توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ آذر ۹, سه‌شنبه

باب (6): تفسير توحيد و مفهوم شهادت لا إله إلا الله.

 

باب (6): تفسير توحيد و مفهوم شهادت لا إله إلا الله.

الله  جل جلاله  مي‌فرمايد: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ يَبۡتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ ٱلۡوَسِيلَةَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ وَيَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُۥٓۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحۡذُورٗا ٥٧ [الإسراء: 57].

«كسانى را كه آنان مى‏خوانند، خودشان وسيله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان مى‏جويند، وسيله‏اى هر چه نزديكتر; و به رحمت او اميدوارند; و از عذاب او مى‏ترسند; چرا كه عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است»([1]).

همچنين ارشاد باريتعالي است: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ ٢٦ إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي [الزخرف: 26-27].

«و به خاطر بياور (اى محمد) هنگامى را كه ابراهيم به پدرش (آزر) و قومش گفت: من از آنچه شما مى‏پرستيد بيزارم. مگر آن كسى كه مرا آفريده، كه او هدايتم خواهد كرد»([2]).

همچنين ارشاد خداوند است: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ [التوبة: 31]. «(آنها) دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند»([3]).

همچنين خداوند مي‌فرمايد: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ [البقرة: 165].

«بعضى از مردم، معبودهايى غير از خداوند براى خود انتخاب مى‏كنند; و آنها را همچون خدا دوست مى‏دارند. اما آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشركان نسبت به معبودهاشان،) شديدتر است»([4]).

و نيز رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  مي‌فرمايد: «مَنْ قَالَ لا إله إلا الله وَكَفَرَ بِمَا يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَرُمَ مَالُهُ وَدَمُهُ وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ». (مسلم).

«هر كسيكه به يگانگي الله اعتراف كرد و به آنچه غير از او پرستش مي‌شود، كفر ورزيده، جان و مالش مورد احترام و محفوظ است و حساب كارش (در آخرت) با الله است»([5]).

خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:

1ـ بيان بزرگترين و مهمترين مسائل كه تفسير توحيد و تفسير كلمة شهادت و بيا ن اين مطلب بصورت خيلي واضح.

2ـ از آية سورة إسراء كه در آن، عبادت انسانهاي صالح توسط مشركان، بشدت مردود اعلام شد و اين مطلب روشن گرديد كه اين عمل، شرك اكبر محسوب مي‌شود.

3ـ در آيه برائت بيان شد كه اهل كتاب، رهبران ديني و دراويش خود را معبوداني جز الله قلمداد كردند و نيز بيان نمود كه آنها فقط دستور داشتند كه الله را پرستش نمايند. گرچه آنها اين پيشوايان و دراويش را سجده نمي‌كردند و آنها را نمي‌خواندند، بلكه در معصيت از آنان پيروي مي‌كردند.

4ـ سخن ابراهيم ؛ كه فرمود: «من بجز از كسيكه مرا بوجود آورده است از ديگر معبوداني كه شما پرستش مي‌كنيد، بيزارم».

و بدينصورت يك معبود را از ميان ديگر معبودان استثنا كرد. خداوند، با اين برائت و موالات تفسير «لا إله إلا الله» را بيان داشته است چنانكه فوراً بعد از آن مي‌فرمايد: ﴿وَجَعَلَهَا كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٢ [الزخرف: 28]. يعني ابراهيم اين كلمة با عظمت را براي نسل خود بجا گذاشت تا آنها نيز بدان معتقد باشند.

5ـ آية سورة بقره در مورد كفار مي‌گويد: ﴿وَمَا هُم بِخَٰرِجِينَ مِنَ ٱلنَّارِ [البقرة: 167]. يعني آنان به هيچ وجه از دوزخ بيرون آورده نخواهند شد.

قبلاً خوانديم كساني كه هم خدا را و هم معبودان باطل خود را، دوست داشتند، مسلمان ناميده نمي‌شوند. پس اگر معبودان خود را از الله بيشتر دوست داشته يا فقط آنها را دوست بدارند و نه خدا را، چگونه مسلمانان گفته خواهند شد و از دوزخ بيرون آورده مي‌شوند؟!.

6ـ ارشاد رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  كه فرمود: «لا إله إلا الله» بگويد و به آنچه غير از الله پرستش مي‌شوند، كفر ورزد مال و جانش محفوظ خواهد بود و حساب كارش با خدا است».

اين حديث يكي از آشكارترين تفاسير كلمة «لا إله إلا الله» بحساب مي‌رود زيرا در آن فقط به تلفظ كلمة «لا إله إلا الله» اكتفا نشده و آنرا باعث حفاظت جان و مال ندانسته است حتي اگر معنايش را هم بداند و بدان اقرار بكند و جز الله، كسي ديگر را عبادت نكند. بلكه زماني جان و مالش تحت حمايت حكومت اسلامي در مي‌آيد كه اضافه بر آن، به معبودان باطل كفر بورزد و اگر در اين مورد متردد شد و يا توقف نمود، باز هم هيچ.

پس ببين كه اين مسألة خيلي بزرگ و مهم، چقدر واضح و روشن بيان شده و چگونه اتمام حجت شده است!.




