توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ آذر ۹, سه‌شنبه

باب (14): كمك خواستن و به دعا طلبيدن غير الله شرك است

 

باب (14): كمك خواستن و به دعا طلبيدن غير الله شرك است([1]).

خداوند ميفرمايد: ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٦ وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ١٠٧ [يونس: 106-107].

«و جز خدا، چيزى را كه نه سودى به تو مى‏رساند و نه زيانى، مخوان! كه اگر چنين كنى، از ستمكاران خواهى بود. و اگر خداوند، (براى امتحان يا كيفر گناه،) زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او آن را برطرف نمى‏سازد; و اگر اراده خيرى براى تو كند، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر كس از بندگانش بخواهد مى‏رساند; و او غفور و رحيم است»([2]).

همچنين ارشاد باريتعالي است: ﴿فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُ [العنكبوت: 17]. «روزى را تنها نزد خدا بطلبيد و او را پرستش كنيد»([3]).

همچنين فرموده است: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥ [الأحقاف: 5].

«چه كسى گمراه‏تر است از آن كس كه معبودى غير خدا را مى‏خواند كه تا قيامت هم به او پاسخ نمى‏گويد (زيرا او چيزي‌ را به‌ دعا خوانده‌ است‌ كه‌ خود نمي‌شنود مانند: مردگان، بتها، درختان، چه‌ رسد به‌ اين‌كه‌ به‌ خواننده‌ خويش‌ سودي‌ را جلب،‌ يا ضرري‌ را از وي‌ دفع‌ نمايد) نه‌ فقط آنان‌ را اجابت‌ نمي‌گويند بلكه‌ حتي‌ از دعايشان‌ (كاملا) بي‌خبرند (و صداى آنها را هيچ نمى‏شنود)»([4]).

و در آية 62 سورة نمل ميفرمايد: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ [النمل: 62].

«يا كسى كه دعاى مضطر را اجابت مى‏كند و گرفتارى را برطرف مى‏سازد»([5]).

طبراني با سند خويش روايت كرده كه در زمان رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  منافقي بود كه مسلمانان را اذيت مي‌كرد. بعضيها گفتند: برويم از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  كمك بگيريم تا ما را از شرّ اين شخص نجات بدهد. رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «إنّه لا يُستغاث بي وإنِّما يستغاثُ بالله» «از من كمك گرفته نمي‌شود بلكه از الله كمك گرفته مي‌شود»([6]).

خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:

1ـ دعا خاص است و استغاثه عام است و در عنوان اين بحث عام بر خاص عطف شده است.

2ـ تفسير آيه: ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ.

3ـ دعا و استمداد از غير الله شرك اكبر است.

4ـ اگر نيكوكارترين انسان روي زمين اين كار را انجام دهد از ظالمين مشرك قرار مي‌گيرد.

5ـ تفسر آية: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ.

6ـ استمداد از غير الله و به دعا خواستن آنان علاوه بر اينكه كفر است، در دنيا نيز براي صاحب خود سودي در بر ندارد.

7ـ تفسير آية: ﴿فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ.

8ـ روزي را نيز نبايد از غير الله خواست همانطور كه بهشت را نمي‌توان از كسي ديگر طلب كرد.

9ـ تفسير آيه: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن

10ـ گمراهتر از كسيكه غير الله را به فرياد مي‌خواند وجود ندارد.

11ـ غير الله از فرياد و دعاهاي كساني كه او را مي‌خوانند بيخبر است.

12ـ آنهائي كه جز الله خوانده مي‌شوند با كساني را كه آنها را مي‌خوانند دشمن خود ميدادند.

13ـ خواندن غير الله بمعني عبادت اوست.

14ـ غير الله هر كه باشد روز قيامت انكار ميكند كه او را پرستيده باشند.

15ـ و علت اينكه آنها گمراه‏ترين افراد، معرفي شدند نيز همين است كه شركشان نه در دنيا به آنها فايده‏اي داد و نه در آخرت.

16ـ تفسير آيه: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ.

17ـ باعث شگفتي است كه خود مشركين اعتراف داشتند كه جز الله كسي ديگر به داد مضطر و نيازمند رسيدگي نميكند از اينرو در وقت مصيبت فقط الله را فرياد مي‌كردند.

18ـ حساسيت رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  در مسايل توحيد و فرهنگ و ادب ايشان در بر خورد با الله.



[1]- استغاثه يعني كمك خواستن كسيكه در بلاي سختي واقع شده و يا در معرض نابودي قرار گرفته است. و يكي از انواع دعاها مي‌باشد, زيرا يك نوع طلب است و طلب هم دعا مي‌باشد.

و «إغاثه» يعني كمكش كرد. كمك خواستن از ديگران در چيزي كه فقط در توان خدا است، شرك اكبر است اما كمك خواستن از انسانهاي زنده در چيزي كه براي آنان مقدور باشد جايز است.

چنانكه در داستان موسي ؛ مي‌خوانيم: ﴿فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ [القصص: 15].

«يكى از پيروان او بود (و از بنى اسرائيل)، و ديگرى از دشمنانش، آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود».

دعا و به فرياد خواستن، عبادت است.

دعا بر دو نوع است: 1ـ دعاي بمعني سؤال كردن و خواستن. بدينصورت كه دستها را بلند بكند و چيزي بطلبد و اينرا دعاي مسألت مي‏نامند. و اين چيزي است كه عموماً با شنيدن كلمة دعا ذهن ما بسوي آن مي‏رود.

2ـ دعاي عبادت: چنانكه خداوند مي‌فرمايد: ﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨ [الجن: 18].

«مساجد از آنِ خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد».

و رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «دعا يعني عبادت». و اين نوع دعا ساير عبادتها مانند نماز و زكات و غيره را شامل مي‌شود.

بيان اين مسأله لازم بود تا بدانيم كه هر دو نوع دعا، عبادت‏اند و آنچه كه بعضي از اهل بدعت مي‏كوشند تا آيه را تأويل كنند و بگويند دعاي مسألت بمعني عبادت نيست، سخني است دور از حقيقت.

[2]- ﴿وَلَا تَدۡعُ نهي است و شامل انواع دعاها مي‌باشد. هم دعاي مسألت و خواستن و هم ساير عبادتها را در بر مي‌گيرد. و هدف شيخ از آوردن اين آيه نيز همين است. و همانطور كه مي‏دانيم مخاطب اين فعل (لا تدع) رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  مي‌باشد؛ كسيكه امام و پيشواي متقين و پرهيزكاران بود.

﴿مِن دُونِ ٱللَّهِفرق نمي‌كند چه غير الله مستقلاً مورد پرستش و استغاثه قرار بگيرد يا در كنار خدا، غير خدا را نيز به فرياد بخوانند.

﴿مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ  كلمة ما «عام» است و هر كس يا چيزي را كه مشركين صدا مي‌كنند و از او كمك مي‏خواهند، شامل مي‌شود چه فرشته‏اي يا پيغمبري يا ولي‏اي يا بتي و چوب و سنگي باشد. هيچكدام مالك نفع و ضرر نيستند.

﴿فَإِن فَعَلۡتَ  خداوند به پيامبرش مي‌گويد: احياناً اگر تو يكي از اينهائي را كه هيچ گونه نفع و ضرري نمي‏رسانند، به فرياد بخواني، در صف مشركين ظالم قرار خواهي گرفت. و مراد از ظلم در اينجا شرك است. پس وقتي پيامبري كه همواره در عصمت خداوند بسر مي‏برد و هيچگاه مرتكب شرك نمي‌شود، اينگونه و با اين لحن تند نسبت به شرك برحذر داشته مي‌شود پس بايد كساني كه جايگاه كمتري دارند، بيشتر در اين مورد حساسيت داشته باشند و از شريك گرفتن با خدا، گريزان باشند. بعد از آن، خداوند قاعده‏اي كلي بيان فرمود و براي هميشه شرك را قطع نمود و فرمود: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ.

وقتي خداوند ضرري را متوجه تو ساخت چه كسي خواهد توانست آنرا بر طرف نمايد؟ يقيناً فقط همان كسيكه آنرا آورده و در تقديرت نوشته است، خواهد توانست بر طرفش بكند. بدينصورت خداوند، متوجه شدن به غير الله را در مصائب و مشكلات منتفي گردانيد. البته شارع، كمك گرفتن از انسان زنده و حاضر را در محدودة قدرتش جايز قرار داده زيرا او بعنوان سببي براي جلب منفعت و يا دفع ضرر، قرار داده شده است و آنهم به اجازه و خواست الله. زيرا نافع و كاشف حقيقي، خدا است.

﴿بِضُرّٖ    نكره در سياق شرط آمده تا معني عام‏تري بدهد و هر نوع ضرر را شامل بشود؛ چه ضرر ديني چه ضرر دنيوي و ضرر مالي و جاني يا ضرر جانبي.

[3]- ﴿فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُ از نظر قوانين لغت بايد كلمة «الرزق» قبل از كلمة عند الله مي‏آمد ولي كلمة «عند الله» را مقدم كرد تا معني انحصار را بدهد يعني فقط از الله روزي بخواهيد و در طلب روزي به غير الله مراجعه نكنيد. در اينجا كلمة «رزق» اسم عام است و شامل تمامي نعمتها از قبيل صحت و عافيت و مال و غيره مي‌باشد.

﴿وَٱعۡبُدُوهُ. و ضمن اينكه روزي را از او مي‌طلبيد، همواره او را پرستش كنيد و هنگام دعا به او متوجه بشويد.

[4]- و در آيه‏اي ديگر مي‌فرمايد: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ چه كسي گمراه‏تر است از كسيكه جز خدا، ديگران را مي‏پرستد و به فرياد مي‌خواند؛ ديگراني كه تا قيامت فرياد او را نمي‏شنوند و پاسخ او را نمي‌دهند.

در اين آيه خداوند، گمراه‏ترين فرد، كسي را معرفي مي‌كند كه مخلوقات مرده را به فرياد مي‌طلبد و از خداي بزرگ و فريادرس غافل است.

﴿إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِچون مردگان تا قيامت نمي‏شنوند و سخن نمي‏گويند. گر چه بعد از آن دوباره زنده مي‌شوند و سخن مي‏گويند و سخن را مي‏شنوند.

[5]- در آيه‏اي ديگر مي‌فرمايد: ﴿ َمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ در اين آيه تصريح شده است كه پاسخ دادن به خواست انسان نيازمند و در مانده فقط كار الله مي‌باشد.

﴿وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَرفع بلا و مصيبت نيز فقط بدست الله صورت مي‌گيرد.

﴿أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِاستفهام انكاري است يعني نبايد غير از الله كسي ديگر را معبود قرار داد و بوقت مصيبت غير الله را خواند و چيزي را كه خارج از حيطة قدرت اوست از او طلبيد.

و در آخر آيه فرمود: ﴿قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ولي شما كم پند پذيريد.

[6]- در حديثي كه بيان شد آمده است كه در زمان رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  منافقي بود كه مسلمانان را آزار مي‏داد ابوبكر  رضی الله عنه  گفت: نزد رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  برويم و از شر اين منافق به او پناه ببريم ... اين درخواست ابوبكر  رضی الله عنه  در خواستي بي‏جا نبود.

زيرا او از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  در مشكلي كه حل آن در حيطة توان ايشان بود كمك خواست. رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  نيز مي‌توانست به داد آنان برسد و آن منافق را زنداني كند يا از آنجا براند اما اين كار را نكرد و آنها را اينگونه راهنمائي فرمود: «إنه لايستغاث بي ... » از من كمك خواسته نمي‌شود بلكه از الله كمك خواسته مي‌شود.

گر چه در اينجا كمك رساندن در توان رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  بود اما فرصت را غنيمت شمرد و از آنجا كه حساسيت بيش از اندازه‏اي نسبت به مسائل توحيد داشت، آنان را اينگونه توجيه كرد تا مبادا روزي از وي در اموري كه مختص خدا مي‌باشند، استمداد بكنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...