپس آبهای مستعمل که در آن ظرف جمع شده را از پشت بر سر و پشت مُعین بطور یکدفعه میریزند و آنگاه ظرف مذکور را نیز پشت سر شخص مُعین بر زمین میافکنند.[6]
2- اینکه شخص عائن مجهول و ناشناخته باشد که در این صورت نیز برای مُعین طلب برکت میشود (و به او بارک الله و ماشاءالله میگویند) و آنگاه از تعویذ برای درمان او کارگرفته میشود.
«سحر دارای انواع متفاوت است. سحر در یک معنی به مفهوم زیرکی و باریک بینی است و هر چیز را که ماخذ آن لطیف و دقیق باشد سحر گویند. به عبارتی سحر فسون و جادو است و هرگاه کسی دیگری را بفریبد و یا با خدعه و نیرنگ دل او را برباید گویند او را سحر کرده است. سحرت الصبی یعنی طفل را گول زدم و فریبش دادم. نوعی دیگر از سحر عبارت است از کاری که هرچند به نظر برخی میرسد که آن فعل انجام شده اما در حقیقت انجام نشده است. این گونه سحر را چشم بندی یا شعبده بازی گویند و در آن شخص ساحر هرچند با گول زدن مردم وانمود میکند که کاری مهم و مورد توجه را انجام داده اما حقیقت چیز دیگری است. سومین نوع سحر با همکاری شیاطین (و جنیات) و ایجاد رابطه با آنها بوقوع میپیوندد. نوع چهارمی نیز برای سحر وجود دارد که طبق آن شخص ساحر ادعا میکند میتواند با ستارگان ارتباط برقرار کند یا ارواح برخی از آنها را (به زمین) فرود آورد».[7]
در حدیثی صحیح آمده است: باری رسول خدا eسحر شد و در نتیجه به حالتی مبتلا شد که خیال میکرد کاری را انجام داده اما در حقیقت آن کار را انجام نداده بود...[8]
اما علاج سحر آن است که چنانچه امکان ابطال سحر باشد آن را باطل کرده و نشانههای سحر را در شخص آسیب دیده نابود میکنند تا تاثیر سحر نیز (به مرور) از بین برود. اما چنانچه این کار سودمند نیفتاد باید به تعویذ یا رقیهی شرعی متوسل شویم.
رقیه (با ضم راء) به معنی پناهگاه، طلسم و التجاء میباشد[9] و در فارسی آن را تعویذ گویند. به وسیله رقیه انسان مبتلا به عوارض و امراضی چون تب، سردرد و غیره میتواند خویشتن را از این مصائب و دردها برهاند.[10] رقیه (تعویذ) به چهار نوع مختلف تقسیم شده که به شرح ذیل است.[11] 1- رقیه (تعویذ) با آیات قرآن و اسمای حسنا و صفات علیای الهی که این نوع از رقیه نه تنها جایز است بلکه مستحب میباشد. 2- نوع دوم رقیهای است که علاوه بر موارد مذکور در مورد اول، اذکار و ادعیهی ماثور نیز بدان افزوده شود که این نیز همان حکم رقیه نوع اول را دارد. 3- رقیه با اذکار و ادعیهی غیر ماثور که البته مخالف و متعارض با ادعیهی ماثور نباشد که این نوع رقیه نیز جایز است. 4- چهارمین نوع رقیه (تعویذ) عبارت است از رقیه با چیزهای ن امعقول که محتوایی ندارد. تعویذهای عصر جاهلی را میتوان از این نمونه برشمرد. بدیهی است این نوع از رقیه ناجایز است و ضروری است هر مسلمان از آن اجتناب کند تا به شرک و مقدمات آن منجر نگردد.
علمای اسلامی اجماع کردهاند که در صورتی که سه شرط در تعویذ تحقق پیدا کند آن تعویذ جایزو مقبول خواهد بود. آن سه شرط عبارتند از؛ 1- اینکه تعویذ با آیات قرآنی یا با اسماء و صفات باری تعالی صورت گیرد. 2- اینکه تعویذ با زبان عربی باشد. البته چنانچه با زبانی غیر از عربی نیز انجام گیرد که شخص مرقی (استفاده کننده از تعویذ) بتواند به مفهوم آن پی ببرد اشکالی ندارد. 3- سومین شرط تعویذ آن است که هر یک از راقی و مُرقی اعتقاد و ایمان داشته باشند که بیتردید رقیه فی نفسه هیچ اثری ندارد و آنچه از آثار و منافع که بوسیلهی آن عاید انسان میشود از جانب خداوندگار متعال است.[12]
جزئیات لازم برای استفادهی تام و بهتر از رقیه (تعویذ)
چنانچه راقی و مرقی هر دو شرایط ویژگیهای ذیل را دارا باشند به اذن الهی نفع و سود بیشتری از رقیه خواهند برد. این شرایط عبارتند از؛ 1-صلاحیت و شایستگی شخص راقی و این یعنی آنکه شخصی که به یاری دیگران میپردازد تا بوسیلهی رقیه آنها را مساعدت کند شخصی مصلح، نیکوکار و با استقامت باشد. 2- شناخت رقیهای مناسب از آیات قرآن (که متناسب با حال بیمار و شخص مرقی باشد. 3- اینکه بیمار مومن، مصلح، نیکوکار و متقی باشد و بر دین الهی استقامت ورزد ودر ضمن از گناه، ظلم و دیگر محرمات پرهیز کند. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا ٨٢﴾ [الإسراء: 82].
«ما آیاتی از قرآن را فرو میفرستیم که مایهی بهبودی (دلها از بیماری نادانی و گمراهی و...) و رحمت مومنان (به سبب داشتن ایمان و رهنمودهای پر خیر و برکت یزدان) است ولی بر ستمگران جز زیان نمیافزاید».
غالباً رقیه (تعویذ) بر اهل عصیان و منکرات اثری (مثبت) نمیگذارد. 4- اینکه بیمار ایمان جازم داشته باشد بر اینکه قرآن (از جانب خداوند) شفا و رحمت میباشد و بیتردید در درمان (بیماریها) سودمند است. با تحقیق این شروط و فراهم آمدن آنها استفادهی تام نیز به اذن و قوهی الهی تحقق مییابد. (خداوند بر حقیقت هر چیز آگاهتر است).[13]
چند پیشنهاد که نتیجه گرفتن از رقیه (درمان) را تسریع میبخشد
چندی از عوامل هستند که چنانچه بیمار بدان التزام داشته باشد به اذن الهی درمان و علاج بیماری خویش بوسیلهی رقیه را تسریع خواهد بخشید. آنها عبارتند از؛
1- پایبندی بر ادای عبادات در سر وقت و شرکت در نمازهای جماعت بویژه نمازهای صبح که رسول خداe پیرامون آن فرموده است: «من صلّي الصبح فهو في دمّية الله»[14] «هر آنکس که نماز صبح را بخواند در ذمهی الهی خواهد بود (و خداوند خود حفاظت از او را به عهده خواهد گرفت).» همچنین آن حضرتe فرموده است: «من صلّى الصبح في جماعةٍ فكأنَّما صلّى اللّيل كُلَّهُ»[15] «هر کس نماز صبح با جماعت بخواند گویی تمام شب را نماز خوانده است.»
2- اینکه ابتدا شخص بیمار خود از رقیه (تعویذ) شرعی برای علاج بیماری خویش کارگیرد. بدیهی است تعویذ یک شخص بیش از تعویذی که توسط دیگران برای او کار گرفته میشود برای او مفید است و بر او اثر میگذارد زیرا رقیه دعا است و دعای یک شخص برای خودش بیش از دعای دیگران برای وی مورد قبول (درگاه الهی) قرار میگیرد. بخصوص در عصر حاضر که بسیار کماند افرادی مخلص که به تعویذ و رقیه میپردازند.
3- چنانچه بیمار به علت وخامت احوال خود توانایی رقیه کردن خویش را نداشته باشد یا قبلاً بطور مختصر به رقیهی خویش همت گمارده باشد و اکنون دوست داشته باشد بر آیات و اورادی که برای رقیهی خویش خوانده است بیفزاید ضروری است که رقاتی مخلص که دارای عقایدی راسخ باشند و در میان مردم به صلاح و نیکوکاری شهره باشند را انتخاب کند و شدیداً از دنباله روی ساحرین و شعبده بازان پرهیز کند بیتردید خداوندگار (که درد را آفریده) درمان را (نیز) برای بندگان خویش خلق نموده اما بدون شک شفای آنها را در آنچه بر آنان حرام گردانیده قرار نداده است. بنابراین چون سحر و شعبده بازی در شرع مقدس حرام قرار داده شد بیتردید درمان و علاجی نیز در آن وجود نخواهد داشت. رسول گرامی اسلامe میفرماید: «إن الله لم يجعل شفاءكُم في حرامٍ»[16] خداوند شفا (و درمان) شما را در چیزهای حرام قرار نداده است.
4- اینکه رقیه (تعویذ) شرعی توسط افرادی نیکو سیرت و پر استقامت در دین که خویشتن را از حرام تطهیر نموده صادر شود. ضمن اینکه شخص راقی باید یقین داشته باشد که خداوند است که شفا میدهد و شفا دادن تنها در صلاحیت ذات اوست. چنانچه قبلاً نیز متذکر شدیم رقیه از جنس دعاست و زمانی که راقی آیات یا ادعیهای را برای درمان خویش یا دیگری بر او بخواند ضروری است که اعتقاد راسخ داشته باشد که درمان و شفای مریض تنها با خواست الهی انجام میگیرد و این یعنی آنکه شخص راقی شفا و علاج را فقط نتیجهی تجربیات و تخصص خویش نپندارد. چنانچه راقی (فریفتهی تجربهی خویش گردد یا) در نتیجه دادن و کارآمد بودن رقیه تردید کند نتیجهی مطلوبی از تعویذ (رقیه) نخواهد برد.
5- اینکه با تاسی از حضرت محمدe مصرانه و عاجزانه[17] خواستهی خویش را در محضر الهی مطرح کند و یقین داشته باشد که خداوند دعای وی را اجابت خواهد کرد، چرا که خود در کلام جاوید خویش فرموده است: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٦٢﴾ [النمل:62].
«(آیا بتها بهترند) یا کسی که به فریاد درمانده میرسد و بلا و گرفتاری را برطرف میکند هرگاه او را به کمک طلبد و شما (انسانها) را جانشین (یکدیگر در) زمین میسازد. آیا معبودی با خدا هست؟! واقعاً شما بسیار کم اندرز میگیرید.»
همچنین شایسته است دعا و (تعویذ) در اوقاتی خاص که اجابت دعا در آن زودتر و بهتر صورت میگیرد انجام گیرد. مناسبترین اوقات برای دعا کردن عبارتند از: 1- ثلث اخیر شب[18] (پس از نیمه شب) 2- ساعتهای پایانی روز جمعه[19] (کمی قبل از غروب آفتاب) 3- در هنگام سجود[20] و غیره.
6- پایبندی بر اینکه کسب (و درآمد) او از راه حلال باشد. رسول کریم eمیفرماید: «أطِب مَطعَمَكَ تَكُنْ مستجاب الدَعوَةِ»[21] از راه پاک و حلال ارتزاق کن تا دعایت مستجاب شود (و مستجاب الدعوة گردی). همچنین آن حضرتe فرموده است: «أيُّها الناسُ، إنَّ الله طيِّبٌ لا يقبلُ إلا طَيِّباً... ثم ذكرَ الرَّجلَ يطيل السفرَ، أشعَثَ أغبَرَ يَمُدُّ يديه إلى السماء: يا ربِّ، يا ربِّ ومطعَمُهُ حرامٌ وَملبَسُهُ حرامٌ وغُدِّيَ بالحَرامِ فأنّي يُستَجَابُ لِذلِكَ؟!»[22]. «هان ای مردم! همانا خداوند پاک (و مطهر) است و جز پاکی را نمیپذیرد.... سپس آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم ادامه داد؛ چه بسا اتفاق میافتد فردی در یک سفر طولانی با موهایی ژولیده و در حالی که غبار سفر بر بدنش هویداست دستها را به سوی آسمان دراز کرد و دعا میکند؛ پروردگارا! پروردگارا! (اما هرچه دعا میکند خداوند دعایش اجابت نمیکند) چنین کسی که از راه حرام ارتزاق نموده و لباس او حرام و غذایی که خورده نیز حرام است چگونه (انتظار دارد) دعایش اجابت شود.»
7- پایبندی بر تلاوت سورهی مبارکهی بقره. بیتردید این سوره تعویذی عظیم است، چرا که رسول خداe میفرماید: «اقرووا سورة البقرة؛ فإن أخذها بركة وتركها حسرة ولا تستطيعها البطلة».[23] «سورهی بقره را تلاوت کنید، همانا (پایبندی به) تلاوت آن برکت و ترک تلاوتش موجب (خسران و) حسرت است. (از جمله ویژگیهای این سوره آن است که) سُحرُه (جادوگران) در مقابل آن عاجزند (و نمیتوانند قدرت نمایی کنند).»
از دیگر برکات و فواید این سورهی مبارکه آن است که رسول گرامی اسلام eفرموده است: «إن الشيطان ينفر من البيت الذي تقر فيه سورة البقرة».[24] «همانا شیطان از خانهای که سورهی بقره در آن تلاوت شود متواری است.» (استفاده بردن از سورهی بقره به عنوان یک تعویذ شرعی بسیار آسان است). شخص مریض خود میتواند این سوره را بخواند یا (تقاضا کند) شخصی دیگر این سوره را بر او تلاوت کند. همچنین اگر تلاوت این سورهی مبارکه بوسیلهی ضبط صوت انجام گیرد و در طول هر شب یا روز تلاوت تمام این سوره در خانه طنین انداز شود (بیتردید) به اذن الهی عاملی عظیم برای سلامتی و معافات اهل خانواده خواهد بود و (به برکت این سوره) آن خانواده از گزند شیاطین در امان خواهند ماند.[25]
8- ذکر خداوند عزوجل را ورد خویش ساختن، پایبندی به تلاوت قرآن و ملازمت در طلب استغفار ضروری است (شخص مسلمان) اذکار مشروع (و ماثور) را ورد خویش سازد (و از بکاربردن اذکاری که جنبهی شرعی ندارد خودداری کند). در بخشهای آتی مجموعهای از اذکار مشروع (ماثور) را متذکر خواهیم شد.
9- نوشیدن و غسل کردن با آبی پاک که تعویذ شرعی بر آن خوانده شده باشد، بخصوص آب زمزم که به تنهایی خود شفای دردهاست.[26] البته چنانچه بر آب زمزم تعویذ (رقیهی) شرعی خوانده شود بهتر خواهد بود و نتیجهی بهتری نیز در درمان بیماری خواهد داشت.[27] همچنین اگر برگ سِدر (درخت کنار) به آب زمزم یا هر آب پاکی که بر آن تعویذ شرعی خوانده شده افزوده گردد یا برگهایی را که آیاتی از قرآن با جوهری پاک (و قابل خوردن) مثل زعفران و غیره بر آن نوشته شده در آب مذکور مخلوط گردد همه و همه با اذن و ارادهی الهی نقش بسزایی در درمان و شفای امراض خواهد داشت.[28]
10- خوردن روغن زیتون و آغشته کردن بدن با آن. رسول خداe میفرماید: «كلوا الزيت وأدهنوا به، فإنه من شجرة مباركة».[29] «روغن زیتون بخورید و (هر از گاهی) پوست بدنهای خویش را بدان آغشته سازید، همانا این روغن از درختی مبارک حاصل شده است. در مورد (سیاه دانه) نیز توصیههای فوق ارائه شده است.» رسول خدا eپیرامون این گیاه نیز میفرماید: «في الحبة السوداء شفاء من كل داء إلا السام»[30] «سیاه دانه هر مرضی را جز مرگ دواست». چنانچه بر روغن زیتون و سیاه دانه آیاتی از قرآن نیز خوانده شود بر شفابخشی آن دو خواهد افزود.
11- خوردن عسل. بنا به فرمودهی خداوند عسل برای (بیماریهای) مردم شفاعت و چنانچه آیاتی چند از کلام الهی بر آن خوانده شود بر خاصیت شفابخشی آن خواهد افزود، زیرا در این صورت آیات قرآن و عسل که خداوند تداوی و استشفاء با آن را مشروع قرار داده مجموعهای را تشکیل خواهند داد و مسلماً تاثیر بیشتری در درمان بیماریها خواهند داشت.[31]
12- حجامت کردن در صورت نیاز. در این مورد رسول اکرمe میفرماید: «الشفاء في ثلاثة في شرطه محجم اأو شربه عسل أو كيه بنار وأنا إنهي أمتي عن الكي».[32] (خداوند) شفا را در سه چیز قرا ر داده است و آنها عبارتند از؛ 1- شکاف محل حجامت (حجامت کردن) 2- خوردن عسل 3- داغ کردن. (اما بدانید) من امتیانم را از (تداوی با) داغ کردن نهی میکنم.
13- خوردن هفت خرمای عُجوه (درون چسبیده) به هنگام صبح. رسول خداe میفرماید: «من تصبح -كل يوم- سبع تمرات عجوه لم يضره في ذلك اليوم سم ولا سحر».[33] «هر کس صبحگاهان در هر روز هفت خرمای عجوه[34] بخورد در آن روز هیچ جادو و سُمی نخواهد توانست به وی آسیبی برساند.»
چگونه از شر حسود، عائن و ساحر در امان بمانیم؛
امام ابن قیم رحمه الله راههای در امان ماندن از شر چشم زخم زننده (عائن)، حسد ورزنده و جادوگر (ساحر) را اینگونه معرفی میکند.[35] وی میگوید برای اینکه از این طیف از افراد در امان بمانیم باید موارد و افعالی را عملی کنیم. آنها عبارتند از؛
1- (همواره) از شر آنان به خداوند سبحان پناه ببریم (و اذکار و ادعیه مربوط به این کار را ورد خویش سازیم).[36]
2- تقوای الهی را پیشه سازیم و با انجام دستورات و ترک منهیات (آنچه ما را نهی فرموده) رضایت او را جلب کنیم. هر آنکس که تقوای الهی را پیشه سازد خداوند خود وی را در امان نگه میدارد و کارش به غیر خویش واگذار نمیکند.
3- خویشتن را به زیور صبر در برابر دشمن حسود آراسته سازیم. بیتردید هیچ چیز به اندازه صبر در پیروزی بر حسود انسان را کمک نخواهد کرد و سرانجام مکر بُد به شخص مکر کننده منتهی خواهد (و مکر بد او به خودش خواهد رسید).
4- بر خداوند سبحان توکل کنیم. بیتردید آنکس که به خداوندگار با عزت توکل نماید همو کفایت امور او را خواهد کرد. توکل کردن به خداوند از مهمترین و کارآمدترین عواملی است که موجب میشود انسان مومن به وسیلهی آن آزار و اذیتهایی که از جانب مخلوقات الهی بر او تحمیل میشود را (به امید روز عدل و داد) تحمل کند.
5- (ذهن و) قلب خویش را از تفکر کردن و تخیلات در مورد حسد ورزنده (حاسد) خالی کنیم. شخصی که مورد حسد واقع شده است باید سعی کند هرگاه در مورد شخص حسود چیزی به ذهن او خطور کرد آن را در دم از ذهن خویش برون کند و ضمن اینکه هیچ گونه ترسی از حسود را به دل راه نمیدهد به وی عنایتی نیز نداشته باشد.
6- به خداوند روی آوریم و خالصانه دستورات و فرامین او را به انجام برسانیم. اگر این کار را کردیم در واقع به قلعهای محکم و شکست ناپذیر پناه بردهایم که دیگر هیچ خوفی از دشمنان نداشته و از گزند آنان در امان خواهیم ماند.
7- از گناهان و معاصی در بارگاه الهی اظهار ندامت کرده و توبه کنیم. بدون شک هرگونه اذیت و رنجی که عاید انسان (مسلمان) میشود به خاطر گناهان و معاصیی است که دانسته یا ندانسته انجام داده است.
8- در راه خداوند صدقه بدهیم و به دیگران احسان کنیم. صدقه دادن تاثیر بسزایی در دفع بلاهای حاصل از چشم زخم و حسد حسدورزان دارد. نقل شده که رسول کریمe فرموده است: «داووا مرضاكم بالصدقة».[37] «بیماران خویش را با صدقه دادن مداوا کنید».
9- جزای بدی را با نیکی بدهیم و با نیکی کردن و احسان به شخص حسود، موذی و سرکش آتش (کینه و) دشمنی را در او خاموش کنیم. بیتردید احسان کردن به خلق خدا بذر دوستی را در دیگران خواهد کاشت و آتش کینه فروکش خواهد کرد. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَسۡتَوِي ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ ٣٤﴾ [فصلت: 34].
«نیکی و بدی یکسان نیست (هرگز بدی را با بدی و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی. بلکه بدی و زشتی دیگران را) با زیباترین طریقه و بهترین شیوه پاسخ بده. نتیجهی این کار، آن خواهد شد که کسی که میان تو و میان او دشمنانگی بوده است به ناگاه همچون دوست صمیمی گردد».
