باب (40): انكار يكي از اسماء و صفات الهي([1]).
ارشاد باريتعالي است: ﴿وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِۚ قُلۡ هُوَ رَبِّي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ مَتَابِ﴾ [الرعد:30].
«در حالى كه به رحمان (خداوندى كه رحمتش همگان را فراگرفته) كفر مىورزند; بگو: او پروردگار من است! معبودى بحق جز او نيست! بر او توكل كردم; و بازگشتم بسوى اوست!»([2]).
و از علي رضی الله عنه روايت است كه فرمود: با مردم به گونهاي سخن بگوئيد كه بدانند شما چه ميگوييد. آيا دوست داريد كه مردم، الله و پيامبرش را تكذيب بكنند؟! (بخاري).
و سخن علي رضی الله عنه بيانگر آنست كه گفتن هر علمي نزد كساني كه متوجه آن نميشوند، مناسب نيست. چنانكه برخي از اسماء و صفات الهي نيز بگونهاي هستند كه نبايد آنها را براي عوام باز كرد و پيرامون آنها بحث نمود. كافي است كه بصورت اجمالي مطرح شوند تا مردم به آنها ايمان داشته باشند([3]).
عبدالرزاق از معمر و او از ابن طاووس، و ابن طاووس هم از پدرش، و او هم از ابن عباس روايت كرده كه متوجه مردي شده كه با شنيدن حديث رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، دربارة صفات الله، بگونهاي كه آنرا قبول نداشته باشد از جايش تكان خورد. ابن عباس گفت: اينها را چه شده كه با شنيدن نصوص محكم (عام فهم) رقّت و ملاطفت در آنها بوجود ميآيد و با شنيدن نصوص متشابه، (غير عام فهم) به هلاكت افتند([4]).
وقتي قريشيان ديدند كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، اسم رحمان را بر زبان ميآورد، آنرا نپذيرفتند. چنانكه خداوند اين آيه را نازل كرد: ﴿وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِ﴾ [الرعد: 30]([5]).
خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:
1ـ انكار يكي از اسما و صفات الله، ايمان را منتفي ميسازد.
2ـ تفسير آية سورة رعد.
3ـ نبايد در مورد چيزي كه عقلاً براي شنونده مفهوم نيست، سخن گفت.
4ـ بيان علتي كه به تكذيب الله و رسولش ميانجامد. گرچه انكار كننده، عمداً انكار نكند.
5‑ سخن ابن عباس در مورد كسيكه صفتي از صفات الله را انكار بكند و همچنين اشاره به اين مطلب كه آن شخص با اين كار، هلاك خواهد شد.
[1]- مناسبت اين بحث با كتاب التوحيد از دو ناحيه است:
1ـ علامت توحيد در عبادت، رعايت توحيد در اسماء و صفات ميباشد.
2ـ انكار يكي از اسماء و صفات الله، كفر و شرك محسوب شده، و انسان را از دايرة اسلام خارج ميسازد. زيرا وقتي ثابت گرديد كه فلان اسم يا صفت را، خدا و يا پيامبرش، براي الله اثبات كردهاند، انكار آن، تكذيب كتاب الله و سنت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم بوده و كفر است.
[2]- ﴿وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِ﴾. وقتي رسول الله صل الله علیه و آله و سلم از خدا، بعنوان «رحمان» سخن ميگفت، مشركين ميگفتند: ما جز رحمان يمامه، رحمان ديگري را نميشناسيم. و بدينصورت اين اسم الله را كه مشتمل بر صفت رحمت است، انكار كردند و كافر شدند.
بايد دانست هر يك از نامهاي الله، علاوه از اين كه نام وي هستند، به صفتي از صفات الله، دلالت ميكنند. حتي همين كلمة «الله» هم نام خداست و هم بنابر قول راجح علما، مشتق از كلمة «إلهة» و بمعني معبود است.
[3]- زيرا گاهي بيان اين نوع مطالب براي كساني كه آمادگي درك آنرا ندارند، منجر به انكار اسماء وصفات الهي ميشود.
بنابراين نبايد كساني كه اين چيزها را ميدانند و خصوصاً طلاب علوم ديني، با گفتن چيزهايي كه عوام مردم توانايي درك و فهم آن را ندارند زمينة تكذيب خدا و رسول را فراهم بكنند.
[4]- و همچنين در داستان ابن عباس با آن مرد، متوجه شديم كه او با شنيدن صفتي از صفات الله، بر آشفته شد و گويا آنرا انكار نمود. در حالي كه بر انسان مؤمن و مسلمان لازم است كه هر گاه صفتي مانند صفات الله را در قرآن و يا احاديث رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ديد، آنرا مانند ساير صفات خدا، بدون بيان كيفيت و تشبيه، بپذيرد. بنابراين، ابن عباس، گفت: چه شده كه اينها وقتي صفاتي را كه با عقلهايشان سازگاري دارد ميشنوند، راحت هستند ولي وقتي صفت متشابه خدا را كه با عقلهايشان سازگاري ندارد ميشنوند، بر آشفته ميشنوند و اعراض و انكار مينمايند و خود را به هلاكت مياندازند.
[5]- البته بخاطر بايد داشت كه انكار اسم و صفات ثابت الله، كفر است و با تأويل و تحريف آن، فرق دارد، كه بعداً در اين مورد، سخن به ميان خواهد آمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر