توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ آذر ۹, سه‌شنبه

باب (4): هراس از شرك

 

باب (4): هراس از شرك

الله  عزوجل  مي‌فرمايد: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ [النساء: 48].

«خداوند (هرگز) شرك را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى‏بخشد»([1]).

همچنين دعاي ابراهيم ؛ در كلام الله چنين نقل شده است: ﴿وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ [ابراهيم: 35].

«و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار»([2]).

رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «أخوف ما أخاف عليكم الشرك الأصغر، فَسُئل عنه؟ فقال: الرِّيا».

«آنچه من بيش از هر چيز درباره شما مي‌ترسم شرك اصغر است. پرسيدند: شرك اصغر چيست؟ فرمودند: ريا و تظاهر»([3]).

و عن ابن مسعود  رضی الله عنه  قال: قال رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  «مَنْ مَاتَ وَهْوَ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ نِدًّا دَخَلَ النَّارَ». (بخاري).

رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «هر كس در حالي بميرد كه غير از الله كسي ديگر را به فرياد مي‌خوانده، وارد دوزخ خواهد شد»([4]).

وعن جابر  رضی الله عنه  أن رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  قال: «مَنْ لَقِيَ اللَّهَ لا يُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ لَقِيَهُ يُشْرِكُ بِهِ دَخَلَ النَّارَ». (مسلم).

«هر كس الله را در حالي ملاقات بكند كه با او شريك نگرفته باشد وارد بهشت مي‌شود و اگر در حالي با او ملاقات بكند كه با او شريك گرفته است، وارد دوزخ مي‌گردد»([5]).

خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:

1ـ ترس و هراس از شرك.  2ـ ريا و تظاهر نيز نوعي شرك است.

3ـ ريا از جملة شرك اصغر است.

4ـ ريا خطرناكترين چيزي است براي انسانهاي صالح.

5 ـ نزديك بودن بهشت و دوزخ.

6 ـ جمع بين نزديكي بهشت و دوزخ در يك حديث.

7ـ كسيكه الله عزوجل  را در حالي ملاقات بكند كه شرك نورزيده باشد، وارد بهشت و اگر شرك ورزيده باشد، وارد دوزخ مي‌شود. گر چه عبادتگزارترين انسان روي زمين باشد.

8ـ مسألة مهم اينكه ابراهيم ؛ از خدا، براي خود و فرزندانش خواست كه آنها را از عبادت بتها، دور نگهدارد.

9ـ ابراهيم ؛ از حال اكثر مردم عبرت گرفت كه مبتلا به شرك بودند چنانكه فرمود:

﴿ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ. [ابراهيم: 36].

«پروردگارا! آنها ( بتها) بسيارى از مردم را گمراه ساختند».

10ـ حديث فوق، تفسير: «لا إله إلا الله» است چنانكه امام بخاري همين را گفته است.

11ـ گرامي بودن كسيكه از شرك سالم باشد.




[1]- توحيد وقتي در دل صاحبان خود مي‌نشيند كه همراه با ترس و هراس از شرك باشد. و كسيكه از شرك بهراسد يقيناً انواع شك را شناسائي خواهد كرد تا، دانسته در آنها نيفتد.

در آية 48: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ سورة نساء مي‌خوانيم: يعني خداوند شرك را نمي‌بخشد و اين عدم بخشيدن عام است و انواع سه گانة شرك اكبر و اصغر و خفي را شامل مي‌شود. پس هيچ يك از اينها بدون توبه بخشيده نمي‌شوند. و اين بدان خاطر است كه شرك گناهي است بس بزرگ. مگرنه اينست كه الله خالق و روزي دهنده و بخشندة تمامي نعمتها و بزرگوار است پس چگونه انسان به خود اجازه مي‌دهد كه از او روي بر تابد و به سوي مخلوقي همچون خود متوجه شود؟!.

تفسيري كه بيان شد، رأي ابن قيم، ابن تيميه، محمد بن عبد الوهاب و اكثر علماي توحيد است.

پس وقتي متوجه شديم كه شرك با ساير انواعش عملي است غير قابل بخشش، طبيعي است كه بايد از آن بيمناك بود.

همچنين ريا و سوگند خوردن به غير الله و استفاده از آويز و مهره و نخ شفا و نسبت دادن نعمتهاي الله به غير، شرك و نهايتاً غير قابل بخشش مى‏باشند، پس لازم است كه از اينها هراس داشت و شديداً پرهيز نمود.

[2]- آية: ﴿وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ بيانگر حالت موحدان واقعي است؛ آنهائي كه در توحيد به درجة كمال رسيده‌اند. و باز هم نگران هستند از اينكه دچار شرك بشوند.

أصنام جمع صنم است. يعني تصوير و مجسمة كساني كه مورد پرستش واقع ميشدند. بتها گاهي در شكل انسان و گاهي در شكل حيوان و يا در شكل خورشيد و ماه و اشكال گوناگون ساخته و پرستيده ميشدند.

«وَثَن» يعني هر چيزي كه بجز إله، پرستش كرده شود. خواه در شكل بتي باشد يا قبر و چيز ديگري.

[3]- و حديثي كه در متن كتاب بيان گرديد، در مورد ريا و تظاهر است. گناهي كه رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  ميفرمايد: بيش از هر گناهي ديگر، از آن هراس دارم. بخاطر اينكه سرانجام ناخوشايندي دارد و آن عبارت است از عدم بخشش. كه متأسفانه مردم در اين مورد، كاملاً سهل انگاري ميكنند. از اينرو رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  نسبت به اين نوع شرك، آنهمه خوف و هراس داشت.

ريا و تظاهر، بر دو قسم است:

1ـ تظاهر منافق، كه عبارت است از اظهار مسلماني، در حالي كه قلباً كافر است. چنانكه خداوند در مورد آنها فرمود: ﴿يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا.

2ـ تظاهر مسلمان: بدينگونه كه نماز و يا عمل نيك ديگري را بوجه احسن انجام مي‌دهد تا مورد ستايش مردم واقع بشود. اين نوع تظاهر و ريا، شرك اصغر مي‌باشد.

[4]- و در روايت ابن مسعود  رضی الله عنه  مي‌خوانيم كه رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «اگر شخصي در حالي بميرد كه كسي جز الله را مي‌خوانده، وارد دوزخ مي‌شود».

يقيناً به كمك طلبيدن ديگران جز الله، شرك اكبر محسوب مي‌شود زيرا دعا، نه تنها بخشي از عبادت، بلكه عبادت واقعي است.

چنانكه در حديثي صحيح وارد شده است كه «الدُّعاء هو العِبادة». يعني: «عبادت، همان دعا است». لذا اگر كسي در حالي بميرد كه اين عبادت بزرگ يا بخشي از آنرا براي غير الله انجام داده، پس آتش دوزخ را بر خود واجب كرده‌است و او همچون ساير كفار، براي هميشه در دوزخ بسر خواهد برد. گرچه به ظاهر مسلمان باشد. زيرا شرك، ساير اعمال نيك انسان را نابود مي‌گرداندچنانكه خداوند مي‌فرمايد: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥ [الزمر: 65].

«به تو و همه پيامبران پيشين وحى شده كه اگر مشرك شوى، تمام اعمالت تباه مى‏شود و از زيانكاران خواهى بود».

و خواندن غير الله، هم شامل كساني مي‌شود كه همراه با الله، ديگران را به كمك مي‌طلبيدند و هم شامل كساني مي‌شود كه فقط غير الله را مي‌خوانند.

[5]- همچنين در روايت جابر  رضی الله عنه  خوانديم كه رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرموده است: «هر كس الله را در حالي ملاقات بكند كه با او كسي يا چيزي را شريك قرار نداده وارد بهشت مي‌شود».

يعني هيچيك از انواع شرك را مرتكب نشده است و اصلاً در عبادت و دعا متوجه مخلوقي نشده، به فرشته‌اي و پيامبري و انسان صالحي و به جني روي نياورده است.

چنين انساني را خداوند، وعده داده‌است كه به فضل و رحمتش او را وارد بهشت سازد.

و در ادامه فرمود: «هر كس در حالي الله را ملاقات كند كه شرك ورزيده باشد، وارد دوزخ خواهد شد». و اين شرك شامل انواع شرك اكبر و اصغر و خفي مي‌باشد.

آيا داخل شدن در دوزخ ابدي است يا مؤقت؟ بر حسب شرك مي‌باشد, اگر شرك اكبر باشد و بر آن بميرد, پس چنين شخصي تا ابد در دوزخ مي‌ماند و از آن خارج نمي‌شود. و اگر شرك اكبر نباشد, مانند شرك اصغر و خفي, پس انجام دهندة اين شرك(اگر آگاهي داشته باشد) به دوزخ وعده داده شده است, ولي ماندن اين شخص در دوزخ مؤقت است, در نهايت بعد از آنكه به اندازة شركش عذاب ديد از دوزخ خارج مي‌شود, زيرا كه مرتكب شرك اكبر نشده است, و از اهل توحيد مي‌باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...