10- توحید را (به عنوان اصل کلی و اساس برای دین خود، سرلوحهی کار خویش قرار دهیم و یقین کنیم که از اسباب جز با ارادهی الهی چیزی بر نمیآید و اوست که (رب الاسباب است و) تمامی اسباب تحت فرمان و ارادهی اویند و نفع و ضرر رسانیدن توسط آنها منوط به اذن و ارادهی الهی است. توحید بزرگترین پناهگاه امن الهی است که (به بندگان عرضه شده و) هر کس در آن پناه گیرد همواره در امن و امان خواهد بود.
چگونه سنگینی و رنج مصیبت را بر خویشتن هموار کنیم
(بدون شک در این دنیا هر کس با مصیبتی دست و پنجه نرم میکند اما) چه کار کنیم تا سنگینی و رنج مصیبت ما را از پای در نیاورد. بدیهی است تنها در صورتی خواهیم توانست در مقابل مصیبتهای ناگوار و طاقت فرسا مقاومت کرده آنها را سبک و قابل تحمل تصور کنیم که:
1- به قضا و قدر الهی ایمان داشته باشیم و معقتد باشیم هر آنچه از خیر و شر که عایدمان میشود از جانب خداوند است. رسول کریمe میفرماید: «لا يؤمنُ عَبدٌ حتَّى يؤمِنَ بالقَدَرِ خَيرهٍ و شرِّهِ حتى يَعلَمَ أنَّ ما أصابَةُ لَمْ يكُن ليُخطِئَةُ وأَنَّ ما أخطَاهُ لم يكن ليصيبة».[38] «ایمان یک شخص کامل نمیشود مگر اینکه به قضا و قدر الهی چه خیر آن و چه شر آن ایمان بیاورد (و این ایمان او به مرحلهای برسد) که یقین کند هر آنچه (از نعمت و نقمت و غیره که) عاید او میشود طبق تقدیر و ارادهی الهی است و اگر چیزی نصب او شده آن را خدا به وی داده و آنچه نصیب او نشده را خداوند برای وی مقدر نکرده است.»
2- یقین کنیم هر آنچه از رنج و مصیبت که عاید انسان مومن میشود در واقع کفارهی گناهان اوست که از جانب خداوند حوالهی او شده است. همچنین در چنین مواقعی شخص مسلمان باید دعا کند که آنچه از مصیبت بر او طاری شده از دوستی و محبت خداوند نسبت به او نشات گرفته باشد (و نه از غضب او). بدیهی است بلا و مصیبت موجب زایل شدن گناهان شخص مبتلا میشود (و چنانچه خداوند ارادهی زایل شدن گناهان کسی را بکند و به این خاطر او را مبتلا کند در حقیقت خداوند بر او منت گذاشته و به او محبت کرده است). رسول خداe میفرماید: «إنَّ عِظَمَ الجزاءِ مَعَ عِظَم البَلاء وإنَّ الله ذإ أحَبَّ قوماً ابتلاهُم فَمَنْ رضِيَ فله الرِّضا ومَنْ سخَط فَلَهُ السَّخَط».[39] «همانا برای (کسی که) بلاها و مصیبتهای بزرگ (را تحمل میکند) پاداشهای بزرگ در نظر گرفته شده و چنانچه خداوند قوم یا طائفهای را دوست بدارد آنها را به بلا (و مصیبت) دچار میسازد (تا آزمایششان کند و ماجورشان سازد). آنکه در مقابل این مصیبتها صبر پیشه سازد خداوند از وی راضی شده ماجورش میکند و آنچه بیصبری کرده (و به جزع و فزع بپردازد) خداوند نیز از او ناخرسند شده (وی را عذاب خواهد کرد.»
3- صبر پیشه کرده با خداوند رابطه (و تعلق) برقرار سازیم و ضمن انتظار فرُج از جانب خداوند سبحان به خاطر صبر در مقابل مصیبت از او اجر و پاداش انتظار داشته باشیم. بدون شک این کار از بهترین عبادتهاست. همچنین ضمن اینکه در برابر مصیبت و بیماری صبر میکنیم باید دعا کنیم تا خداوند ما را رهایی بخشد و عافیت را نصیب ما گرداند. رسول خداe میفرماید: «سلوا الله العافية في الدنيا والأخرة».[40] «در دنیا و آخرت عافیت را از خداوند مطالبه کنید».
آداب تعویذ شرعی (رقیه) و آنچه در هنگام تعویذ باید رعایت شود
آداب و مواردی که هنگام مستفیذ شدن از تعویذ شرعی باید رعایت شود عبارتند از:
1- وضو گرفتن راقی و مرقی در صورت امکان و دوری هر دو از حدث اکبر و اصغر.[41]
2- روی آوردن به سوی قبله در صورت امکان.
3- لزوم خشوع و تدبر در اثنای تلاوت آیات (و ادعیه) و استحضار عظمت الهی و استعانت از او.
4- دمیدن (بر مریض) در اثنای قراءت (آیات و ادعیه) و پس از آن. البته اگر این کار ترک شود نیز اشکالی نخواهد داشت.
5- در صورت امکان بهتر است شخص راقی دست خویش را در اثنای قراءت آیات و.... بر پیشانی یا موضع درد مریض قرار دهد. لازم به ذکر است چنانچه شخص مریض زنی نامحرم باشد راقی مجاز نیست با دتس موضع درد یا پیشانی را لمس کند مگر اینکه میان دست او و عضو زن حایلی باشد.
6- همچنین بهتر است هر از گاهی در اثنای رقیه قراءت آیات با صدایی آرام و معتدل در گوش راست یا چپ مریض انجام پذیرد.
7- چنانچه در خلال تعویذ (رقیه) مشخص شود مریض مورد نظرِ راقی از برخی آیات بیشتر منتفع میشود اشکالی نخواهد داشت که راقی حسب نیاز مریض و ملاحظهی درجهی استجابت، پنج یا هفت بار آن آیات را تکرار کند.
8- اینکه شخص راقی نیت کند با رقیه (تعویذ) به برادرش نفعی برساند و آرزو کند خداوند برادر مسلمانش را از آن مصیبت رهایی بخشد و سختیها را بر وی آسان کند. همچنین بر راقی است که هدایت برادر مسلمانش را از خداوند مطالبه کند، به خصوص که وقتی یقین کند با بیماری جن زده مواجه شده که شیاطین جنی او را از راه بیراه کردهاند ضروری است مشتاقانه در پی دعوت و ارشاد جنی به تقوی و استقامت بر دین الهی برآید و این مطلبی بسیار مهم است که نباید شخص راقی از آن غافل بماند. بیتردید رسالت اساسی که بر عهدهی هر مسلمان نهاده شده همانا دعوت به سوی خداوند است. خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِيۖ﴾ [يوسف: 108].
«بگو این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا میخوانم و پیروان من هم (چنین میباشند».
یک مسلمان در وهلهی اول (و قل از هر چیز) یک داعی است و بنابراین شایسته است شخص راقی در حالی رقیهی (تعویذ) خود را آغاز کند در سینه آرزوی هدایت و شفای برادر مسلمانش (مرقی) را دارد. شایسته نیست که راقی به منظور هدایت یا درمان به آزار و اذیت جنی بپردازد مگر اینکه ناچار شود و سایر راههایی که برای هدایت او بکار میبرد کارساز نباشد.
9- حسب مورد ضروری است شخص راقی افعال و ضمایری را که به کار میبرد صحیح و مطابق قواعد عربی باشد. به عنوان مثال برای مذکر فعل و ضمیر مذکر و برای مونث فعل و ضمیر مونث بکار ببرد و در ضمایر جمع، تثنیه و مفرد نیز دقت کند.
10- گاه ممکن است رقیه یک هفته کمتر یا بیشتر طول بکشد و البته این به حال و موقعیت مریض بستگی دارد و به اقتضای حال وی ادامه خواهد یافت تا به اذن و ارادهی الهی به شفای تام و کامل منجر گردد.
11- راقی میتواند به اقتضای حال مریض آیات (و ادعیهی) م عینی را انتخاب کند و از رقیههای موجز کار گیرد. بدیهی است نوع سوم رقیه (رقیهی مطول) که طولانی و مفصل است و وقت زیادی را نیز مصروف میدارد را نمیتوان در هر جا (به راحتی) به کار برد. انواع رقیه (رقیهی موجز، متوسط و مطول) را انتخاب و یا اگر رقیهای طولانی را برگزیده آن را در چند مرحله انجام دهد و به مریض خود در بین فُرجه و استراحت دهد.
12- راقی مختار است تنها از آیات قرآن برای تعویذ استفاده کند و یا تنها تعویذهای نبوی (که در احادیث بدان اشاره شده) را بکار ببرد اما بهتر است بین این دو جمع کند و از هر دو نوع آنها هماهنگ استفاده ببرد.
13- راقی مجاز است آیات قرآنی را که جهت تعویذ استفاده میکند آهسته و یا بلند تلاوت کند اما اگر بلند (جهر) بخواند بهتر است، زیرا در این صورت شخص مرقی (مریض) نیز به آیات گوش فرا دهد و بدین ترتیب بر تاثیر آیات افزوده شده شخص مرقی بهرهی بیشتری میبرد.
در ادامهی بحث در سه فصل مجزا به تفصیل مصادیق انواع رقیه را متذکر خواهیم شد.
[1]- نک؛ فتح الباری (10/210).
[2]- مسلم (2188) کتاب اسلام، باب الطب و المرض و الرقی. راوی حدیث ابن عباس است و امام نووی در شرح آن گفته است؛ در این حدیث به اثبات تقدیر پرداخته شده و بیتردید قدر با نص و اجماع اهل سنت به اثبات رسیده است . مفهوم تقدیر (قدر) آن است که تمامی اشیاء تابع قدر الهی است و جز باخواسته و فرمان او واقع نمی شود. دانش و علم خداوندی قبلاً تقدیر وی را رقم زده و به این ترتیب هرآنچه از زیان چشم زخم به انسان آسیب میرساند نباید تردید کرد و خداوند بر همه چیز آگاهتر است.روایت مذکور را هیثمی از حدیث جابربن عبدالله برگرفته و روایت کرده و گفته است بزاز نیز آن را نقل کرده است. رجال این حدیث جز طالب بن حبیب بن عمرو رجال کتب صحی (مسلم یا بخاری) هستند و البته طالب هم ثقه است. نک؛ المنهاج، (14/396).
[3]- مجمع الزوائد، هیثمی (5/106) ابن حجر اسناد این حدیث را تحسین کرده است. نک؛ فتح الباری (10/214)
[4]- البته این کار باید پس از اینکه شخص معین از چشم زخم آسیب دید و قبل از اینکه مدتی بگذرد و چشم زخم استحکام یابد باید انجام گیرد. نک؛ الفتح الباری (10/215).
[5]- مراد از اعضایی که شلوار آن را در برگرفته قسمت بالای ران (لمبرین) است. نک؛ الفتح الباری (10/215).
[6]- نک؛ الفتح الباری (10/214).
[7]- نک؛ همان، (10/232).
[8]- بخاری (5765) کتاب الطب و باب السحر، حدیث ش (5766) و مسلم (2189) کتاب السلام: باب السحر. این حدیث متفق علیه است و راوی آن عایشهی صدیقه میباشد.
[9]- نک؛ مقاییس اللغة، ابن فارس، ذیل مادهی (رقی) (1/480).
[10]- نک؛ النهاية، ابن اثیر، ذیل مادهی (رقی) (2/231).
[11]- نک؛ الفتح الباری، ابن حجر (4/534-535) و (10/207).
[13]- آنچه در خلال متن بدان اشاره گردید در واقع فرازی از نص فتوای حضرت شیخ عبدالله بن جبرین حفظه الله بود. نک؛ سلسلة الفتاوی الشرعية، فتاوی مربوط به رقیه و تعویذ، ص 8.
[14]- مسلم (657)، کتاب المساجد، باب فضل صلاة العشاء الصبح فی الجماعة. این حدیث را جندب بن عبدالله القسری روایت کرده است.
[15]- همان (656). این حدیث را عثمان بن عفان رضی الله عنه روایت کرده است.
[16]- این حدیث را ابن حبان ذیل شمارهی (1391) نقل کرده است. راوی این حدیث ام سلمه است.
[17]- نک؛ بخاری (6391)، کتاب الدعوات و مسلم (2189)، کتاب السلام، باب السحر.
[18]- روایت شده که رسول کریمe فرموده است: «خداوند متعال هر شب به آسمان دنیا میآید و وقتی ثلث اخیر شب فرا میرسد ندا میکند؛ آیا کسی هست که دعایی کند و من دعایش اجابت نمایم؟ آیا کسی هست که از من مطالبهی چیزی کند و من (مطلوب وی را) به او عطا کنم؟ آیا کسی هست که طلب مغفرت کند تا من گناهان وی را بیامرزم؟» نک؛ بخاری (1145)، کتاب التهجد باب الدعاء و الصلاة من آخر اللیل و مسلم (758)، کتاب صلاة المسافرین و قصرها، باب الترغیب فی الدعاء ... این حدیث متفق علیه است.
[19]- نقل شده که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: «در روز جمعه ساعتی وجود دارد که چنانچه بندهی مسلمان در این ساعت (توفیق پیدا کند) در حال نماز باشد و در همان حال از خداوند چیزی را مطالبه کند هر آینه خداوند خواستهی وی اجابت خواهد کرد». بخاری (935)، کتاب االجمعة، باب الساعة التی فی یوم الجمعة و مسلم (852)، کتاب الجمعة، باب فی الساعة التی فی یوم الجمعة. اینکه در متن اشاره شد که آخرین ساعت روز جمعه که بعد از عصر و کمی قبل از غروب آفتاب میباشد از ساعات اختصاص داده شده برای اجابت دعا میباشد در واقع راجحترین قولی است که از بسیاری از سلف صالح نقل شده است. اکثر احادیث نیز حاکی از همین قول است. نک؛ زادالمعاد، ابن قیم، (1/131).
[20]- خداوند متعال میفرماید: ﴿كَلَّا لَا تُطِعۡهُ وَٱسۡجُدۡۤ وَٱقۡتَرِب۩ ١٩﴾ [العلق، 19] «هرگز! هرگز! از او اطاعت مکن و سجده ببر (و بدین وسیله به خدا) نزدیک شو». همچنین نقل شده که رسول خداe فرموده است: «انسان مومنوقتی در سجده است در واقع بیش از هر وقت به خداوندگار خویش نزدیک است. لذا در این موقعیت بر دعاهای خویش بیفزائید (و تا میتوانید در این حالت دعا کنید». مسلم (482)، کتاب الصلاة، باب ما یقال فی الرکوع و السجود. راوی این حدیث ابوهریره (رض) میباشد.
[21]- الاوسط، طبرانی (7/255)، حدیث شمارهی (6491). مسلم نیز حدیثی مشابه با آن روایت کرده است.
[22]- مسلم (1015)، کتاب الزکاة، باب قبول الصدقة من کسب الطیب وتربیتها. راوی حدیث ابوهریره رضی الله عنه میباشد.
[23]- مسلم (804) کتاب صلاة المسافرین وقصرها، باب: فضل قراءة القرآن وسورة البقرة. این حدیث را ابوامامهی باهلی روایت کرده است. البته در متن تنها جزئی از حدیث ذکر شده است.
[24]- همان (780)، کتاب صلاة المسافرین و قصرها، باب استحباب صلاة النافله. راوی حدیث ابوهریره رضی الله عنه میباشد.