[1]- شهادت به «لا إله إلا الله» يعني:

1ـ اعتقاد  داشتن به آنچه مي‌گويد و اقرار مي‌كند. و اعتقاد، آنست ‌كه بر اساس علم و يقين باشد.

2ـ اقرار با زبان.

3ـ اعلام نمودن اين عقيده و اقرار به آن تا ديگران شاهد جريان باشند.

پس «أشهد» يعني اينجانب اعتقاد دارم و اقرار مي‌كنم و شما را آگاه مي‌سازم كه احدي استحقاق الوهيت ندارد، بجز الله.

«لا» براي نفي جنس و «إلا» براي حصر است و معني جمله چنين است كه معبود بر حق منحصراً ذات الله تعالي است و معبودي بر حق جز او وجود ندارد.

«إله» يعني معبود (‌كسيكه قابل پرستش باشد) و خبر «لا» آنطور كه برخي مي‌پندارند كلمة «موجود» نيست. زيرا قطعاً معبودان باطل كه در هر زمان توسط مشركان پرستش مي‌شوند، وجود دارند، پس خبري كه در اينجا مقدر محسوب مي‌شود كلمة «حق» است، گويا ما مي گوئيم «لا إله بحق» يعني معبودي بحق جز إله وجود ندارد. و آنهائي كه بدون الله، مورد پرستش واقع مي‌شوند، عبادت آنها باطل و ظلم و طغيان است. و اين مفهوم را هر فرد عرب باشنيدن «لا إله إلا الله» خواهد فهميد.

[2]- ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ يعني كساني را كه اينها عبادت مي‌كنند، خود شديداً نيازمند پروردگارشان هستند و نيازهاي خود را آنجا بر طرف مي‌كنند. و به سوي كسي ديگر براي رفع نيازهايشان متوجه نمي‌شوند. اينجا لفظ ربوبيت آمده است زيرا اجابت دعا و قبول توبه جزو ربوبيت است.

اين آيه در واقع توحيد را تفسير نموده است. كه بايد بنده بوقت هر نيازي كه برايش پيش مي‌آيد، روي به الله بياورد.

﴿َيَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ بيانگر حال بندگان خاص الله مي‌باشد كه آنها عبادت پروردگار را با محبت و ترس و اميد، بجا مي‌آورند.

﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ اين آيات، شامل نفي و اثبات اند. همانطور كه كلمة توحيد «لا إله إلا الله» نيز چنين است.

﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ ٢٦  تفسير بخش اول كلمه يعني «لا إله» ﴿إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي  تفسير بخش دوم كلمه يعني «إلا الله» است.

برائت يعني تنفر شديد نسبت به آنچه غير از الله عبادت مي‌شوند و كفر ورزيدن و دشمني با آنان. و اين كمترين حدي است كه براي قرار گرفتن اسلام و ايمان در قلب، لازم و ضروري مي‌باشد.

[3]- ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ ارباب جمع رب است و در اينجا رب بمعني معبود است يعني آنها پيشوايان ديني و دراويش خود را، معبود قرار دادند و در حلال و حرام از آنها پيروي مي‌كردند.

[4]- ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِ يعني آنها را در محبت، با خدا شريك قرار دادند كه اين عمل، شرك است و سبب ورود آنها به دوزخ شده است كه مي‌گويند: ﴿تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٩٧ إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٩٨ [الشعراء: 97-98]. «به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكارى بوديم. چون شما را با پروردگار عالميان برابر مى‏شمرديم».

پس محبت با الله نيز نوعي عبادت است. تا وقتي كه الله را در اين عبادت نيز يگانه قرار نداده‌ايم، موحد نيستيم. و همين است معني توحيد و معني شهادت «لا إله إلا الله».

[5]- در حديثي كه بيان گرديد، رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم ، اضافه بر اقرار به «لا إله إلا الله» شرط ديگري بيان فرمود كه عبارت است از كفر ورزيدن به معبودان باطل. پس «لا إله إلا الله» متضمن دو امر است: يكي اقرار نمودن به توحيد الله و ديگري كفر ورزيدن به عبادت غير الله.

و بعد از تثبيت اين دو مسأله، انسان مسلمان مي‌شود و پس از اينكه مسلمان شد، مال و جانش مصون و محفوظ مي‌گردد. كه البته اين از روي مقررات ظاهري و دنيوي است اما حساب كارش در آخرت، بدست الله خواهد بود.

آنچه تا اينجا آمد اينكه تفسير توحيد و تفسير كلمة «لا إله إلا الله» نياز به دقت و تأمل بيشتري دارد تا كاملاً معني و مصداق آن روشن گردد.

اما در مورد اينكه شيخ فرمود: در بابهاي بعدي، عنوان اين باب بيشتر توضيح داده خواهد شد بايد عرض كنم كه كتاب از اول تا آخر در تفسير توحيد و توضيح كلمة «لا إله إلا الله» و آنچه كه مخالف با اصل توحيد و كمال آنست و در مورد شرك و انواع آن و شرك لفظي و انواع توحيد و خلاصه پيرامون همين مسايل نوشته شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...