باب (32): ترس از الله عزوجل ([1]).
ارشاد باريتعالي است: ﴿إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ يُخَوِّفُ أَوۡلِيَآءَهُۥ فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧٥﴾ [آلعمران: 175].
«اين فقط شيطان است كه پيروان خود را (با سخنان و شايعات بىاساس،) مىترساند. از آنها نترسيد! و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد»([2]).
همچنين ميفرمايد: ﴿إِنَّمَا يَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمۡ يَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَ﴾ [التوبة: 18].
«مساجد خدا را تنها كسى آباد مىكند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد; اميد است چنين گروهى از هدايتيافتگان باشند»([3]).
همچنين ارشاد باريتعالي است: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِيَ فِي ٱللَّهِ جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ كَعَذَابِ ٱللَّهِ﴾ [العنكبوت: 10].
«و از مردم كسانى هستند كه مىگويند: «به خدا ايمان آوردهايم!» اما هنگامى كه در راه خدا شكنجه و آزار مىبينند، آزار مردم را همچون عذاب الهى مىشمارند (و از آن سخت وحشت مىكنند)»([4]).
از ابو سعيد خدري رضی الله عنه روايت است كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «إنَّ مِن ضعفِ اليَقين أن تُرضيِ النَّاس بسخط الله وأن تَحمَدهم على رِزقِ الله وأن تَذمّهم على مالَم يُؤتِك الله, إنَّ رِزق الله لا يَجُرُّه حِرصُ حَريصٍ ولا يَرُدّه كراهية كارهٍ».
«همانا از ضعف يقين است كه مردم را در ازاي ناخوشنودي الله، خشنود سازي. همچنين در مقابل روزياي كه الله به تو عنايت فرموده از مردم تشكر بكني و يا در مقابل آنچه كه به تونداده، مردم را نكوهش كني. زيرا روزي الله با حرص و آزمندي بدست نميآيد و با كراهيت مردم بر نميگردد»([5]).
و از عايشه روايت است كه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «من التمس رِضا الله بسخطِ النَّاس رضي الله عَنه وأرضى عنه النَّاس ومن التمس رِضا الناس بسخطِ الله، سخط الله عليه وأسخط عليه الناس». ( ابن حبان صحيحش).
«هركس بخاطر خشنودي الله، مردم را برنجاند، خداوند از او راضي ميشود و مردم را نيز از او خشنود ميسازد. و هركسي كه در ازاي خشنودي مردم، الله را برنجاند، الله از او ناراضي ميشود و مردم را نيز از او ناراضي ميگرداند»([6]).
خلاصه آنچه در اين باب بيان شد:
1ـ تفسير آية سوره آل عمران.
2ـ تفسير آية سورة برائت.
3ـ تفسير آية سورة عنكبوت.
4ـ يقين گاهي ضعيف و گاهي قوي ميگردد.
5ـ سه مورد ديگر از عوامل ضعف ايمان.
6ـ فرض بودن اختصاص ترس به الله.
7ـ پاداش كسيكه فقط از الله بترسد.
8ـ مجازات كسيكه از الله، نترسد.
[1]- يكي ديگر از عبادات قلبي ترس از خدا است. كه كمال و نقصان آن در كمال و نقصان توحيد مؤثر است.
بايد دانست كه ترس از غير الله گاهي شرك و گاهي حرام و گاهي مباح ميباشد.
1ـ ترسي كه موجب شرك ميشود اينست كه شخص از فلان پير و پيغمبر يا جن، بترسد و بيم داشته باشد كه از او برنجد و باعث نابودياش بگردد. يا در مورد امور اخروي از او بترسد كه مبادا فرداي قيامت براي وي شفاعت نكند و از عذاب خدا نجاتش ندهد و ... اين نوع ترس از مخلوق، در امور غير طبيعي شرك است.
2ـ از ترس مخلوق، مرتكب كارهاي حرام بشود و نتواند به واجبات دينياش عمل بكند، اينگونه ترس، حرام و ناجايز است.
3ـ ترس مباح: مانند ترس از دشمن و حيوانات درنده و آتش و ... اين نوع ترس، طبيعي و غير قابل اجتناب ميباشد.
[2]- ﴿إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ﴾ يعني شيطان، اهل توحيد را از دشمنانشان كه دوستان شيطان ميباشند، ميترساند. در حالي خداوند ميفرمايد: ﴿فَلَا تَخَافُوهُمۡ﴾ از آنان نترسيد و فقط از من بترسيد اگر واقعاً مؤمن هستيد. در اينجا ابتدا، از ترس غير الله نهي شدهايم و اين نهي دلالت بر حرمت ترس غير الله دارد و سپس امر شدهايم كه فقط از خدا بترسيم و اين ترس، واجب و لازم است.
[3]- ﴿إِنَّمَا يَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمۡ يَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَ﴾ آيه دلالت بر اين دارد كه خشيت فقط بايد از خداوند باشد, و خدواند آنها را مورد ستايش قرار داد بخاطر اينكه خشيت ايشان فقط براي خداوند بود و خشيت خاص است و خوف عام. زيرا خشيت به معني ترس همراه با حب و تعظيم ميباشد.
[4]- ﴿جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ﴾ يعني: از ترس مردم، واجبات ديني را ترك نمايد و رو به محرمات و نافرماني خدا، بياورد.
[5]- عوامل ضعف ايمان كه در حديث فوق، ذكر شد، جزو محرمات هستند، زيرا گناه و معصيت، ايمان را ضعيف ميكنند همانطور كه طاعت و بندگي، آنرا تقويت مينمايد.
و اين يك اصل كلي است كه خشنود ساختن كسي بگونهاي كه خدا ناراضى بشود، حرام و ناجايز و معصيت است.
[6]- همچنين در حديث عايشه، بيان گرديد كه پاداش كسيكه از مردم بترسد و كاري بكند كه موجب خشنودي مردم و ناراضي خدا بشود، اينست كه هم خدا از او ناراضى ميگردد و هم مردم را از او ناراض ميگرداند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر