توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ اسفند ۶, جمعه

خلفای راشدین از خلافت تا شهادت

 

خلفای راشدین
از خلافت تا شهادت

عصر خلفای راشدین بهترین مقطع از تاریخ اسلام به شمار می‌آید. و زمان حکومت ایشان مبارک‌ترین زمان و نسل آنان نسلی بوده که برای مسلمانان پس از خود الگو به شمار می‌آیند. حق هم این است، زیرا که آنان اصحاب و یاران رسول خدا بوده و قرآن در تعریف و تمجیدشان می‌فرماید:

﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ [التوبة: 100].

«پیشگامان نخستین مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از ایشان خشنود است».

خداوند متعال ما مسلمانان را به محبت و تمجید و دعای خیر و پاک گردانیدن قلب از حقد و کینه آنها دستور فرموده است:

﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ [الحشر: 10].

«کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا می‌آیند، می‌گویند: پروردگارا ما و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفته‌اند، مورد مغفرت خویش قرار بده».

همچنین رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  در توصیف ایشان فرموده‌اند:

«خیر القرون قرنی، ثمّ الّذین یلونهم، ثمّ الذین یلونهم». «بهترین زمان زمانی است که من در آن زندگی می‌کنم، و پس از آن قرن و زمان‌هایی که می‌آیند».

خلافت سی ساله!

عصر خلفای راشدین سی سال تمام ادامه پیدا کرد و بعد از آن مقطع حاکمیت بنی‌امیه فرا رسید و بدین صورت آن فرموده رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  واقعیت پیدا نمود که:

«الخلافة بعدي ثلاثون سنة، ثم تکون ملکا». «خلافت پس از من سی سال ادامه خواهد یافت و پس از آن زمان حکومت پادشاهی فرا خواهد رسید».

عصر خلافت خلفای راشدین از ماه ربیع‌الأوّل سال یازدهم هجری زمانی که با ابوبکر صدیق  رضی الله عنه  به عنوان خلیفه بیعت صورت گرفت آغاز گردید، و در ماه ربیع‌الأوّل سال چهارم و یک هجری زمانی که حسن‌بن علی  رضی الله عنهم  به نفع معاویه‌بن ابی‌سفیان از خلافت کناره گرفت سالی که به سال قحطی شهرت یافته بود، پایان یافت، و پس از تفرقۀ چندین ساله بسیاری از مسلمانان به حکومت معاویه تن دادند.

به همین علت بود که معاویه می‌گفت: «من آخرین خلیفه و اوّلین پادشاه هستم»!؟

در عصر خلفای راشدین اسلام شاهد گسترش همه جانبه و حرکت جهادی مبارکی بود. زیرا مجاهدان در بسیاری از ممالک حضور پیدا نمودند و با دشمنان دین خداوند به رویارویی پرداختند و کافران را از قدرت کنار کنار نهادند و زمینه را برای گرایش ملت‌های منطقه به اسلام فراهم نمودند.

توطئه‌های دشمنان

پیروزی‌های بسیاری که مسلمانان کسب کردند، سبب افزایش کینه‌توزی و انتقام‌جویی دشمنان اعم از یهود و مسیحیان و مجوسیان علیه اسلام و مسلمانان گردید و توطئه‌ها و برنامه‌ریزیهای بسیاری را علیه آنان تدارک دیدند!.

آن کینه‌توزان همۀ تلاش خود را برای گسترش فساد و تباهی و ایجاد تفرقه و پراکندگی و تضعیف صفوف به هم پیوسته مسلمانان به کار گرفتند!.

آنان در طرح‌ها و توطئه‌های خویش خلفای راشدین را در رأس اولویتهای اهداف خویش قرار دادند. و هر چند ابوبکر صدیق پس از خلافتی کوتاه مدت به مرگی طبیعی فوت نمود، اما دشمنان دین توانستند سه خلیفۀ دیگر یعنی عمر و عثمان و علی  رضی الله عنهم  را ترور کنند. و آنان به مقام رفیع شهادت در پیشگاه خداوند نایل شوند!.

 

عصری پرحادثه

عصر خلفای راشدین عصری مملو از رویدادها و تحولات بود، عصری که با حرکت جهادی عملی گسترده‌ای همراه گردید و از پربارترین و حاصل‌خیزترین مقطع تاریخ اسلام و غنی‌ترین آنها از نظر حوادث تلخ و شیرین به شمار می‌آید.

تاریخ‌نویسان همۀ رویداد‌ها و دگرگونی‌ها و حوادث ناگهانی آن مقطع تاریخی را نقل کرده و در کتاب‌های خویش به تفصیل آورده و در اختیار نسل‌های پس از خود قرار داده‌اند.

هر چند احزاب و فرقه‌هایی مانند: خوارج، معتزله، و مرجئه و غیره پس از عصر خلفای راشدین پدید آمدند، و هر یک از آنها برای مشروعیت حزب و مذهب و مسلک خود و اثبات حقانیت راهی که در پیش گرفته بودند، به عصر خلفای راشدین روی می‌آوردند!.

اما وقتی که اهل اهواء برای تأیید و تقویت حزب خویش در زندگی اصحاب رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  چیزی را به دست نمی‌آوردند، اقدام به جعل روایات و سرهم کردن اخبار تاریخی نموده و آنها را به دروغ و تهمت به اصحاب نسبت می‌دادند.

در کنار روایات و تاریخ‌نویسان صادق و مورد اعتماد که صادقانه و امانت‌دارانه و عالمانه اخبار و حوادث زندگی اصحاب را نقل می‌نمودند و مسلمانان آن‌ها را ثبت و ضبط کرده و پذیرفته و مورد اعتماد قرار می‌دادند، راویان دروغ‌پرداز و حدیث‌سازی گمراه وجود داشتند که به جعل دروغ و افتراهای بسیاری پرداختند و آنها را به اصحاب نسبت داده و در میان مردم ترویج می‌نمودند، البته مورخانی مسلمان در جریان آن دروغ‌پراکنی‌ها و روایت‌سازی‌ها قرار داشتند!.

تاریخ‌نویسان نخستین مانند امام طبری همۀ اخبار و روایات مربوط به عصر خلفای راشدین را صرف‌نظر از صحت و سقم آنها و اینکه توسط روایان صادق و مورد اعتماد و یا جاعلان و دروغ‌پردازان در اختیار او قرار گرفته بودند و ثبت و تدوین می‌کردند.

آنان در کتابهای خود حجم بسیار زیادی از اخبار و روایات را گردآوری کرده و درست و نادرست را با هم درآمیختند، و آنها را از یکدیگر جدا نکردند و اقدامی را در مورد «تخریج» آن روایت‌ها و تحقیق در مورد روایان آنها صورت ندادند.

در عین حال همراه با آن روایت‌ها نام روایان را ذکر کرده و گاهی روایات مربوط به یک واقعه را به چندین صورت کاملاً متضاد و متعارض با هم نقل نموده‌اند.

أمانت علمی

این که مورخان همۀ آن روایت‌ها و خبرها را آورده‌اند، به معنای وثوق و اطمینان به همۀ آنها و قابل قبول بودن محتوایشان نبوده است. بلکه آن اقدام ایشان در جهت «امانت‌داری علمی» بوده که آنان به تدوین و ثبت همه آنچه که در اختیار ایشان قرار گرفته صرفنظر از راست و دروغ و حق و باطل بودن و یا عدالت و صداقت یا متهم بودن به عدم صداقت و اعتماد روایان آنها اقدام کرده‌اند!.

آنان به خوانندگان کتابهای خود حق انتخاب داده‌اند که از میان همۀ آن روایت‌ها صحیح‌ترین آنها را بپذیرند و روایت‌های جعلی و دروغ را کنار بگذارند.

خود آنان مردم را به عدم پذیرش و عدم اعتماد به همۀ آنچه که نقل کرده‌اند، فراخوانده و به صراحت این موضوع را یادآور شده‌اند که در کتابهای ایشان روایت‌های باطل و دروغ بسیاری وجود دارند! و لازم است خوانندگان به خوبی در موردشان تحقیق و بررسی بنمایند و بر اساس معیار درست و دقیق قواعد علم «جرح و تعدیل» آنها را مورد ارزیابی قرار بدهند. دانشی که پیشگامان علم حدیث آنانی که احادیث رسول خدا حفظ کرده و در تشخیص حدیث صحیح و حسن از ضعیف موضوع تخصصی داشته‌اند آن را وضع کرده‌اند!.

درهم آمیختن حق و باطل

بسیاری از مطالعه‌کنندگان کتاب‌های تاریخ اسلام از جمله کتاب تاریخ طبری و توصیه‌های آن بزرگان و پیشگامان علم تاریخ را مورد بی‌توجهی قرار داده، و همۀ وسایل موجود در کتاب‌های ایشان پذیرفته و با اعتماد به آنها مطالب را نقل می‌نمایند، حتی از نقل و بحث در مورد روایت‌های دورغ و ضعیف جاعلان روایت خودداری نمی‌کنند!.

حتی آن مسایل نادرست و وضع شده را به اصحاب رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  نسبت داده و آنها را به عنوان منابع تاریخی ثابت و معلومات تاریخی مورد اطمینان و دورنمای واقعی از مقطع تاریخی زندگی خلفای راشدین تصور کرده‌اند!.

به همین سبب به نتایج نادرستی رسیده و جرایم و منکرات زیادی را به اصحاب بزرگوار رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  نسبت داده‌اند.

کینه‌توزان و غرض‌ورزان از یک طرف و از طرف دیگر غافلان و فریب‌خوردگان مسلمان در این عصر وارد میدان گردیده، و به همۀ نوشته‌های تاریخی در مورد صدر اسلام که با فراق و کشش‌های ایشان سازگاری دارند، و در واقع چهرۀ نازیبای از مقطع زمانی خلافت خلفای راشدین را نشان می‌دهند، روی آورده و آن افتراها را در نوشته‌ها و کتابهای خود آورده و ادعا می‌کنند که آن مطالب مطالبی علمی و اصولی می‌باشند! و پس از تحقیق و بررسی کارشناسانه به آنها دست یافته‌اند، و خوانندگان کتاب‌های خود را به قبول و اعتماد به آن‌ها فرامی‌خوانند!؟.

این گونه نوشته و کتاب‌ها در بین مسلمانان معاصر گسترش پیدا نموده و از آن فرهنگی تاریخی ساخته و پرداخته و آنها را معلومات صحیح تاریخی در رابطه با عصر اصحاب رسول خدا گمان می‌کنند!.

اما تعدادی از دوستان که کتاب‌های آنگونه نویسندگان معاصر را مطالعه می‌کنند و از روایت‌های جعلی در کتاب‌های تاریخ پیشینیان اطلاع دارند، با بهر‌ه‌گیری از فطرت سالم و فراست دقیق خود، آن مسایل را زیر سؤال می‌برند و جعلی‌ بودنشان را برملا می‌سازند، و به دنبال آن در مورد حقیقت موضوع تحقیق و جستجو می‌نمایند.

در بسیاری از موارد پرسش‌های صادقانه‌ای از طرف برادران مخلص در ارتباط با رویدادهای عصر اصحاب بزرگوار با ما در میان نهاده می‌شود، که به آنها پاسخ می‌دهیم و حقیقت موضوع را بیان می‌نماییم!.

ضرورت آگاهی از حوادث عصر خلفای راشدین

بر همین اساس احساس نمودیم که در مورد ارایه مطالب تاریخی مختصری راجع به برخی از حوادث مهم و حساس که در عصر خلفای راشدین روی داده نیاز مبرمی وجود دارد، به ویژه حوادث که با سخت‌ترین و خطرناک‌ترین توطئه‌های دشمنان همراه بوده، و پس از آن دروغ‌پراکنی‌ها و افتراهای بسیاری در موردشان انجام گرفته و بر اساس آنها تحلیل‌های مختلفی صورت گرفته و احکام متفاوتی صادر گردیده‌اند.

ما از میان آنها مقطع «از خلافت تا شهادت» خلفای راشدین را برگزید‌ه‌ایم، تا از آن تصویری کلّی و دورنما و صحنه‌های کوتاهی را ارایه نماییم. ما در این اقدام خویش به روایت‌های صحیح و قابل قبول اعتماد نموده و روایت‌های جعلی و نادرست را کنار نهاده‌ایم.

هدف از ارایه این گزیده‌های تاریخی در رابطه با «خلافت و شهادت» خلفای راشدین، نقد روایت‌های موضوع و تبیین دروغ بودن روایت‌های روایان روایت‌ساز و بررسی مضامین آن دروغ‌پراکنی‌ها و بررسی علمی و اصولی آنها و افشار یاوه‌گویی‌ها و دروغ‌ها و تهمت‌های موجود در آنها نبوده است.

ما در پی نوشتن «منازعات تاریخی» نبوده‌ایم، هر چند این موضوع با تحقیق بررسی و تصفیه و کنکاش پیوندی مستقیم دارد، اما امیدوارم که خداوند محققین و متخصصین را برای تحقیق و تألیف در ارتباط با این موضوع یاری فرماید!.

هدف اصلی ما ارایه دورنمای کلّی برگرفته شده از خلاصۀ روایت‌های صحیح برای خوانندگان گرامی است، تا توشه‌ای علمی و محصولی فرهنگی بگردد و آنان خود را به آن مسلح نمایند، و با مواد تاریخی آن کاخ دانش تاریخی خود را بسازند!

ما بر این باوریم که در زمینه‌ی همه‌ی موضوع‌های مربوط به عقیده، تفسیر، حدیث، تاریخ، فقه و لغت در دو جهت کتابت ضرورت دارد:

با ارایه خلاصه‌ای علمی و اصولی لازم است در جهت «مثبت‌ و سازنده» کار کرد، تا برای خوانندۀ مسلمان به صورت علم و معرفت قابل قبول دربیاید:

از طرف دیگر با بیان دیدگاه‌های مردود و در رابطه با موضوع مورد نظر و نقد نقض و بیان باطل و افترا و نادرست بودنشان تلاش کرد. تا با این عملکرد علمی و انتقادی فرهنگی، خوانندۀ مسلمان در مورد آنها با هوشیاری عمل کند و فریبشان را نخورد.

اما چیزی که در عرصۀ «میراث فرهنگی اسلامی» ما جای تأسف دارد، این است که بیشتر تألیفات علما و محققین مسلمان در زمینه علوم مختلف اسلامی تنها در جهت دوم یعنی رویکرد و انتقاد قرار گرفته‌اند، این کار هر چند مطلوب و ضروری است، اما همۀ کار و مسئولیت به شمار نمی‌آید!.

کتاب‌هایی که در رابطه با روش «مثبت و سازنده» در ارتباط با هر موضوعی نوشته شده باشند، اگر نادرست نباشند، بسیار اندک‌اند.

این ملاحظه‌ای بود که یادآوریش را در رابطه با این گزیده‌های تاریخی راجع به «خلافت تا شهادت» خلفای راشدین لازم دانستیم که ما روش علمی اولی را در پیش گرفته و هدف ارایه توشه‌ی مثبت تاریخی بوده است.

وقتی به کتاب‌های تاریخی قدیمی مراجعه نمودیم، با انبوهی از روایت‌ها و اخبار متفاوت و ناسازگار با هم روبرو گردیدیم. که بسیاری از آن‌ها تکراری و تعدادی از آنها گفتار و کردارهایی را به اصحاب بزرگوار رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  نسبت می‌دهند که به هیچوجه با ایمان و آگاهی و پرهیزکاری و روح برادری و حاکم بر ایشان سازگاری ندارند و برخی دیگر از آنها روایت‌های است که جاعلان و دروغ‌سازان آنها را از طرف خود ساخته و پرداخته‌اند!.

تعدادی از روایت‌ها صحیح و حقیقی بوده که توسط اشخاص صادق و مورد اعتماد روایت گردیده‌اند، و دورنمایی ازحق و انصاف و در پیش گرفتن روش علمی و اصول تحقیقی در آنها مشاهده می‌شود.

ما در برابر خود همۀ‌ی‌ این امور را مشاهده می‌کردیم، اما همۀ‌ی سعی خود را برای حسن انتخاب و گزینش علمی و بر گرفتن درست‌ترین روایت‌هایی که توسط روایان مورد اعتماد نقل گردیده‌و با ایمان و تقوای اصحاب رسول خدا سازگاری دارند، به کار گرفته‌ایم.

اعتماد به روایت‌های صحیح و مقبول

ما در این راه از دید‌گاه‌های پیشگامان علم تاریخ و مصنفین آن و روایت‌های مورد اعتماد علمای متخصصین علم حدیث یاری گرفته‌ایم و به روایت‌های مورد اعتماد ایشان اعتماد نموده و آنچه را که برای آنها قابل قبول بوده پذیرفته و آنچه را که مردود دانسته‌اند، مردود شمرده‌ایم! ما در زمینۀ‌ی گزینش و انتخاب روایت‌ها از اهل علم و تخصص تبعیت کرده‌ایم!.

اولین و مهم‌ترین مرجع ما کتاب «تاریخالأمم والـملوك» پیشوای مورّخین ابن جریر طبری  رحمه الله  می‌باشد. و نسخه‌ای را که مورد استفاده قرار داده‌ایم، نسخه‌ای است که توسط محمد ابوالفضل ابراهیم چاپ و منتشر گردیده است.

امام ابوجعفر طبری همۀ‌ی اخبار و روایت‌های صحیح و ناصحیح و حقیقی و جعلی را در کتاب خود آورده و ثبت و ضبط نموده و خوانندۀ کتاب خود را به گزینش علمی و تحقیقی آنها فراخوانده است.

از میان آن روایت‌ها ما صحیح‌ترین و مطمئن‌ترین آنها را با اعتماد به حاصل تحقیق علمای متخصص انتخاب کرده‌ایم!.

همچنین مهمترین کتاب‌هایی که برای تحقیق در مورد روایت‌های موجود در تاریخ طبری از آنها بهره گرفته‌ایم عبارتند از:

1-  «البدایة والنهایة» مورّخ و محدّث بزرگ امام ابن کثیر.

2-  «الکامل في التاریخ» مورّخ بزرگ ابن الأثیر.

ما بیشتر مطالبی را که ابن کثیر آورده نقل نموده و بیشتر آنچه را که برای او قابل قبول بوده، پذیرفته‌ایم. زیرا او مورّخی منصف و محدثی متخصص بوده و پایه‌ی کار او در مورد تاریخ خلفای راشدین روایت‌های صحیح موجود در کتاب «تاریخ‌الأمم والملوک» امام جعفر طبری بوده است.

همچنین در مورد رویدادهای عصر خلافت عثمان بن عفان و علی‌بن ابی‌طالب  رضی الله عنهم  از دو کتاب زیر نیز استفاده کرده‌ایم:

1-  «العواصم من القواصم» نوشته امام قاضی ابوبکر محمدبن عبدالله، مشهور به ابن العربی مالکی، که در آن به بررسی عملکرد اصحاب پس از رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  پرداخته است. کتابی که استاد مجددالدین خطیب ملاحظات و حواشی علمی و تحقیقی ارزنده‌ای را بر آن نوشته، کتابی که هیچ مسلمان اهل مطالعه و تحقیقی از آن بی‌نیاز نیست.

2-  کتاب «الخلیفه الـمفتری علیه: عثمان بن عفان» تألیف مورخ مشهور استاد محمد صادق عرجون  رحمه الله  تعالی، که به بررسی بسیاری از شک و شبهه‌های مربوط به آن خلیفه بزرگوار پرداخته و ابهام‌های موجود در آنها را بر طرف نموده است.

ترتیب طبیعی رویدادها

با استفاده از معیارها و قواعد و روش امام ابن کثیر، دوردست‌های صحیح موجود در تاریخ طبری را انتخاب کرده‌ایم، و در این میان کار من مرتب نمودن حوادثی است که زنجیروار روی داده و ایجاد ارتباط و هماهنگی میان آنها و قراردادن آنها در بافت و ساختاری ادبی و سازگار با روش‌ نگارش در دنیای معاصر بوده است.

بدین معنی که گاهی در ساختار کلام و از طریق اضافه نمودن تعدادی کلمات عبارات در جهت وضوح و رسایی هر چه بیشتر روایتی که نقل کرده یا صحنه‌ای که آن را تصویر نمود، دخل و تصرف نموده‌ام، هدف از آن صرفاً آشکار شدن موضوع برای خواننده بوده است و بس! آنچه را که من اضافه کرده‌ام، به هیچوجه معلومات جدیدی را بر آنچه که گذشتگان گفته‌‌اند، اضافه نمی‌کنند، بلکه تنها در راستای تأکید و توضیح هر چه بهتر موضوع است و بس!.

می‌دانیم که علمای حدیث روایت معنای احادیث رسول خدا را بدون آنکه افکار و معلومات جدیدی به آنها اضافه شود را جایز شمرده‌اند. وقتی چنین چیزی در مورد احادیث رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  جایز باشد، به طریق أولی در مورد روایت‌های تاریخی مربوط به اصحاب بزرگوار جایز می‌باشد!.

بخش‌های پنجگانه کتاب

مطالبی را که از کتاب‌های تاریخ طبری و تاریخ ابن کثیر برگزیده‌ایم به پنج بخش تقسیم کرده‌ایم:

بخش اول: ایام بیماری و لحظات پایانی عمر رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  و نقل همه مسایل و رویدادهای پنج روز آخر زندگی مبارک ایشان و همراهی با لحظات آخر عمر رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  و اثرات مرگ او بر اصحاب و سپس غسل و کفن و نماز بر پیکر مبارک و بعد از آن دفن ایشان.

اساس کار ما در ارتبط با این امور روایت‌های صحیح بوده‌ است و که امام ابن‌کثیر از صحیح‌ترین احادیث نقل نموده است.

هدف من از این اقدم تصویری درست از بیماری و وفات رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  برای خوانندگان گرامی است، تصویری که بر اساس روایت‌های صحیح بوده و روایت‌های نادرست را که عده‌ای تنها به خاطر تحریک احساسات و عواطف مستمعین و خوانندگان نقل می‌نمایند، کنار نهاده‌ایم.

این بخش به این هدف به روزهای پایانی عمر با برکت رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  اختصاص داده‌ام تا پایه و پیش‌ زمینه‌ای برای مسایل بعد از آن و تعیین حضرت ابوبکر صدیق به عنوان خلیفه و جانشین ایشان باشد.

بخش دوم: به حضرت ابوبکر صدیق از خلافت تا وفات اختصاص دارد. که در آن رویدادها و صحنه‌های مربوط به گرد‌هم‌آیی بزرگان اصحاب را در «سقیفۀ بنی ساعده» و پیامدهای آن را که عبارتند از انتخاب حضرت ابوبکر به عنوان جانشین رسول خدا و بیعت اصحاب و در پیشاپیش ایشان دوباره بیعت حضرت علی  رضی الله عنه  را آورده‌ایم.

در این بخش به نمونه‌هایی از حل و فصل حکیمانه امور توسط حضرت ابوبکر و توفیق الهی برای او در جهت حل مشکلات و مسایل بزرگی مانند: قضیۀ ارتش اسامه، پدیده ارتداد و خودداری عده‌ای از دادن زکات، اشاره کرده‌ایم.

پس از آن به ارایه تصویر درستی از بیماری و احتضار و وفات و سپس کفن و دفن او پرداخته‌ام.

به این مطلب که برخی از مورخین گفته‌اند: ابوبکر  رضی الله عنه  بر اثر سمی که دشمنان بر غذای او ریخته‌ بودند، فوت کرده اهمیتی نداد و آن را نپذیرفته‌ام، و دیدگاه آن دسته از مورّخان را درست دانسته‌ام که او با مرگ طبیعی و پایان عمر مقدّر فوت کرده است.

هر چند که حضرت ابوبکر رضی الله عنه  عملاً به شهادت نرسید، اما ما عنوان کتاب را «خلفای راشدین: از خلافت تا شهادت» به قول علمای لغت از «باب تغلیب» تعیین کرده‌ایم، زیرا از بین چهار خلیفه راشدین، سه نفر ایشان به شهادت رسیده‌اند.

بخش سوم: به زندگی حضرت عمر بن خطاب  رضی الله عنه  از زمان به دست گرفتن زمام خلافت تا وقت شهادت او اختصاص دارد، که در آن به تفصیل در مورد بیعت با او، مهمترین عملکردهایش از سال‌های خلافت، و بعد از آن در مورد توطئه ترور او که خود آن را احساس نموده بود سخن‌ خواهیم گفت، او نمی‌دانست که پس از مرگش فتنه و آشوب در میان امت اسلامی گسترش پیدا خواهد کرد.

پس از آن در مورد مثلت توطئه و طرح ترور خلیفه، یعنی مثلت کینه‌تور: یهودی، مسیحی و مجوسی به تفصیل سخن گفته و بخش‌هایی از صحنه‌ها و برنامه‌های توطئه ترور او را توسط ابولؤلؤ ارایه داده‌ام و بعد از آن در مورد وضع و حال امیرالمؤمنین عمر بن خطاب در حال مرگ و اختضار و صحبت‌های او و شهادتش صحبت کرده‌ام.

بخش چهارم: به زندگی حضرت عثمان بن عفان  رضی الله عنه  از خلافت تا شهادت مربوط می‌شود. که در آن به تفصیل در مورد رویداد تشکیل شورایی که توسط عبدالرحمن بن عوف ترتیب داده شد و به بیعت با حضرت عثمان انجامید سخن گفته‌ام.

در مورد ارایه تصویری گویا و روشن از حوادث مربوط به فتنه و بلوای بزرگی که شش سال پس از خلافت حضرت عثمان آغاز گردید با تأمل و تفصیل سخن گفته و سیر حوادث آن را یکی پس از دیگری و تمامی صحنه‌های آن را از همان زمانی که شرارۀ آن را کوفه و بصره آغاز گردید و پس از یهودیان کینه‌توز از آن به نفع خود هیزم می‌نهاد به تفصیل مورد بررسی قرار داده‌ام.

یهودی توطئه‌گر و کارکشته‌ای که توانست آدم‌های هرزه و دزد و راهزن و علاقمندان به مقام و منصب را به خدمت بگیرد و از انسان‌های خام و جاعل عرب و مسلمان استفاده کند، و از همۀ‌ی‌ آنها در جهت ایجاد فساد و تباهی در زندگی مسلمانان و ایجاد تزلزل در نظام اجتماعی و سیاسی و کشتن خلیفۀ مسلمانان بهره‌برداری کند!.

گام‌ها و حرکت‌‌های سازمان یافتۀ «گروه سبأیه» را که توسط عبدالله بن سبا پایه‌گذاری گردیده و فعالیت‌های شاخه‌های آن را در مصر و کوفه و بصره مورد تحقیق و بررسی قرار داده و در مورد مهم‌ترین اتباع و حامیان آن سخن گفته‌ام.

همچنین طرح‌های «گروه سبأیه» را در راستای ترویج تهمت و شایعه‌پراکنی‌ علیه عثمان بن عفان  رضی الله عنه  و استاداران او و هجوم آنها به شهر مدینه و اشغال چهل روزۀ آن توسط ایشان را مورد توجه و بررسی قرار داده‌ام.

حوادث مربوط به آخرین روزهای محاصرۀ شهر مدینه را به طور مفصل ذکر کرده‌ام. همچنین همۀ سعی خود را برای ارایه تصویری گویا از آخرین روزهای زندگی حضرت عثمان  رضی الله عنه  و اشغال سریع منزل او توسط گروه عبدالله بن سبأ و پس از ترور خلیفه توسط آنان به کار برده‌ام، و بعد از آن صحنه‌های مربوط به نماز میّت و دفن او را به تصویر کشیده‌ام!.

بخش پنجم: به زندگی امیر‌المؤمنین علی بن ابی‌طالب  رضی الله عنه  از آغاز خلافت تا شهادت اختصاص دارد و سرنخ آن را از همان روزی که حضرت عثمان به شهادت رسید در دست گرفته و رویدادهای مربوط به انتخاب علی بن ابی طالب را به عنوان خلیفه و مهم‌ترین گفتگو‌ها و مشاوره‌هایی را که گروه سبأیه با بزرگان اصحاب انجام داده و پس از آن توسل اصحاب به حضرت علی و اصرارشان در مورد قبول خلافت در جهت نجات امت اسلامی و اقدام ایثارگرانه و فدارکارانه آن بزرگوار برای پذیرش آن مسئولیت علیرغم آگاهی او از پیامدها و نتایج قبول آن، سخن گفته‌ام.

از طرف دیگر به بررسی جوانبی از مخالفت و اعتراضی تعدادی از اصحاب مانند طلحه و زبیر و عایشه  رضی الله عنهم  و عدم اطاعت کسانی مانند: معاویه و عمروبن عاص از حضرت زید و سعد بن ابی وقاص و فراخوانی به پرهیز از جنگ و رویارویی توسط اصحابی مانند: ابوموسی اشعری و عمران بن حصین، و سردرگمی کسانی مانند قعقعاع بن عمرو تمیمی و علاقه‌مندی تعدادی از اصحاب مانند: عمار بن یاسر و عبدالله بن عباس  رضی الله عنهم  در مورد حمایت از حضرت علی، خواهیم پرداخت.

برای روشن شدن حرکت‌های مرموز سبأیه در میان لشکریان خلیفه و تلاش‌های بسیار ایشان برای ایجاد فتنه و چند دستگی در میان مسلمانان و خنثی کردن تلاش‌هایی که برای ایجاد آشتی صورت می‌گرفت همانند کاری که در رابطه با «جنگ جمل» صورت دادند، همۀ سعی خود را به کار برده‌ام، همچنین به بیان نقش گروه عبدالله بن سبأ در چندین برابر کردن مشکلات حضرت علی  رضی الله عنه  و تضعیف موانع او در برابر دیگران، با بهره‌گیری از وجودشان در میان لشکریان او و دیدگاه حضرت علی در این مورد نپرداخته‌ام.

از طرف دیگر به طور دقیق فعالیت‌هایی را که در کوفه برای ریشه‌کن نمودن «گروه سازمان‌یافته سبأیان» - قبل و بعد از جنگ جمل در بصره صورت می‌گرفته، پیگیری نموده و پس از آن سرکوب شدن آن سازمان توطئه‌گر در جنگ صفین، و کشته شدن تعدادی از نجات‌یافته‌گان آن تشکیل پس از جنگ صفین، مانند: کشته شدن اشترنخعی در راه رفتن به مصر و حرقوص‌بن‌زهیر همراه با خوارج را مورد بررسی قرار داده‌ام!!.

خلاصه‌ای از رویدادهای بصره و جنگ جمل و کشته شدن طلحه بن عبیدالله و زبیربن عوام  رضی الله عنهم  را آورده‌ام.

همچنین به صورت خلاصه و کلّی رویدادهای مربوط به جنگ صفین و پیامدهای آن از جمله فراخوانی برای حکمیت را ذکر کرده و مسایل مربوط به نشست طرفین تحکیم- یعنی ابوموسی اشعری و عمربن عاص را در «أذرح» و آنچه را که در مورد آن اتفاق نظر پیدا کردند، اموری که مسلمانان بعدها آنرا به اجرا نگذاشتند، پیگیری کرده‌ام.

نزاع خوارج با حضرت علی  رضی الله عنه  

در رابطه با چالش‌ سختی که در نهایت حضرت علی از طرف خوارج با آن مواجه شده بود، خود را در کنار او احساس کرده و به طور خلاصه در مورد تحولات سریع پدیدۀ خوارج از همان زمانی که در جنگ صفین با حضرت علی به رویارویی پرداختند و به خاطر قبول نتیجۀ حکمیت حکم کفر آن بزرگوار را صادر کردند و پس از آن او را تنها گذاشتند، و سپس، کشته شدن بیشتر آنها در جنگ «نهروان» سخن گفته‌ام.

در نهایت به بررسی توطئه‌های خوارج علیه حضرت علی  رضی الله عنه  توسط عبدالرحمن بن ملجم مرادی که در نهایت توانست با ضربه‌هایی کاری آن بزرگوار را به شهادت برساند پرداخته‌ام.

با ساعت‌ها و لحظات پایانی عمر امیر‌المؤمنین علی بن ابی‌طالب که با شهادت او پایان یافت خود را همراه نموده و سپس تصویری از نماز میت و کفن و دفن آن بزرگوار را ارایه داده‌ام.

خلافت حسن بن علی  رضی الله عنهم  

خواستم با یادآوری خلاصه‌ای از جریان خلافت حسن بن علی و اسباب و عواملی که او را مصالحه با معاویه وادار نمود و تصمیم گرفت که از خلافت به نفع معاویه کنار برود، و پیش‌بینی‌های رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم  در این مورد، این بخش از کتاب را به پایان ببرم.

اما آخرین صحنه از آن حوادث و رویدادها با موضوع بیعت با معاویه‌بن ابی سفیان در سال قحطی که نقطه پایان خلافت راشده و سرآغاز عصر ملوکیت و سلطنت بود، پایان می‌پذیرد.

به خاطر توفیق و فضل و یاری خداوند برای انجام این کار او را حمد و ستایش می‌نمایم!.

 

صلاح‌ عبدالفتاح الخالدی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...