[25]- نگارنده طی سوالی خدمت علامه ابن جبرین مطرح کردم؛ خانوادهای را سراغ دارم که دچار جن زدگی شده و شیاطین آنها را اذیت میکنند. شنیدهام یکی از بزرگان به این خانواده توصیه کرده است بر تلاوت سورهی بقره مداومت ورزند و همچنین نوارهایی صوتی از تلاوت این سوره را تهیه کرده و بطور مداوم و در طول شبانه روز توسط ضبط صوت تلاوت این سورهی مبارکه را در خانهی خویش طنین انداز کنند. جناب عالی پیرامون این مساله چه فتوا میدهید؟ در پاسخ این سوال جناب علامه ابن جبرین حفظه الله فرمودند: بدون شک این گونه آزار و اذیتها از جانب شیاطین جنی عاید انسان میشود و سردرد و جنون در واقع عقوبت و امتحانی است که از جانب خداوند بر انسان طاری میگردد. اینجانب معتقدم باید چنین خانواده ای به بارگاه الهی توبه کند و از خداوند طلب آمرزش نمایند. ضروری است در چنین موقعیتی این خانواده ذکر الهی را ورد خود سازند و با ادای نمازها و روزه های نافله و صدقه دادن و عاری کردن منزل خویش از اسباب و آلات لهو (و لعب) و ماهواره ها و دستگاههای صوتی و تصویری که مقدمات فتنه و ابتذال را در خانه فراهم کرده و در نهایت منجر به حرام میگردد موجبات رهایی خویش را فراهم سازند. همچنین بر آنهاست که بر تلاوت سورهی بقره مداومت ورزند زیرا ساحران (شیطان صفت) یارای مقاومت در برابر این سوره را ندارد و بعلاوه شیاطین نیز از خانه ای که در آن سورهی بقره خوانده شود متواریاند. بهتر است یکی از اهالی خانه (زن یا مرد) به تلاوت این سوره همت گمارد و در اولین شب تلاوت آن به گونه ای پی در پی انجام پذیرد . اگر از ضبط صوت نیز بصورت پی در پی تلاوت این سوره پخش شود و در روز یا شب تلاوت آن ترک نگردد امید آن است که خانوادهی مذکور از آنچه بدان مبتلایند رهایی یابند. (و الله اعلم)
[26]- نقل شده که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: «إنها مباركة؛ إنها طعام طعم (وشفاء سقم)» «آب زمزم مبارک است. همانا آن طعامی است که سیری میآورد (ودوایی است که) شفابخش است». مسلم (2473) کتاب فضائل الصحابة.
[27]- هم قرآن شفاست و هم آب زمزم و وقتی شخص راقی بر آب زمزم قرآن بخواند مسلماً بین دو دارو جمع کرده و نتیجهی بهتری از آن خواهد گرفت.
[28]- نک؛ المنتقی من فتاوی الفوزان (2/145).
[29]- ترمذی (1851) کتاب الاطعمة، باب ما جاء فی اکل الزیت راوی این حدیث عمر رضی الله عنه است. مثل همین حدیث را ترمذی ذیل شمارهی (1852) از ابی اسید ساعدی نقل کرده است.
[30]- بخاری (5688)، کتاب الطب، باب الحبة السوداء و مسلم (2215)، کتاب السلام، باب التداوی با الحبة السوداء.
[31]- در بخشهای آتی بطور مجزا و به تفصیل به این بحث پرداختهایم.
[32]- بخاری (5681)، کتاب الطب. راوی حدیث ابن عباس رضی الله عنهما میباشد.
[33]- همان (5445) کتاب الأطعمة، باب العجوة و مسلم (2047)، کتاب الأشربة، باب فضل تمر المدينة. راوی این حدیث در مسلم سعدبن ابی وقاص میباشد.
[34]- خرمای عجوه نوعی خرمای مرغوب است که درون آن به هم چسبیده و متراکم است. این نوع خرما در مدینه بسیار است.
[35]- نک؛ بدائع الفوائد، ابن قیم (2/238- 246).
[36]- در مباحث آتی اذکار و ادعیهای که به چگونگی پناه بردن به خداوند از شر عاین و غیره اختصاص داده شده را متذکر خواهیم شد.
[37]- عبارت مذکور جزئی از حدیثی مرسل است که ابوداود آن را در (المراسیل، ص 127- 128) به نقل از حسن بصری آورده است. نص کامل حدیث بدین شرح است: «حصنوا أموالكم بالزكاة وداووا مرضاكم بالصدقة واستقبلوا امواج البلاء بالدعاء». نک؛ السنن الکبری، بیهقی (3/382). بیهقی ضمن اینکه این حدیث را به سلسلهای مرفوع از عبدالله بن مسعود روایت کرده گفته است: گفته میشود حدیث مذکور از مراسیل حسن بصری میباشد. ناگفته نماند این حدیث بصورت مرفوع نیز از ابن عمر رضی الله عنهما و ابی امامه و سمره بن جندب و عباده بن صامت روایت شده اما این حدیث با وجود اینکه به چند طریق به صورت مرفوع روایت شده در زمرهی احادیث صحیح قرار ندارد، زیرا گاهی در سلسلهی اسناد آن انقطاعی وجود داشته یا شخصی از رجال آن مجهول یا متروک بودهاند. به این ترتیب بهترین سلسلهی روایی که این حدیث روایت شده همان سلسلهای است که این حدیث بصورت مرسل از حسن بصری نقل شده است.
[38]- ترمذی (2144)، کتا ب القدر، باب ما جاء ان الایمان بالقدر خیره و شره. راوی این حدیث جابر بن عبدالله رضی الله عنه میباشد.
[39]- ترمذی (2396)، کتاب الزهد، باب ما جاء فی الصبر علی البلاء. راوی حدیث انس بن مالک است.
[40]- نک؛ ترمذی (3594)، کتاب الدعوات، باب فی العفو والعافية. این حدیث را ترمذی حسن دانسته است. راوی این حدیث انس بن مالک رضی الله عنه میباشد.
[41]- در فقه اسلامی جنابت را (حدث اکبر) و بیوضویی را (حدث اصغر) گویند. (مترجم)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر