توجه توجه

بعضی نوشته ها ادامه دارند برای مشاهده کامل نوشته ها به برچسب های مورد نظر یا پست قبل و بعد مراجعه کنید

۱۴۰۰ آذر ۹, سه‌شنبه

باب (2): فضيلت توحيد و اينكه ساير گناهان را نابود مي‌گرداند.

 

باب (2): فضيلت توحيد و اينكه ساير گناهان را نابود مي‌گرداند.

الله  عزوجل  مي‌فرمايد: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢ [الانعام: 82]. «(آرى،) آنها كه ايمان آوردند، و ايمان خود را با شرك و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آنهاست; و آنها هدايت‏يافتگانند!»([1]).

از عباده بن صامت روايت است كه رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «مَنْ يَشْهَدُ أَنْ لا إله إلاَّ الله وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَأَنَّ عِيسَى عَبْدُ اللَّهِ وَرسوله وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ، والْجَنَّةَ حَقٌّ وَالنَّارَ حَقٌّ؛ أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ عَلَى مَا كَانَ مِنْ العَمَلٍ». (بخاري ومسلم). ترجمه: «كسي كه گواهي دهد به اينكه هيچ معبودي بجز الله نيست، و خداوند شريكي ندارد و محمد  صل الله علیه و آله و سلم  بنده و فرستاده‌ي اوست و عيسي نيز بنده و فرستاده‌ي الله و روح اوست كه به مريم القا فرموده و گواهي دهد كه بهشت و دوزخ حق است و حقيقت دارد، ‌خداوند چنين بنده‌اي را با هر عملي كه دارد،‌ وارد بهشت خواهد كرد»([2]).

و در حديثي ديگر كه عتبان آنرا روايت كرده‌امده است: «فإنّ الله حرَّمَ على النّار مَن قالَ: لا إله إلاَّ الله؛ يبتغي بذلك وجه الله». (بخاري ومسلم).

«خداوند، آتش دوزخ را براي كسيكه «لا إله إلاَّ الله» را فقط براي رضاي خدا گفته باشد حرام كرده‌است»([3]).

و از ابوسعيد خدري  رضی الله عنه  روايت شده كه رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: «قال موسى: يا رَبِّ عَلِّمنِي شيئاً أذكرك وأدعوك به، قال: قل ـ يا موسى ـ: لا إله إلا الله». قال: يا رَبِّ، كلُّ عبادِك يَقُولونَ هذا، قال: يا موسى لو أنّ السّموات السّبع وعامِرهُنّ غيري والأرضين السّبع في كِفّةٍ، ولا إله إلا الله في كفّةٍ مَالَت بِهِنَّ لا إله إلا الله». (ابن حبان و حاكم با تصحيح).

«موسي گفت: پروردگارا!، به من چيزي بياموز كه تو را با آن ياد كنم و بخوانم. فرمود: بگو: «لا إله إلا الله». موسي گفت: پروردگارا، اينرا همه‌ي بندگانت مي‌گويند. فرمود: اي موسي، اگر آسمانهاي هفتگانه با تمام موجودات (بجز خودم) و زمينهاي هفتگانه در يك كفه‌ي ميزان، و لا إله إلا الله را در يك كفه‌ي ديگر قرار دهند، بر همه‌ي آنها غالب خواهد شد».

همچنين روايتي از انس  رضی الله عنه  در ترمذي آمده است كه مي‌گويد: از رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  شنيدم كه فرمود: «قال الله تعالى: يا ابن آدم لو أتيتني بقُراب الأرض خطايا، ثم لقيتني لا تشرك بي شيئاً لأتيتُك بقرابها مغفرة». (ترمذي وحسنه).

«خداوند فرموده است: اي فرزند آدم، اگر تو، با گناهي به فراخناي زمين، نزد من بيايي ولي با كسى را شريك من قرار نداده باشي، من به همان مقدار با مغفرت و بخشش به استقبالت مي‌آيم»([4]).

خلاصه آنچه در اين باب بيان شد

1ـ فضل و بخشش بيكران الله.

2ـ پاداش بزرگ توحيد نزد الله.

3ـ توحيد كفاره‌ي گناهان مي‌شود.

4ـ تفسير ظلم در آيه‌ي سوره‌ي انعام.

5ـ پنج موردي كه در حديث عباده ذكر شده بودند، قابل دقت و تأمل‌اند.

6ـ با توجه به حديث عباده و حديث عتبان، معني «لا إله إلا الله» را در مي‌يابيم و همچنين به اشتباه و موقف فريب خوردگان پي مي‌بريم.

لا إله إلا الله شرطي دارد و آن خشنود ساختن پروردگار است.

8ـ حتي پيامبران نياز داشتند كه فضيلت «لا إله إلا الله»، به آنها آموخته شود.

لا إله إلا الله از همه‌ي موجودات سنگين‌تر است ولي با اين حال ميزان بعضي از كساني كه آنرا مي‌خوانند سنگين نخواهد بود.

10ـ زمينها نيز مانند آسمانها، هفت عدد مي‌باشند.

11ـ آنها نيز خالقي دارند.

12ـ اثبات معني حقيقي صفات الله، برخلاف عقيده‌ي اشعريها.

13ـ با توجه به حديث انس و اين بخش حديث عتبان كه فرمود: «فان الله حرّمَ على النار من قال: لا إله إلا الله يبتغي بذلك وجه الله». در مي‌يابيم كه فقط اقرار با زبان كافي نيست تا عملا شرك را ترك نكرده‌است.

14ـ اين مساله كه عيسي و محمد بندگان الله و پيامبران او مي‌باشند، قابل دقت و تفكر است.

15ـ عيسي صفت ويژه‌اي دارد كه عبارت است از كلمة الله (كلمه‌ي كن كه باعث وجود او شد).

16ـ يكي از صفات عيسي، روح الله است.

17ـ فضيلت ايمان به وجود بهشت و دوزخ.

18ـ معرفت اينكه گوينده‌ي لا إله إلا الله با هر عملي كه داشته باشد وارد بهشت خواهد شد.

19ـ شناخت اينكه ميزان، دو كفه دارد.

20ـ ذكر «وجه» بعنوان صفت الله.



[1]- توحيد، كفاره‌ي گناهان مي‌شود. هر چند بنده در محقق كردن توحيد پيشروي بكند به همان مقدار برايش زمينه‌ي ورود به بهشت فراهم مي‌گردد. فرق نمي‌كند كه چه مقدار عمل دارد چنانكه آيه‌ي سوره‌ي انعام، به اين مساله صراحت دارد: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢.

و مراد از ظلم در اينجا، شرك است. چنانكه در بخاري و مسلم روايتي نقل شده است كه اصحاب پيامبر از اين آيه ترسيدند و گفتند: يا رسول الله‌، مگر مي‌شود كه كسي ظلم نكرده باشد؟ رسول الله  صل الله علیه و آله و سلم  فرمود: آن ظلمي كه شما مي‌گوئيد نيست، بلكه مراد از ظلم در اينجا شرك است مگر نشنيده‌ايد كه بنده‌ي صالح خدا (لقمان) گفت: ﴿إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ [لقمان: 13].

«همانا شرك ظلمي بسيار بزرگ است».

[2]- پس با توجه به اين حديث، گويا آيه چنين است: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢. [الأنعام: 82].

يعني پاداش كسيكه توحيد را پذيرفت و به آن ايمان آورد و آنرا با شرك در نياميخت، امنيت كامل و هدايت كامل است. و هر چند توحيدش را ‌آغشته به ظلم و شرك بكند به همان مقدار از امنيت و هدايت فاصله خواهد گرفت.

و آنچه در حديث معاذ بن جبل  رضی الله عنه  خوانديم كه فرمود: «علي ما كان من العمل». يعني: هر چند در عمل كوتاهي داشته و يا گناهاني مرتكب شده باشد، باز هم به بهشت راه مي‌يابد، فضل و بركت توحيد است كه شامل حال موحدان واقعي مي‌شود.

[3]- كلمه‌ي توحيد، كلمه‌ايست كه اگر كسي آنرا فقط براي خشنود ساختن الله، بر زبان بياورد و شرايط آنرا رعايت كند خداوند نيز به وعده‌اش وفا خواهد كرد و آتش دوزخ را بر آن شخص، حرام خواهد نمود. حقا كه اين بخشش بس بزرگي است.

و اما اگر كسي توحيد را پذيرفت ولي در كنار آن از گناهان و معاصي پرهيز نكرد و بدون توبه، از دنيا رفت، سرنوشت چنين شخصي بدست خدا است چه بخواهد او را عذاب دهد و مجازات نمايد و سرانجام وارد بهشت سازد، چه بخواهد قلم عفو بر گناهانش بكشد و از همان ابتدا وارد بهشتش نمايد.

[4]- اما حديث أبوسعيد خدري كه در آن جريان موسي ؛ آمده بود دلالت به اين دارد كه: اگر فرضاً گناهان كسي به سنگيني زمين و آسمان و ساير موجودات و پُري اينها بوده اما آن شخص لا إله إلا الله را با خود داشته باشد، اين كلمه بر همه‌ي آن وزنهاي سنگين گناهان، غالب خواهد شد. چنانكه حديث بطاقه و همچنين حديث فوق انس  رضی الله عنه  نيز به همين دلالت مي‌كند.

البته نبايد از ياد برد كه اين فضيلت شامل كسي مي‌شود كه اين كلمه در دل او تقويت شده باشد به طوري كه آنرا مخلصانه بر زبان بياورد و قلبش آنرا تصديق نموده و با آن روشن باشد, و به آنچه كه دلالت مي‌كند معتقد باشد و دوست داشته باشد. اگر واقعاً چنين باشد آنگاه چنين نور و چنين توحيد و ايماني با هر گناه و معصيتي كه مواجه شود آنرا از بين خواهد برد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مقدمه‌ی مؤلف

  مقدمه‌ی مؤلف الحمد لله رب العالـمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين‏. أما بعد: از جمله درس‌هایی که در مسجد...